شرح حکمت ۴۸ قسمت ۱ رازداری و پیروزی.mp3
3.37M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت48 1⃣
⭕️ مراحل پیروزی
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت48 ( 1 )
🔹مراحل پیروزی
🔰 در حکمت ۴۸ نهجالبلاغه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: « الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَارِ » ؛ " پیروزی در گرو دوراندیشی و دوراندیشی به فعّال کردن فکر و تفکّر منوط به نگهداری اسرار است. "
🔻در این حکمت بسیار بسیار کاربردی و بلکه راهبردی، ابتدا باید به "الظفر"، سپس به "الحزم" و در نهایت به بحث "تفکر" و "رأی" پرداخته بشود، تا عمق مفهوم این حکمت، درک بشود.
🔻درباره ظفر یعنی پیروزی در نهجالبلاغه، نکاتی که مربوط می شود به پیام حکمت ۴۸، این نکات هستند:
🔸۱. نکته اول: هر پیروزی، در حقیقت پیروزی نیست؛ بلکه پیروزی های واقعی داریم و پیروزی های کاذب؛
🔻مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۲۷ نهجالبلاغه می فرمایند: « مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِه » ؛
" کسی که از طریق گناه به مقصود خودش می رسد، خیال کرده که پیروز شده و به نتیجه رسیده است؛ بلکه او اصلاً پیروز نشده "
🔸۲. نکته دوم : همچنین بین کسی که در به دست آوردن دنیای پست احساس پیروزی می کند و کسی که از آخرت چیزی بدست آورده، مولا علی (علیه السلام)، فاصله ای بیش از فاصله آسمان تا زمین قائل هستند و در حکمت ۳۷۰ می فرمایند: « وَ مَا الْمَغْرُورُ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الدُّنْيَا بِأَعْلَى هِمَّتِهِ كَالْآخَرِ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الْآخِرَةِ بِأَدْنَى سُهْمَتِهِ »
؛ " کسی که فریب دنیا را خورده و با نهایت زور و تلاش و همّتش توانسته است چیزی از دنیا به دست آورد، این در واقع به قدر کسی نیست که همّتی کرده، ولو چیز اندکی از آخرت سهم برده است."
یعنی سهم اندک از آخرت، بسیار شرف دارد بر بهره بالای از دنیا.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🌸🍃 #روز_چهل_وسوم 🌸🍃
👇شروع پستهایی که امروز شما ادمین های گرامی باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(14).mp3
8.03M
🔈ختم گویای #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز.
🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام)
🔷سهم روز چهل و سوم : از حکمت ۴۰۳ تا ۴۱۶
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم #روز_چهل_وسوم : از حکمت ۴۰۳ تا حکمت ۴۱۶ #نهج_البلاغه
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
📒 #حکمت403 : كسی كه به كارهای گوناگون پردازد خوارشده، پيروز نمی گردد.
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
📒 #حکمت404 : (از امام معنی لا حول و لا قوه الا بالله، را پرسيدند، پاسخ داد:) ما برابر خدا مالك چيزی نيستيم و مالك چيزی نمی شويم جز آنچه او به ما بخشيده است، پس چون خدا چيزی به ما ببخشد كه خود سزاوارتر است، وظایفی نيز بر عهده ما گذاشته و چون آن را از ما گرفت تكليف خود را از ما برداشته است.
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
📒 #حکمت405 : (چون عمّار پسر ياسر با مغيره بن شعبه بحث می كرد و پاسخ او را می داد، امام به او فرمود:) ای عمار! مغيره را رهاكن، زيرا او از دين به مقداری كه او را به دنيا نزديك كند، برگرفته و به عمد حقائق را بر خود پوشيده داشت، تا شبهات را بهانه لغزشهای خود قرار دهد.
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
📒 #حکمت406 : چه نيكو است فروتنی توانگران برابر مستمندان، برای به دست آوردن پاداش الهی و نيكوتر از آن خويشتنداری مستمندان برابر توانگران برای توكل به خداوند است.
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
📒 #حکمت407 : خدا عقل را به انسانی نداد جز آنكه روزی او را با كمك عقل نجات بخشيد.
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
📒 #حکمت408 : هركس با حق درافتاد نابود شد.
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
📒 #حکمت409 : قلب، كتاب چشم است (آنچه چشم بنگرد در قلب نشيند.)
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
📒 #حکمت410 : تقوی در رأس همه ارزشهای اخلاقی است.
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
📒 #حکمت411 : با آن كس كه تو را سخن آموخت به درشتی سخن مگو و با كسي كه راه نيكو سخن گفتن، به تو آموخت لاف بلاغت مزن.
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
📒 #حکمت412 : در تربيت خويش تو را بس كه از آنچه بر ديگران نمی پسندی دوری کنی.
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
📒 #حکمت413 : در مصيبتها يا چون آزادگان بايد شكيبا بود و يا چون ابلهان خود را به فراموشی زد.
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
📒 #حکمت414 : (در روايت ديگری آمد كه اشعث بن قيس را در مرگ فرزندش اينگونه تسليت داد) يا چون مردان بزرگوار شكيبا و يا چون چهارپايان بی تفاوت باش.
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
📒 #حکمت415 : دنیا فريب می دهد، زيان می رساند تند می گذرد، از اين رو خدا دنيا را پاداش دوستان خود نپسنديد و آن را جايگاه كيفر دشمنان خود قرار نداد و همانا مردم دنيا چون كاروانی باشند كه هنوز بارانداز نكرده كاروانسالار بانگ كوچ سر دهد تا بار بندند و برانند.
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
📒 #حکمت416 : (به فرزندش امام مجتبی علیه السلام فرمود) : چيزی از دنيای حرام برای پس از مرگت باقی مگذار، زيرا آنچه از تو می ماند نصيب يكی از دو تن خواهد شد، يا شخصی است كه آن را در طاعت خدا به كار گيرد، پس سعادتمند می شود به چيزی كه تو را به هلاكت افكنده است و يا شخصی كه آن را در نافرمانی خدا به كار گيرد، پس هلاك می شود به آنچه كه تو جمع آوری كردی، پس تو در گناه او را ياری نموده ای، كه هيچ يك از اين دو نفر سزاوار آن نيستيد تا بر خود مقدم داری. (اين حكمت بگونه ديگری نيز نقل شد) پس از ستايش پروردگار! آنچه از دنيا هم اكنون در دست تو است، پيش از تو در دست ديگران بود و پس از تو نيز به دست ديگران خواهد رسيد و همانا تو برای دو نفر مال خواهی اندوخت، يا شخصی كه اموال جمع شده تو را در طاعت خدا به كار گيرد پس سعادتمند می شود به آنچه كه تو را نگون بخت ساخت، يا كسی است كه آن را در گناه به كار اندازد، پس با اموال جمع شده تو هلاك خواهد شد كه هيچ يك از اين دو نفر سزاوار نيستند تا بر خود مقدّمشان بداری و بار آنان را بر دوش كشی، پس برای گذشتگان رحمت الهی و برای بازماندگان روزی خدا را اميدوار باش.
┄━━•●❥◦❈🌿🌹🌿❈◦❥●━━┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
گزارش موضوعات مهم حکمت ۴۰۳ تا ۴۱۶.mp3
2.98M
🔊 گزارش موضوعات مهم حکمت ۴۰۳ تا ۴۱۶
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۴۲)
📚 انتشارات عهدمانا
کشیش پشتش را به صندلی تکیه داد و با چشم های خسته و خواب آلود در فکر رفت که مابقی ماجرا را از کجا پیدا کند ، مثل همیشه اینترنت می توانست پاسخ بسیاری از سؤالاتش را بدهد. « پیکار صفین » واژه ای بود که به ذهنش آمد. می توانست آن را به عربی بنویسد و جست وجو کند.
وقتی روی کلیدواژهٔ پیکار صفین کلیک کرد و به صفحه ی مانتیور خیره شد ، از روی بسیاری از صفحات مقاله گذشت تا به جایی رسید که سپاه معاویه قرآن ها را به نیزه کرده بودند. از جایی شروع به خواندن کرد که بین یاران على مجادله ای به وجود آمده بود ، شکافی که می رفت اتّحاد چون آنان را به هم ریزد.
... مردم به هم ریختند. آشفته بازاری بود در سپاه علی ؛ برخی به فرماندهی مالک اشتر مشغول جنگ بودند و برخی دیگر شمشیرها را در غلاف کرده ، به نزد علی می رفتند. مردانی که همسو با علی ندای جنگ سرداده بودند ، حالا خسته از جنگ ، خواهان صلح بودند. در سپاه شام هنوز عدّه ای قرآن را بر نیزه داشتند و غريو صلح و حکمیت سر می دادند و در سپاه علی ، مردان خسته و معترض کوفه ، به دور على جمع شده بودند و می گفتند : جنگ ما را خورده است. مردان بسیاری کشته شده اند. دعوت شامیان را باید پذیرفت و به صلح تن داد. »
↩️ ادامه دارد...