eitaa logo
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
111 دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
150 فایل
کپی فقط با صلوات برای سلامتی و ظهور امام زمان عج ارتباط با ادمین: @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
از تاخیر عذر خواهی 👆👆
🍃🌸مختصری‌از‌زندگیِ‌امیرکبیر🌸🍃 🍃🌹سالروز شهادت🌹🍃 🍃میرزا تقی فراهانی در ۱۹ دیماه سال ۱۱۸۵ خورشیدی در روستای هزاوه (از توابع اراک) متولد شد. 🍃 پدر او کربلایی قربان نام داشت و آشپز قائم‌مقام فراهانی بود. 🍃 مادرش فاطمه نام داشت. 🍃امیر در خانهٔ قائم‌مقام تربیت شد و در جوانی توانست سمت منشی‌گری قائم‌مقام را به‌دست آورَد و در علم و ادب پرورش یابد . 🍃وی چندین بار بهمراهِ هیئتهای نظامی و فرهنگی و سیاسی به خارج سفر کرد و تجربه ها آموخت و به مقامِ مشاورارشدرسید وبعنوانِ شخصیتی متفکر و لایق و مدیری دانا شناخته شد. 🍃 درسنِ 42 سالگی به صدارت دربار ناصرالدین شاه رسید. 🍃سه سال و اندی صدراعظم ایران بود و سرانجام با دسیسه دشمنانِ مُلک و میهن و مردم؛ از صدارت عزل شد و به کاشان‌تبعید گشت. 🍃 چهل روز بعداز تبعید؛ در تاریخِ ۱۸ دی ماه ۱۲۳۱ در حمامِ فینِ کاشان و به دستور ناصرالدین شاه به شهادت رسید. 🍃نقاشیِ پیوست:👇 🍃🌸 حدود یک سال پس از انتصاب امیرکبیر به مقام صدراعظمی و در سالِ ۱۲۲۹ه.ش؛ این نقاشی رنگ روغن از امیرکبیر توسطِ محمد ابراهیم نقاش باشی کشیده شد.
🍃تصویری از خانه امیر کبیر در تبریز. 🍃🌸خانه ی امیر کبیر بنایی دو طبقه همراه با یک زیرزمین است که در سال ۱۳۸۰ شناسایی و شروع به بازسازی و در جوارِ خانه ی امیر کبیر نیز بوستانی احداث شد . 🍃🌸 امیر کبیر ؛ صدراعظمِ ناصرالدین شاه قاجار بود که به مدت سه سال و سه ماه صدارت کرد که سرانجام با دسیسه خود فرختگان بشهادت رسید. 🍃🌸 در مدتِ کوتاهِ صدارت دست به اقداماتِ زیر بنایی زد: 👇 🔶چندین سدسازی اصولی انجام داد. 🔷زراعت بعضی محصولات را معمول ساخت. 🔶شیلات خزر را از اتباع روس گرفت و به ایران برگرداند. 🔷در آبادانی خوزستان کوشید 🔶 جنگ ومبارزه با بدعت آور در دین و مذهب سید علی محمد باب (بهائیت )و پیروانش و دستگیری و اعدامِ علی محمد باب و... تشکیلات اداری کشور را اصلاح کرد 🔶ملغی کردن رسمِ‌بخشیدن مناصب بی‌شغل را برانداخت و معیار ترفیع 🔷صاحب‌منصبان، شایستگی ایشان گشت 🔶 وضع لباس ارتش مرتب و منظم شد. 🔷لباس سربازان از پارچه ایرانی 🔶از بازرگانان داخلی و خارجی ایرانی پشتیبانی کرد و تیمچه امیر را به عنوان مجمع بازرگانان ایجاد کرد. 🔷صادرات را افزایش داد و در مقابل از واردات کالاهای لوکس و غیر ضروری جلوگیری کرد 🔶امیرکبیر کارخانه های مختلف صنعتی و پارچه بافی در کشور ایجاد کرد و از اهل فن چند نفر را به روسیه فرستاد تا فنون غربی را بیاموزند 🔷حذف القاب طولانی برای حاکمان، 🔶تاسیس روزنامه وقایع اتفاقیه برای رشد فرهنگی، 🔷ایجاد مدرسه ی دارالفنون، 🔶بورسیه دادن به محصلان برای کسب علم در خارج . ✴️و…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️ خدمت ❌ حضرت موسی بن جعفر در راه می رفت که چشمش به مرد ژولیده و خاک نشینی افتاد. لبخندی بر چهره حضرت نشست. جلو رفت و کنارش روی زمین نشست و به او سلام کرد و سرگرم سخن با مرد شد، و به نیکی با او رفتار می کرد. حضرت موسی بن جعفر رو به مرد کرد و گفت: من براى خدمتگزارى حاضرم، هرگونه كارى دارى بگو انجام دهم. شخصی که از دور شاهد این اتفاقات بود نزدیک آمده و گفت: عجبا! شما نزد اين شخص (خاک آلود و كوخ نشين) آمده اید و همنشين شده اىد و اكنون نيز می خواهید به او خدمت كنید!!! او سزاوار است كه به شما خدمت كند... 🔸 حضرت به چشمان مرد نگاه کرد و پاسخ داد: اين شخص بنده اى از بندگان خدا، و برادر دينی من طبق كتاب خدا و همسايه ام در شهرهاى خدا می باشد، پدر من و او، حضرت آدم علیه السلام يكی است و او بهترين پدران است و بالاترين دين؛ دين اسلام است (كه ما را به همكارى دعوت كرده) و شايد روزگار دگرگون شود و ما دست نياز به سوى او دراز كنيم، و خدا ما را پس از فخر بر او، در برابرش كوچک نمايد. سپس حضرت موسی بن جعفر لحظاتی سکوت کردند سپس شعری را زیر لب زمزمه نمودند: نواصل من لايستحق وصالنا مخافة ان نبقی بغير صديق با كسی كه ظاهرا تناسب ارتباط با ما ندارد، رابطه برقرار می سازيم، از ترس آنكه مبادا بدون دوست شويم. 📚 منبع :اعيان الشيعه جلد ۲، صفحه ۷
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
#دنیای_مدیریت_مومنانه 54 ❇️ موضوعی که همه مدیران جامعه و عموم مردم باید بهش توجه داشته باشند اینه ک
" 55 در مورد این صحبت کردیم که یک مدیر بد چطور عمل میکنه که جامعه رو خراب میکنه. 🔶 در این بخش در مورد این صحبت میکنیم که یک مدیر خوب چطور میتونه کریمانه مدیریت کنه. ✅ در مدیریت کریمانه، اصل اولیه حفظ منافع سازمان نیست. بلکه اصل اولیه، حفظ کرامت تک تک افراد سازمان هست. 🔵 برای همین هست که در حکومت پیامبر و حضرت علی علیه السلام، حتی به منافقین هم احترام گذاشته میشد و همین باعث مشکلات فراوانی در جامعه شد. ❇️ دولت کریمه دولتی هست که ما انتظار داریم ان شالله امام زمان ارواحنا فداه اون رو تشکیل بدن. در دولت کریمه گفته میشه: در جریان پیشرفت جامعه باید طوری عمل کنید که بیکاری و کارتن خوابی زیاد نشه.👌🏻 ⭕️ اما متاسفانه برخی روسای دولت های قبل و دولت فعلی رسما میگفتند که ما باید جامعه رو پیشرفت بدیم حتی اگه تعداد زیادی هم فقیر درست بشه اشکالی نداره! بجاش بهشون یارانه و بیمه بیکاری و ... میدیم که از گرسنگی نمیرن! 😒 ✅ در دولت کریمه گفته میشه که تک تک افراد باید بتونن خودشون کار کنند و عزتمندانه زندگی کنند و دولت باید تمام توانش رو برای کارآفرینی قرار بده تا کسی نخواد زندگی ذلیلانه ای داشته باشه و همیشه چشمش به دست دیگران باشه... 🔷 امام صادق علیه السلام یکی از دوستانشون رو نزدیک ظهر دیدند و بهشون فرمودند: عزتت رو حفظ کن. 🔸 گفت آقا عزت چیه؟ یعنی چی؟ مگه طوری شده که میفرمایید عزتت رو حفظ کن؟🤔 حضرت فرمود: چرا تا الان سر کار نرفتی؟.... 🔺 تهذیب‌الاحکام/ج7/ص4 ✔️ در واقع ببینید برای خداوند متعال چقدر مهمه که انسان مومن اهل کار کردن و زحمت کشیدن باشه تا نخواد با درخواست پول از دیگران خودش رو زیر پا بذاره. 🔺 همین که طرف سر کار نرفته حضرت میفرماید چرا عزتت رو حفظ نکردی...؟ دولتی که کار تولید میکنه و زمینه کار رو برای مردم فراهم میکنه در واقع داره عزت مردم رو افزایش میده. 🔴 اگه در دولتی دیدید که آمار بیکاری بالا رفته یعنی اون دولت عزت مردم رو از بین برده. میخواد رئیس دولتش اصولگرا باشه یا اصلاح طلب. ایناش اصلا فرقی نداره. ✅ یکی از فرق های اصلی تفکر اسلامی با تفکر لیبرالی و غربی اینه که در تفکر اسلامی وقتی که توصیه به کسب ثروت میشه، حتما این کسب ثروت باید همراه با افزایش مردم باشه 🚫 ولی تفکر غربی میگه تو هر جور تونستی پول در بیار! مثلا دولت بیاد سرمایه گذاران خارجی رو جذب کنه تا بیان توی کشور سرمایه گذاری کنند و یه نونی هم به مردم برسه. هر کسی هم فقیر شد بهش یارانه و بیمه بیکاری میدیم! برجام نافرجام دقیقا محصول چنین تفکری بود.... 🔖پایان بخش پنجاه و پنجم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
