💠السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُتَّقِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَصِيَّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ.
▪️سلام بر تو اى امير اهل ايمان سلام بر تو اى پيشواى متقيان سلام بر تو اى سيد جانشينان پيغمبران سلام بر تو اى وصى و جانشين رسول خداى رب العالمين.
💠پیکرهای مطهر 2 پسرعموی شهید کرمانی شناسایی شدند.
🌷پیکرهای مطهر شهیدان «حمدالله قربانعلی پور» و «علی قربانعلی پور» شناسایی شدند.
🔸پسرعموهای کرمانی که با هم به جبهه رفته و با هم شهادت رسیده و مفقودالاثر شده بودند با تلاش کمیته جستجوی مفقودین در منطقه سومار کشف ؛ و از طریق آزمایش DNA شناسایی شدند.
💐خانواده محترم این دو شهید والامقام پس از ۳۳ سال چشم انتظاری فرزندانشان را در آغوش خواهند گرفت.
آقامحمودرضا
💠در درگیری شکست محاصره سامرا شهید حسین پور آنقدر حماسه و رشادت از خود نشان داد که نیروهای عراقی به
💠 هروقت میخواست از سامرا حرف بزنه چقدر باوجد وشوق میگفت :
مامان دلت میاد میگی بسه ببین من اطاقم کنار حرمِ
اینقدر به ضریح مطهرمیچسبم که حاضر نیستم با هیچ چیز عوضش کنم .چطور میتونم بگم یار امام زمانم ولی نتونم از حرم باباش حفاظت کنم.
فیلم از حرم و از اتاقش نشونم میداد آرومم میکرد .متاسفانه گوشی که فیلم وعکس های مربوط به سامرا توش بود یکبار داعش تو سوریه وقتی مرتضی رفته بود جای دیگر برای سرکشی پاتک میزنه چمدان و وسایل ها رو میبره .
🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
🌷نگرانش شده بودم.قرار بود غروب برویم فرودگاه.تقویم را نگاه کردم.ششم مهرماه بود.تا دهم محرم را شمردم
💠دلم باز،از حرفهایش گرفت
مانده بودم بمانم یا نه.ولی ناچار بودم برای برگزاری مراسم محرم، برگردم.سعی کردم آرامش کنم با این حرفها،مراسم تمام شود برمی گردم. زود!
دلم از حرفهایش آشوب بود.روزشماری میکردم زودتر ایام دهه اول محرم بگذرد و من پیش مهدی برگردم. هنوز محرم نیامده بود، همه جا را سیاهپوش کردم و خانه حسینیه شد. جای مهدی خیلی خالی بود.فردا ،روز اول محرم بود.
🌷رفتم کنار کتیبهای و شماره مهدی را گرفتم. «سلام آقا مهدی!» «سلام به روی ماهت عزیزم، چه به موقع تماس گرفتی! خدا قوت، پشت سرت کتیبه رو میبینم. چه خوب شده. دل من همیشه و همه وقت با شماست.»
محرم آغاز شد.دل زهرا در حرم حضرت زینب (س) بود. بعد از نماز صبح، خوابش نمیبرد. حس مناجات و روضه شب قبلش،حال خوشی برایش درست کرده بود.اما این دلهره.دستش به کار نمیرفت.دور خودش هی میچرخید و منتظر بود.زمانی پشیمان بود که چرا آرزوی شهادت کرده و زمانی هم به خودش افتخار میکرد که به خانم گفته بود
«حیفه مهدی شهید نشود.»
🌷تک صدای گوشی بلند شد «سلام صبح بخیر عزیزم.»
پیام مهدی بود و کار خودش را کرد.کلا مهدی بلد بود چطور باید دل همسرش را آرام کند. دلهرهها تا ظهر بیشتر میشد و تنها آرامش بخش زهرا هم، نگاه به پیام سراسر آرامش و عاشقانه مهدی بود.
نزدیک غروب محمد،هوای مهدی را کرده بود.به یادهرسال روزاول محرم که مهدی جلوی هیات میایستاد و میگفت
«خاک پای همه عزادارای امام حسین (ع) ...»
🌷حاج قاسم سلیمانی آمده بودمقر،به شوخی میگفتند،«هرکس با حاجی عکس بیاندازد،شهید میشود!» مهدی با فرمانده درقاب دوربین ایستاد و گفته بود"شاید گره شهادت ماهم باز شود."
🔴امام خامنهای حفظه الله :
🌷«همانند شهید بابایی دلها را به هم نزدیک کنید؛ درون را پاک کنید؛ عمل را خالص کنید؛ برای خدا کار کنید؛ آن وقت خدای متعال برکت خواهد داد. عباس بابایی یک انسان واقعاٌ مؤمن و پرهیزگار و صادق بود.» ۱۳۸۳/۱۰/۲۳
💠سرتیپ خلبان سیاوش مشیری همرزم شهید بابایی:
🌷عباس مغز متفکر نیروی هوایی بود
وقتی عراقی ها حمله می کردند تا کشتی های ما را بزنند، همیشه در صفحه رادار، یک فروند بیشتر دیده نمی شود. علی الخصوص هواپیماهای میراژ از این قابلیت استفاده می کردند. ما طی تجربیات پی بردیم که احتمالا این ها با 2 فروند هواپیما حمله می کنند ولی ما یکی از آنها را در صفحه رادار می بینیم و آنها از نقاط کور رادار استفاده می کنند و این جوری به ما خودی نشان می دادند. شهید بابایی نظریات ما را در مورد حمله میراژها و حقایق مطرح شده گوش می کردند و دلایل ما را می پرسیدند و خوشان به سایت رادار مراجعه می کردند و از نزدیک نیز مسائل را بررسی می کردند.
حضورش در صحنه موجب شد که با دلایل و فرضیات قبلی دست رادار و حربه ای که عراقی ها داشتند برای ما رو بشود.
🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
💟یا اباعبدالله ! با شهیدانت ، جان ما هم به قربانت .. 🌷شهیدان محمودرضا بیضائی و حاج مرتضی مسیب زاده
💠این اواخر حاجی نیز گویا همچون حسین علیه السلام خروج کرده بود،
زبان افشاگری اش آنقدر برخی را آزار می داد که باید با قانون در برابرش می ایستادند ..
شاید اگر حاجی نیز به جای (خدا گرایی) کمی (مصلحت اندیش) بود مصلحت خویش را بر مصلحت اسلام ترجیح می داد و سکوت می کرد.
دیگر کاسه صبرش لبریز شده بود
هر روز تکه کلامش این بود :
"حضرت آقا صبر می کنن ولی خدا می دونه که این صبر چقدر همراه با خون دِله ..."
📚کتاب ملکوت در زیر آوار / زندگینامه شهید حاج مرتضی مسیب زاده
🆔 @Agamahmoodreza
آقامحمودرضا
💠به نقل از آیت الله مجتهدی تهرانی (ره): 🌷نظام رشتی رو در خواب دیدن و پرسیدن چی به درد عالم آخرت می
🌷میگفت: شب ها وقتِ نگهــبانی
از هم فاصله داشتیم، برای اینکه خوابمون نبَره
بلند بلند #زیارت_عاشورا میخوندیم،
یه فراز من ، یه فراز مرتضی ...
مرتضیِ شهید ، شهیدِ ۱۶ساله جنگ !
•قشنگ میشه اگر یه لحظه چشم هاتو ببندی و بری پشت خاکریز ، تو دل تاریکی شب
و داد بزنی يا اَبا عَبْدِ الله
+حالا به همان آرزوی قدیمی که
دوست داشتم
دنیا را از چشم های مرتضی ببینم ،
یک دنیا حسرت را هم اضافه میکنم؛
حسرتِ رفاقتی از جنسِ رفاقت
آقا مرتضی . . .
🍃به یاد شهید مرتضی بهزادی🍃
#چله_زیارت_عاشورا / #روز_پانزدهم
🆔 @Agamahmoodreza