eitaa logo
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
119 دنبال‌کننده
18هزار عکس
6.3هزار ویدیو
149 فایل
کپی فقط با صلوات برای سلامتی و ظهور امام زمان عج ارتباط با ادمین: @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
💎چه چیزی آرامش ما از بین میبرد؟💎 💠 ما به آرامش نیازمندیم ولی معمولا زمانی متوجه این نیاز می شویم که ⬅️ بسیار ناآرام شده باشیم. 🔰 نیاز ما به آرامش بسیار بیشتر از آن است که از خود و دیگران توقع داریم . ♻️ چون فوائد و برکات آن بیش از حد تصور ماست. 💢 هر گناهی انسان را ناآرام می کند و هر لحظه دوری از خدا بر ناآرامی ما می افزاید. 👤علیرضا پناهیان @achegan🌴
📚 💌 📝 📅 قسمت چهارم: ...؟! بالاخره توی کتابخونه پیداش کردم ... رفتم سمتش و گفتم: آقای صادقی، می تونم چند لحظه باهاتون خصوصی صحبت کنم ... . سرش رو آورد بالا، تا چشمش بهم افتاد ... چهره اش رفت توی هم ... سرش رو پایین انداخت ... اصلا انتظار چنین واکنشی رو نداشتم ... . دوباره جمله ام رو تکرار کردم ... همون طور که سرش پایین بود گفت: لطفا هر حرفی دارید همین جا بگید ... رنگ صورتش عوض شده بود ... حس می کردم داره دندون هاش رو محکم روی هم فشار میده ... به خودم گفتم: آفرین داری موفق میشی ... مارش پیروزی رو توی گوش هام می شنیدم ... . با عشوه رفتم طرفش، صدام رو نازک کردم و گفتم: اما اینجا کتابخونه است ... . حالتش بدجور جدی شد ... الانم وقت نمازه ... اینو گفت و سریع از جاش بلند شد ... تند تند وسایلش رو جمع می کرد و می گذاشت توی کیفش ... . مغزم هنگ کرده بود ... از کار افتاده بود ... قبلا نماز خوندنش رو دیده بودم و می دونستم نماز چیه ... . دویدم دنبالش و دستش رو گرفتم ... با عصبانیت دستش رو از توی دستم کشید ... . با تعجب گفتم: داری میری نماز بخونی؟ یعنی، من از خدا جذاب تر نیستم؟ ... . سرش رو آورد بالا ... با ناراحتی و عصبانیت، برای اولین بار توی چشم هام زل زد و خیلی محکم گفت: نه ... . @achegan🌴
✒️📃 📚 کتاب از نگاه نکردن به دختران درحال شنا تا...🙈 📒 داستان این شهید رو بخونین ببینین بعضی وقتا گذشتن از یک گناه آدم رو به چه جاهایی که نمیرسونه... 👤یکی از همرزمانش می گفت: در لحظه ی شهادت ترکشی به پهلویش اصابت کرد.وقتی به زمین افتاد از ما خواست که او را بلند کنیم. وقتی روی پایش ایستاد رو به کربلا دستش را به سینه نهاد و آخرین کلام را بر زبان جاری کرد : 🔹((السلام علیک یا ابا عبدالله)) بعد هم به همان حالت به دیدار ارباب بی کفن خود رفت. 🔹 📢 در عظمت این شهید فرمود: در این تهران بگردید و ببینید کسی مانند این احمد اقا پیدا می کنید!؟ 👈🏼این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود : تمامی مطالبی که (از برزخ و...)می گویند حق است . از شب اول قبر وسوال و ...اما من را بی حساب و کتاب بردند. بعد استاد  مکثی کرد و فرمود :رفقا آیت الله العظمی بروجردی حساب و کتاب داشت اما نمی دانم این جوان چه کرده بود.چه کرد تا به این جا رسید. 💢داستان تحول از زبان خود شهيد: 🏐 یه روز با رفقای محل رفته بودیم دماوند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو کتری رو آب کن بیار… منم راه افتادم راه زیاد بود کم کم صدای آب به گوش رسید. از بین بوته ها به رودخانه نزدیک شدم.تا چشمم به رودخانه افتاد یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم بدنم شروع کرد به لرزیدن نمیدانستم چه کار کنم. همان جا پشت درخت مخفی شدم …می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم. پشت آن درخت و کنار رودخانه چندین دخترجوان مشغول شنا بودن .🏊🏄🏊🏄🏊 📿همان جا خدا را صدا زدم و گفتم خدایا کمک کن. خدایا الان شیطان به شدت من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی شود اما خدایا من به خاطر تو ازین گناه می گذرم از جایی دیگر آب تهیه کردم و رفتم پیش بچه ها و مشغول درست کردن آتش شدم. 