eitaa logo
اَهالی تربیت🌱
433 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
865 ویدیو
67 فایل
اَهالی تربیت 🌱 حس خوب شکوفایی🌱 آیدی ارتباطی @tarbiat_helli
مشاهده در ایتا
دانلود
10.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | مسجدی که برای آمریکا خطر ندارد 🌙 مجموعه | نکات جلسات تفسیر قرآن که در سال ۱۳۶۱ ایراد شده است 📥 دسترسی به نسخه قابل پخش تلویزیونی👇 https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=49990
16.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦بدون تعارف با خانواده شهید اصلانی؛ طلبه دغدغه مند و جهادی
🌺🍀🌺🍀 🍀🌺🍀 🌺🍀 🍀 سفره های افطاری ساده حلقه های تربیتی هر افطار در هر شب برای یک حلقه به میزبانی اعضای همان حلقه 🍀 🌺🍀 🍀🌺🍀 🌺🍀🌺🍀
3.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 بازی با وسایل خطرناک! 🔻این مهمه که همه تعاملات و رفتارهای ما با کودک در قالب بازی باشه.مثلا هیچ‌وقت به کودکمون نگیم، گلدون یا قاب عکس رو پرت نکن! خطرناکه! بلکه موقعی که داریم بازی پرتابی می‌کنیم، مثل توپ، بالش، عروسک و ... اگر کودکمون لیوانی واسه پرتاب برداشت، با آرامش بهش میگیم، این جزء وسایل بازی ما نیست. یادمون باشه کودک در دنیای کودکی خودش، شناختی از پدیده‌ها نداره، اما اگر کار درست رو بهش بگیم، می‌پذیره، ولی نه با امر و نهی! بلکه فقط و فقط با بازی. امر و نهی به کودک نه تنها اثری نداره، بلکه به شخصیت انسانیش آسیب می‌زنه.
📩 سخن گفتن با خدا 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: در وصیت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) این معنا وارد شده است: خدای متعال بین خودش و تو، واسطه‌ای، فاصله‌ای و حجابی قرار نداده است. هر وقت با خدا شروع کنید به سخن گفتن و عرض نیاز کردن، خدای متعال صدا و درخواست شما را میشنود. با خدا همیشه میشود همزبان شد، و گفتگو کرد. ۱۳۸۵/۰۷/۲۱ 🏷 🌙 @Khamenei_ir
🌺🍀🌺🍀 🍀🌺🍀 🌺🍀 🍀 مراسم جز خوانی قرآن کریم روز ششم ماه رمضان در مسجد مهدویه 🍀 🌺🍀 🍀🌺🍀 🌺🍀🌺🍀
4.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 چگونگی نقاشی‌های کودکان 🔻نقاشی برای کودک یه بازیه و لازمه کودکمون در نقشی که می‌کشه و مکانی که نقاشی می‌کنه آزاد باشه. یعنی ازش نخوایم یه آدم یا خونه یا درخت بکشه، بلکه آزادش بذاریم تا هر طور که می‌خواد خط خطی کنه و محدودش نکنیم فقط تو یه دفتر خاص نقاشی بکشه. مثلا می‌تونیم دیوارهای خونه رو تا جایی که قدش می‌رسه، کاغذ بچسبونیم که راحت بتونه نقاشی بکشه و خط خطی کنه. اما اگر یه موقع جاهای دیگه رو خط خطی کرد، دعواش نکنیم و با مهربونی برخورد کنیم. مثلا می‌تونیم دفعات اول بهش بگیم، اینجایی که خط خطی کردی جزء بازی ما نیست و در دفعات بعدی بگیم، چون اینجا جزء بازیمون نبوده بیا با هم تمیزش کنیم. یادمون باشه، همین بازی کردن‌ها و مهربونی با بچه‌ها کم کم داره مهارت‌های زندگی، تفکر و اراده رو در کودکمون تقویت می‌کنه.
🌺🍀🌺🍀 🍀🌺🍀 🌺🍀 🍀 آیین کلنگ زنی پروژه "شهید فانوسی" ساخت یک باب منزل مسکونی در محله سیلوار توسط گروه جهادی شهیدان شاه حسینی 🍀 🌺🍀 🍀🌺🍀 🌺🍀🌺🍀
خداوکیل ام‌المومنین کیست؟ حامد عسگری نوشت: کاشی اول: جوان با صورتی استخوانی، موهایی مثل حجرالاسود سیاه و براق و‌ دندانهایی مثل صدف حرف می‌زد و‌ گزارش میداد، دفتر حساب کتاب را گذاشته بود وسط و‌ با صدایی چون رطب گزارش مالی سفر شام را می‌داد: زن آب گلویش پایین نمی‌رفت، لرزشی محو‌ در دست‌هایش بود: چه گواراست این جوان قریشی، چه ملاحتی دارد... حرف که می‌زند از دهانش می‌شود پرواز پروانه‌ها را دید... کاشی دوم: جوان قریشی دلش را برده بود و صحبت‌ها شده بود و حالا کنارش پای سفره عقد نشسته بود، جوان شرمگین و مومنانه دستش را گرفته بود و‌ خدیجه‌ حالا خوشبخت‌ترین زن جهان بود. کاشی سوم: جوان یک بار دستش را گرفته بود و برده بودش حرا را نشانش داده بود، گفته بود من اینجا می‌آیم فکر میکنم، به ستاره ها نگاه می‌کنم، اینجا یواشکی من است، فقط تو می‌دانی... کاشی چهارم: عصرها بقچه نان و خرما و کوزه‌ای آب و شیر را می‌زد زیر بغل یال کوه را می‌رفت بالا و سلام میکرد، بعد می‌نشستند به تماشای کعبه و غروب آفتاب و ماه و ستاره‌ها... کاشی پنجم: جوان وضو گرفتن یادش داده بود، از اینجا اب بریز اینجوری مسح بکش ... با هم وضو می‌گرفتند، می‌آمدند کنار کعبه نیایش و نماز می‌کردند... علی هم بود... کاشی ششم: دختر توی بطنش مدام با زن حرف می‌زد، تنها بود و برای به دنیا آمدنش هیچکدام از زنان مکی نیامدند، خدا چهار زن آسمانی فرستاد، دختر به دنیا آمد، سوره کوثر نازل شد، اسمش را جوان قریشی گفت بگذاریم فاطمه. کاشی هفتم: جوان عاشق عطر بود، برایش مدام عطر می‌خرید، لباسهای جوان را که می‌شست، وقت پهن کردن یقه لباس را به بینی می‌چسباند و بهشت را تصور می‌کرد. کاشی هشتم: زن همه دارایی اش را داده بود به محمد که خرج خدا کند، روزگار سوی نامهربانش را داشت نشان می‌داد، هرچند این سالها هم کم رنج و عذاب نکشیده بودند. کاشی نهم: از چند روز پیش ناخوش بود امروز حالش بدتر شد، اذان را که گفتند توی شعب ابی طالب یک خرما را ده نفری افطار کردند، زن پلکهایش روی هم آمد، مرد استرجاع خواند، اشک ریخت و دخترشان نرم گریست، زن رفته بود ... زنی که کارآفرین برترحجاز بود و خرمای خاورمیانه را تامین می‌کرد حالا توی مراسم ختمش یک بشقاب خرما نبود که بچرخانند. کاشی دهم: خدیجه بهترین اسپانسر جهان بود و هست، نگفت پول میاورم پسرعمویم اسمش توی تیتراژ باشد از فلانی و فلانی تشکر کن، بنر و‌آرم شرکتم حتما اول و آخر و‌وسط پروژه کار شود. دین بزرگترین پروژه فرهنگی محمد بود و خدیجه پول گذاشت و آبرو‌ گذاشت در آخر هم جان گذاشت... همه اینها را گفتم حالا خداوکیل کیست؟ 🍀