ای گل نه همین معرکه ٔ من بتو گرم است
هنگامه ٔ صد سوخته خرمن بتو گرم است
گرم است به هم پشت رقیبان پی قتلم
ای عشق دل افروز دل من به تو گرم است
سرحلقه ٔ ماتمزدگانی تو فصیحی
بخروش که هنگامه شیون بتو گرم است
هدایت شده از مجهـولالنام
طرد شده...
تا کجا و تاکی ؛ گویا روزگار قصد ندارد روزی از روزها مارا در کنار یاران ببیند، یا شاید این منم که خود را طرد کردم ؛ از پرتوهای خورشید، از تابندگی ماه و از کنار هم بودن...
• #agha_sadegh