💨 خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری بود یادم افتاد حاج آقا حق شناس گفته بود هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت. 💖 گفتم ازین به بعد برای خدا گریه میکنم حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم واشک میریختم ومناجات می کردم خیلی باتوجه گفتم یا الله یا الله…😭 🗣به محض تکرار این عبارات صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد به اطرافم نگاه کردم صدا از همه سنگریزه های بیابان و درختها و کوه می آمد!!! همه می گفتند سبوح القدوس و رب الملائکه والروح… از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد…”🌹 📔در سال ۱۳۹۱ ،دفترچه ای که ۲۷ سال پس از شهادت احمد اقا داخل کیفی قدیمی که متعلق به ایشان بود ،بدست آمد .در آخرین صفحه نوشته بود که در دوکوهه مشغول وضو گرفتن بودم که مولای خوبان عالم حضرت مهدی(عج) را زیارت کردم...🌸💞 📚 کتاب عارفانه 🌹شهید احمد علی نیری🌹
مهندسی فکر_24.mp3
6.84M
۴ ۲۴ کاش عادت کنیم ؛ به پشتِ صحنه ها، فکر کنیم! کتابی که میخوانیم، قَلمی که بوسیله اش می نگاریم، نانی که از عطر و طعمش لذّت می بریم، تکنولوژیِ مفیدی که بکارش می گیریم، و ....... چقــدر رنج به پایش ریخته اند، تا بدست من و شما برسد... فکر کن ❗️ @achegan🌴
امام على علیه السلام می فرمایند: كَفِّروا ذُنوبَكُم وَتَحَبَّبوا اِلى رَبِّكُم بِالصَّدَقَةِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ با و ، گناهان خود را پاك كنيد و خود را محبوب پروردگارتان گردانيد. غررالحكم، ح 7258 روزمان را با صدقه، برای سلامتی امام زمان (عج) و طول عمر با عزت رهبر عزیزمون، شروع کنیم @achegan🌴
امانتهای زندگی من_19.mp3
13.13M
۱۹ 💓 نیازهایی که دیگران، نزد شما می‌آورند، اگر توانِ رفع نیازشان در شما وجود دارد؛ امانتی است که خدا بسمت شما گسیل نموده است: و رفع آن نیاز، رعایتِ حق آن امانت است. @achegan🌴
🌴💎🌹💎🌴 روز پسرنداریم درسته ✅ ولی فقط کافیه دختران وطنم احساس خطر کنن⚠️ اون روز؛ روز پسره ✅ @achegan🌴
🌹🌸اسباب توفیق نماز شب 🌸🌹 ♥️رسول خدا ص فرمود: 🍀كسى كه قصد كرده براى نماز شب برخيزد، و در رختخواب قرار گرفته بگويد: 💜اَللهُمَّ لاتُؤْمِنّى مَكْرَكَ وَلاتُنْسِنى ذِكْرَكَ وَلا تَجْعَلْنى مِنَ الْغافِلينَ اَقُومُ ساعَةَ كَذا وَ كَذا💜 🎄خدايا مرا ايمن از مكرت مدار، و ذكرت را از يادم مبر، و از بى خبران قرارم مده، ساعت چند و چند برمى خيزم، 😳😳حق تعالى فرشته اى را بر او بگمارد، كه در آن ساعت بيدارش كند. @achegan🌴
امام على عليه السلام: كار خوب انجام دهيد و هيچ كار خوبى را كوچك مشماريد؛ زيرا كوچك آن هم بزرگ است و اندكش بسيار اِفعَلوا الخَيرَ و لا تُحَقِّروا مِنهُ شَيئا؛ فإنَّ صَغيرَهُ كَبيرٌ، و قَليلَهُ كَثيرٌ ميزان الحكمه جلد7 صفحه 56 امام على عليه السلام: كار خوب، آسانتر از كار بد است الخَيرُ أسهَلُ مِن فِعلِ الشَّرِّ غرر الحكم حدیث 1199 امام على عليه السلام: كار خوب، اندوخته اى ماندنى و ميوه اى پاكيزه و خوشگوار است فِعلُ الخَيرِ ذَخيرَةٌ باقِيَةٌ ، و ثَمَرةٌ زاكِيَةٌ غرر الحكم حدیث 6545 امام على عليه السلام: فرصت، چون ابر مى گذرد. پس، فرصتهاى كار خوب را غنيمت شمريد الفُرصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ، فانتَهِزُوا فُرَصَ الخَيرِ نهج البلاغه، حکمت21 @achegan🌴
🤲کيفيت قنوت نماز س: آيا مى‌توان در قنوت نماز به زبان فارسى دعا کرد؟ (واجب و مستحبى) ج) مانع ندارد. مقام معظم رهبری @achegan🌴
☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️ ☀️✨ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم✨☀️ 🌺 سلام علیکم و رحمت الله صبح چهارشنبه تون بخیر و شادی روزتون پر برکت و منور به انوار ربوبی🌺 🌺 حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: کسى که به تهیدست کمک مالى کند و نسبت به مردم از خود انصاف به خرج دهد، چنین کسى مؤمن حقیقى است. 📚 (الخصال: ۴۷ / ۴۸) 🌸🌱 روز و روزگار بر شما خوش🌱🌸 @achegan🌴
💥🌺⬅️ آثار عدالت و انصاف 🌺 از حضرت پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: 🔸ای علی! آنچه را برای خود نمی‌پسندی برای دیگری نیز مپسند، و آنچه را برای خود دوست داری برای برادرت نیز دوست داشته باش، در این صورت در قضاوت خویش دادگر و در دادگریت اهل قسط خواهی بود. و اهل آسمان تو را دوست خواهند داشت و در سینه اهل زمین به محبت جای خواهی گرفت. این سفارش مرا به خواست خدا حفظ کن! که انصاف مایه رفع اختلاف و انس گرفتن با یکدیگر است. آنچه را برای خود می‌پسندی برای مردم نیز بپسند، تا مسلمان باشی. 📚 بحارالانوار، جلد ۷۷، صفحه ۶۷ غررالحکم، صفحه ۶۴ همان، صفحه ۱۱۳ @achegan🌴
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ ◀️💥▶️ ذوالقرنین در قرآن - قسمت شانزدهم ❌ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺣﺪﯾﺪ ﭼﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ؟ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯾﻢ "ﻭ ﺍﻧﺰﻟﻨﺎ ﻣﻌﻬﻢ ﮐﺘﺎﺏ ﻭ ﺍﻟﺤﮑﻤﻪ" ﻣﺎ ﺑﺎ ﺁﻥﻫﺎ ﮐﺘﺎﺏ ﻭ ﺣﮑﻤﺖ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯾﻢ "ﻭ ﺍﻧﺰﻟﻨﺎ ﺍﻟﺤﺪﯾﺪ" ﻣﺎ ﺑﺎ ﺁﻥﻫﺎ ﺁﻫﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯾﻢ. "ﻓﯿﻪ ﺑﺎﺱ ﺷﺪﯾﺪ ﻭ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻟﻠﻨﺎﺱ" ﻗﺪﺭﺕ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﻨﺎﻓﻌﯽ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺍﺭﺩ. ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺍﻟﻬﯽ ﺍﯾﻦ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ببینید انسان از آهن سلاح می‌سازد، ابزار می‌سازد، اما همین انسان اگر دزدی بکند با همین آهن ﺩﺳﺖﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﻗﺘﻞ بکند با همین آهن ﻗﺼﺎﺻﺶ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. آهن ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ. ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ؟ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻈﻠﻮﻡ، ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﺍﺳﺖ، ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﻘﺘﻮﻝ. ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﺯﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ، خوب ﺍﯾﻦﻫﺎ ﻣﻨﺎﻓﻌﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﯾﻌﻨﯽ ﯾﮏ ﺟﺮﯾﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﺩﻭ منظوره، ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ ﻋﺮﺽ ﮐﻨﻢ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺗﮑﻪ ﺁﻫﻦﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ "ﺻﺪﻓﯿﻦ" ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﭘﺮ ﺑﮑﻨﻢ. ﮐﻼً ﺻﺪﻑ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻣﯽﺷﺪﻩﺍﻧﺪ. ﺩﻭﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﻫﻢ. ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻋﺮﺍﺽ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﯿﻦ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺻﺪﻑ ﺩﺍﺭﻧﺪ (تصادف)... خوب ﭘﺲ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺍﯾﻦﻫﺎ. ﺩﻭ ﺗﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﺭﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ ﺗﮑﻪﻫﺎﯼ ﺁﻫﻦ ﻭ ﻣﺲ. ﺣﺎﻻ ﻣﺲ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺫﻭﺏ ﮐﻨﻢ ﺑﺮﯾﺰﻡ ﺑﯿﻦ ﺁﻥ. ﺍﯾﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺎﻟﺐ ﺷﺪ. ﺁﻥ ﺩﻭ ﺗﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺫﻫﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﺪ؟ ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﻋﺘﺮﺕ. ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯽﺭﺳﻨﺪ. ﺑﺎ ﭼﻪ؟ ﺑﺎ ﺗﮑﻪﻫﺎﯼ ﺁﻫﻦ. ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﻣﺲ. ﻣﺲ ﻓﻠﺰ ﮐﯿﺴﺖ؟ ﺑﻠﻪ... ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻭﻟﯽ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ. ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺷﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﻭﺩ ﻭ ﺩﻭمین قدرتمند ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ. ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﻣﺲ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ. وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ✍️ حبیب الله یوسفی
11 🔶 در مورد راحت طلبی باید به این نکته توجه کرد که ریشه بسیاری از گناهان فردی و اجتماعی همین غولدر راحت طلبی هست. 💢 راحت طلبی شاید خودش زیاد بد به نظر نرسه ولی نامرد مقدمه همه بدبختی هاست. 😒 ❇️ اگه کسی میخواد مشکلات فردی و اجتماعی رو حل کنه اول از همه باید قصه راحت طلبی رو حل کنه! 🚫 مثلا شما وقتی دست روی میذارید میرسید به راحت طلبی... وقتی مردم یک جامعه اهل راحت طلبی بشن اون مردم فقیر خواهند شد... 💢 مثل زمان ما که بیشتر مردم دنبال کارهایی هستند که بدون زحمت کشیدن پولدار بشن! ❌ مواردی مثل بورس، بانک، قانون جذب، شرکت های بازاریابی شبکه ای و انواع کلاهبرداری های دیگه با تکیه بر روحیه راحت طلبی افراد هست که به ثروت های عظیم میرسند و اختلاس های بزرگ رو رقم میزنند.... 🖥📲 شما در طول روز میتونید ببینید که چه تعداد از تبلیغات هایی که در تلویزیون و رسانه ها میشه مربوط به تحریک راحت طلبی انسان هاست...
امام یعنی رهبر جامعه، یعنی آن کسی که ما هم دین‌مان را از او یاد می‌گیریم، هم اداره‌ی دنیامان به دست اوست. اطاعت او، هم در امور دینی، هم در امور دنیا بر ما واجب است. کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۶ @achegan🌴
ملاحظه کنید که در دنیای تشیّع، در طول قرن‌های متوالی چطور مساله‌ی امامت به غلط جا افتاده بود. مردم خیال می‌کردند که یک نفری در جامعه حکومت می‌کند که اداره‌ی امور زندگی بدست اوست، قبض و بسط می‌کند، امر و نهی می‌کند، یک نفری هم در جامعه هست که دین انسان را درست می‌کند، آن اولی حاکم است و این دومی در زمان ائمه، امام و در زمان غیبت، عالمِ دینی. کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۳۶ @achegan🌴
📚 💌 📝 📅 قسمت پنجم: غرورم له شده بود ... همه از این ماجرا خبردار شده بودن ... سوژه مسخره کردن بقیه شده بودم ... . بدتر از همه زمانی بود که دوست پسر سابقم اومد سراغم و بهم گفت: اگر اینقدر بدبخت شدی که دنبال این مدل پسرها راه افتادی، حاضرم قبولت کنم برگردی پیشم؟ ... . تا مرز جنون عصبانی بودم ... حالا دیگه حتی آدمی که خودم ولش کرده بودم برام ژست می گرفت ... . رفتم دانشگاه سراغش ... هیچ جا نبود ... بالاخره یکی ازش خبر داشت ... گفت: به خاطر تب بالا بیمارستانه و احتمالا چند روز دیگه هم نگهش دارن ... . رفتم خونه ... تمام شب رو توی حیاط راه می رفتم ... مرگ یا غرور؟ ... زندگی با همچین آدمی زیر یک سقف و تحملش به عنوان شوهر، از مرگ بدتر بود ... اما غرورم خورد شده بود ... . پسرهایی که جرات نگاه کردن بهم رو هم نداشتن حالا مسخره ام می کردن و تیکه می انداختن ... . عین همیشه لباس پوشیدم ... بلوز و شلوار ... بدون گل و دست خالی رفتم بیمارستان ...در رو باز کردم ... و بدون هیچ مقدمه ای گفتم: باهات ازدواج می کنم ... @achegan🌴