ختم روزانه نهج البلاغه(1).mp3
3.37M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۱۶ تا ۱۱۵
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_صد_وچهل_ونهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۱۶ تا ۱۱۵
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
📜 #خطبه116: (این خطبه در شهر کوفه در سال ۳۸ هجری برای تشویق کوفیان به نبرد نهایی ایراد شد.)
1⃣ ويژگيهای پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)
♦️خداوند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را فرستاد تا دعوت کننده به حق و گواه اعمال خلق باشد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) بدون سُستی و کوتاهی رسالت پروردگارش را رسانيد و در راه خدا با دشمنانش بدون عذرتراشی جنگيد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيشوای پرهيزکاران و روشنی بخش چشم هدايت شدگان است. (و از همين خطبه است؛)
2⃣ اندرز ياران
♦️ مردم! اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد از خانه ها کوچ می کرديد، در بيابان ها سرگردان می شديد و بر کردارتان اشک می ريختيد و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه می زديد و سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها می کرديد و هر کدام از شما تنها به کار خود می پرداختيد، و به ديگری توجهّی نداشتيد. افسوس آنچه را به شما تذکّر دادند فراموش کرديد و از آنچه شما را ترساندند ايمن گشتيد. گويا عقل از سرتان پريده و کارهای شما آشفته شده است.
3⃣ تعريف يارانی كه به شهادت رسيدند
♦️ به خدا سوگند، دوست داشتم که خدا ميان من و شما جدايی اندازد و مرا به کسی که نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد. به خدا سوگند، آنان مردمی بودند نيک انديش، ترجيح دهنده بردباری، گويندگان حق و ترک کنندگان ستم. پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در به دست آوردن زندگی جاويدان آخرت و کرامت گوارا پيروز شدند.
4⃣ خبر از خونريزی و شكمبارگی حجاج بن يوسف ثقفی.
♦️ آگاه باشيد به خدا سوگند، پسرکی از طايفه ثقيف (حجّاج بن يوسف ثقفی) بر شما مسلّط می گردد که هوسباز و گردنکش و ستمگر است. سبزه زارهای «اموال و دارايی ها» شما را می چرد و چربی شما را آب می کند. ابو وَذَحه: بس کن. (وَذَحه نوعی سوسک است چون ماجرايی با حَجّاج دارد، او را «ابووذحه» خطاب فرمود که اينجا جای آوردن آن نيست. می گويند وَذَحَه سوسک مخصوصی است حَجّاج را گزيد که بدنش وَرَم کرد و مُرد)
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وچهل_ونهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۱۶ تا ۱۱۵
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
📜 #خطبه115
🔹دعا برای طلب باران
♦️"خداوندا! کوههای ما از بی آبی شکاف خورده و زمين ما غبارآلود و دام های ما در آغُل های خود سرگردانند و چون زنِ بچّه مرده فرياد می کشند و از رفت و آمد بی حاصل به سوی چراگاه ها و آبشخورها خسته شده اند. بار خدايا! بر ناله گوسفندان و فرياد و آه شتران مادّه رحمت آور. خدايا! به سرگردانی آنها در راهها و ناله هاشان در خوابگاه ها رحمت آور. بار خدايا! هنگامی به سوی تو بيرون آمديم که خشکسالی پياپی هجوم آورده و ابرهای پُر باران از ما پشت کرده و خشک و نامهربان بدون بارش قطره ای باران گذشتند. خدايا! تو اميد هر بيچاره و حل کننده مشکلات هر طلب کننده می باشی. خدايا! تو را می خوانيم در اين هنگام که همه نااميد شده اند و ابر رحمت بر ما نمی بارد و حيوانات ما نابود گرديدند. ما را به کردارمان عذاب نکنی و به گناهان ما کيفر ندهی. خدايا! رحمت خود را با ابر پُر باران و بهار پر آب و گياهان خوش منظر شاداب بر ما نازل فرما؛ بارانی درشت قطره بر ما فرو فرست که مُردِگان را زنده و آنچه از دست ما رفته به ما بازگرداند. خدايا! ما را با بارانی سيراب کن که زنده کننده، سيراب سازنده، فراگير و به همه جا رونده، پاکيزه و با برکت، گوارا و پُر نعمت، گياه آن بسيار، شاخه های آن به بار نشسته و برگ هايش تازه و آبدار باشد تا با چنان بارانی بنده ناتوان را توان بخشی و شهرهای مرده ات را زنده سازی. خدايا! بارانی ده که بسيار ببارد تا زمين های بلند ما پر گياه شود و در زمين های پست روان گردد و نعمت های فراوان در اطراف ما گسترش يابد تا با آن ميوه های ما بسيار، گلّه های ما زنده و فراوان و سرزمين های دورتر از ما نيز بهره مند گردند و روستاهای ما از آن نيرومند شوند. اينها همه از برکات گسترده و بخشش های فراوان تو باشد که بر سرزمين های فقرزده و حيوانات وحشی ما نازل می گردد. خداوندا! بارانی ده دانه درشت که پياپی برای سيراب شدن گياهان ما ببارد چنان که قطرات آن يکديگر را برانند و دانه های آن به شدّت بر هم کوبيده شوند؛ نه رعد و برقی بی باران و ابری بی ثمر و کوچک و پراکنده و نه دانه های ريز باران همراه با بادهای سرد. خدايا! بارانی پُر آب فرو فرست که قحطی زدگان به نعمت های فراوان رسند و آثار خشکسالی از ميان برود که همانا تويی خداوندی که پس از نااميد شدن مردم باران را فرو می فرستی و رحمت خود را همه جا گسترش می دهی و تويی سرپرست نظام آفرينش که به ستودن سزاواری.
می گويم: «انصاحت جبالنا» يعنی کوه ها بر اثر خشکی از هم شکافته است و «انصاح الثّوب» وقتی گفته می شود که لباس از هم شکافته باشد «انصاح النّبت و صاح وصوح» به هنگامی که گياه خشک گردد می گويند و همه اين چند واژه به يک معنا است. و جمله «وهامت دوابّنا» از ماده «هيام» به معنی عطش است و «حدابير السّنين» جمع «حدبار» به معنای شتری است که بر اثر راه رفتن ناتوان شده است. امام(علیه السلام) سال های قحطی را به چنين شتری تشبيه کرده است. «ذوالرمه» شاعر می گويد:
حدابير ما تنفکّ الّا مناخة علی الخسف او نرمی بها بلدآ قفرآ
شتران ناتوانی که هيچ گاه از هم جدا نمی گردند جز در خوابگاه ها يا اينکه آنها را در محيط های بی آب و علف قرار دهند. و جمله «ولاقزع ربابها» يعنی از قطعات کوچک و پراکنده اَبر نباشد و جمله «ولا شفان ذهابها» در تقدير «ولا ذات شفان ذهابها» است «شفان» به معنی باد سرد و «ذهاب» به معنی باران های نرم می باشد. و کلمه «ذات» حذف گرديد زيرا شنونده به آن آگاه بود."
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
همراهان گرامی.m4a
58.5K
⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️
با سلام به همراهان گرامی
📢 این بخش که مربوط به #شرح_کلی_و_ساختاری نهج البلاغه می باشد ، ان شاالله پس از آماده سازی در کانال قرار خواهد گرفت.
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیر مومنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و سی و پنجم
❇️ حوادثی درجنگ
🔸️اجل، بهترین نگهبان
🔻[ براسب رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سوار بودم و شمشیرم، ذوالفقار را در دست داشتم و از سپاهیانم بازدید میکردم. یکی ازیارانم گفت: ای امیرمومنان، مراقب خویش باش که ما نگرانیم معاویهی ملعون برای ترور شما توطئهای کرده باشد. به او گفتم: ]
🔻آری، اطمینانی به دین او نیست و از همه ستمکاران بدبختتر است و در میان کسانی که در مقابل امامان برحق ایستادگی کردهاند، از همه ملعونتر خواهد بود، امّا اجل بهترین نگهبان است. به همراه هر انسانی فرشتگانی برای نگهبانی از وی هستند و مراقبت میکنند که او در چاهی نیفتد یا دیواری بر رویش فرود نیاید یا حادثهی بدی به او نرسد. وقتی اجل انسان فرارسد، هیچ تدبیری مانع رسیدن حادثه نخواهد شد.اجل من هنگامی فرا میرسد که بدبختترین فرد این امت برخیزد و محاسنم را با خون سرم رنگین کند. این عهدی است که بسته شده و وعدهای حتمی است که دروغی در آن راه ندارد.
🔸️مراقب این جوان باشید
[ دریکی از روزهای صفین، دیدم فرزندم حسن با شتاب به سمت میدان جنگ میرود. به یارانم تذکر دادم: ]
🔻مراقب این جوان باشید. او را از جنگ بازدارید تا با مرگ خود پشت مرا نشکند! نگرانم که این دو، حسن وحسین، به کام مرگ افتند و با مرگ آنها نسل رسول الله صلیاللهعلیهوآله منقطع شود.
🔸️حسن و حسین، فرزندان رسول خدا(ص)
[ فرزندم، محمّد، را صدا کردم و به او دستور دادم: ]
به جناح راست دشمن حمله کن.
🔻[ او با یارانش به جناح راست لشکر معاویه حمله کرد و با موفقیت برگشت، ولی لختههای خون از میان حلقههای زره وی بیرون میزد و تشنه بود.جرعهای آب به وی دادم وبه او گفتم: ]
فرزندم، اکنون به قلب دشمن حمله کن.
[ او با شدت بیشتری حمله کرد و قلب لشکر شام را شکافت و با پیروزی برگشت. زخمهای فراوانی بر تن داشت و میگریست. بین دو چشمانش رابوسیدم و گفتم: ]
خوشحالم کردی! پدرت به فدایت! به خدا سوگند، با این جهادی که در مقابلم کردی، مسرورم ساختی. اما چرا گریه میکنی؟ آیا گریهٔ شوق و شادی است یا گریهٔ ناراحتی؟
🔻[ اودر پاسخ گفت: چرا گریه نکنم؟! سه بار مرا درمعرض کشته شدن قرار دادی وخداوند متعال حفظم کرد و هربار که برگشتم تا فرصتی برای استراحت بدهی، فرصت ندادی، درحالیکه برادرانم؛ حسن وحسین، اینجا هستند و دستوری به آنها نمیدهی! سر محمّد را بوسیدم و به وی گفتم: ]
فرزندم! تو پسر من هستی، ولی این دو فرزندان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله هستند. آیا نباید آن دو را از کشته شدن مصون بدارم؟
[ محمّد گفت: آری پدرجان، چنین است. خداوند مرا فدای تو و فدای آن دو کند! ]
📚منابع:
۱. التوحید، ص ۳۶۸
۲. نهج البلاغه، خطبه۲۰۷
۳. تذکرة الخواص، ص ۳۲۴
۴. شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۴۴
۵. وقعة صفّین، ص ۳۰۷
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔵 خردمندی و رازداری
💎 آدم عاقل رازهاشو توی دلش نگه می داره
🌱 #نوجوانانه
📒 #نهج_البلاغه ، برگرفته از حکمت ۶
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی