🌹🌹🌹🌹🌹حدیث 1434
آموزش های رایگان
78 - قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم: مَكْتُوبٌ فِى الْكِتابِ الْأَوَّلِ، يَابْنَ آدَمَ، عَلِّمْ مَجَّاناً كَما عُلِّمْتَ مَجَّاناً.
🆔 @ahadis_tollab
در نخستين كتاب نوشته شده است، اى پسر آدم، به رايگان آموزش بده، همان طور كه به رايگان آموزش ديدى.
کتاباحادیث الطلاب ص 72
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🆔 @ahadis_tollab
💐💐💐💐💐حدیث 1441
سه خصلت در نزد خدا محبوبتر است
85 - وَ قالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: يا عَلِىّ (عليه السلام )اَحَبُّ الْعَمَلِ اِلَى اللَّهِ ثَلاثُ خِصالٍ، مَنْ اَ تَى اللَّهَ بِمَا افْتَرَضَ عَلَيْهِ فَهُوَ مِنْ اَعْبَدِ النَّاسِ، وَ مَنْ وَرِعَ عَنْ مَحارِمِ اللَّهِ فَهُوَ مِنْ اَوْرَعِ النَّاسِ، وَ مَنْ قَنِعَ بِما رَزَقَهُ اللَّهُ فَهُوَ مِنْ اَغْنَى النَّاسِ.
🆔 @ahadis_tollab
يا على(عليه السلام ) سه خصلت نزد خدا از هر عملى محبوب تر است: 1- انجام واجبات، كسى كه واجبات الهى را انجام دهد از عابدترين مردم است 2- ترك گناهان، كسى كه از گناه بپرهيزد از پرهيزگارترين مردم است 3- قناعت، و هر كس به آنچه خدا روزى كرده قناعت كند از بى نيازترين مردم است.
کتاب احادیث الطلاب ص 73
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
🆔 @ahadis_tollab
سه داستان آموزنده
روزى اميرالمؤ منين عليه السلام از كنار عده اى كه نشسته بودند عبور كرد و ديد، آنها لباسهاى سفيد و گران قيمت پوشيده اند، رنگ صورتشان بر افروخته است خنده آنها زياد است و با انگشت خود هر كس را كه از كنارشان رد مى شود مسخره مى كنند.
سپس به عده اى ديگر رسيد كه لاغر اندام بودند و رنگ آنها زرد بود و در هنگام سخن گفتن متواضع بودند.
حضرت تعجب كرده و خدمت پيامبر رسيد و حال دو گرده متفاوت را كه ديد، و هر دو گروه خود را مؤ من مى دانستند نقل مى كند و مى پرسد صفت مؤ من چيست ؟
پيامبر صلى الله عليه و آله سكوتى كرد و سپس فرمود: مؤ من بيست خصوصيت دارد، كه اگر يكى از آنها نباشد ايمانش كامل نيست .
به نماز جماعت حاضر مى شوند، زكات را در وقت خود مى پردازند، به مستمندان رسيدگى مى كنند يتيم را نوازش مى كنند، لباسهاى پاكيزه مى پوشند، كمر به عبادت حق بسته اند راست مى گويند، به وعده خود وفا مى كنند، در امانت خيانت نمى كنند، زاهد شب و شير روز هستند...
داستان دوم
در جنگ بدر كه در سال دوم هجرت واقع شد، يكى از سربازان دشمن به نام ابوعزة جمحى به اسارت مسلمانان در آمد، او را به مدينه محضر پيامبر آوردند، او با گريه و زارى به پيامبر صلى الله عليه و آله عرض كرد: من عيالمند هستم بر من منت بگذار و مرا آزاد كن .
پيامبر صلى الله عليه و آله او را با اين شرط كه بار ديگر به جنگ مسلمين نيايد آزاد ساخت . او به مكه بازگشت و در جمع كفار مى گفت : من محمد ص را مسخره كردم و گول زدم و در نتيجه مرا آزاد كرد.
تا اينكه در سال بعد دو باره در صف مشركان در جنگ احد شركت كرد، پيامبر صلى الله عليه و آله وقتى او را در ميدان جنگ ديد دعا كردند كه از ميدان نگريزند و اسیر شود ؛ همین طور هم شد و او در اين جنگ به اسارت مسلمانان در آمد.
دو باره خدمت حضرت رسید و به پيامبر عرض كرد: من عيالمند هستم منت بر من بگذار و مرا آزاد كن . پيامبر در پاسخ گفت : آيا ترا آزاد كنم كه به مكه بروى و در جمع قريش بگوئى محمد (ص ) را فريب دادم ، بدان که مؤ من از يك سوراخ دوباره گزيده نمى شود و سپس او را بخاطر اینکه دو بار به جنگ مسلمانان آمده بود و پیامبر خاتم را به تمسخر گرفته دستور داد تا او بکشند
داستان سوم
محمد بن سنان مى گويد: نزد امام رضا عليه السلام بودم ، به من فرمود: اى محمد در زمان گذشته بنى اسرائيل چهار نفر مؤ من بودند، روزى يكى از آنها به خانه ديگرى آمد و سه نفر ديگر هم در آن خانه بودند.
درب خانه را زد و غلام بيرون آمد و گفت : آقايت كجاست ؟ گفت : در خانه نيست ، آن مؤ من برگشت مولايشبا اینکه شنید غلام چی گفته است ، با این وجود ساكت شد، و اعتنائى نكرد و غلام را ملامت ننمود و آن سه نفر هم به خاطر اين پيش آمد ناراحت نشدند و به صحبتهاى خود ادامه دادند.
فرداى آن روز آن مؤ من نزد آن سه نفر رفت كه مى خواستند به طرف كشت زار (يا باغ ) يكى از آنها بروند، سلام كرد و فرمود: مى خواهم همراه شما بيايم ؛ و همراه آنان شد آنها از پيش آمد روز گذشته هيچ عذر خواهى نكردند؛ و اين مؤ من مردى محتاج و ناتوان بود.
مقدارى راه رفتند، ابرى بر آنها سايه انداخت ، خيال كردند كه باران است كه منادى و ملكى فرياد زد: اى آتش اينان را در خود بگير؛ من جبرئيل فرستاده خدايم ، پس آتش از درون ابر آن سه نفر را گرفت و آن مرد مؤ من تنها و خائف ماند و تعجب از اين واقعه كرد.
چون به شهر برگشت نزد پيامبر آن زمان حضرت يوشع بن نون (وصى حضرت موسى ) آمد و جريان را نقل كرد!
حضرت يوشع فرمود: مگر نمى دانى خدا ، اول از آنها راضى بود، بعد بر آنها خشم گرفت و اين بخاطر عملى بود كه با تو روا داشتند.
عرض كرد: مگر آنها چه عملى نسبت به من انجام دادند: يوشع جريان را نقل كرد.
آن مؤ من گفت : من از آنها گذاشتم و عفو كردم ! فرمود: اگر اين عفو و گذشت قبل از اين عذاب بود براى آنان نافع بود ولى بعد از فرود آمدن عذاب سودى به حال انها ندارد، شايد از آلان به بعد آنان را سودی ببخشد
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
👇تقویم نجومی چهارشنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی،اسلامی)
@taghvimehamsaran
✴️ چهارشنبه 👈29 شهریور/ سنبله 1402
👈4 ربیع الاول 1445 👈 20 سپتامبر 2023
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🐪 خروج پیامبر "صلی الله علیه و اله "از غار ثور و حرکت به سوی مدینه.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی .
📛امروز ساعت 17:38قمر از برج عقرب خارج می شود.
👶 برای زایمان مناسب و نوزاد شایسته و محبوب دلها است.
🚖مسافرت: سفر به دو دلیل مکروه و در صورت ضرورت حتما همراه صدقه و ایه الکرسی باشد.
🔭 احکام نجوم .
🌗 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است :
✳️کندن چاه و کانال.
✳️جراحی چشم.
✳️کشیدن دندان.
✳️درختکاری.
✳️بذر افشانی و کاشت.
✳️آبیاری.
✳️و از شیر گرفتن کودک خوب است.
📛ولی امور اساسی و زیر بنایی مثل خریدهای کلان و امور همیشگی و ازدواج خوب نیست.
💎به کانال ما در موضوع حرز امام جواد علیه السلام سری بزنید.👇
@Herz_adiye_hamrah
👩❤️👨 حکم مباشرت امشب ( شب پنج شنبه ) ، فرزند حاکمی از حاکمان یا عالمی از عالمان خواهد شد. ان شاءالله.
💉💉 حجامت.
خون دادن فصد باعث درد در سر می شود.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت:
باعث غم و اندوه می شو
✂️ ناخن گرفتن
❇️ چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕👚 دوخت و دوز.
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد
@taghvimehamsaran
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
⁉️مساله( )
من اسمم علی آقاست😊یه نامادری دارم،حکم محرمیت من به خودش و خانواده اش چطوریه؟🤔
📚 پاسخ :
✍مراجع عظام(آیت الله خامنه ای و سیستانی و مکارم):
ببین علی آقا👈خودت و پسرت و نوه ات و نتیجه ات ونبیره ات وهرررچه #پایینتر برید،فقط و فقط به همون #نامادریمحرم هستید دیگه به خانواده نامادری و اشخاص مونث از شوهر دیگه اش #محرمنیستید (یعنی به دختر و نوه و نتیجه اش و..، خواهرش،مادرش،خاله اش و عمه اش وخلاصه هرچی شخص مونث👈نامادریتون تو فک و فامیل دارند محرم نیستند😏)
#توجه👈البته اگه نامادری از پدر شما دختر داشته باشند اون دختر و اولاد دختر،به شما محرم میشن✅
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🔴قیامت این چیزها را نمیداند!
✍ مرحوم #شیخ_مرتضی_زاهد اواخر عمر دیگر نمیتوانستند با پای خود جایی بروند و چون وسیلههای امروزی نبود، ناچار کسی ایشان را کول میگرفت و به این طرف و آن طرف میبرد. این کار مشکلی برای کسی نداشت چون بدن ایشان در آن ایام لاغر و نحیف شده بود.
یک روز جایی میرفتند. در کوچهی شترداران کسی که ایشان را کول کرده بود، ظاهرا خسته میشود و مرحوم شیخ مرتضی را کنار کوچه به زمین میگذارد. بدن ایشان به دیوار کاهگلی خانهی مجاور برخورد میکند و کمی خاک و پر کاه روی زمین میریزد. ایشان با نگرانی درب آن خانه را میکوبند. صاحبخانه در را که باز میکند شیخ مرتضی را میشناسد. شیخ مرتضی میگویند من به دیوار خانهی شما تکیه دادهام و کمی از خاک و کاهگل دیوار به زمین ریخته. بفرمایید چقدر باید بدهم تا جبران شود. صاحبخانه که به شیخ مرتضی ارادت داشت، میگوید اختیار دارید. منزل من متعلق به شماست. آقا در جواب میگویند #قیامت این چیزها را نمیداند. یا باید رضایت بدهی و حلال کنی یا باید خسارت بگیری».
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
⁉️ چگونه از گناهان پاک شویم؟ چه راههایی برای پاک شدن از گناه و آمرزش وجود دارد؟
🔻 با بررسی آیات و روایات فراوان در این موضوع مشخص میشود که اعمال صالح، اذکار و عوامل غیر اختیاری بسیاری وجود دارد که بیانگر این هستند که اراده پروردگار متعال بر آمرزش بندگان استوار است.
🔻 از جمله اعمال صالح محوکنندهی گناه میتوان به:
▫️اقرار بر گناه
▫️توبه
▫️استغفار
▫️گریه بر گناه
▫️نماز
▫️انتظار برای نماز جماعت
▫️شب زندهداری
▫️بردن چراغ به مسجد
▫️حج و عمره
▫️زیارت امام حسین علیه السلام
▫️پوشاندن (احتمالاً عیب) مؤمن
▫️مصافحه
▫️شهادت در راه خدا
▫️تشیع جنازه
▫️تعلیم و روزه ماه شعبان اشاره نمود.
🔻 از اذکار شوینده گناه میتوان
▫️اذان
▫️تهلیل
▫️استغفار
▫️استرجاع
▫️حوقله
و برخی از دعاهای وارده را نام برد.
💢 از عوامل غیر اختیاری آمرزش هم میتوان به مصائب و گرفتاریهای دنیا و آخرت مانند غم و اندوه، بیماری، مرگ، عذاب قبر و برزخ و همچنین شفاعت شافعان و در نهایت رحمت و فضل واسعه پروردگار اشاره کرد.
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🔘 تشرف در راه مانده ای از زائران امام رضا (ع)
(تشرّف شیخ حسین خادم مسجد سهله)
🔰 شیخ آقا بزرگ تهرانی از شیخ حسین، خادم مسجد سهله، نقل میکند:
🕌 در سفر اوّلی که با جناب شیخ اعظم، شیخ محمّد طه اعلی اللّه مقامه به مشهد مقدّس مشرّف شدیم؛ نزدیک مشهد یعنی میامی رسیدیم من بر حیوان سواری خود طیّ مسافت میکردم. چیزی از راه را طیّ نکرده بودیم که آن حیوان از حرکت باز ماند و کمکم عقب افتادم بطوریکه اثری از قافله دیده نمیشد. پیاده شدم و قدری پیاده با حیوان راه رفتم؛ ولی حیوان بهخاطر ورمی که در دستش پیدا شده بود، نمیتوانست راه برود و من هم از حرکت عاجز شدم.
در اینجا بارم را فرود آورده و فرشم را بر زمین پهن نمودم و در وسط صحرا مثل اینکه در خانهام باشم، نشستم و مدّت مدیدی در فکر بودم و به حضرت رضا علیه السّلام خطاب مینمودم و عرایضی را عرض میکردم و میگفتم:
🔹 مولاجان من زائر شمایم و از کاروان عقب افتادهام و دست حیوانم شل شده است.
▫️ و امثال این مطالب را ذکر میکردم. ناگاه دیدم شخص عجمی که بر حیوان قویّ سفیدی سوار است، از راه میآید. گفتم:
🔹 لابد این شخص از زوّار است.
▫️ وقتی رسید، سلام کرد. جواب سلامش را دادم. خیال کردم که او هم به واسطه امری از کاروان عقب افتاده است. بعد از جواب سلام، ایشان به فارسی مشغول صحبت شد و من هم فارسی بلد بودم.
مرا به اسم نام برد و گفت:
🔸 ای شیخ حسین، طوری نشستهای مثل اینکه در خانه خودت نشسته باشی آیا نمیدانی اینجا چه جایی است؟
▫️ گفتم:
🔹 بلی؛ امّا قضیه من چنین و چنان است.
▫️ گفت:
🔸 برخیز بارت را روی حیوانت میگذاریم و میرویم شاید خداوند ما را به قافله برساند.
▫️ گفتم:
🔹 آیا نمیبینی که دستش چه شده و نمیتواند راه برود؟
▫️ اصرار کرد. گفتم:
🔹 لا حول و لا قوّه الّا باللّه
▫️ و برخاستم. بار بر روی حیوان قرار گرفت من هم به اجبار او، حیوان را میراندم و ایشان نیز کمکم راه میرفت.
در بین راه گفت:
🔸 ای شیخ حسین، بار من سبکتر از بار تو است؛ بارت را روی حیوان خودم میگذارم و بار خودم را روی حیوان تو.
▫️ گفتم:
🔹 میل خودتان.
▫️ بار مرا گرفت و روی حیوان خودش گذاشت و بار خودش را روی حیوان من و به همین کیفیّت میرفتیم.
گفت:
🔸 ای شیخ حسین، نمیخواهی حیوان خودت را با حیوان من مبادله کنی تا سربهسر شود؟
▫️ گفتم:
🔹 ای برادر، تو عجمی و من عرب؛ گمان میکنی من نمیفهمم که مرا مسخره میکنی! حیوان شما ده برابر حیوان من میارزد؛ با اینکه من در این صحرا در معرض هلاکتم و چارهای ندارم جز اینکه مال و بارم را بگذارم و بروم تا خود را از هلاکت خلاص کنم.
معلوم است که این حرف تو جز برای مسخره کردن من نیست.
▫️ گفت:
🔸 از استهزاء کردن، به خدا پناه میبرم. تو چه کار داری، من میخواهم حیوانم را با حیوان تو معاوضه کنم.
▫️ هرچه میگفتم:
🔹 ای برادر مرا مسخره نکن،
▫️اصرار میکرد، تا اصرارش بحدّی رسید که قبول کردم. گفت:
🔸 پس سوار شو.
▫️ من بر حیوان او سوار شدم دیدم انگار مثل مرغی میپرد.
آن مرد گفت:
🔸 تو به قافله ملحق شو من هم ان شاء اللّه تعالی ملحق میشوم.
▫️ زمان کمی گذشت که دیدم به قافله رسیدهام. آن هم در نزدیکی منزل و مثل آنکه از آن مرد غافل شدم. همینکه به منزل رسیدم، پیاده شده و مشغول رسیدگی به حیوان گردیدم و وقتی کارم تمام شد برای خوردن قهوه خدمت شیخ محمّد طه رسیدم. وقتی داخل شدم، سلام کردم.
فرمود:
🔸 شیخ حسین، چرا امروز در راه با ما نبودی؟
▫️ چون بنای من بر این بود که هر روز حیوانم را جلوی محمل شیخ یک ساعت یا بیشتر راه میبردم و ایشان برای من حکایاتی را نقل میفرمودند.
عرض کردم:
🔹 شیخنا قضیّه من این بود
▫️ و جریان را نقل کردم. فرمود:
🔸 آن مرد کجا است؟
▫️ عرض کردم:
🔹 خودش را به ما میرساند؛ ولی هنوز نرسیده است.
▫️ فرمودند:
🔸 بلکه او قبل از تو رسیده است؛ آیا گمان میکنی که اینطور کارها را در چنین مکانی کسی غیر از ائمّه معصومین علیهم السّلام انجام میدهد؟
▫️ بعد شیخ بهخاطر این جریان قصیدهای در مدح حضرت رضا علیه السّلام انشاء نموده و قضیه را در آن درج نمود.
♦️ جناب شیخ آقا بزرگ تهرانی فرمودند:
▪️ شیخ حسین بعضی از ابیات آن قصیده را برای من خواند؛ ولی من فراموش نمودهام. و گفت:
▫️ آن شخص را هم دیگر ابدا ندیدم و با آن حیوان تا تهران برگشتم. در آنجا مریض شدم و آن را به قیمت گزافی فروختم و در معالجه مرض و مراجعتم، مصرف کردم.
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ۲۰۳
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب
🌹🌹🌹🌹🌹حدیث 1440
با سه صفت وارد بهشت شوید
84 - وَ قالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: ثَلاثَةٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ آواهُ اللَّهُ فى كَنَفِهِ، وَسَتَرَ عَلَيْهِ بِرَحْمَتِهِ، وَاَدْخَلَهُ فى مَحَبَّتِهِ، قِيلَ ما هُنَّ يا رَسُولَ اللَّهِ؟ قالَ مَنْ اِذا اُعْطِىَ شَكَرَ، وَ اِذا قَدَرَ غَفَرَ، وَ اِذا غَضِبَ فَتَرَ.
🆔 @ahadis_tollab
هر كس داراى سه صفت باشد، خداوند او را در پناه خود قرار دهد و با رحمتش او را بپوشاند و او را در محبت خود داخل سازد، گفته شد آنها چيستند يا رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم فرمودند: 1- كسى كه چون به او چيزى بدهند شكر و سپاس گويد 2- و چون (بر دشمن خود ) چيره شود ببخشد 3- و چون خشمگين شود درنگ و سستى كند.
کتاب احادیث الطلاب ص 73
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🆔 @ahadis_tollab
💢 حکم شکستن نماز واجب برای پیوستن به جماعت
💠 سوال:
چنانچه در حال خواندن نماز فرادا، نماز جماعت برگزار شود، آیا می توان نماز را شکست؟
✍🏻 پاسخ:
💠 اگر هنگامی که مشغول خواندن نماز سه یا چهار رکعتی است، نماز جماعت برپا شود و اطمینان ندارد که بعد از اتمام نمازش به جماعت می رسد، چنانچه به رکوع رکعت سوم نرفته است، مستحب است به نیّت نماز مستحب، نماز را دو رکعتی تمام کند و خود را به جماعت برساند.
🔺 رساله نماز و روزه آیت الله خامنه ای/ مسأله ۶۹۵
@ahadis_tollab کانال احادیث الطلاب