eitaa logo
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
119 دنبال‌کننده
18هزار عکس
6.3هزار ویدیو
149 فایل
کپی فقط با صلوات برای سلامتی و ظهور امام زمان عج ارتباط با ادمین: @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
Panahian-42.mp3
3.51M
حجت‌الاسلام والمسلمین این اربعین به امام حسین (ع) قول بده عاشقان اهل بیت علیه السلام
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ۱۱۰)فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذ وَ لا یَتَساءَلُونَ ۱٠۲)فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ۱٠۳)وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خالِدُون)(سوره المومن آیات ۱۰۱ و۱۰۲و۱۰۳َ) ۱٠۱ ـ هنگامى که در صور دمیده شود، هیچ یک از پیوندهاى خویشاوندى میان آنها در آن روز نخواهد بود; و از یکدیگر تقاضاى کمک نمى کنند! ۱٠۲ ـ کسانى که وزنه اعمالشان سنگین است، همان رستگارانند! ۱٠۳ ـ و آنان که وزنه اعمالشان سبک باشد، کسانى هستند که سرمایه وجود خود را از دست داده، در جهنم جاودانه خواهند ماند . 🏴خدایا عاقبت ما راختم بخیر بفـرما 🏴 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🌹السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ 🔸🔶 سلام بر تو و جان هایی که به درگاهت فرود آمدند، از جانب من بر همگی شما سلام خدا برای همیشه، تا هستم و تا شب و روز باقی است و خداوند قرار ندهد این زیارت را آخرین بار زیارت من از شما 🏴 اربعين حسينی بر همه عزیزان تسليت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر معظم انقلاب: روز اربعین از داخل خانه اظهار ارادت کنید، و زیارت اربعین بخوانید و به امام حسین بگویید ما دلمان میخواست بیاییم، نشد. تا یک نظری بکنند، یک کمکی بکنند. ─┅═༅𖣔🖤یاحسین🖤𖣔༅═┅─ عاشقان اهل بیت علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🏴 کلیپی اربعینی و بسیار زیبا در مورد واقعه اطراقِ کاروان اسیران بهمراهِ سرهای به نیزه کشیده شده شهدای کربلا ؛( مسیر کوفه به شام) در کلیسای بین راه ؛ و کشف و شهود و کرامت امام حسین علیه السلام برای راهبِ مسیحی ... عاشقان اهل بیت علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸سروده ای برای غریبانه ترین اربعین... خسته ایم و حیران بی سریم و سامان طاقت دوری نداریم ای حسین جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 تصویری ویژه از رهبر انقلاب در حال سلام به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در مراسم قرائت زیارت . ۹۹/۷/۱۷
📸 تصویری ویژه از رهبر انقلاب در حال اقامه نماز پس از قرائت زیارت اربعین. ۹۹/۷/۱۷
بشارتهای اربعین_5.mp3
14.6M
۵ 🔳 اهل بیت، در اوج قله‌ی آفرینش‌اند...نیاز به یاری ما ندارند! "هل من ناصرٍ ینصرنیِ" اهل بیت، پیامِ یاری خودشان نیست؛ بلکه پیام یاریِ ماست؛ برای رسیدن به مقام "معیّت اهل بیت " ... ✓ اربعین فرصتی‌ست برای ما، برای رسیدن به مقام "هل من ناصر " به مقام معیّت با اهل بیت در دنیا و آخرت 🎤 عاشقان اهل بیت علیه السلام
امیرالمؤمنین عليه السلام: هر كه خوب سوال کند، دانا شود مَن أحسَنَ السُّؤالَ عَلِمَ غررالحكم حدیث7933
چند تفاوت مومن و منافق
امام صادق عليه السلام: آسمان چهل روز بر حسين عليه السلام، خون گريه كرد بَكَتِ السَّماءُ عَلَى الحُسَين أربَعينَ يَوما بالدَّم مناقب آل أبى طالب جلد3 صفحه212 ◼️ سالروز اربعین شهادت امام حسین علیه السلام و یاران با وفای ایشان بر شما تسلیت باد
قطره ای از عظمت زینب سلام الله علیها