ابوحلما💔 قسمت سی و سوم: وعده دیدار ( روز بعد_بیمارستان فوق تخصصی مغز و اعصاب) محمد که وارد اتاق شد
ابوحلما💔 قسمت سی و چهارم: محرمانه (دوازده روز بعد-ایستگاه نگهبانی بیمارستان) نگهبان دستهای حسین را گرفت و گفت: ای بابا یه دقیقه صبرکن تا دکتر بیاد دیگه حسین کلافه و عصبانی گفت: همه برگه هارو امضا کردم هزینه هارو هم دیروز ... همان موقع نگهبان دست حسین را رها کرد و گفت: بفرما اینم خود دکتر حسین دستی به کمرش زد و پرسید: چرا گفتی جلومو بگیرن آقای دکتر؟ دکتر اخمی کرد و پاسخ داد: +برای اینکه نباید مرخص بشی -من امضا کردم با مسئولیت خودم دارم میرم هزارتا کار دارم + این کارت چیه که نمیشه بیست روز دیگه صبرکنی؟ اصلا خود رییس پلیس تهرانم که باشی مرخصی پزشکی بهت تعلق میگره... -دکتر بذار برم کار منو کسی نمیتونه انجام بده خیلی مهمه +از زندگی خودتم مهم تره؟ -آره +خیلی خب بذار بره ولی...من گفته باشم عواقب... -باشه دکتر  هرچی میگی درسته خداحافظ (چهارساعت بعد-جلسه مشترک محرمانه) در باز شد و حسین وارد شد. عباس با حیرت از جایش بلند شد. حسین سلامی گفت و نگاهی به جمع انداخت. از بین هشت نفر حاضر در جلسه فقط عباس و پاسدار جوانی را میشناخت که معمولا در پرونده های مرزی با او همکاری داشت. عباس صدایش را صاف کرد و گفت: الحمدلله حاج حسین هم به جمع مون اضافه شدن، حاج حسین جزء اولین افرادی بودن که روی این پرونده امنیتی کار کردن و پیشرفت خوبی هم داشتن...خب امیر جان ادامه بده. پاسدار جوان درحالی که به طرف پروژکتور می رفت گفت: دشمنای مملکت  برای نابودی نظام اسلامی و اشغال ایران هر ده سال یه فتنه راه انداختن چیزی که توی سالهای اخیر  از فتنه سال۷۸ کوی دانشگاه تا فتنه۸۸  سطح کشور، مشترک بوده، بکار گیری وسیع اوباش و حمله به مردم و نیروهای امنیتی کشور بوده... بعد  در حالی که از روی نقشه استان قم را نشان میداد، گفت: اینجا! اولین جاییه که احتمالا فتنه بعدی شروع میشه. طبق تحقیقات اینبار طور دیگه ای اصل نظام رو نشونه گرفتن... یکدفعه مرد میانسالی که روی دوشش پر از ستاره بود، گفت: همیشه هدف دشمن اصل نظام بوده، مگه شعار آشوبگرا تو فتنه ۸۸ حمله به نظام نبود؟! عباس دستهایش را درهم گره کرد و گفت: درسته ولی اینبار تقابل صرفا بین  اوباش و افراد مذهبی بدنه جامعه نیست. امیر چند قدم به طرف میزی که همه دورش نشسته بودند رفت و گفت: میخوان هییت ها و افراد مذهبی روهم درگیر فتنه کنن. مسن ترین فرد حاضر در جلسه، کتش را درآورد و روی پایش گذاشت بعد پرسید: چطوری میخوان اینکارو بکنن؟ حسین سکوتش را شکست و گفت: با درگیر کردن آخوندای انگلیسی. بعد از جلسه عباس حسین را کنار کشید و گفت: +چرا نگفتی بیام دنبالت؟ -گیر کار کجاست؟ +چی؟ -اطلاعاتی که مطرح کردین چیزی بیشتر از اونچه من تو اون حافظه جمع کرده بودم، نبود. پس تو این مدت یه مشکلی بوده. +مترجم...مترجم قابل اطمینان -شاهدِ حاضر داریم؟ +نه، شیش جلسه چند ساعته ضبط شده هست که فقط تونستیم سه جلسه رو... -مترجم مسلط به چه زبانی میخواییم؟ +فرانسوی و آمریکایی ❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀 به قلم؛ سین.کاف.غفاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا