هدایت شده از منتظر المھدی³¹³
گمنامی معشوقی بود که ابراهیم به دنبال آن میدوید او فهمید که دنیا جای ماندن نیست و چیزی باقی میماند که برای خداباشد
۲۲ بهمن ماه
سالگرد شهادت پهلوان بی مزار
«شهید ابراهیم هادی»🥀🖤
#دهه_فجر 🇮🇷
#شهید_ابراهیم_هادی♥️
🌻شادی روح تمام شهدا صلوات
°•|@lmam_zaman|•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یک هدیه ۲۵ ثانیهای ارزشمند از طرف سید مرتضی آوینی🌹
«وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ
إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً؛ 💚
و بگو: حق آمد و باطل نابود شد،
همانا باطل نابود شدنی است». ❥
#دهه_فجر #ایران_من🍃
#اللهمالرزقناشهادتفیسبیلک 🕊
#هدایت_یافته_ای_هدایت_کن🍃
💠 وظیفه ما
امر به معروف و نهی از منکر است...
▫️هرکس که خود مهتدی(هدایتیافته) است، میتواند یکی را مهتدی کند، و تدریجاً این یکییکیها جماعت را تشکیل میدهند. وظیفهی ما همین است که در صورت امکان امر به معروف و نهی از منکر کنیم. اما اینکه چطور نتیجه بدهد، مقدرات دست ما نیست.
📚 در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۱۴
#آیت_الله_بهجت_ره
@adrakny_313
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌱
#امام_زمان
#دعاےفرج🌱
-بسمالله...
بخونیمباهم...🤲🏻
ـاِلٰهےعَظُمَالْبَلٰٓآوَبَرِحَالخَفٰآء
ُوَانْڪَشِفَالْغِطٰٓآء…
#امام_زمان ♥️
#سلامآقـاجـان✋🏻💚•°
حیدرۍوار بیاحیـدرڪرارزمان
جمڪرانمنتظــرمنبرمردانہتوست
پردهبردارازاینمصلحتطولانی
ڪهجہانمعبدومنزلگہشاهانهتوست..
@adrakny_313
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌱
#امام_زمان
+ چرا ما فرق نداریم ⁉️
➕ آیت الله بهجت(ره): چنان چه در اتاقی در بسته باشیم و بدانیم که قدرت بزرگی پشت در ایستاده و سخنان ما را ، علیه یا لَه خود می شنود و ضبط می نماید و به موقع علیه ما به اجرا می گذارد ، چقدر حال ما فرق می کند و مواظب سخنان خود می شویم!؟
با اینکه آنها را نمی بینیم ، ولی علم داریم و می دانیم که پشت در هستند ، پس چرا حال ما نسبت به امام زمان (عج) چنین نیست در انجام آنچه بر لَه یا علیه اوست!؟ و با اهل سنت که چنین اعتقادی را ندارند ، فرق نداریم!؟
📚جناب عشق
👤آیت الله بهجت
@adrakny_313
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌱
#امام_زمان
🎙👤 استاد رائفی پور
💠 امام زمان برای مومنین و معتقدین به خود، ایجاد «پَروا از گناه» میکنند. هیچ چیز مانند اینکه امام زمان دائماً ما را میبینند، بازدارنده از گناه نیست. امام نه تنها شاهد بر اعمال ماست، بلکه بر نیتها و دلهای ما، آگاهی دارد. «و بگو: عمل کنید؛ یقیناً خدا و پیامبرش و مؤمنان اعمال شما را میبینند، و به زودی به سوی دانای نهان و آشکار بازگردانده میشوید،...» (توبه/١٠۵)
امام رضا میفرمایند: «مراد از مومنان در این آیه، ما اهلبیت هستیم.»🦋
@adrakny_313
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌱
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 اگر تیغِ عالَم بِجُنبد زجای ؛
نَبُرَد رگی تا نخواهد خدای... ♡
😍
⚡️ اگر همه دنيا جمع شوند بخواهند ضرری به تو برسانند که خدا آن را برای تو مقدر نکرده،نمیتوانند❗️
🎙 مقام معظم رهبری رحمتاللهعلیه
#لبیک_یا_خامنه_ای
@adrakny_313
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌱
#امام_زمان
💠 امام رضا (علیه السلام) دربارهٔ علت واجب شدن نماز این طور می گفتند: «تا بنده به خدایی خدا توجه و اقرار کند و مبارزه با شرک و ایستادن در برابر خدا در نهایت فروتنی و اعتراف به گناهان و تقاضای بخشش گناهان گذشته و گذاشتن پیشانی بر زمین، همه روزه انجام شود.🌿 همچنین انسان همیشه هوشیار باشد، غبار فراموش کاری بر دلش ننشیند، مست و مغرور نشود، افتاده و خاکی باشد و علاقه مند به نعمتهای دینی و دنیوی و طالب افزایش آن شود. همین توجه به خدا و ایستادن در برابر او، انسان را از گناهان باز می دارد و جلوی انواع فساد را می گیرد.»
📚 تفسیر نمونه، ج ۱۶، ص ۲۹۴
#اللهمعجللولیڪالفرج 🕊
💠 اولین روزهایی که حسین میومد باشگاه زمان اذان مغرب افتاده بود، داخل سانس تمرین....
اولای کار، خودش تنهایی با اجازه استاد میرفت وضو میگرفت و نمازشو میخوند. همه چپ چپ نگاهش میکردن
انگار چیز عجیبی دیده بودن...!
بعد از چند جلسه که بقیه باهاش آشنا شدن و رفتار و اخلاقشو دیدن نصف بیشتر بچه ها موقع اذان ورزشو تعطیل میکردن و همه با هم نماز میخوندن.🌱
#دهه_فجر 🌹
#شهید_حسین_معز_غلامی
#اللهمالرزقناشهادتفیسبیلک 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین دعا برای قنوت نماز...🌸
🎙استاد عالی
@adrakny_313
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌱
#امام_زمان
" #امام_زمان عجلاللهفرجهالشریف
پدر رؤوف و مهربانِ امت..."🌿
🌎 نبايد امام زمان عليه السلام را در ذهن افراد يك انسان خشني معرفي كرد كه شمشير به دست گرفته و ميخواهد همه را گردن بزند! اين نحوه جلوه دادن مقام امام بسيار خلاف واقع است❗️
🔸امام پدر واقعي امت است ، درياي رأفت و رحمت است؛ حضرت مظهر اسم رحمن ورحيم خداست و براي هدايت افراد آمده است نه كشتن آنها!
🔹البته چون حكومت حضرت مهدي(ع)، حكومت جهاني است ، اگر كافر و معاندي مزاحم بسط عدل و رحمت شود ، آن مزاحم را بر ميدارند. ميكروب بايد از بين برود چون براي سلامتي ديگران ضرر دارد.
🍃 بايد مشتاق ظهور حضرت بود و با تهذيب نفس و تقوا و دعا ، خود را براي آن مهيا و آماده كنيم تا باظهور خود عالم را پر از نور و سرور و بركت و رحمت و معارف و توحيد بگرداند. 🌱
👤استاد فاطمی نیا
#اللهمعجللولیڪالفرج 🕊
🌼 توسل به مادر امام زمان (عج)✨
🔹آیت الله شیخ احمد مجتهدی رحمه الله علیه می فرمایند من هر موقع کارم گیر می کند ، هزار صلوات نذر حضرت نرجس خاتون مادر امام زمان (سلام الله علیهما) می کنم و کارم درست می شود.
📚 آداب الطلاب ص ۲۴۳
@adrakny_313
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌱
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽💥 درست از همین لحظه،
جریانِ منفور شدنِ شما در نظر کسی که عاشقش هستید و محبتش برایتان مهم است، شروع شده و به سرعت پیش خواهد رفت!
🎙 استاد شجاعی
@adrakny_313
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌱
#امام_زمان
+ یا دلیلی عند حیرتی...! ☺️🌱
( ای رهنمایم در سرگردانی )
#خداجانم ♥️
اللهم عجل لولیک الفرج
شب برفیحرمحضرتمعصومه (س)😍😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و خداوند مرا آزاد آفرید...
داستان عبدالله و قصیده ی مشکل گشا
در روزگار قديم، پيرمردي بنام عبدالله که تمامي عمر را در بيابانها به تلخي روزگار بسر برده بود و در منتهاي پيري و خستگي هر روز به بيابان مي رفت و با قد خميده و دست و پاي فرسوده، خار مي کَند تا بوسيله آن معاش خود و خانواده اش را فراهم سازد. زندگي براي او و عيالش بسي سخت مي گذشت. هرچه عبد الله پيرتر مي شد زندگي آنها هم به مراتب سخت تر مي گشت.
عبد الله براي گشايش کار و نجات از سختي نذر نمود تا هر صبح جمعه پيش از روشنايي صبح جلوي درب خانه خود را آب و جارو نمايد تا خضر نبي، نظر و عنايتي فرمايد. پس از چند دفعه يک روز صبح که همسر عبدالله مشغول آب و جارو بود پيرمردي با موهاي سفيد بلند و فروزان، از دور نمايان شد و چون نزديک او رسيد، گفت: به عبد الله بگو در سختيها مشکل گشا را ياد کن و دست از دامان او برمدار تا مدد بگيري. اين بگفت و از نظر غايب شد.
زن به خانه آمده و آنچه ديده و شنيده بود براي عبدالله نقل نمود.عبدالله گفت: اين شخص، نبي الله بوده؛ افسوس چيزي از او نگرفتي. خلاصه آن روز عبدالله کمي ديرتر از خانه روانه بيابان شد و عادت عبدالله اين بود که در اين فرصت کمي خار زيادتر مي کَند، تا براي روزهاي کوتاه برف و باران ذخيره باشد.
آن روز هم که به صحرا رسيد، وقت گذشت و فرصت خار کندن نبود. با هزار اميد رفت تا خارهاي ذخيره شده اش را برداشته و روانه شهر شود. چون به محل خارها رسيد اثري از آنها نديد؛ رهگذري تمام آنها را سوزانده بود. عبدالله حيران وسرگردان چند دانه اشک به ياد زندگاني تلخ و بخت برگشته ريخت و چندين مرتبه مشکل گشا؛ حضرت علي؛ اميرالمومنين(ع) را ياد نموده، روي زمين افتاد. پس از لحظه اي سواري نوراني رسيد، سر او را گرفت و او را دلداري داده و چند سنگ فروزان به او داد و فرمود: اين سنگها را بفروش و امرار معاش کن و هر شب جمعه ما را ياد نما. اين بگفت و از نظر عبدالله پنهان شد.
عبدالله شکر خداي به جا آورد و سنگها را در توبره نهاده و روانه شهر شد. چون به خانه رسيد، سنگها را بيرون آورده روي طاقچه اتاق گذاشت و شرح حال آنچه ديده براي زن و فرزندان خود ذکر نموده به هريک وعده و دلداري مي داد. چون تاريکي شب فرا رسيد، کلبه عبدالله از نور آن سنگها چون روز، روشن شده بود. عبدالله دانست که سنگها گوهر شب چراغند.
آن شب از شادي به خواب نرفتند. چون صبح شد، عبدالله سنگها را برداشته در محلي پنهان نموده و يک دانه از آنها را به بازار برد. جواهرفروشي آن پاره سنگ را به قيمت گزاف خريد. عبدالله شکر نمود و پوشاک و خوراک خريده براي زن و فرزندان خود آورد. کم کم زندگاني را توسعه داده و براي خود و سه دخترش قصرهاي باشکوه مهيا نموده و از زحمت خار کندن در بيابان راحت شد و چون زندگاني آنها از هر جهت مهيا شد، عبدالله را خيال حج و زيارت خانه خدا در سر افتاد؛ اسباب سفر آماده نمود و به قصد حج روانه شد و به زن و سه دخترش سفارش نمود تا قصيده مشکل گشا را از ياد نبرند و هر شب جمعه آن را بيان نمايند.
