eitaa logo
ادبخانه
1.5هزار دنبال‌کننده
410 عکس
101 ویدیو
37 فایل
🌍ادبخانه موسسه فرهنگی هنری ایلیا ترنج 🔶ادبخانه، دانشخانه مجازی ادبیات و آیین است. در این سرای دانش، بُن مایه های شعر وادبیات ، پژوهش های ادبی، آیینی و....را می توان یافت. 🔷آیدی مدیر (صادق خیری): @Sadeghkheyri
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شمس (ساقی)
"اَلسَّلامُ عَلَیكِ یٰا فاطِمَة المَعصومَه"​​​​​​​ اگر داری هزاران درد بی‌درمان بیا اینجا که با اذن خدا باشد طبیب دردها اینجا اگرچه هست پنهان مرقد خیرالنسا ، اما به‌شوق مرقد آن بانوی عظما ، بیا اینجا مزار حضرت معصومه‌ی قم را زیارت کن که باشد جلوه‌ای از مرقد خیرالنسا اینجا دعاهایت اجابت می‌شود در این حرم زیرا که خفته، اخت سلطان سریر ارتضا اینجا دلِ درمانده و غمدیده‌ی خود را مداوا کن که بی‌شک هست هم دارو و هم دارالشفا اینجا بنوش از آب سقاخانه‌‌اش در صحن آیینه که می‌باشد یقیناً چشمه‌ی آب بقا اینجا ببوس این بارگاه و رفعت آن را تماشا کن که باشد بوسه‌گاه مرتضی و مصطفی اینجا دلِ خود را گرهْ زن بر ضریح این حرم با عشق که دل را می‌کُند از بند این دنیا ، رها اینجا دو رکعت با خلوص دل نماز عشق ، برپا کن به بالاسر، که تا بینی به چشم دل، خدا اینجا نمی‌ماند به‌جا ، کاخی همیشه جاودان اما بقا را می‌توان بینی در این دار فنا ، اینجا غبارِ غم بشوی از دیده و دل با نمِ اشکی ـ که بی‌شک می‌دهد هم دیده و دل را جلا اینجا مِس زنگاری دل را جلا ، نَه!... بل طلا دارد به اکسیری که بر دل می‌زند این کیمیا اینجا مشو غرّه به مال و جاه و... قلبت را مصفا کن ندارد فرق زیرا در نظر، شاه و گدا اینجا نه تنها این حرم در قم ندارد مثل و همتایی که هم شأن است حتی با مقام اولیا اینجا نه تنها اهل قم بالد به خود ، از شأن این بانو که می‌بالد به‌خود زین خواهری، حتی رضا اینجا به غیر از شهر خود، هر آشنا باشد غریب اما تفاوت نیست بین هر غریب و آشنا اینجا چنانکه شهر قم را عُشّ آل مصطفی خوانند بنازد شیعه بر این بارگاهِ باصفا ، اینجا خوشا چشمی که دل، بندد به دیدار حریم او چو اهل قم، که گردیده به گنبد، مبتلا اینجا خوشا آنکس که عادت کرده تا آید به‌گوش او مناجات و اذان از مأذن ِ گلدسته‌ها اینجا خوشا آنکس که سر را می‌گذارد بر حریم او بدون ادعا و عاری از روی و ریا اینجا چو می‌بوسد ضریح باصفایش را به صدق دل زیارت کرده گویی مرقد شمس الضحا اینجا شفاعت می‌کند چون شیعیان را در صف محشر چگونه می‌توان دل کَند، از صحن و سرا اینجا اگر گم کرده‌ای راه خودت را از سر غفلت بیا در این حرم، زیرا که باشد رهنما اینجا گنهکاری اگر حتی دمی آید به این درگاه شود شرمنده‌ی کردار، بی‌چون و چرا اینجا دخیل مِهر می‌بندد ضریح زرنگارش را که بخشیده شود از جرم و عِصیان و خطا اینجا خلاصه دست خالی رد نمی‌گردیم ازین درگاه «اگر از صدق‌ دل‌، آریم‌ روی‌ التجا اینجا» ۱ دل زنگاری‌ات را پَهن کن در این حریم مِهر که پای زائرانش می‌دهد آن را جلا اینجا مَشام جان، معطر کن به عشق (ساقی) کوثر اگر خواهی شوی مست از شراب جانفزا اینجا سید محمدرضا شمس (ساقی) 1402/07/22 eitaa.com/shamssaghi ۱ـ استاد مجاهدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَلسَّلامُ عَلَیكِ یا فاطِمَةَ المَعصومَه) ‌ ‌كسی كه بر همگان می‌دهد اميــد اینجاست كسی كه شام سـيه را كند سپــيد اینجاست ‌ ‌مــزار «حضرت معصومه» است اين درگــاه شفیـع و شـافی مـرضـاى نااميــد اینجاست ‌ ‌مـُـريــد هــر كــه شــوى ، بـی‌بهـــا بـوَد زيـرا كه هم مـراد در اينجا و هم مـريد اینجاست ‌ ‌نـــواى نـــالــه اگـــر ســر كنــی ز راهِ بعیــــد كسی که نـاى تو را می‌توان شنيد اینجاست ‌ ‌مشـو ز رحمـت حــق ، نـااميــــد در عـــالــم كه بحــر مرحمت و گـوهــر اميــد اینجاست ‌ ‌غميــن مبـــاش! اگـــر قفـــل بســته‌‌ای داری «فـزون‌تـر از عدد قفــل‌ها كليــد اینجاست» ۱ ‌ ‌بگيـــر دامــن او را ، كــه هـــرچــه را طــلبی چه از ســياه گرفته چه از سپــيد اینجاست ‌ ‌شكــوفــه‌‌هاى اجـابـت، چو غنچه‌‌هاى بهــار كه از نسـيم دعــا می‌توان دميــد اینجاست ‌ ‌به شعــر (ساقی) شوريده‌ دل درنگــی كــن! كسی كه می‌دهدت مستی مـديـد اینجاست ‌ ‌سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi ۱ ـ مرحوم هادی رنجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(به یاد شاه بانوی قم) دوباره مثل دلِ شعله‌ها پریشانم به آهِ زلزله ای بیقرار و ویرانم دلم شکسته‌تر از کوزه‌های در خاک است که زیر بار غبارینِ غصه پنهانم شدم مترسک بی اختیار و آه از این که پای‌بند به قانون جبرِ انسانم دوباره آمده‌ام زیر چتر تو بانو که مثل برکه پُر از حرف‌های بارانم تو عینِ ساحل آرامشی، ولی افسوس من از جزیره جدا مانده، شکلِ طوفانم رسیده‌ام تهِ خط، در قطار بی برگشت شبیه نقطه‌ی تاریکِ خط پایانم  برای بارشِ آیینِ "ایلیا"ییِ تو نیازمندتر از خواهشِ درختانم بتاب بر دل یخ بسته‌ام که می‌دانی از انجمادِ خودم خسته و گریزانم تو از تبار تب و تاب و تابشی، بانو  من از قبیله‌ی افسرده‌ی زمستانم دکتر حسین ️محمدی مبارز (ایلیا) eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باران پاییزی، کلبه جنگلی باشد، آتیشی روشن کنیم باران بزند به سقف کلبه مان داخل کلبه بنشینیم و عبور مه را ببینیم چایی آتیشی بگذاریم و غرق زیبایی جنگل شویم❤️😍 @adabkhane
Alireza_Ghorbani-Rosvaye_Zamaneh_1.mp3
4.99M
۵۸ رسوای زمانه منم 🎙️علیرضا @adabkhane🎵
