.
درباره پیج «آقا محمودرضا»
🔻بخش چهارم
#مهدی
من شهادت می دهم که اجر کار «مهدی» بخاطر رنج هایی که از ناحیه دوستان نادان در #فضای_مجازی تحمل کرده، کمتر از اجر شهادت محمودرضا نیست. کاش مجاز بودم بگویم «مهدی» مشغول کدام خدمت به #انقلاب است و کدام مسئولیت خطیر را در کجا بر عهده دارد تا کسی فکر نکند ادمین کانال و پیج «آقا محمودرضا» بیکار است که اینهمه وقت صرف یک کانال، و اینهمه حوصله صرف کل کل با برخی اعضای آن می کند که او را بخاطر ناشناس و #گمنام بودنش به «همه چیز» متهم و بخاطر برخورد بی تعارفش با #تحریفات، به «همه جور» دشنامی در این چند سال نواخته اند.🔹تا یادم نرفته بگویم که آنچه «مهدی» با آن ساخته و راه آمده است، تنها تحمل تهمت و دشنام نیست. چه نادانهایی که با سوء استفاده از نام «مهدی» و جا زدن خود بجای او برای علاقمندان محمودرضای شهید (دختر یا پسر)، او را به دردسرهای جدی دچار نکرده اند و «مهدی» اینهمه را به عشق رفیق شهیدش به جان خریده که اگر بنویسمشان «مثنوی هفتاد من کاغذ شود».🔹اینهمه را اگر بگذاریم کنار احساس مسئولیت او در پاسخگویی به یک به یک شایعات و خاطره سازی هایی که پیرامون محمودرضا در #شبکه_های_اجتماعی انتشار یافته، همینطور مواجهه او با دغل بازی های مدعیان دروغین #خادمی_شهدا و وقاحت جاهلانی که به قیمت جا زدن خود بجای «رفیق»، «همکار» و حتی «همسر شهید»، به دنبال لایک جمع کردن و دشت کردن فالوورهای بالا و در یک کلام #شهید_بازی بوده اند - که متاسفانه هنوز هم ادامه دارد - باید بگویم آنچه «مهدی» انجام داده، چیزی بیشتر از اداره یک کانال یا پیج به نام یک شهید از خیل شهدای جبهه مقاومت است؛ «مهدی» برای زنده نگه داشتن یاد و نام شهید #مجاهدت کرده است.🔹#دقت و امانت داری مهدی هم حدیثی است بجای خود که لازم است الگوی کار همه عزیزانی باشد که در کسوت #خادم_الشهدا در فضای مجازی حضور دارند. فضای مجازی، شهریست بی در و پیکر و کمتر کسی یا کسانی را میتوان در آن یافت که با رعایت اخلاق و حفظ امانت یا رعایت حق تألیف (کپی رایت) قلم می زنند و کار فرهنگی (مثلا) می کنند. اما «مهدی» این را هم کنار همه ویژگیهای کاریش در این میدان دارد و برخلاف کسانی که هر چند معدودند اما متاسفانه باید بگوبم به نام خادمی شهدا از این کانال و آن کانال و این پیج و آن پیج #سرقت می کنند، بشدت پایبند حفظ امانت و دقت در نقل مطالب است. 👈
@agamahmoodreza
درباره پیج «آقا محمودرضا»
🔻بخش پایانی
#آقا_محمودرضا
«آقا محمودرضا» حالا راه خودش را یافته، مخاطب خودش را پیدا کرده و با تیمی پر انگیزه از ادمین هایی که آن را روی پیام رسان های ایرانی و اینستاگرام بروز می کنند فعال است. لازم است توجه همه عزیزانی را که به عشق شهدا و بنام محمودرضای شهید در اینستاگرام و پیام رسان های ایرانی کار می کنند به چند تذکر جلب کنم:🔹۱. کانال «آقا محمودرضا» توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ثبت رسیده است. لذا ایجاد هرگونه کانال و پیج با عنوان «آقا محمودرضا» از نظر اخلاقی کاری ناصحیح است. مثل این است که کتاب نویسنده ای را بدون اجازه برداریم و برای خودمان منتشرش کنیم و امتیاز آنرا مال خود کنیم! از نظر اخلاقی اسم این کار سرقت است. در حال حاضر چند پیج و کانال و اخیرا یک اکانت در توییتر با این نام فعال هستند که لازم است نام پیج یا اکانت خود را تغییر دهند.🔹۲. کانال و پیج دیگری با عنوان «برای کوثر» توسط «مهدی» اداره می شود که استفاده از نام آن همان حکم را دارد.🔹۳. متأسفانه خاطره سازی و خاطره بازی درباره #شهید_محمودرضا_بیضائی زیاد است. ادعا و شایعه و مطالب صد در صد کذب هم همینطور. کانال و پیج «آقا محمودرضا» تنها مرجع دقیق و صحیح در خصوص مطالبی است که درباره محمودرضا منتشر می شود. اگر خاطره ای یا شایعه ای یا ادعایی از طرف ادمین آن تکذیب شد، به معنی تکذیب خانواده شهید است.🔹۴. همانطور که قبلا هم گفته ام، عکس، فیلم، کلیپ، خاطرات، دستنوشته، وصیتنامه و هر آنچه که از شهدا بجا مانده، اسناد انقلاب اسلامی بشمار می روند و ما شرعا و عرفا، حق دخل و تصرف - و زبانم لال ایجاد تحریف در آنها - نداریم.🔹
والسلام علی من اتبع الهدی
@agamahmoodreza
💠بسم الله الرحمن الرحیم
♦️تقویم_تاریخ
▪️یکشنبه
۲۳ تیر ۱۳۹۸
۱۱ ذیالقعده ۱۴۴۰
۱۴ جولای ۲۰۱۹
🌷امام رضا علیه السلام:
هر که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، از خداوند سپاسگزاری نکرده است
📚میزان الحکمه، جلد ۱۳، صفحه ۴۹۱
🆔 @Agamahmoodreza
[WWW.FOTROS.IR]ma96051203.mp3
6.16M
مدح (عشق تو غوغا می کنه )
ولادت امام رضا علیه السلام سال۱۳۹۶
کانال حاج محمود کریمی
@karimi_madah
💠 برای محمودرضا /صد و شصت و دو
▪️ احمدرضا بیضائی
🌷کسانی که محمودرضا را از نزدیک دیده اند می دانند که محمودرضا از هر فرصتی برای مزه پرانی استفاده می کرد و اهل بگو بخند بود. برای این جنبه از روحیات محمودرضا کمتر نوشته ام. امشب که شب میلاد مسعود امام رضا علیه السلام و شب شادی و سرور است، یاد محمودرضا برای من همچنان با حزنی که همیشه آنرا در قفسه سینه و لابلای استخوانهایم حس کرده ام همراه است. یاد محمودرضا با یاد اهلبیت (ع) عجین است و فرقی نمی کند، در ایام سرور و شادمانی اهلبیت (ع) باشد یا ایام حزن و ماتم عترت رسول خدا (ص)، یاد محمودرضا با من است و جای خالی ظاهری او برای من حزن انگیز. اما این حزن برای خودم است. امشب به یاد خاطره ای و تیکه ای از تیکه های آنچنانی محمودرضا بودم، خالی از لطف ندیدم که آنرا نقل کنم
.
🌷یکی از دوستان محمودرضا که در ازدواجش به مشکل برخورده بود یکبار با یک حالت ناامیدی خاصی به محمودرضا گفت: «...چند بار هم مشهد رفته ام و به امام رضا (ع) متوسل شده ام اما مشکل حل نمی شود؛ نمی دانم چرا حضرت به من توجهی نمی کند؟» محمودرضا در جوابش خیلی جدی درآمد که: «مشهد نباید می رفتی.» آن بنده خدا هم جا خورد و با تعجب پرسید: «چرا؟» گفت: «امام رضا (ع) متأهل بودند و فایده ندارد پیش ایشان رفتن. شما باید می رفتید قم! حضرت معصومه (س) مجرد بودند و مشکل مجردها را بهتر از برادرشان درک می کنند!!»
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#قربة_الی_الله
سرش رو از رو کتاب برداشت
از صبح کلافه بود،
هوایِ بیرون رو داشت،
هوای دور زدن،
روی زیلو نشستن،
هوای چای ریختن
براش میوه پوست کندن،
از صبح که از خواب پا شده بود هوای خونه، یه چیزی کم داشت
هوای خونه، بدجور خفه بود.
کلافه بود که هواش،
که عطرش،
که صدای نفساش،
که تصویرش تو آینه اتاق خواب،
که حتی بوی پاش
تو خونه هست و
خودش نیست...
.
.
با خودش گفت:
پوووووف
یعنی اونم این روز جمعه ای مث من کلافه است؟
یعنی حواسش بهم هست؟
هست....ولی پس چرا از صبح زنگ نزده؟
بعد دست گذاشت رو قلبش و آروم زیر لب، جوری که صدا فقط،تو کاسه سرش بپیچه گفت:
اون حواسش به منه، که من حواسم بهشه...
.
ریز لبخندی زد و گوشی تلفن رو برداشت،
وارد اپلیکیشن شد
قسمت صدقه
مبلغ رو وارد کرد
انتخاب شماره حساب...بانک انصار...رمز دوم.... چشماش رو بست
گفت:
به نیت سلامتی امام زمان(عج)
به نیت سلامتیش... بسم الله الرحمن الرحیم
و کلید پرداخت رو زد...
.
.
.
.
.
کمرش رو به پشتی صندلی ماشین فشار داد و یه کم جابه جا شد.
داشت با خودش مرور میکرد اتفاقات صبح رو...: اگه یه کم پایینتر خورده بود تو سرم بوداااا!
چشماش رو بست،
با انگشت جای تیری که باید به سرش مینشست و ننشسته بود رو دست زد،
لبخندی زد و الحمداللهی گفت،
زیر لب، جوری که صداش فقط تو کاسه سرش بپیچه گفت:
اینبارم نشد...ایندفعه هم نذاشتی...بازم دعات گرفت.
تصویر چشماش و لبخند زیبای همیشگیش، گوشه ذهنش داشت میرقصید،
وسط بوی باروت و دود و خاک و بنزین و روغن ماشین،
عطر پیراهنش،
مشامش رو پر کرد.
نفسش رو عمیقتر کشید که همه وجودش از عطر پیراهنش پر بشه،
که یکدفعه....دینگ
گوشی رو باز کرد
پیامک داشت
بانک انصار
برداشت از شماره حساب.... به مبلغ....در تاریخِ...
.
.
بلند خندید و گفت
القلب یهدی الی القلب....چقدر دل به دل راه داره دختر...
.
.
#دارم_از_تو_مینویسم
#مذهبی_ها_عاشقترند
کاش
پیامم
بهت
برسه
رفیق...
.
.
.
ﻣﺮﺍ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ ﭘﯿﺎﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺎﻥ ﺑﺨﺸﯽ
ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺶ ﻣﻦ ﺩﻟﺨﺴﺘﻪ ﮔﺮ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﯽ
#رفیق
#محمود
#دل_تنگ
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#فدایی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهیدمحمودرضابیضایی
@bi_to_be_sar_nemishavadd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@bi_to_be_sar_nemishavadd