#توصیه آیت الله وحید خراسانی برای دهه اول محرم
آیت الله وحید خراسانى در سفارش هایشان برای ایام دهه اول ماه محرم چنین توصیه کرده اند:
تا روز «عاشورا » که نزدیک است، روزى #صد مرتبه سوره #توحید را بخوانید و به حضرت سیدالشهدا علیه السلام هدیه کنید، اِن شاءالله فیوضاتى نصیبتان می شود، شرطش هم این است مردم را دعوت به این عمل کنید.
همچنین اشاره کردند چقدر خوب است که این عمل نورانی تلاوت صد مرتبه سوره توحید و هدیه کردن به روح مطهر و نورانی حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نیابت از حضرت حجت ابن الحسن المنتظر المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف انجام شود.
🔻@adine_zohor
هدایت شده از صبح ظهور
8.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جناب مؤمنی یكی از شاگردان جناب شیخ رجبعلی خیاط میگفت:
من دستم زخم شده بود، خدمت جناب شیخ رفته بودم
شیخ گفت: مؤمنی دستت چه شده؟
گفتم: با آهن بریده
گفت: میدانی چرا اینطور شده؟
برای اینكه دختر كوچولویت را دعوا كردی و توی اتاق انداختی و به مادرش گفتی: تا من نگفتم بیرون نیاید؟
آقای مؤمنی میگفت: من با تعجب به جناب شیخ گفتم، من او را نزدم!
جناب شیخ گفت: اگر زده بودی كه بدتر میشد!
بعد اضافه كرد: حالا میروی یك چادر كوچولو با اسباب بازی برایش میخری تا او دستهای كوچكش را بالا كند و بگوید:
ای خدا! من از سر تقصیرات پدرم گذشتم!
من هر وقت به یاد این موضوع میافتم و یا آن را برای كسی تعریف میكنم،
بعض گلویم را میگیرد و خطاب به پدرم میگویم بابا كجا بودی كه طفل سه ساله امام حسین (ع) را در كربلا سیلی زدند؟
🔻@adine_zohor
هدایت شده از صبح ظهور
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مراقبت های ویژه ماه محرم
◀️ شماره ۲:
در آرزوی گریه سیر بر سیدالشهدا علیهالسلام
#علامه امینی (رحمة الله علیه)
فرزند #علامه امینی، صاحب کتاب با عظمت الغدیر میگوید:
پدرم که در تهران مریض و روی تخت خوابیده بودند، روزی فرمودند: رضا! من این داغ و عقده دلم را از کربلا نگشودهام. من برای سیدالشهدا [علیهالسلام]گریه سیری در عمرم نکردهام، با خدا پیمان بستهام که اگر خوب شدم، پنج سال در کربلا ساکن شوم، شاید گریه سیری بکنم و این عقده دلم را به پایان ببرم.
حضرت آیت الله سید مرتضی نجومی در مورد حالات مرحوم علامه امینی در روز عاشورا مینویسد:
در نجف اشرف، کراراً – هنگامی که در ایوان مطهر [حضرت امیر]مشغول خواندن اذن دخول بودم – صدای گریه آن مرحوم را که در حرم مطهر مشغول دعا خواندن بود، میشنیدم. صدای ایشان از حرم و رواق مطهر گذشته، به بیرون میآمد. وقتی در یکی از سفرهای ایران، به نجف اشرف بازگشته بود، شبانگاه، طلاب به دیدن ایشان آمده بودند و به همین مناسبت در منزل آن عزیز، مجلس روضهای بود.
شیخ عبدالوهاب کماشی در اول منبرش، با آن آوای ملکوتی و نوای دلنشیناش، شروع به خواندن خطبه شقشقیه کرد. به محض شروع، صدای گریه آن بزرگوار بلند شد. از خواندن و نوای او و گریه عجیب علامه امینی و سایرین، چنان شور و التهاب عجیبی دست داد که به قول حافظ «حالتی رفت که محراب به فریاد آمد!» هیچگاه آن مجلس و طنین صدای گریه آن بزرگ مرد را -که گریهای مردانه و با صلابت بود – فراموش نمیکنم. این گریهها و شورها مخصوص مجلسی خاص نبود؛ او همیشه در این سوختنها و شورها بود.
🔻@adine_zohor