📚 💌 📝 📅 قسمت : در برابر عدالت هیچ پلیسی در این دادگاه حاضر نشد ... حتی زمانی که از اونها جهت پاسخ به سوالات، رسما درخواست قانونی کردم ... فقط یه وکیل ... به نمایندگی از همه اونها، اونجا حضور داشت ... و در نهایت ... دادگاه رای تبرئه اونها رو صادر کرد... و این عمل پلیس، صرفا دفاع از خود اعلام شد ... 26 گلوله برای دفاع در برابر یه آدم غیر مسلح ... . قاضی رای خودش رو اعلام کرد ... و سه مرتبه روی میز کوبید ... ختم دادرسی ... . مادر محمد با صدای بلند گریه می کرد ... پدرش می لرزید و اشک می ریخت ... و من، ناخودآگاه می خندیدم ... و سرم رو تکان می دادم ... اون قدر بلند که قاضی فکر کرد دارم دادگاه رو مسخره می کنم ... یه نفر داشت زنده زنده، قلبم رو از سینه ام بیرون می کشید ... سوزشش رو تا مغز استخوانم حس می کردم ... سریع وسایلم رو جمع کردم ... من باید اولین نفری باشم که با خبرنگارها حرف می زنه ... من باید صدای مظلومیت محمد و مرگ عدالت رو به گوش دنیا می رسوندم ... از در سالن دادگاه که خارج شدم ... چند نفر از گارد دادگاه دوره ام کردن ... آقای ویزل، شما باید با ما بیاید ... بعد از چند ساعت حبس شدن توی یه اتاق ... بالاخره یکی در رو باز کرد ... از شدت خشم، تمام بدنم می لرزید ... . - چه عجب ... اونقدر به در زدم و صدا کردم که گلوم داشت پاره می شد ... حداقل با یه فنجون قهوه می اومدید ... در رو بست و اومد سمتم ... شما حس شوخ طبعی جالبی دارید آقای ویزل ... حتی در چنین شرایطی ... نشست مقابلم ... - ولی من اینجام که در مورد مسائل جدی با هم صحبت کنم ... به پشتی تکیه داد ... یه راست میرم سر اصل مطلب ... شما حق ندارید در مورد این پرونده با هیچ شخصی یا هیچ خبرگزاری ای صحبت کنید ... این پرونده، از این لحظه محرمانه است ... اگر تخلف کنید به جرم افشای مدارک محرمانه، مجرم شناخته شده و به شدت مجازات می شید ... به زحمت می تونستم خودم رو کنترل کنم ... تمام بدنم می لرزید ... بدتر از همه، وقتی عصبی می شدم دستم به شدت درد می گرفت و می سوخت ... محکم توی چشم هاش زل زدم ... حتی اگر دهن من رو با تهدید ببندید ... با پدر و مادرش چکار می کنید؟ ... با پوزخند خاصی از جاش بلند شد ... اینجا کشور آزادیه آقای ویزل ... اونها هر چقدر که بخوان می تونن گریه کنن و با همسایه هاشون حرف بزنن ...
📚 💌 📝 📅 قسمت : مدال آزادی با پوزخند خاصی از جاش بلند شد ... اینجا کشور آزادیه آقای ویزل ... اونها هر چقدر که بخوان می تونن گریه کنن و با همسایه هاشون حرف بزنن ... مهم تیتر روزنامه های فرداست ... و از در اتاق خارج شد ... . حق با اون بود ... مهم تیتر روزنامه های فردا بود ... دادگاه، رای بی گناهی پلیس ها رو صادر کرد ... مدال شجاعت، در انتظار پلیس های قهرمان ... فردای روز دادگاه، مدام گوشی تلفن و موبایلم زنگ می خورد... اما حس جواب دادن به هیچ کدوم شون رو نداشتم ... چی می تونستم بگم؟ ... با شجاعت فریاد می زدم، محمد بی گناه کشته شد؟ ... یا اینکه مثل یا ترسو، حرف های اونها رو تایید می کردم ... اصلا کسی صدای من رو می شنید و اهمیت می داد؟ ... مهم یه جنجال بود ... یه جنجال که ذهن مردم بین شلوغ بازی های اون گم بشه ... و نفهمن دولت چکار می کنه ... . شب بود که صدای در بلند شد ... پدر محمد بود ... نمی تونستم توی چشم هاش نگاه کنم ... فکر می کردم الانه که ازم بخواد دوباره اقدام کنیم و به رای اعتراض کنیم ... یا با رسانه ها درباره حقیقت حرف بزنیم ... اما اون در عین دردی که توی چشم هاش موج می زد با آرامش بهم نگاه کرد ... . - آقای ویزل ... اومدم اینجا تا از زحمات شما تشکر کنم ... شما همه تلاش تون رو انجام دادید ... هم برای تشکر اومدم و هم اینکه بقیه حق وکالت شما رو پرداخت کنم ... . خیلی تعجب کرده بودم ... با شرمندگی سرم رو پایین انداختم ... نیازی نیست ... من توی این پرونده شکست خوردم ... و مثل یه ترسو، تمام روز رو اینجا قایم شدم ... . دستش رو گذاشت روی شونه ام ... نه پسرم ... زمانی که هیچ کسی حاضر نشد از حق ما دفاع کنه ... تو پشت سر ما ایستادی ... حداقل، مردم صدای مظلومیت محمد من رو شنیدن ... من از اول می دونستم شکست می خوریم ... یعنی مطمئن بودم ... . با شنیدن این جمله ... شوک شدیدی بهم وارد شد ... .
📚 💌 📝 📅 قسمت : لکه ننگ شنیدن این جمله ... شوک شدیدی بهم وارد شد ... پس چرا اینقدر تلاش کردید و مبارزه کردید؟ ... اونها هم پسر شما رو کشتن ... و هم شما رو مجبور کردن که هزینه دادگاه و دادرسی رو بپردازید ... اگر مطمئن بودید چرا شروع کردید؟ ... . سکوت سنگینی بین ما حاکم شد ... برای چند لحظه از پرسیدن این سوال شرمنده شدم ... با خودم گفتم ... شاید این حرف فقط یه دلگرمی برای خودش بود که درد کمتری رو حس کنه ... این چه سوالی بود که ... . - پسر من یه مسلمان بود ... نمی خواستم با ننگ دزدی و حمل سلاح گرم، دفنش کنم ... هر چقدر هم که اونها دروغ بگن ... خیلی ها شاهد بودن ... و الان همه می دونن پسر من، نه دزد بود، نه مسلح ... من از دینم دفاع کردم ... نه پسرم ... برای بچه ای که اون رو از دست دادم ... دیگه کاری از دست من برنمیاد ... اما نمی خواستم با نام پسر من ... دین خدا لکه دار بشه ... . پاسخش به شدت ذهنم رو بهم ریخت ... این جوابی نبود که انتظارش رو داشتم ... و جوابی نبود که برای من قابل درک یا قابل پذیرش باشه ... نمی خواستم قلبش رو بشکنم اما نمی تونستم این حرف رو بی جواب بگذارم ... اون داشت، زندگیش رو بر مبنای اعتقادات احمقانه ای می چید ... . - دین خدا لکه دار هست ... لکه های سیاه، وسط دنیای سفید ... یا لکه های سفید وسط دنیای سیاه ... این دنیا به حدی لکه داره که دیگه سیاه و سفیدش مشخص نیست ... هیچ عدالت و انسانیتی وجود نداره ... و خدا هم ... اگر وجود داشته باشه ... مثل یه تماشاچی فقط نگاه می کنه ... هر چند، خیلی ها میگن خدا بعد از خلق جهان، مرده ... پ.ن: دوستان عزیز ... یکی از اعتقادات رایج در کشورهای غربی، "مرگ خدا" است که کلیسا هم در رد اون داره خیلی تلاش می کنه ... این جمله رو تو داستان استنلی هم شنیده بودید با ما همراه باشید
✨﷽✨ 🔴 تلنگر! ✍کسی آمد محضر آیت الله میلانی در مشهد. در اطراف حرم امام رضا علیه السلام مغازه داشت. عرض کرد: مغازه دارم در اطراف حرم، در ایامی که شهر شلوغ است و زائر زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا میبرم و بیشتر از نرخ متعارف میفروشم. حکم این کار من چیست؟ آیت الله میلانی فرمود: این کار "بی انصافی" است. مغازه دار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمود حرام است، کفشهایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج میشد. آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد! برگشت! آقا دهانش را گذاشت کنار گوش مغازه دار و گفت: داستان کربلا را شنیده ای؟ گفت:بله! گفت: میدانی سیدالشهدا علیه السلام تشنه بود و تقاضای آب کرد و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟گفت: بله آقا، شنیده ام. آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم "بی انصافی" بود! 🌹این روزها باانصاف باشیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا