4_6008106918604703828.pdf
433.5K
#فارسی_دهم
#درس_هفتم
#جمال_و_کمال
#تحلیل+کارگاه متن پژوهی
به کوشش : دکتر امیدعلی شیخی کن کت ، شهرستان نورآباددلفان استان لرستان
@adabiyatjame1112
کانال جامع درس هفتم فارسی دهم.pdf
535.1K
#فارسی_دهم
#درس_هفتم
#جمال_وکمال
#شعرخوانی
#بوی_گل_ریحان_ها
#تحلیل
به کوشش : خانم نیره السادات ابطحی ، اصفهان
🔰🔰
@adabiyatjame1112
4_5796645260348100160.pdf
840K
#فارسی_یازدهم
#درس_هفتم
#باران_محبت
#شعرخوانی
#آفتاب_حسن
#تحلیل +کارگاه متن پژوهی
به کوشش : خانم فرحناز حسینی ، استان البرز
کانال ادبیات جامع یازدهم و دوازدهم
🔰🔰🔰
@adabiyatjame11
4_5787488213979369304.pdf
1.5M
#فارسی_یازدهم
#درس_هفتم
#باران_محبت
تحلیل +کارگاه متن پژوهی
به کوشش : خانم دکتر ماندانا مهتاب ، تهران
کانال ادبیات جامع یازدهم و دوازدهم
🔰🔰🔰
@adabiyatjame1112
4_5787488213979369305.pdf
947.9K
#فارسی_دوازدهم
#درس_هفتم
#در_حقیقت_عشق
تحلیل +کارگاه متن پژوهی
به کوشش : خانم دکتر ماندانا مهتاب ، تهران
کانال ادبیات جامع یازدهم و دوازدهم
🔰🔰🔰
@adabiyatjame1112
صبح ستاره باران دکتر شفیعی کدکنی.pdf
886.6K
#فارسی_دوازدهم
#درس_هفتم
#درحقیقت_عشق
#شعرخوانی
#صبح_ستاره_باران
#توصیف_نمادین
استاد شفیعی کدکنی
به کوشش : خانم مولود سوزنچی
کانال ادبیات جامع یازدهم و دوازدهم
🔰🔰🔰
@adabiyatjame11
4_5816945814114666814.pdf
2.16M
#فارسی_دوازدهم
#درس_هفتم
#درحقیقت_عشق
به کوشش : خانم زیبا ناصرزاده ، شهرستان بدره
با فرمت :powerpoint (فیلم تدریس این پاور پوینت دوم کشوری در سال۹۹ شد)
کانال ادبیات جامع یازدهم و دوازدهم
🔰🔰🔰
@adabiyatjame1112
1_4965534018.pdf
155.2K
#جدول_مجازها
#فنون_یازدهم
#درس_ششم
#تمام_مجازها
#تشریحی_تستی
#نهایی_کنکور
به کوشش : آقای دکتر عادلخانی
کانال ادبیات جامع یازدهم و دوازدهم
🔰🔰🔰
@adabiyatjame1112
درس ششم فنون.pdf
865.6K
#علوم_فنون_دوازدهم
#درس_ششم
#لف_نشر_تضاد_تناقض
#تحلیل+پاسخ خودارزیابی)
به کوشش : خانم مهشید داودی ، مشهد
کانال ادبیات جامع یازدهم و دوازدهم
🔰🔰🔰
@adabiyatjame1112
#کنایه
#بخش_اول
کنایه در لغت به معنی پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح سخنی است که دارای دو معنی نزدیک و دور باشد و این دو معنی باید لازم و ملزوم یکدیگر باشند؛پس گوینده آن جمله را چنان ترکیب کند و به کار برد که ذهن شنونده از معنی نزدیک به معنی دور منتقل گردد.مانند بیت زیر:
🔶عابدانی که روی بر خلقند
پشت بر قبله می کنند نماز
👈روی بر خلق کردن و پشت بر قبله کردن هر دو کنایه از ریاکاری و توجه بر مردم به جای توجه به خداست.
🔶چنین است رسم سرای درشت
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت
👈کنایه از یکنواخت نبودن روزگار است.
🔶فلانی ریش سفید است.
👈کنایه از با تجربه بودن است.
🔶نپندارم ای در خزان کشته جو
که گندم ستانی به وقت درو
کنایه از انتظار بیش از حد داشتن و غیر معقول بودن انتظار.
🔶سرم به دنیی و عقبی فرو نمی آید
تبارک الله از این فتنه ها که در سر ماست
👈 کنایه از غرور و تکبر داشتن است.
#فهرستی_از_کنایه_ها
🔶دامنکشان: (با ناز و خرام) و غبار کالبد به هوا رفتن: (مردن و نابودشدن) در بیت:
دامنکشان که میرود امروز بر زمین
فردا غبار کالبدش بر هوا رود
🔶آب از سر گذشتن : کنایه ازاین که کار به منتهای درجه ی شدّت رسیدو از حد گذشت .
🔶آب از سر چشمه گل آلود است :کنایه از این که اصل و پایه کار خراب است .
🔶آب برآتش ریختن :کنایه از خاموش کردن فتنه و خشم .
🔶آب به غربال پیمانه کردن :کنایه از کار بیهوده کردن و رنج بی فایده بردن .
🔶آب از دیده راندن :کنایه از اشک ریختن .
🔶آب در چیزی کردن :کنایه از تقلّب و دغلی و نادرستی است .
🔶آب در هاون سودن : کنایه از عمل لغو و بیهوده کردن است
🔶آب ریختن : آبرو ریختن .کسی را خفیف و بی اعتبار و بی عزّت گردانیدن
🔶آب ها از آسیاب افتادن : کنایه از پایان یافتن کار و خاموش شدن سر و صداست در اطراف کاری
🔶آسمان ریسمان بافتن : کنایه از سخن نامعقول و نامقبول است
🔶آش پختن :کنایه از این که برای گرفتاری و ایجاد زحمت کسی کار کنند
🔶آفتاب سر دیوار : کنایه از زوال عمر
🔶آفتابی شدن : صاف بودن هوا .کنایه از ظاهر شدن امری
🔶آه در بساط نداشتن :کنایه از بی چیزی و مفلسی .
🔶ابرو بالا انداختن :کنایه از بی اعتنایی و کبر فروشی
🔶به باد دادن :از دست دادن و تلف کردن
🔶به بار آمدن : به حاصل آمدن ، به نتیجه رسیدن
🔶به جان آوردن : کنایه از آزار رسانیدن و کشتن
🔶پنبه در گوش نهادن(پنبه در گوش کردن ) : کنایه از غفلت و بی خبری و سخن ناشنودن
🔶پنبه شدن : نرم ، صاف و سفید شدن .کنایه از متفرّق و پریشان شدن
🔶پنبه کردن : کنایه از پریشان و پراکنده ساختن.
🔶پنجه درافکندن : کنایه از با کسی در افتادن ، پنجه در پنجه کسی در انداختن ، زور آزمایی کردن
🔶جگر گوشه : کنایه از فرزند ، پاره ای از جگر
🔶جوز بر گنبد انداختن : کنایه از کارهای عبث و بیهوده
🔹نظامی:چو عاجز شدند اندران تاختن
وزان جوز بر گنبد انداختند
🔶چراغ چشم : کنایه از فرزند
🔶چراغ سپهر : کنایه از آفتاب ، ماه و ستارگان
🔶چراغ سحرگهان : کنایه از آفتاب
🔶چرب دستی : چابکی و جلدی و شیرین کاری و هنرمندی
🔶چرب زبانی :سخنان خوش و دل چسب و ملایم طبع گفتن ، چاپلوسی وفریب
🔶چرخ بلند : کنایه از آسمان و افلاک .
🔶چرخ بوقلمون :کنایه از روزگار که هر دم به رنگی است
🔶چشم فرو بستن : چشم بر هم نهادن . کنایه از مردن باشد . صرفنظر کردن
🔶خاکی نهاد : متواضع و فروتن .
🔶 خرقه تهی کردن :کنایه از مردن
🔶خط کشیدن : کنایه از ترک کردن و محو کردن
🔶در پرده داشتن : پنهان و مخفی داشتن
🔶در پرده گفتن : پوشیده و مخفی گفتن
🔶در پوستین مردم افتادن: کنایه از عیب جویی و غیبت کردن.
