#خصوصیات✨
بسیار متدین و عاشق #امام_حسین(ع) بود.🌿
خوش اخلاقی و روحیه انقلابی وی سبب انجام فعالیت های #جهادی این شهید در عرصه های مختلف شده بود.
هیچگاه چهره ای عصبانی از وی دیده نشد و تمام دغدغه ایشان مربوط به کار و تکریم ارباب رجوع بود.
در انجام بسياري از كارهاي خيرخواهانه چه در مجموعه محيط كاريش در سپاه و چه در محيط خارج از آن پيشقدم بود و با همين روحيه بود كه نخستين تيم اردوي جهادي را با عنوان
#علمدار با حضور دانشجويان تشكيل داد
تا بتوانند در مناطق #محروم به مردم خدمت كنند.🍂
شخصیتی #فرهنگی داشت
و سعی می کرد تمام برنامه هایش هم فرهنگی باشد
به طوری که استان ایشان جزء استان های برتر در زمینه
انجام فعالیت های فرهنگی
در اردوگاه #شهید_باکری بود🌱
همچنین ایشان همیشه کارهایش را در #گمنامی کامل انجام می دادند به نوعی که
هیچ کس نمی توانست تشخیص بدهد که ایشان مسئول سازمان اردویی و راهیان نور یک استان هستند.🌷
5⃣
#خصوصیات✨
🍂پسر جوان، #پهلوان و #شجاع مدافع حرم من که از بچگی بسیار پرانرژی و پرپتانسیل بود البته من و عارف جان فاصله سنی زیادی با هم نداشتیم و به همین دلیل به نوعی با همدیگر دوست بودیم.
ویژگی خاص عارف از کودکی، #ادبش بود. پسرم از همان دوران خردسالی با اینکه خیلی پرانرژی و شلوغ بود، همیشه ا#دب داشت و من و پدر و خواهرش را با الفاظی همچون مامان جان، بابا جان، آبجی جون، صدا میکرد و این ادب را در هنگام رفتار با دوستان همسن و سالش هم رعایت میکرد.
عارف جان همیشه خوش پوش و مرتب و منظم و #آراسته بود و هیچکس فکرش را نمیکرد که این پسر تا این حد به خدا و ائمه اطهارش معتقد باشد که حاضر شود قدم در راه آنان بگذارد، اما پسرم همیشه به دنبال این بود که به سمت کمال برود. نمیگویم که پسرم از کودکی معصوم بود، چون هیچکس بی عیب و ایراد نیست، ولی همواره در تلاش بود که به پیشرفت و کمال برسد و توانست به این خواسته خود دست یابد.🍃
5⃣
#خصوصـــیات✨
#احترامبهوالدین بارزترین ویژگی فرزندم بود، هیچگاه تندخویی و یا صدای بلند عبدالکریم را نشنیدم.
او همواره #متبسم بود و #سعهصدر داشت.🌹
حتی اگر موضوعی فرزندم را آزردهخاطر میکرد، هیچگاه آن را به روی ما نمیآورد. #روحیهایثاروازخودگذشتگی از کودکی در وجود عبدالکریم نهادینه شده بود.🌺
او با همه با گذشت و مهربانی رفتار میکرد؛ حتی با کسی که با وی بدرفتاری کرده بود. یکی از دوستانش میگفت:« روزی به ناحق با عبدالکریم بد صحبت کرده بودم. ساعاتی بعد هنگام برگشتن از کوه موتور سیکلتم خراب شد و در بیابان مشغول تعمیر آن شدم.
وقتی عبدالکریم این صحنه را دید؛ بدون ذرهای دلخوری، به یاری من آمد. او بدرفتاری من را با لطف و محبت خود پاسخ داد و من را شرمندهتر کرد.»😞🍃
همرزمان شهید نقل میکنند که در سوریه وارد منزلی میشوند که حیواناتش از تشنگی در حال تلف شدن بودند.
عبدالکریم مسیر بسیار طولانی را از آن منزل تا یافتن آب طی میکند تا برای حیوانات آب تهیه کند.🍁❤️
5⃣