۲۴ رسول خدا (ص) مؤمن اگر کسب و کاری نداشته باشد، دینش را وسیله امرار و معاش می کند،آنگاه از چشم ما می افتد 📚 بحار,ج ۱۰۰،ص۹ @adabkhane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۲۵ تو بندگی چو گدایان به شرطِ مزد مکن که دوست خود روشِ بنده‌پروری داند (هشتم ه.ق) @adabkhane
Hesamoddin Seraj - Bi Man Maro [SevilMusic].mp3
7.7M
۵۹ بی من مرو حسام الدین سراج @adabkhane
هدایت شده از شمس (ساقی)
(زبان‌حال هر ایرانی غیرتمند) . گر که طوفانی شده دریا ، چه باکی از بلا تا که هستم سرنشین کشتی آل عبا (ع) چونکه هستم شیعه و دلبسته‌ی عشق علی غم ندارم گر دَهَم جان، در مَصاف اشقیا دشمنی که عاری است از مِهر و لطف و عاطفه آنکه کرده در تمام عمر ننگین‌اش، جفا آنکه باشد بی‌خبر، از حق و از انسانیت بلکه از غفلت شده بر خودپرستی مبتلا کز شقاوت می‌کُشد از طفل، تا برنا و پیر... چونکه داند خویش را شایسته بی‌چون و چرا بسته دل بر این جهانِ دون و از فرط غرور بی‌خبر باشد که باشد زندگانی بی بقا عاقبت مرگ است و عمر ما نباشد پایدار مرگ در پیش است فرقی نیست بر شاه و گدا او نمی‌داند که هرچه حق بخواهد آن شود هست غافل از دو روزِ عمر بی قدر و بها وقتِ رو در ر‌و شدن با این پلید ددسرشت می‌کنم بر حق توکل، با دلی غرق خدا تا شود نابود با لطفِ خدای لایزال بی‌گمان آن ظالمِ نابخردِ پُرمدّعا چون خدا فرموده در آیات قرآن مُبین: «مٰا رَمَیتَ اِذْ رَمَیتَ لٰکِنّ اللهَ رَمی‌‌‌‌‌‌ٰ» ۱ (ساقیا) روزی رسد که پاک می‌گردد زمین از وجود ظالمان، با دستِ ختم الاولیا (عج) سید محمدرضا شمس (ساقی) 1403/08/05 eitaa.com/shamssaghi ۱ـ «هنگامی که به سوی دشمنان تیر پرتاب کردی، تو پرتاب نکردی، بلکه خدا پرتاب کرد [تا آنان را هلاک کند.]» «سوره‌ی 17 انفال»
هدایت شده از کتیبه تاک
برای شهدای غیور مرزدار با قدم‌هایت سکوت دشت را در هم بریز ردّپای توست مرز سرزمین مادری با نگاه بی کرانت دشت را تسخیر کن تا نیفتد سرزمین تو به دست دیگری از افق سر می‌زند هر صبح مهر خاوران سایه‌ی تو پرچم در اهتزاز میهن است در هجوم بادهای در به در محکم بایست مثل کوهی که سراسر پیکرش از آهن است هر نسیمی‌ که گذر کرده است روزی از برت دشت‌ها را سر به سر با بوی تو آکنده است زندگی جاری است در چشم تو چون زاینده رود زندگی در هر نگاه بیقرارت زنده است بر لبت آوازهای بومی‌ات گل کرده است خاطرات کهنه ی تو عشق را در بر گرفت روی خاک سرزمینت می‌نویسی نامه را نامه‌ای که سطرهایش عشق را از سر گرفت مثل سربازی که جان بر کف لب مرز آمده است دوستت دارم، به شوقت در خطر افتاده ام بعد تو دسته گـلی بر روی سـیـم خاردار پرپرم کرده است و از تو بی خبر افتاده ام https://eitaa.com/aliasgharshiri
۲ اگر سر به سر تن به کشتن دهیم/ از آن بِهْ که کشور به دشمن دهیم/ ✍فردوسی @adabkhane🇮🇷