🔶 بی آشیان ، خانه به دوش: کنایه از آواره و بیچاره و سرگردان
🔶دست و دل باز : بخشنده
🔶 ورور جادو ، روده دراز : پر حرف
🔶برج زهرمار:آدم ترشـرو و بد اخـلاق
🔶خر رنگ کن: آدم دغل و حقّه باز
🔶 نردبان دزدها: آدم قد بلند و لاغر
🔶 یکدنده: لجوج
🔶هفت خـطّ: متقلب و زرنگ
🔶باد دست: آدم ولخرج و مسرف
🔶چرخ دولابی ، چرخ کبود ، خیمۀ بلند ، کوژپشت ، گنبد لاجوردی: آسمان
🔶 هزار میخ: آسمان پر ستاره
🔶 پاپی شدن ، پیله کردن: اصرار ورزیدن
🔶گردن نهادن: اطاعت کردن
🔶سر در مقابل کسی خم کردن : تسلیم شدن
🔶سر در هر سوراخی کردن : فضول بودن ،
🔶سر دماغ آمدن : سر حال شدن ، سالم شدن ،
🔶سر را بالا نگه داشتن : متین و راست قامت و نترس بودن ، شرمنده نبودن ،
🔶سر راحت به بالین گذاشتن : آرامش خیال داشتن
🔶سری توی سرها درآوردن : مشهور و معروف شدن
🔶شیرکُش: شجاع
🔶میرزا قلمدان: شخص باریک و لاغر مردنی
🔶گل سر سبد:شخص برگزیده
🔶دم بریده:شخص زرنگ و مکّار و حیله گر
🔶آیینه ی دق: شخص عبوس
🔶یک لب و هزار خنده: شخصی که بسیار خوشرفتار است.
تهیه و تنظیم :
آقای حشمت اله پاک طینت
https://eitaa.com/adabiyatjame1112
#کنایه
#بخش_دوم
🔶از پا فتاده: کنایه از نهایت ناتوانی است.
🔹از پا فتادیم چو آمد غم هجران
در درد بمردیم چو از دست دوا رفت
🔶کوته نظرکنایه از انسان پیش پا بین و حسود است.
🔹زین قصه هفت گنبد افلاک پر صداست
کونه نظر ببین که سخن مختصر گرفت
🔶نکته گرفتن: کنایه از عیب جویی کردن است.
🔷حافظ چو آب لطف زنظم تو می چکد
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت
🔶دامن کسی را گرفتن کنایه از:
۱-التماسکردن و متوسلشدن:
مرا هر آینه روزی تمام کشته ببینی گرفته دامن قاتل به هر دو دست ارادت
۲-تظلم و دادخواهیکردن
دست گیر این پنج روزم در حیات
تا نگیرم در قیامت دامنت
۳-بازداشتن و منعکردن
سحر سرشک روانم پی خرابی داشت
گَرَم نه خون جگر میگرفت دامن چشم
۴-دستگیری و کمککردن
شیخ گفتش زان همه قرآن دمی
دامنش نگرفت یک آیت همی
🔶به نیم جو نمی ارزد و یا می گویند که به یک جو نمی ارزد. یا می گویند که به یک جو نمی خرم:کنایه از بی ارزش انگاشتن چیزی است.
🔶گره به باد زدن: کنایه از کار بی بنیاد است. کار بی نتیجه. آن گونه که می گویند: آب در هاون کوفتن
🔷گره به باد مزن گرچه بر مراد رود
که این سخن به مثل باد با سلیمان گفت
🔶آب خضر: کنایه از آب حیات، زندگی جاویدان
🔶گوشت تلخی کردن؛بدخلقی کردن
🔶بُزبیاری:بد شانسی
🔶پوست و استخوان شدن: بسیار لاغرشدن
🔶گربه رقصاندن: بهانه تراشیدن
🔶سلسله جنباندن: به حرکت درآوردن و وادار ساختن
🔶سنگرو یخ شدن: بی اعتبار شدن
🔶آسمان جل:بی چیز و فقیر
🔶آلا خون والا خون: بی خانمان
🔶سیه دل: بی رحم
🔶آتش پای: بی قرار
🔶غاز چراندن: بیکار بودن
🔶مگس پراندن:بیکاری بیش از حد
🔶یک لا قبا: بینوا و تهیدست
🔶روده دراز: پرحرف
🔶زهر چشم گرفتن: ترساندن
🔶تن دادن: به ناگزیر تسلیـم شـدن
🔶کبکبه و دبدبه:تشریفات زیاد
🔶کاسه لیسی: تملّق و چاپلوسی
🔶بخور بخواب: تنبل
🔶شاخ شونه کشیدن:تهدید کردن
🔶قالب تهی کردن:جان سپردن از ترس
🔶آب کور، نان کور:حق نشناس
🔶پاچه ورمالیده:حقّه باز
🔶زبان بسته: حیوان بی آزار
🔶نفس بر:خسته کنـنده
🔶صفرا جنبیدن: خشمگین شدن
🔶آتش گرفتن: خشمناک شدن
🔶باد بروت: خودبینی
🔶قافیه را باختن: مغلوب شدن و فرصت را از دست دادن
🔶بلند پروازی: داشتن آرزوهای بزرگ
🔶موش مردگی: درماندگی دروغین
🔶قنر در عقرب: دگرگون بودن اوضاع
🔶شش روزن: دنیا
🔶ششدر فنا: دنیای فانی
🔶شتر گربه: دو چیز ناجور و نامناسب
🔶تشت از بام افتادن:رسوا شدن
🔶دل به دریا زدن: ریسک کردن، خطر کردن
🔶چشم به هم زدن: زمان کوتاه
🔶سر از پا نشناختن : بسیار شاد و خوشحال بودن ،
🔶سر از هر کاری در آوردن : آگاه ، باتجربه و متفکّر بودن
،
🔶سر به تن نیرزیدن : بی ارزش بودن ،
🔶سر به زمین گذاشتن : مردن
🔶سر به قدم کسی گذاشتن : خود را فدایی کسی دانستن
،
🔶 سر به مهر : سالم و دست نخورده
🔹این سر به مهر نامه بدانمهربان رسان
🔶سر خویش گرفتن: به دنبال کار خود رفتن
فرمان نرسید: کنایه از نرسیدن مرگ است.
🔶خیال محال: کنایه از آرزوی دست نیافتنی است.
🔶جگر گوشه: کنایه از فرزند است.
🔶گوشه ی چشم: کنایه از توجه و التفات اندک است.
🔶به بوی کسی یا چیزی بودن: کنایه از امید و انتظار داشتن به کسی با چیزی است.
🔶قصه ی سر بازار: کنایه از افتادن رازیی در زبان مردم است.
🔷محتسب شیخ شد و فسق خود از یادببرد
قصه ی ماست که در هر سر بازار بماند
🔶به بوی دوست نشستن: در انتظار دوست بودن.
🔶مهر او بلانشینان را کشتی نوح است، کشتی نوح بودن: کنایه از «نجات بخشی»
🔶الهی عبدا... عمر بکاست، عمر بکاست: پیرشد.
🔶 سایه ی هما برسر کسی افکندن: کنایه از خوشبخت و سعادتمند نمودن کسی
🔶 درخانه ی کسی زدن: کنایه از طلب کردن چیزی
🔶علم کردن: کنایه از مشهور و زبان زد نمودن
🔶 به سر بردن وفا: کنایه از به پایان رساندن شرط وفاداری(تا پایان عهد و شرط وفادار ماندن)
🔶سرهم نبرد اندر آرد به گرد؛ سر به گرد آورد: کنایه از کشتن و نابودی و شکست دادن
🔶بپیچد زوروی و شد سوی کوه؛ روی پیچیدن: کنایه از فرار کردن، روی برگرداندن
🔶که رهام را جام باده ست جفت؛ جام باده جفت کسی بودن: کنایه از اهل بزم و تفریح و عیش و نوش بودن
🔶کمان به زه را به بازو فکند؛ کمان به۷ زه: کنایه از کمان آماده
🔶هماوردت آمد مشو بازجای؛ مشو بازجای: کنایه از اینکه فرار نکن، بایست
🔶عنان را گران کرد و او را بخواند؛ عنان گران کردن: کنایه از توقف و ایستادن
🔶تن بی سرت را که خواهد گریست: کنایه از اینکه کشته خواهی شد.
🔶چه پرسی کزین پس نبینی توکام؛ کام ندیدن: کنایه از به آرزو و هدف نرسیدن
🔶سر سرکشان زیر سنگ آورد؛ سر زیر سنگ آوردن: کنایه از کشتن
تهیه و تنظیم :
آقای حشمت اله پاک طینت
https://eitaa.com/adabiyatjame1112
4_6008360055387193963.pdf
5.02M
#راهنمای_معلم
#نگارش۲
#پایه_یازدهم
دفترتالیف کتب درسی
کانال ادبیات جامع یازدهم و دوازدهم
🔰🔰
@adabiyatjame1112