🌱بسم رب‌الحجة‌عجل‌اللہ‌تعالــــــی‌فرجـــہ‌الشریفـــــ 🍃السلام علیک یا فارس الحجاز🍃 🍃السلام علیک ایها الحجه الثانی عشر🍃 - دعای عهد🌱 _وَاللّٰهُ‌یَعلَمُ‌ما‌في‌قُلوبِکُم🌱 #اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪ‌الفـــرج #امام_زمان ᘜ⋆⃟݊🌻•✿❅⊰━━━•─

هر کسی رو که بخوام، با کمک خودم تاییدش میکنم🌱 وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ سوره آل عمران آیه ۱۳ #جهت_نما

🌹#استاد_تراشیون ❇️ "نکات‌واصول‌خاص‌درتربیت(۱)" #فرزندان #لقمه_حلال #تربیت_نسل_آینده ᘜ⋆⃟݊🌻•✿❅⊰━━━•─

یادم هست کلاس چهارم٬ توی کتاب فارسیمون یک پسر هلندی بود که انگشتش رو گذاشته بود توی سوراخ سد تا سد خراب نشه!! قهرمانی که با اسم و خاطره اش بزرگ شدیم!! "پطروس" توی کتاب، عکسی از پطروس نبود و هیچ وقت تصویرش را ندیدیم...!! همین باعث شد که هر کدام از ما یک جوری تصورش کنیم و برای سالها توی ذهنمان ماندگار شود!! پطرس ذهن ما خسته بود٬ تشنه و رنگ پریده، انگشتش کرخت شده بود و...!! سالها بعد فهمیدیم که اسم واقعی پطروس٬ هانس بوده است!! تازه هانس هم یک شخصیت تخیلی بوده که یک نویسنده آمریکایی به نام "مری میپ داچ" آن را نوشته بود!! بعدها، هلندیها از این قهرمان خیالی که خودشان هم نمیشناختنش، یک مجسمه ساختند!! خود هلندیها خبر نداشتند که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم!! شاید آن وقتها اگر میفهمیدیم که پطروسی در کار نبوده، ناراحت میشدیم!! اما توی همان روزها٬ سرزمین من پر ازقهرمان بود!!* قهرمانهایی که هم اسمهاشون واقعی بود و هم داستانهاشون!!* شهید ابراهیم هادی: جوانی که با لب تشنه و تا آخرین نفس توی کانال کمیل ماند و برای همیشه ستاره آنجا شد؛ کسی که پوست و گوشتش، بخشی از خاک کانال کمیل شد!!! شهید حسین فهمیده: نوجوان سیزده ساله ای که با نارنجک، زیر تانک رفت و تکه تکه شد!!! شهید حاج محمدابراهیم همت: سرداری که سرش را خمپاره برد...!!! شهیدان علی، مهدی و حمید باکری: سه برادر شهیدی که جنازه هیچکدامشان برنگشت!!! شهیدان مهدی و مجید زین الدین: دو برادر شهیدی که در یک زمان به شهادت رسیدند!!! شهید حسن باقری: کسی که صدام برای سرش جایزه گذاشت!!! شهید مصطفی چمران: دکترای فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی آمریکا، بی ادعا آمد و لباس خاکی پوشید تا اینکه در جبهه دهلاویه به شهادت رسید!!! شهيد محمد قنبرلو كسي كه خبر شهادتش را به اسم شكار بزرگ در اخبار بغداد اوردند کاشکی زمان بچگیمان لااقل همراه با داستانهای تخیلی، داستانهای واقعی خودمان را هم یادمان میدادند!! ما که خودمان قهرمان داشتیم!!! یه روزی یه لره... یه روزی یه ترکه... یه روزی یه عربه... یه روزی یه قزوینیه... یه روزی یه آبادانیه... یه روزی یه اصفهانیه... یه روزی یه شمالیه... یه روزی یه شیرازیه... مثل مرد جلو دشمن ایستادن تا کسی نگاه چپ به خاک و ناموسمان نکند!!! لره............. شهید بروجردی بود! ترکه........... شهید مهدی باکری بود! عربه........... شهید علی هاشمی بود! قزوینیه........ شهید عباس بابایی بود! آبادانیه........ شهید طاهری بود! اصفهانیه...... شهید ابراهیم همت بود! شمالیه........ شهید شیرودی بود! شیرازیه....... شهید عباس دوران بود! و..... مردان واقعی اینها بودند!!! *ای کاش، گاهی از این مردان واقعی و بی ادعا هم یادی کنیم...!!! روحشان شاد و يادشان گرامی ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فعالیت نقاشی‌بازی برای روز آتش‌نشانی #روز_آتش_نشانی

فعالیت نقاشی‌بازی برای روز آتش‌نشانی

بازی برای روز آتش‌نشانی #روز_آتش_نشانی

بازی برای روز آتش‌نشانی #روز_آتش_نشانی 🪴

معمولا از سن چهارسالگی مشاهده می‌کنیم که؛ کودکان گاهی واقعه، تجربه و یا خاطره‌ای را متفاوت از آنچه روی داده است تعریف می‌کنند. دادن شاخ و برگ زیاد به موضوع یا حذف برخی از بخش‌های آن؛ امری شایع در بین کودکان است. ◀️ این مساله همزمان با رشد جنبه‌های شناختی ذهن کودکان آغاز می‌گردد. در این دوره نسبت به دوره‌های قبل رشدی؛ اطلاعات وسیع‌تر و بیشتری از یک واقعه، توسط کودک دریافت می‌شود ولی کودک؛ هنوز توانایی سازماندهی، دسته‌بندی و تحلیل این اطلاعات را بطور کامل فرا نگرفته است. از این رو هر واقعه‌ای را براساس نگاه خود، تعریف می‌کند. که این نگاه؛ ممکن است برگرفته از تجربه‌ی همزمان آن واقعه؛ بهمراه احساساتی همچون ترس‌، اضطراب و یا شاید شادی زیاد نیز باشد. ❇️ یک راهکار مهم در تقویت راستگویی کودکان و جلوگیری از تکرار و تثبیت دروغ‌گویی در آنها اینست که: در این برهه‌ی حساس سنی و در مواجهه‌ی با چنین مساله‌ای؛ والدین بسیار دقیق عمل کنند و مراقب باشند تا با بازخوردهای غلط و واکنش‌های اشتباه، زمینه‌ی دروغگویی را در ذهن کودکشان ایجاد نکنند.‌ لازم است که؛ والدین در چنین مواقعی و در مواجهه با چنین توضیحاتی از سوی فرزندشان با دقت، آگاهی و خلاقیت به گونه‌ای رفتار کنند و واکنش نشان دهند که؛ گفتار او را بسوی اصل واقعه «جهت» دهند و همچنین با صبر و حوصله از سایر فرصت‌ها و بزنگاه‌هایی که در روابط والد_فرزندی برایشان ایجاد می‌گردد استفاده کرده و درباره‌ی آن پیشامد یا تجربه؛ با فرزند خود گفتگو کنند و بدون ایجاد حساسیت آن واقعه را بازخوانی نمایند. #پرورش_راستگویی