در غياب عبدالله روزي دختر پادشاه از کنار قصر عبدالله گذرش افتاد. چون شُکوه آن را ديد در شگفت شد. پرسيد: اين دستگاه شاهانه از کيست؟ داستان پيرمرد خارکن و معجزه نمودن حلال مشکلات را برايش بيان نمودند. دختر پادشاه خواستار شد که با دختر آن پيرمرد خارکن آشنا شود و آنها را به همنشيني خود اختيار نمود.
چون دخترهاي عبدالله با دختر پادشاه آشنا و دوست شدند، قصيده حضرت مشکل گشا و سفارش پدر را از ياد بردند. روزي دختر پادشاه با دخترهاي عبدالله در باغ رفته و براي شنا نمودن در آب رفتند. موقعي که در آب مشغول بازي بودند، کلاغي گلوبند مرواريد دختر پادشاه را ربوده و بر بالاي درخت چنار برد. هيچکس نفهميد و چون دختران عبدالله دست به آب داشتند زودتر از آب بيرون آمدند و لباس پوشيدند و بعد دختر پادشاه از آب بيرون آمد. همين که لباس خود را پوشيد، اثري از گلوبندش نديد. هرچه جستجو کردند آن را نيافتند.
دختر پادشاه به دختر عبدالله شک نموده گفت: گلو بند من نزد شماست بدليل آنکه زودتر از آب بيرون آمديد و حتماً اين دستگاه و ثروت هم که گرد آورده ايد از دزدي است و نه از مشکل گشا. والا مرد خارکن کجا و اين دستگاه کجا.
خلاصه قضيه را به عرض شاه رسانيدند. شاه دستور داد همگي آنها را زنداني کنند و اثاثیه آنها را توقيف نمايند و مأمور فرستاد عبدالله را از راه حج به بند نموده و بياورند. سواران دنبال عبدالله تاخته او را گرفته نزد شاه آوردند و او را نيز در زندان نمودند. عبدالله، پريشان و سرگردان چندي در زندان ماند.
روزي پيرمردي نوراني يعني حضرت خضر نبي الله را در خواب ديد که به عبدالله فرمود: چرا قصيده مشکل گشا را فراموش نموده اي؟ چون اين بگفت، عبدالله از خواب بيدار شد، فهميد تمام اين بليات براي فراموش نمودن قصيده مشکل گشا بوده است.
و چون شب جمعه فرا رسيد نزد زندانبان التماس کرد که قدري نخود و کشمش براي او تهيه کند. زندانبان قدري نخود و کشمش فراهم نمود و به عبدالله داد. پيرمرد خارکن با دل شکسته زندانيان را دور خود جمع نموده و قصيده مشکل گشا را براي آنها بيان کرد و گريه بسياري نمود. همان شب پادشاه، مولاي متقيان حضرت علي ابن ابيطالب(ع) را در خواب ديد. مشکل گشاي هر دو عالم امر فرمودند: عبدالله و خانواده او بيگناهند و گلوبند دخترت در درخت چنار در لانه کلاغ است. اين را فرموده و از نظر غايب شدند.
شاه بيدار شده و فوري دستور داد تمام لانه هاي کلاغ را جستجو کنند. خلاصه گلوبند مفقود شده را در لانه کلاغ يافتند. شاه امر کرد عبدالله و خانواده او را آزاد و اثاثيه آنها را رد کنند و به احترام او تمام زندانيان را مرخص کرد.
تا عبدالله زنده بود همنشين شاه و مورد احترام خاص و عام بود و هيچ شب جمعه قصيده حضرت مشکل گشا را فراموش نمي کرد.