#عقیق_شعر
رسید جمعهٔ آخر سلام قدس شریف
سلام قبلهٔ صبر و قیام، قدس شریف
سلام بر دل پرخون مسجدالاقصی
به مسجدی که خداوند گفت: «بارکنا...»
سلام ما به تو و دستهای بسته شده
سلام ما به تو ای حرمت شکسته شده
اگرچه شعله به پا کرده فتنه هر طرفی
اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی
اگرچه کفر به نیرنگ و جنگ بسته کمر
اگرچه تکفیر از پشت میزند خنجر
نبردهایم ز خاطر دمی تو را ای قدس
تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس
بگو به دشمنمان، انتقام، سنگین است
و فتح آخر ما قبلهٔ نخستین است
بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است
بگو که دورهٔ کودککُشی سرآمده است
قسم به غیرت این کودکان سنگ به دست
که نیست حاصل صهیونیان به غیر شکست
دگر به محکمههای جهان، امیدی نیست
بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقیست
دمی که تیغ قیام از نیام، برخیزد
به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد
زمان فتنهٔ شام است و ما سحرزادیم
زمین اگر همه خاموش مانده، فریادیم
به رغم توطئهٔ نابرادران، هستیم
و در کنار تو ای قدس همچنان هستیم
مباد آنکه رفیقان نیمهراه شویم
شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم
ببین که در غم تو لحظهای نیاسودیم
هنوز چشمبهراهان صبح موعودیم...
#علی_محمد_مؤدب
#محمدمهدی_سیار
#میلاد_عرفانپور
#روز_قدس
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
خودش را وارث أرض مقدس خوانده، این قابیل
جهان وارونه شد؛ اینبار با سنگ آمده هابیل
نِگین، دست شیاطین و سلیمان اشک میریزد
و با فرعون میخندند فرزندان اسرائیل
لب خاخامها تورات را وارونه میخامد!
کلیسا با دعا، رد میشود از غیرت انجیل
درون آتش نمرودها اینبار میسوزد
گلوی «الخلیل» از ذبح فرزندان اسماعیل
بیا ای تکسوار سبز! ای پایان این پاییز!
بیا ای صبح پیدا در شب چشم انتظار ایل
و «سبحان الذی اسری» بخوان تا «مسجد الاقصی»
بخوان! ای خواندنت شیرینتر از تنزیل جبرائیل
بیا ای منتقم! با ذوالفقار بیقرارت تا
نماند روی نقشه لکهای بین فرات و نیل
فلسطین جوجههای کوچکش حالا ابابیلاند
و خواب آخر پاییز میبیند سپاه فیل
#قاسم_صرافان
#روز_قدس
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
افسوس که ایام شریف رمضان رفت
سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت
افسوس که سی پاره این ماه مبارک
از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت...
شد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعت
شیرازه جمعیت بیداردلان رفت
بیقدری ما چون نشود فاش به عالم؟
ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت...
تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت
از نامۀ اعمال، سیاهی چو دخان رفت
با قامت چون تیر در این معرکه آمد
از بار گنه با قد مانند کمان رفت
برداشت ز دوش همه کس بار گنه را
چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت
چون اشک غیوران به سراپردۀ مژگان
دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت
از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب
آنها که به «صائب» ز وداع رمضان رفت
#صائب_تبریزی
#وداع_با_رمضان
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
ای جذبهٔ ذیالحجه و شور رمضانم
در شادی شعبان تو غرق است جهانم
تقدیر مرا نور نگاه تو رقم زد
باید که شب چشم تو را قدر بدانم
روی تو و خورشید، نه، روشنتر از آنی
چشم من و آیینه، نه، حیرانتر از آنم
در سایهٔ قرآن نگاه تو نشستم
باران زد و برخاست غبار از دل و جانم
برخاست جهان با من برخاسته از شوق
تا حادثهٔ نام تو آمد به زبانم
عید است و سعید است اگر ماه تو باشی
ای جذبهٔ ذیالحجه و شور رمضانم
#سیدمحمدجواد_شرافت
#امام_عصر_عج
#عید_فطر
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
جلوهٔ جنت به چشم خاکیان دارد بقیع
یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع...
گر چه با شمع و چراغ این آستان بیگانه است
الفتی با مهر و ماه آسمان دارد بقیع
گرچه محصولش بهظاهر یک نیستان ناله است
یک چمن گل نیز در آغوش جان دارد بقیع
گرچه میتابد بر او خورشید سوزان حجاز
از پر و بال ملائک سایبان دارد بقیع
میتوان گفت از گلاب گریهٔ اهل نظر
بینهایت چشمهٔ اشک روان دارد بقیع
بشکند بار امانت گرچه پشت کوه را
قدرت حمل چنین بار گران دارد بقیع
تا سر و کارش بود با عترت پاک رسول
کی عنایت با کم و کیف جهان دارد بقیع
این مبارک بقعه را حاجت به نور ماه نیست
در دل هر ذره خورشیدی نهان دارد بقیع
اینکه ریزد از در و دیوار او گرد ملال
هر وجب خاکش هزاران داستان دارد بقیع
چون شد ابراهیم، قربان حسین فاطمه
پاس حفظ این امانت را بهجان دارد بقیع
فاطمه بنت اسد، عباس عم، ام البنین
این همه همسایهٔ عرشآستان دارد بقیع
در پناه مجتبی، در ظل زین العابدین
ارتباط معنوی با قدسیان دارد بقیع
باقر علم نبی و صادق آل رسول
خفتهاند آنجا که عمر جاودان دارد بقیع
قرنها بگذشته بر این ماجرا اما هنوز
داغ هجدهساله زهرای جوان دارد بقیع
کس نمیداند چرا یا قرة عین الرسول
منظر فصل غم انگیر خزان دارد بقیع
آخر اینجا قصهگوی رنج بیپایان توست
غصه و غم کاروان در کاروان دارد بقیع
خفته بین منبر و محرابی اما باز هم
از تو ای انسیة حورا، نشان دارد بقیع
راز مخفی بودن قبر تو را با ما نگفت
تا به کی مهر خموشی بر دهان دارد بقیع؟
شب که تنها میشود با خلوت روحانیاش
ای مدینه انتظار میهمان دارد بقیع
شب که تاریک است و در بر روی مردم بستهاند
زائری چون مهدی صاحب زمان دارد بقیع
کاش باشد قبضهٔ خاکم در آن وادی «شفق»
چون ز فیض فاطمه خط امان دارد بقیع
#محمدجواد_غفورزاده
#سالروز_تخریب_بقیع
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
جلوهٔ جنت به چشم خاکیان دارد بقیع
یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع...
گر چه با شمع و چراغ این آستان بیگانه است
الفتی با مهر و ماه آسمان دارد بقیع
گرچه محصولش بهظاهر یک نیستان ناله است
یک چمن گل نیز در آغوش جان دارد بقیع
گرچه میتابد بر او خورشید سوزان حجاز
از پر و بال ملائک سایبان دارد بقیع
میتوان گفت از گلاب گریهٔ اهل نظر
بینهایت چشمهٔ اشک روان دارد بقیع
بشکند بار امانت گرچه پشت کوه را
قدرت حمل چنین بار گران دارد بقیع
تا سر و کارش بود با عترت پاک رسول
کی عنایت با کم و کیف جهان دارد بقیع
این مبارک بقعه را حاجت به نور ماه نیست
در دل هر ذره خورشیدی نهان دارد بقیع
اینکه ریزد از در و دیوار او گرد ملال
هر وجب خاکش هزاران داستان دارد بقیع
چون شد ابراهیم، قربان حسین فاطمه
پاس حفظ این امانت را بهجان دارد بقیع
فاطمه بنت اسد، عباس عم، ام البنین
این همه همسایهٔ عرشآستان دارد بقیع
در پناه مجتبی، در ظل زین العابدین
ارتباط معنوی با قدسیان دارد بقیع
باقر علم نبی و صادق آل رسول
خفتهاند آنجا که عمر جاودان دارد بقیع
قرنها بگذشته بر این ماجرا اما هنوز
داغ هجدهساله زهرای جوان دارد بقیع
کس نمیداند چرا یا قرة عین الرسول
منظر فصل غم انگیر خزان دارد بقیع
آخر اینجا قصهگوی رنج بیپایان توست
غصه و غم کاروان در کاروان دارد بقیع
خفته بین منبر و محرابی اما باز هم
از تو ای انسیة حورا، نشان دارد بقیع
راز مخفی بودن قبر تو را با ما نگفت
تا به کی مهر خموشی بر دهان دارد بقیع؟
شب که تنها میشود با خلوت روحانیاش
ای مدینه انتظار میهمان دارد بقیع
شب که تاریک است و در بر روی مردم بستهاند
زائری چون مهدی صاحب زمان دارد بقیع
کاش باشد قبضهٔ خاکم در آن وادی «شفق»
چون ز فیض فاطمه خط امان دارد بقیع
#محمدجوادغفورزاده
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
🔸به مناسبت هفته حقوق بشر آمریکایی
💢شب شعر و موسیقی «بزم رزم» به مناسبت هفته حقوق بشر آمریکایی توسط «باشگاه ترانه و موسیقی راه» و مرکز فرهنگی «رسانه بیداری» در شهر اهواز برگزار می شود.
💢این مراسم با حضور حاج «صادق آهنگران»، «قاسم صرافان»، «احمد بابابی»، «مهدی جهاندار»، «علی فردوسی»، «پیمان طالبی»، «مرتضی حیدری آل کثیر»، «حجت الاسلام محمد مهدی شفیعی»، «علی نصیرنژاد»، «علی کارونی»، «ساسان نوذری»، «حمیدرضا استادیان»، «مجتبی الله وردی»، «محمد حسین رضایی»، «امین میمندیان» و «علی زکریایی» برگزار می گردد.
💢علاقه مندان می توانند جهت شرکت در این مراسم جمعه، هشتم تیرماه از ساعت ۱۸ به آدرس اهواز، امانیه، جنب فرمانداری، تالار شهید جمالپور مراجعه نمایند.
💢لازم به ذکر است شب شعر و موسیقی «بزم رزم» هشتم تیر ماه در شهر تبریز و چهاردهم تیر ماه در شهر شیراز برگزار خواهد شد.
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
پرپر شدید، باغ در این غم عزا گرفت
پرپر شدید و باز دل یاسها گرفت
تا لالهوار جای شما خاک تیره شد
داغی بزرگ در دل هر غنچه جا گرفت
پرپر شدید، عطر شما را نسیم برد
عطر شما فضای زمین را فرا گرفت
باغی که خونتان به رگ و ریشهاش رسید
جانی دوباره یافت، دوباره صفا گرفت
آن شب دوباره جمع شما جمع بود آه
باد خزان وزید و شما را ز ما گرفت
«بوی بهشت میرسد»، آوار انفجار
یکباره خاک، بوی خوش کربلا گرفت
«سرچشمه» غرق خون شد خونی که موج موج
سرچشمه از محرّمِ خون خدا گرفت
هفتاد و سه بهشتی از خاک رد شدید
هفت آسمان ز پای شما بوسهها گرفت
آری بهشت را به بها میدهد خدا
با این بهانه بود که جان از شما گرفت
در باغِ ما به یاد شما راستقامتان
هفتاد و چند سرو سرافراز پا گرفت
#سیدمحمدجواد_شرافت
#سالگرد_حادثه_هفتم_تیر
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
هر که رو انداخت، خاطرجمع، زائر میشود
قبل زائر کولهبار راه، حاضر میشود...
خوش به حال خانۀ خشتی نزدیک حرم
آخرش یک تکه از صحن مجاور میشود
دل سپردن ساده اما دل بریدن مشکل است
هر کسی یکبار آمد قم، مهاجر میشود
شیخ مییابد مفاتیح الجنان را پشت در
شاطر عباس قمی در صحن شاعر میشود
از زبان شعر بالاتر در عالم هست؟ نیست
در حرم حتی زبان شعر، قاصر میشود...
رو به قم هر بار در مشهد سلامی میدهم
خادم باب الرضا با من مسافر میشود
دست را بر سینهات بگذار و چشمت را ببند
رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر میشود
#محمدحسین_ملکیان
#حضرت_معصومه_س
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
حس می کنم خود را همیشه در هوایت
پر می زنم با گریه در صحن و سرایت
پر می زنم گاهی به سقاخانه ، گاهی_
هم می نشینم در رواق دلربایت
حال و هوایت می کشاند مرغ دل را
لحظه به لحظه سمت آب و دانه هایت
اینجا فقط دارالشفای عاشقان نیست
عالم شفا می گیرد اینجا از دعایت
پیچیده در موسیقی نقاره ها " عشق "
پیچیده در پژواک آن موج صدایت
گفتی سه جا قطعا میایی تو سراغم
افتاده جای فرش ، چشمم زیر پایت
وقتی که رود اشک ها جاریست یعنی
داری نگاهم می کنی تو با رضایت
قربان لطفت ، آفتاب مهربانم!
تنها نه من ، ذرات عالم جان فدایت
من دوستت دارم رضا جان تا همیشه
من دوستت دارم رضاجان بی نهایت
ای کاش می شد تا مرا هم از سر لطف
روزی بخوانی شاعرت ... یانه!..گدایت...
#هادی_قاسمی
#امام_رضا_علیه_السلام
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
#عقیق_شعر
در کوچه بود جسم امام جوان، جواد؟
یا بام، شاخه بود و گُلش بر زمین فتاد
ملعون دهر، داد به معصوم عصر، زهر
بس اُمّفَضل داشت به اِبنالرّضا عِناد
این جسم سبز بوی گل سرخ میدهد
دست که داد دستهگل فاطمی به باد؟
شد کوچههای شهر پر از عطر و بوی گل
گویی فتاده باغ گلی روی دوش باد
گه نام باب برد و گهی آب آب کرد
لبتشنه داد جان و جوابش کسی نداد
آن کس که اَنُفس از نَفس او نَفس گرفت
زد همچنان نفس نفس و از نفس فتاد
#علی_انسانی
#شهادت_امام_جواد_ع
🔹عقیق شعر
@aghighpoem