این جایگاه کسی است که دستهای گناهان، او را دست به دست کردهاند؛ و افسار خطاها، او را به دنبال خود کشیدهاند؛ و شیطان بر او چیره شده و در رابطه با تباه کردن فرمانت نسبت به آنچه امر فرمودی کوتاهی کرده؛ و به خاطر غفلتش از عاقبت کار، آنچه را نهی کردی، مرتکب شده
مانند کسی که قدرتت را بر وجودش جاهل و فراوانی احسانت را نسبت به خودش منکر است تا هنگامیکه دیدۀ هدایت برایش باز شده و ابرهای کوردلی، از صفحۀ باطنش برطرف گشته، ستمهایی که بر خود کرده، به شمار آورده و در اموری که پروردگارش را مخالفت کرده به اندیشه نشسته؛ در نتیجه گناه بزرگش را بزرگ و عظمت مخالفتش را عظیم دیده
پس با امید به حضرتت و شرمساری از وجود مقدّست، به جانب تو روی کرده؛ و از باب اطمینان به تو، رغبت و شوقش را متوجّه پیشگاه تو ساخته و از روی یقین با طمعش آهنگ تو کرده؛ و از باب اخلاص، با توشۀ ترسش به سوی تو روی آورده، طمعش از هر که به او طمع ورزیده میشود، تهی شده غیر تو؛ و ترسش از هر چه از آن ترسیده میشود، برطرف شده جز تو.
پس با حال زاری و ذلّت پیش رویت ایستاده و از روی تواضع و فروتنی دیدهاش را به سوی زمین انداخته و سرش را در برابر عزّتت، ذلیلانه به زیرافکنده؛ و خاضعانه رازش را که تو از او به آن داناتری، برایت آشکار ساخته؛ و خاشعانه گناهانش را که حضرتت به تعدادش آگاهتر است برشمرده؛ و برای نجات از گناهان بزرگی که برای مرتکب شوندهاش در علم تو،عین هلاکت است؛ و زشتی اعمالی که در عرصۀ قضا و قدَرَت او را رسوا کرده، به فریادرسی و طلب یاری برخاسته؛ همان گناهانی که روزگار لذّتهایش پشت کرده و از بین رفته و پیامدهای زیان بخشش به جا مانده و گریبانگیر شده.
ای خدای من! اگر این گنهکار را کیفر دهی، عدالتت را منکر نمیشود؛ و اگر از او گذشت کنی و به او رحمت آوری، گذشتت را در برابر بینهایت بودنت بزرگ نمیشمارد؛ برای اینکه تو پروردگار کریمی، پروردگاری که آمرزش گناه بزرگ، او را بزرگ ننماید
خدایا! اینک منم که در پیشگاهت نسبت به امرت، مطیع و سر به فرمان آمدم؛ و آن امر این است: ما را دستور دادی دعا کنیم و من وفای به وعدهای را که در مورد اجابت دعا دادهای، خواستارم؛ زیرا فرمودی: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم