eitaa logo
احادیث الطلاب
6.4هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
14 فایل
کپی برداری آزاد است ،نقل احادیث از کتاب (احادیث الطلاب) بدون ذکر آن اشکال شرعی دارد ، زیرا برای تهیه آن هشت سال وقت صرف شده است . آیدی مدیر کانال👇👇👇 @ahadis_tollab
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀🥀🥀حدیث 50108 کدام گروه رستگار نمی شوند 2157 - وَ قالَ‏ الْإِمامُ الْحُسَيْنُ عليه السلام: لا اَفْلَحَ قَوْمٌ اِشْتَرَوْا مَرْضاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخالِقِ. رستگار نشدند قومى كه خشنودى مردم را بر خشم خدا بر گزيدند. کتاب احادیث الطلاب ص 615 124 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
پرسش🍂🍂🍂🍂 دوران نامزدی که دختر در خانه پدری زندگی می‌کند، آیا برای اموری مثل بیرون رفتن از خانه، مسافرت و .. نیاز به اجازه از همسرش دارد؟ پاسخ 👇 امام خمینی، بهجت و صافی گلپایگانی: اجازه شوهر لازم است آیت الله خامنه‌ای,مکارم شیرازی و نوری همدانی: در این دوران اجازه گرفتن دخترعقدی از شوهرش لازم نیست. آیت الله سیستانی : اگرمتعارف چنین باشد که مرد نباید قبل از عروسی نزدیکی کند این در واقع یک شرط ضمن عقد به حساب می‌آید و مرد باید به آن پایبند باشد و به همین دلیل بیرون رفتن زن از خانه در این مدت نیازی به اجازه شوهر ندارد و از سوی دیگر نفقه زن نیز در این مدت بر مرد واجب نیست. 📚العروة الوثقی، ج ۲، ص ۶۹۲(الثانیة) – استفتائات مرحوم امام، ج۳، ص ۱۴۶، س ۴,استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، سیستانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست. @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
درمان یبوست مواد لازم -۱ قاشق غذاخوری روغن زیتون -۱ قاشق چای خوری آب لیمو (اختیاری) روش مصرف صبح‌ها یک قاشق غذاخوری روغن زیتون بخورید. بهتر این است که این کار را با معده‌ی خالی انجام دهید، بنابراین آن را قبل از خوردن هر چیز دیگری بخورید. اگر فراموش کردید، تا زمانی صبر کنید که مدتی گذشته باشد و چیزی نخورده باشید. @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
👌چگونه متوجه کمبود آهن شویم ؟ ❗️دچار زردی چشم می‌شود ❗️پوست دچار رنگ‌پریدگی و زردرنگ می‌شود ❗️فرد دچار کمبود نفس می‌شود ❗️عضلات ضعیف می‌شود ❗️تغییر رنگ مدفوع ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌ @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
💥💥هاورن مکّی 🌱سهل خراسانی به حضور امام صادق علیه‌السلام آمد و از روی اعتراض گفت: «چرا بااینکه حق با توست، نشسته‌ای و قیام نمی‌کنی؟ 🍃حال صد هزار نفر از شیعیان تو هستند که به فرمان تو شمشیر را از نیام برمی‌کشند و با دشمن تو خواهند جنگید.» 🌱امام برای اینکه عملاً جواب او را داده باشد، دستور داد تنوری را آتش کنند، سپس به سهل فرمود: «برخیز و در میان شعله‌های آتش تنور بنشین.» 🍃سهل گفت: ای آقای من! مرا در آتش مسوزان، حرفم را پس گرفتم، شما نیز از سخنتان بگذرید، خداوند به شما لطف و مرحمت کند. در همین میان یکی از یاران راستین امام صادق علیه‌السلام بنام هارون مکی به حضور امام رسید. امام به او فرمود: «کفشت را به کنار بینداز و در میان آتش تنور بنشین.» 🌱او همین کار را بی‌درنگ انجام داد و در میان آتش تنور نشست. امام متوجه سهل شد و از اخبار خراسان برای او مطالبی فرمود، گویی خودش از نزدیک در خراسان ناظر اوضاع آن سامان بوده است. 🍃سپس به سهل فرمود: برخیز به تنور بنگر، چون سهل به تنور نگاه کرد، دید هارون مکی چهار زانو در میان آتش نشسته است. 🌱امام فرمود: «در خراسان چند نفر مثل این شخص وجود دارد؟» عرض کرد: «سوگند به خدا حتّی یک نفر در خراسان، مثل این شخص وجود نداد.» 🍃فرمود: «من خروج و قیام نمی‌کنم در زمانی که (حتّی) پنج نفر یار راستین برای ما پیدا نشود. ما به وقت قیام آگاه‌تر هستیم.» 📚حکایت‌های شنیدنی، ج 4، ص 65 -سفینه البحار، ج 2، ص 714 ✨✨امام سجّاد علیه‌السلام فرمود: «خدا دنیا و اهلش را آفرید تا آن‌ها را بیازماید.» 📚فروع کافی، ج 8، ص 75 چاپ جدید @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی می ­فرمودند : 🌺 به عقیده من همه­ چیز مردانه­ اش خوب است الا گریه، که زنانه بودنش لطفش بیشتر است. معظم له می­ فرمودند : در قدیم بکائین زیاد بودند مثل آیت الله میرزا جواد آقای ملکی تبریزی رحمه الله، میرزا ابوالقاسم عطار و میرزا اسماعیل ارباب، آیت الله سید احمد خوانساری رحمه الله در موقع ارتحال فرمودند: از دنیا می روم در حالی که دستم خالی است، ولی به یک چیز امید دارم و آن گریه بر امام حسین علیه السّلام است. وقتی از مرحوم «نظام رشتی رحمه الله» در عالم رویا می­ پرسند: از آن عالم چه خبر؟ مرحوم نظام می­ گوید: شکر خدا را که در پناه حسینم عالم از این خوبتر پناه ندارد 🌺 سپس می­ پرسند: در آن عالم چه چیز به درد ما می ­خورد؟ ایشان فرموده بودند دو چیز: 1.تقوا، 2.امام حسین علیه السّلام 📗 آداب الطلاب ، ج ۱ ، ص ۴۳۸ . @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
✨﷽✨ ... ✍خبرنگاران زیادی از نقاط مختلف دنیا به نوفل لوشاتو آمده بودند امام خمینی(ره) با آرامش و وقار خاصی نشسته بود تا آنها سئوالاتشان را بپرسند. من خیلی خوشحال بودم چون با این برنامه ، انقلاب مردم ایران در سطح جهانی مطرح میشد و صدای انقلاب به گوش مردم کشورهای دیگر نيز میرسید. یکی دو خبرنگار که سوالشان را پرسیدند نوبت خبرنگار دیگری شد. قبل از اینکه خبرنگار سئوالش را بپرسد ، امام از جایش بلند شد و شروع به حرکت کرد. با عجله خودم را به امام خمینی(ره) رساندم و گفتم: آقا کجا تشریف میبرید؟ امام خمینی(ره) با آرامش جواب داد: وقت نماز است. گفتم: آقا دیگر این فرصت نصیب ما نمیشود که انقلاب را معرفی کنیم ، خواهش میکنم چند دقیقه دیگر بنشینید تا سه چهار نفر دیگر سؤالاتشان را بپرسند. امام خمینی با ناراحتی فرمودند: وقت نماز است و به سمت اتاق دیگري حرکت کرد. من هاج و واج مانده بودم و خبرنگارانی که از من علت رفتن امام خمینی را می پرسیدند ... 📚 کتاب پر پرواز ؛ اصغر آیتی و حسن محمودی ؛ ص 60 @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🌺🌺🌺🌺حدیث 50111 چگونه در نماز برای هر حرفی پاداش صد کار داده می شود 2160 - وَ قالَ الْإِمامُ الْحُسَيْنُ عليه السلام: مَنْ قَرَأَ آيَةً مِنْ كِتابِ اللَّهِ فى صَلاتِهِ قائِمًا، يُكْتَبُ لَهُ بِكُلِّ حَرْفٍ مِأَةُ حَسَنَةٍ. هر كس در نمازش در حال ايستاده يك آيه از كتاب خدا را بخواند، در برابر هر حرفى (پاداش) صد كار نيك برايش نوشته مى ‏شود. کتاب احادیث الطلاب ص 615 127 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹حدیث 50105 امام حسین آینده خود را برای ام سلمه بیان کرد 2163 - وَ قالَ‏‏ الْإِمامُ الْحُسَيْنُ عليه السلام: يا اُمَّاهُ اِنّى وَ اللَّهِ لَأَعْرِفُ الْيَومَ الَّذى اُقْتَلُ فِيهِ، وَ اَعْرِفُ مَنْ يَقْتُلُنى، وَ اَعْرِفُ الْبُقْعَةَ الَّتى اُدْفَنُ فِيها، وَ اِنّى اَعْرِفُ مَنْ يُقْتَلُ مِنْ اَهْلِ بَيْتى وَ قَرابَتى وَ شِيعَتى. اى مادر (اُمّ سَلَمه) به خدا قسم من آن روزى را كه در آن كشته مى ‏شوم و نيز كسى را كه من را مى‏ كشد و مكانى را كه در آن دفن مى ‏شوم، همه را مى ‏شناسم و نيز كسانى كه از خاندان و نزديكان و پيروانم كشته مى ‏شوند مى ‏شناسم. کتاب احادیث الطلاب ص 616 130 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
دو داستان آموزنده طلحه و زبير، از سرداران صدر اسلام بودند و در ميدانهاى جهاد اسلامى خدمات شايانى كردند، بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مخصوصا زبير شديدا طرف دارى امير المؤ منين مىه كرد و هيچگاه ترك نصرت امام نكرد. تا اينكه عثمان را كشتند، و مردم على عليه السلام را به رهبرى برگزيدند؛ آنها نزد امام آمدند و رسما از او تقاضا كردند تا آنها را به فرماندارى بعضى شهرها منصوب كند. وقتى كه با جواب منفى امام روبرو شدند، توسط (محمد بن طلحه ) اين پيام خشن را به آن حضرت رساندند: (ما براى خلافت تو فداكاريهاى بسيار كرديم ، اكنون كه زمام امور به دست تو آمده ، راه استبداد را به پيش گرفته اى و افرادى مانند مالك اشتر را روى كار آورده اى و ما را به عقب زده اى ) امام توسط محمد بن طلحه پيام داد چه كنم تا شما خشنود شويد؟ آنها در جواب گفتند: يكى از ما را حاكم بصره و ديگرى را فرماندار كوفه كن . امام فرمود: (سوگند به خدا، من در اينجا (مدينه ) آنها را امين نمى دانم ، چگونه آنها را امين بر مردم كوفه و بصره نمايم ) بعد از محمد بن طلحه فرمودند: (نزد آنها برو و بگو: اى دو شيخ از خدا و پيامبرش نسبت به امتش بترسيد، و بر مسلمانان ظلم نكنيد، مگر سخن خدا را نشنيده ايد كه مى فرمايد: (اين سراى آخر را تنها براى كسانى قرار مى دهيم كه اراده برترى جويى در زمين ، و فساد را ندارد و عاقبت نيك براى پرهيزكاران است آنان چون به رياست و پول دنيا نرسيدند قصد كردند به مكه بروند نزد امام آمدند و اجازه انجام عمره به مكه را خواستند. امام فرمود: (شما قصد عمره نداريد) آنان قسم ياد كردند خلافى ندارند و بر بيعت استوارند. آنان به امر امام بيعت خود را با حضرت تجديد كردند، بعد به مكه رفتند و بيعت را شكستند، و تشكيل سپاه دادند و براى جنگ جمل به همراه عايشه به بصره حركت كردند!! در بين راه به (يعلى بن منبه ) كه حدود چهار صد هزار دينار از يمن براى امام مى برد برخورد كردند، و پولها را به زور از او گرفتند و صرف جنگ با امام كردند. در اين جنگ (سال 36 ه - ق ) سيزده هزار از سپاه طلحه و زبير، و پنج هزار از سپاه امام كشته شدند؛ و عاقبت طلحه توسط مروان كه از سپاه خودش بود هدف تير قرار گرفت و كشته شد؛ مروان گفت : انتقام خون عثمان را از طلحه گرفتم . زبير هم از جنگ كنار رفت و در راه توسط (ابن جرموز) كشته شد؛ و عاقبت دنيا دوستى و رياست پرستى آنان جز مرگ ننگين نبود. داستان دوم در 23 محرم سنه 169 ه - ق مهدى عباسى در (ماسبذان ) وفات كرد و خلافت به پسرش موسى ملقب به هادى عباسى كه در آن وقت در جرجان به جنگ اهل طبرستان رفته بود، رسيد. هارون الرشيد برادر هادى از براى او از اهل ماسبذان و بغداد بيعت گرفت و قاصدى براى او فرستاد، و او زود به جانب پايتخت آمد و بيعت كرد. هرثمه بن اعين تميمى گويد: هادى عباسى شبى مرا به خلوت طلبيد و گفت : هيچ مى دانى كه ما از اين سگ ملحد يعنى (يحيى بن خالد) چه ها مى كشيم ، خلق را از من متغير گردانيد و مردم را به محبت هارون الرشيد دعوت مى كند، بايد الآن به زندان بروى و سر او را از بدن جدا سازى . بعد به خانه برادرم هارون الرشيد بروى و او را به قتل برسانى . سپس به زندان برو و هر كس از آل ابوطالب يافتى هلاك نمايى . بعد سپاهى تهيه كن و به كوفه برو اولاد عباس را از خانه هايشان بيرون بياور خانه هايشان را آتش بزن . من از شنيدن اين اوامر به لرزه افتادم و زبان به تضرع گشودم و گفتم : اينهمه كارهاى بزرگ و سخت را قادر نيستم ! گفت : اگر سستى در اوامرم كنى تو را مى كشم . سپس مرا همانجا نگه داشت و به (حرم سراى ) خود رفت . من گمان كردم چون كراهت در اين كارها داشتم ، كس ديگر را براى این امور ماءمور بسازد که مرا به قتل برساند. با خود شرط كردم اگر از اين كار سخت خلاص شوم ، به سفر روم و به جائى روم كه كسى مرا نشناسد. ناگاه خادمى آمد و گفت هادى عباسى تو را مى طلبد؛من شهادتين به زبان گذرانيدم و حركت كردم ، وسط راه صداى زنى شنيدم ، توقف كردم ، دیدم مادر هادی است شنيدم كه مى گفت : اى هر ثمه بيا ببين ما را چه بلا افتاده است ! رفتم درون خانه در پس پرده ، مادر هادی بود ، گفت : وقتى هادى به درون خانه آمد من مقنعه از سرم باز كردم و درباره هارون الرشيد در خواست عفو و محبت نمودم ، او سخن مرا رد كرد و سرفه شديدى كرد، بعد آب آشاميد و آب تاءثيرى نداشت و هماندم مرد (18 ربيع الاول 170 ه‍ ق ) اكنون يحيى بن خالد را خبردار كن تا بيعت براى پسرم هارون الرشيد بگيرد. آمدم يحيى را خبردار كردم بعد رفتم منزل هارون او مشغول قرائت قرآن بود و به خلافت سلام كردم و او استبعاد كرد و حقيقت را گفتم ، در همان شب خبر تولد ماءمون فرزند هارون الرشيد را به او رساندند.، این صحنه هایی است از عزت ها و ذلت های دنیایی که چه بر سر انسان ها می اورد‌ @ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب