دیشب سه غزل نذر تو کردم که بیایی
چشمم به ره عاطفه خشکید ؛ کجایی؟؟
با شِکوه ی من چهره ی آدینه ترک خورد
از سوی تو اما نه تبسم ؛ نه ندایی
از بس که در اندیشه ی تو شعله کشیدم
خاکستر حسرت شده ام ؛ نیست دوایی؟
شاعر: کتایون شیخی
https://eitaa.com/adinebaharan
آيه شماره 53 از سوره مبارکه مومنون
خوشحالی موقت
فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ
اما آنها کارهای خود را در میان خویش به پراکندگی کشاندند، و هر گروهی به راهی رفتند; (و عجب اینکه) هر گروه به آنچه نزد خود دارند خوشحالند!
ایجاد تفرقه، بلاى بزرگى است كه سابقه اى طولانى دارد. «تقطّعوا امرهم»
- تفرقه اندازى بى تقوایى است. «فاتّقون فتقطّعوا...»
- اساس تفرقه، خودخواهى انسان هاست. «كلّ حزب بمالَدَیهم فَرِحون»
https://eitaa.com/adinebaharan
مزد نامعین
سلیمان بن جعفر جعفری و امام رضا علیه السلام به دنبال كاری با هم بیرون رفته بودند. غروب آفتاب شد و سلیمان خواست به منزل خویش برود، علی بن موسی الرضا به او فرمود: «بیا به خانه ی ما و امشب با ما باش. » اطاعت كرد و به اتفاق امام به خانه رفتند.
امام غلامان خود را دید كه مشغول گلكاری بودند. ضمنا چشم امام به یك نفر بیگانه افتاد كه او هم با آنان مشغول گلكاری بود، پرسید: «این كیست؟»
غلامان: «این را ما امروز اجیر گرفته ایم تا با ما كمك كند».
- بسیار خوب، چقدر مزد برایش تعیین كرده اید؟ .
- یك چیزی بالاخره خواهیم داد و او را راضی خواهیم كرد.
آثار ناراحتی و خشم در امام رضا پدید آمد و رو آورد به طرف غلامان تا با تازیانه آنها را تأدیب كند. سلیمان جعفری جلو آمد و عرض كرد: «چرا خودت را ناراحت می كنی؟».
امام فرمود:
«من مكرر دستور داده ام كه تا كاری را طی نكنید و مزد آن را معین نكنید هرگز كسی را به كار نگمارید، اول اجرت و مزد طرف را تعیین كنید بعد از او كار بكشید. اگر مزد و اجرت كار را معین كنید، آخر كار هم، می توانید چیزی علاوه به اوبدهید. البته او هم كه ببیند شما بیش از اندازه ای كه معین شده به او می دهید، از شما ممنون و متشكر می شود و شما را دوست می دارد و علاقه ی بین شما و او محكمتر می شود. اگر هم فقط به همان اندازه كه قرار گذاشته اید اكتفا كنید، شخص از شما ناراضی نخواهد بود. ولی اگر تعیین مزد نكنید و كسی را به كار بگمارید، آخر كار هراندازه كه به او بدهید باز گمان نمی برد كه شما به او محبت كرده اید، بلكه می پندارد شما از مزدش كمتر به او داده اید. »
داستان راستان،شهید مطهری،جلد اول
https://eitaa.com/adinebaharan
آمرزش و روزی
امام علی علیه السلام
اِذا اَبْطَـاَتِ الاَرْزاقُ عَلَيْكَ فَاسْتَغْفِرِ اللّهَ يُوَسِّعْ عَلَيْكَ فيها؛
هرگاه در روزى تو تأخير و تنگى پديد آمد، از خداوند آمرزش بخواه تا روزى را بر تو فراوان گرداند *نهج الذكر، ج 4، ص 86
https://eitaa.com/adinebaharan
اگر شخصی در رکعت دوم نماز جمعه برسد، ادامه نماز او چگونه خواهد بود؟ و آیا کفایت از نماز ظهر میکند؟
رکعت دیگر را فرادا بجا آورد و کفایت از نماز ظهر مینماید.
https://eitaa.com/adinebaharan
شهيد عليرضا حليم زاده(شهيد دفاع مقدس)
شهید علیرضا حلیمزاده، سال ۱۳۴۶ش در خانوادهای فقیر در دزفول چشم به جهان هستی گشود. علیرضا از سن کم کار میکرد تا بتواند مرهمی باشد بر دردهای پدر. از اوان نوجوانی خود را متعهد و مسئول میدانست و پدرش را در تأمین مخارج زندگی همراهی میکرد و از پولی که بهدست میآورد، برای خواهرانش لباس و... میخرید. علیرضا از دلی پرتوان و شهامتی غیرقابل وصف برخوردار بود. او پدر و مادرش را دلداری میداد و همیشه می گفت که خدا بزرگ است. در اثر صداقت و تواضعی که داشت، در قلب دوستان و آشنایان جای داشت. از محمد (ص) و علی (ع) در مکتب اخلاق آموخته بود که همچون ایشان نمونه و اسوه باشد. از خصوصیات اخلاقی بارز او این بود که از دروغ گفتن تنفر داشت و دشمن سرسخت مفاسد اخلاقی بود. هرچند که از روحی لطیف برخوردار بود اما همچون پولاد در مقابل وسوسههای شیطانی جدیت به خرج میداد و از اسراف و زیادهروی دوری میکرد. علیرضا به رابطه بین خویشاوندان (صله رحم) علاقه داشت و میگفت همیشه باید برای رضای خدا کار کرد نه برای هواهای نفسانی. علاقه شدیدی به مادربزرگش نشان میداد و نسبت به بزرگسالان احترام زیادی قائل بود. در جلسات مذهبی شرکت میکرد و استعداد فوقالعادهای نسبت به فراگیری مبانی اسلامی از خود نشان میداد. با شروع جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در شرایطی که روز به روز نیاز بیشتری به خون جوانان برای آبیاری نهال نوپای نظام اسلامی احساس میشود، علیرضا نیز خود را برای شهادت آماده میکند تا جایی که با یکی از دوستانش مسابقه میگذارد که کدامیک زودتر شهید میشوند؟ چندینبار نیز از مادرش میپرسد که اگر من شهید شدم، چه میکنی؟ و مادرش در جواب میگوید که من برای تو و پیروزی اسلام لباس سبز میپوشم. علیرضا به مادرش میگوید که آفرین بر تو ای مادر عزیز و ای رهرو زینب (س) و فاطمه (س)! علیرضا از نخستین روزهای جنگ تحمیلی در ستاد بسیج مسجد نجفیه فعالیت داشت تا اینکه سرانجام در تاریخ بیستم اسفندماه سال ۱۳۵۹ هجری شمسی بر اثر اصابت موشک در سنگر پاسداری از اسلام و قرآن در مسجد نجفیه - همراه با دوازده تن از برادران نوجوان همسنگر دیگر خود که از مکتب حسین (ع) سرور شهیدان درس عشق آموخته بودند - همچون علی (ع) در محراب شهادت، در مشهد خون به شهادت رسید و به لقاءالله پیوست. شهید علیرضا حلیمزاده تا آخرین لحظه زندگی پرارزش خویش همچنان در عهد خود ثابتقدم ماند و همچون عباس رشید به ندای امام خود لبیک گفت. (راسخون)
-
منبع:نرم افزار روزنگار شهدا(کانون گفتگوی قرآنی)
https://eitaa.com/adinebaharan
فايده اعتماد به خدا
توكّل كند كس چو بر كردگار
نگردد ز حكم قضا بيقرار
ز خلق خدا گردد او بىنياز
جهان آفرينش بود كارساز[1]
.....
معرفي منبع
توكل راهي به سوي حرمت خود، محمد صادق شجاعي، نشر مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني
احساس ارزشمندي، علي صاحبي، نشر سايه سخن
*حرمت خود self regard= احساس ارزشمندي
هزار گوهر، سيدعطاء اللَّه مجدي، ش902.
https://eitaa.com/adinebaharan
پیشنمازی مسجد تنهاوظیفهی امام جماعت نیست؛ پیشنمازی هم یکی از کارها است. اقامهی نماز، اقامهی حق و عدل، اقامهی دین، ابلاغ احکام دینی، وظیفهی ما بهعنوان پیشنماز و بهعنوان امام جماعت است.
بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران ۱۳۹۵/۰۵/۳۱
https://eitaa.com/adinebaharan
لازم است كه ظاهرت پوشيده در لباس طاعت و باطنت مستور در پوشش خوف باشد.
عبدالله شبر، اخلاق شبر، ص 66
https://eitaa.com/adinebaharan