eitaa logo
اهل قلم
119 دنبال‌کننده
143 عکس
2 ویدیو
0 فایل
محفلی برای خواندن از نوشته های نویسندگان و فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی که دل در گرو اهل بیت علیه السلام و معارف دین دارند ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Jr14710
مشاهده در ایتا
دانلود
داستانی واقعی از جدال مرگ و زندگی؛ وساطت شهید و رضایت رضوی! ✍ اردوی دانشجویی بود اتوبوس کنار یک زمین کشاورزی با درختان سرسبز و چاه آب با یک پمپ برقی که نهر آبی خنک از دل زمین جاری کرده بود توقف کرد همه پیاده شدند و هرکسی روانه به سمتی برای تفریح و تفرج شد. دختری به سمت نهر آب حرکت کرد و غافل از آنکه حادثه ای در کمین اوست وارد آب شد، برق سه فازِ پمپ اتصالی داشت! دیگر هیچ نفهمید، به سختی به سمتی بیرون از آب پرتاب شد. بیهوش به بیمارستان رسید چند جای گردن و کمر آسیب و شکستگی داشت اما بدتر از همه وضعیت کما و سطح هوشیاری چهار و پنج بود. روزها پی در پی می گذشت و امید خانواده اش رنگ خزان می گرفت پدر و مادرش با جسم بی حرکتِ او بر روی تخت بیمارستان ذره ذره آب می شدند و چاره ای جز صبر و دعا نداشتند تا رسید لحظه ای که ترس آن را داشتند! پزشکان قطع امید کرده، پیشنهاد اهدای عضو برای نجات زندگی دیگران دادند. زندگی سراسر غرق غم و اندوه شد باورش برای خانواده سخت بود مرضیه با پای خویش از خانه رفت و پای غم و غصه را به خانه باز کرد. بیش از ۲۰ روز است که لبخند و شادی از آن خانه رخت بسته و قرار به بازگشت ندارد. پدرومادر چاره ای جز تسلیم و رضایت به رضای حق نداشتند اما هنوز کور سوی امیدی از مهر و محبت رضای اهل بیت، علی بن موسی الرضا علیه السلام در دلشان وجود داشت. از مهربانی و لطف و کَرَمَش زیاد دیده و شنیده بودند حال پناهی جز مضجع شریف او نداشتند. تصمیم گرفتند به زیارت و پابوسی شاه خراسان، قدری غم و اندوه بر زمین گذاشته و پس از سفر، به اهدای عضو رضایت دهند تا با نجات جان دیگران کمی بیشتر، داغ دختر جوان را تحمل کنند. راهی شدند و به مشهد رسیدند قبل از اقامتگاه به زيارتگاه ضامن آهو آمدند و پشت پنجره فولاد طلایی حضرت، آتش دل را به تمنای اجابتِ دعا فریاد زدند. هنوز از حرم بیرون نرفته بودند که صدای زنگ تلفن همراه این بار به جای خبر بد از حادثه ای تلخ، نوید فرار غم و موسم شادی سر داد. از بیمارستان بود.. با لغزش انگشت پدر بر روی صفحه، تماس وصل شد.. الو... الو آقای حسنی! بله بفرمایید.. از بیمارستان بقیه الله تماس می گیرم.. استرس تمام وجود پدر را فرا گرفت..! با دلهره و اضطراب گفت: چیزی شده برای دخترم اتفاقی افتاده؟! نه نه! نگران نباشید خبر خوش دارم! شما کجا هستید؟ دخترتان به هوش آمده.. باورش نشد دوباره پرسید و همان را شنید دوست داشت باز هم بپرسد و شیرینی این خبر خوش را با تمام وجود مزه کند! نمی‌دانست بخندد یا گریه کند حال عجیبی بود، از حرم بیرون نرفته حاجت روا شد گویی خواب می دید به زمین نشست و سجده شکر بجا آورد حال مادر دست کمی از پدر نداشت..روبه گنبد طلای رضا زار می زدند و شکر خدا می کردند. دل راضی به‌ خروج از حرم رضا نبود به سمت ضریح آمدند تا قدری آرام شوند.. همگان از زائران و مجاوران نظاره گرشان بودند نشانه های گره گشایی شمس الشموس، انیس النفوس، غریب شهر توس، آقای مهربان را می دیدند. در کمال ناباوری بعد از ۲۸ روز کما و سطح هوشیاری پایین و درماندگی علم و طب، مهر و محبت رضوی شامل حال مرضیه شد تا به زندگی برگردد. غم و غصه و اندوه و ماتم همگی باهم رخت بستند و رفتند تا شور و سرور و شادی به خانه برگردد. خداحافظی نکرده رفتند تا دوباره با دخترشان به پابوسی برگردند.. به شهر خویش نرسیده قصد بیمارستان کردند و با چشم خویش نظر لطف و رحمت حق به زندگی دخترشان مرضیه را دیدند. قدری که آرام گرفتند از روزهای سخت و دلتنگی، غم ها و غصه هایشان در نبودش گفتند که مرضیه لب به سخن گشوده و گفت: خبر دارم! به نگاه متعجب و پرسشگر آنها لبخندی زد و گفت: من همه چیز را می دیدم دلهره و دلشوره، غم و درد و رنج و بی تابی شما، حتی سفرتان به مشهد و دعا و اشک و آه و التماس پای پنجره فولاد امام رضا را.. من در این مدت تنها نبودم پسر عموی شهیدم حسین را بارها دیدم که با من سخن می گفت تا آرام شوم! آن لحظه که پای پنجره فولاد از امام رضا خواستید واسطه شود ضمانت کند من به زندگی برگردم گفتند قرار به بازگشت نیست و قضا و قَدَر الهی برآن شده تا از دنیا بروم. ناامیدانه دوان دوان از حرم خارج می شدین که حسین واسطه شد! از آقای مهربان خواست تا به من فرصتی دوباره دهند. حضرت فرمود: به حرمت این شهید که واسطه شده است این دختر به زندگی بر می گردد..! @ahalieghalam
ما کجا؛ مرام علی(ع) کجا؟ الحمدالله‌الذی جَعلَنی مِنَ‌المتمسکینَ بولایه علی بن ابی‌طالب ✍ حجت الاسلام غلامرضا تربقان 💢چه بگویم درباره کسی که فضائلش و مناقب بی‌کرانش شرق و غرب عالم را فرا گرفته است. کسی که عقل بشری قادر به درک آن اقیانوس بی‏کران فضائل انسانی او نمی‌باشد. همان‌گونه که پیامبر(ص) فرمود: ای علی، جز خدا و من کس دیگری تو را نشناخت و باز پیامبر(ص) در وصفش فرمود: اگر تمام درختان قلم و دریاها مرکب و جنیان حسابگر و تمام انسان‌ها نویسنده باشند، نمی‌توانند فضائل علی(ع) را به‌حساب آورند. 🔹کار لایل، فیلسوف بزرگ انگلیسی درباره‌اش می‌گوید: ما را نمی‌رسد جز این‌که علی را دوست داشته و به او عشق بورزیم. چه او جوانمردی عالیقدر و بزرگ‌مرد بی‌نظیری بود که از سرچشمه‌ی وجدانش، خیر و نیکی می‌جوشید. او شجاع‌تر از شیر ژیان بود، آمیخته با لطف و عواطف انسانی و عاقبت شدت عدلش او را به کام مرگ کشاند. 🔻بارون کارادور، مورخ و محقق فرانسوی می‌گوید: علی آن شجاع بی‌همتا و قهرمان یکه‌تازی بود که دوشادوش پیامبر بزرگوار اسلام می‌جنگید و معجزه می‌آفرید. در معرکه‌ی بدر که بیست‌سال از عمرش نگذشته بود، با یک ضربت، یکی از دلاوران مشهور و نام‌آور قریش را از پای درآورد و در غزوه خیبر دروازه آهنین و سنگین قلعه را با یک‏دست از جا کند و پیامبر(ص) در حضور صد و بیست هزار نفر از اصحابش درباره‌اش فرمود: من کُنت مولاه فعلی مولاه. هرکس من ولی امر و مولای او هستم، علی نیز ولی امر و مولای اوست. 🔻میخائیل نعیمه، نویسنده مسیحی لبنانی می‌گوید: آنچه این قهرمان پیروز عرب در میان خود و پروردگارش گفته و بدان عمل نموده، گویی نظیر آن را نه گوشی شنیده و نه چشمی دیده است. وی در ادامه سخن خود می‌گوید: علی(ع) در هر زمان و در هر مکان، همان قهرمان بی‌مانند فکر و روح و بیان است. 🔻جورج جُرداق، یکی دیگر از نویسندگان مسیحی لبنانی می‌گوید: ای جهان، چه می‌شد اگر تمام قدرت و نیرویت را به کار می‌گرفتی و در هر زمان یک علی با آن عقل و آن قلب و آن بیان و ذوالفقار به جامعه بشریت ارزانی می‌داشتی. ولی واقعیت این است که گویا آسمان در ترکشش همان یک تیر را داشته است. 🔻و بالاخره شبلی شُمیُل، یکی از پیشوایان مکتب ماتریالیسم، مکتبی که برای جهان خالق و صانعی نمی‌شناسد و کلیه کائنات را زائیده یک تصادف می‌داند و پدیدآورنده جهان و مسئله رسالت را هرگز قبول ندارند، در رابطه با علی(ع) چنین می‌گوید: امام علی ابن ابی‌طالب، بزرگ بزرگان و نسخه منحصربه‌فرد زمان است که شرق و غرب عالم تاکنون رونوشتی مطابق اصل هرگز به خود ندیده و نخواهد دید. من چه بگویم درباره شخصیتی که دیگران درباره‌اش چنین داد سخن داده‌اند. کسانی که نه‌تنها مذهب و آیین و دین ما را نمی‌پذیرند، بلکه در انکار آن تنش هم نشان می‌دهند و این نیست جز آن‌که علی(ع) را چهره‌ای جهانی دانسته و بپذیریم، که او تنها اختصاص به شیعیان ندارد بلکه یک چهره جهانی بوده و به‌کل بشریت تعلق دارد. بشر باید به وجود چنین عظمت لایتناهی برخود ببالد. او مظهرالعجائب و مُظهرالغرائب بود. اوصاف علی به گفتگو ممکن نیست گنجایش بحر در سبو ممکن نیست 🔹گوشه‌ای از عملکرد حضرت علی(علیه السلام) علی(ع) هیچ‌گاه حقیقت و عدالت را قربانی مصلحت سنجی‌های شخصی و حزبی نکرد و راضی نشد برای بقای حکومتش حتی به مورچه‌ای ظلم شود. 🔻علی(ع) حتی با دشمنانش مدارا می‌کرد و در صفین اجازه نداد یارانش آب را به روی لشکر معاویه ببندند. او اصحابش را منع کرده بود که از دشنام به بزرگ‌ترین دشمنش یعنی معاویه بپرهیزند و می‌گفت؛ راضی نیستم شیعیانم اهل سب و دشنام‌گویی باشند. 🔻او هیچ‌گاه جنگی را آغاز نکرد و تنها زمانی به یارانش اجازه جنگ می‌داد که مذاکرات صلح بی‌نتیجه می‌شد و یا سپاهیان دشمن جنگ را آغاز می‌کردند. 🔻علی(ع) غارت خلخال یک زن یهودی و ظلم به وی را در جامعه‌اش تاب نیاورد و گفت: “اگر کسی با شنیدن چنین چیزی دق کند و بمیرد، نباید او را سرزنش کرد. 🔻علی(علیه السلام) راضی نمی‌شد که در حکومتش مسیحیان هم به فقر دچار شوند و وقتی مشاهده کرد یک پیرمرد مسیحی تکدی می‌کند، دستور داد تا از بیت‌المال مسلمین برایش حقوقی در نظر بگیرند تا آن شخص مجبور به‌ تحقیر شخصیت خود و تکدی‏گری و گدایی نشود. 🔻علی(ع) مخالفانش را به زندان نمی‌افکند و از حقوق اجتماعی محروم نکرد و آنان را به خاطر اعتراضات علنی و پرخاشگری مجازات ننمود، حتی وقتی‌ که نظم عمومی را در سخنرانی‌ها و نماز جماعت‌های خلیفه مسلمین بر هم می‌زدند. 🔻علی(ع) مشک بیوه‌زنان را بر دوش می‌کشید و با یتیمان بازی می‌کرد و با انگشتان خود عسل در دهان آنان می‌گذاشت و در عین حال که وصی مخصوص پیامبر(ص) و دارای مقام عصمت بود، صورت خود را بر روی آتش تنور می‌گرفت و نفسش را از آتش جهنم انزار می‌داد. ادامه دارد..👇
🔹علی(ع) نمی‌پسندید که والیانش در مهمانی‌های مجلل و پای سفره‌های رنگین بنشینند و آنان را به خاطر چنین رفتارهایی توبیخ می‌کرد. 🔻علی(ع) به دو جامه کهنه و دو قرص نان در شبانه‌روز بسنده می‌کرد تا دیگران نیز چنین ورع و عفتی را مشاهده کنند و از دست‌یازی به بیت‌المال چشم بپوشند و با اجتهاد و استواری در حل مشکلات مردم بکوشند. 🔻علی(ع) به مردم می‌آموخت که زبان‏شان در برابر حاکمان تیز و تند باشد و هرگز با تملق سخن نگویند و انتقادات خود را بی‌پرده بیان کنند و حرف دل خود را بی‌هراس بزنند. 🔻علی(ع) هیچ‌گاه حاضر نبود اراده خود را با توسل به‌زور و خشونت بر مردم تحمیل کرده و آنان را به امری که خوش ندارند وا دارد. 🔻علی(ع) نمی‌پسندید که مردم به دنبال مرکبش بدوند و خود را به حقارت افکنند. او شکوه و عظمت خود را در برقراری عدالت می‌دید، نه در ظواهر اشرافی و تجملات و تشریفات متکبرانه. 🔻علی(ع) به خلیفه دوم شکایت کرد که چرا در دادگاه به او احترام گذاشته و وی را با کُنیه خطاب کرد، اما طرف مقابل را به نام خوانده و بین آن‌ها عدالت در خطاب را رعایت نکرده است. 🔻او با یک مسیحی در دادگاه نزد قاضی منصوب خویش حاضر می‌شد و قاضی هم به علت کافی نبودن شاهد شاکی، خلیفه مسلمین امام علی(ع) به نفع متهم که مسیحی بود حکم داد. 🔻علی(ع) ابوالاسود دوئلی را از قضاوت عزل کرد، چرا که صدایش را در برابر متهم در دادگاه بلند کرده بود. 🔻علی(ع) دخترش را از آویختن گردنبند عاریه‌ای در عید باز  داشت و سرزنش کرد؛ چرا که دیگر زنان مسلمان از مثل چنین کاری عاجز بودند. 🔻علی(ع) برای صحبت‌های شخصی خود حاضر نبود شمعی را روشن نگه دارد که با روغن بیت‌المال می‌سوخت و حاضر نشد سهم بیشتری از بیت‌المال را به برادرش عقیل که نابینا و عیالوار بود، بدهد تا اندکی به زندگی ساده خود سامان دهد. 🔻علی(ع) به فرماندارانش می‌گفت که سر قلم‌ها را تیز کنید و خطوط نامه‌ها و فرمان‌های حکومتی را نزدیک به هم بنویسید و از اسراف و زیاده‌روی در هزینه‌ها بپرهیزند، تا مبادا ضرری به اموال مسلمین برسد و اموال عمومی بیهوده صرف شود. به او گفتند؛ فردی در خانه‌اش به لهو و لعب و گناه و فحشا مشغول است؛ نگفت به این مرکز فساد حمله کنید و شلاق‌شان بزنید، گفت: خانه و حریم شخصی خودش است به شما ربطی ندارد و با چشمان بسته وارد شد و بعد از خروج از منزل، دوباره چشمش را باز کرد و گفت: من چیزی ندیدم. 🔻علی(ع) به ‌سوی صحرا می‌رفت و باری از هسته خرما را با خودش می‌برد و آن‌ها را می‌کاشت و می‌گفت؛ هر دانه از این‌ها یک نخل است. علی(ع) زندگی‌اش را از راهِ کار و تلاش تأمین می‌کرد و خود را وابسته به بیت‌المال نمی‌کرد، بلکه چنان بود که دیگران نیز از کار و تلاش او بهره می‌برند. 🔹آن حضرت در مدت حکومت، از بیت‌المال مصرف نمی‌کرد و هزینه زندگی او از زمین‌های کشاورزی که در ینبع داشت تأمین می‌شد. این گوشه بسیار ناچیزی از روش مولا علی(ع) بود. هرکس غلام و بنده شاهی و دولتی است ما بنده حقیم و شهنشاه ما علی است منبع خبر؛ (صدای خاوران)آوای کاشمر،شماره۵۲۱،صفحه۵ @ahalieghalam
✍ حجت الاسلام محمد حسین اگر پیشرو بودن در احیاء حوزه سنتی به این است که تنها مطلب کانالتان در آستانه روز قدس، اثبات محرمیت مادرزن باشد، ما به این حوزه کافریم. ضمنا مطمئن باشید که به حول و قوه الهی و به برکت مداد علماء و دماء شهداء، چنین حوزه‌ای دیگر احیاء نخواهد شد. @ahalieghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Felestin-Bakalam New.mp3
14.24M
یوم الانتقام 🇮🇷 با نوای حاج ابوذر روحی مرحبا لشکر حزب‌الله مرحبا جیش رسول‌الله @razaviac
عملیات وعدۀ صادق، در انتظار «تبیین» و «تکمیل» ✍️ حجت الاسلام محمدحسین ۱. حدود یک‌دهه است که رهبر معظم انقلاب، در مناسبت‌های مختلف و به بهانه‌های گوناگون، از ورود جامعۀ بین الملل به یک «پیچ مهم تاریخی» خبر می‌دهند، از شکل‌گیری نظمی نوین در جهان سخن می‌گویند و بر ضرورت آمادگی ایران اسلامی برای عبور موفق از آن پیچ و نقش‌آفرینی در این نظم تأکید می‌کنند؛ خبر، سخن و تأکیدی که تحلیل تفصیلی آن، یکی از مهم‌ترین نیازهای معرفتی امروز ماست. ۲. بدون‌شک افول بلوک تمدنی غرب با سردمداری «آمریکا»، به‌موازات قدرت‌یافتن «ایران» در قلب محور مقاومت، یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های «نظم نوین جهانی» است؛ شاخصه‌ای که می‌توان «عملیات وعدۀ صادق» را مهم‌ترین دلیل صدق آن دانست؛ چنان‌که بعد از این عملیات، دیگر نه فقط تحلیلگران فهیم و رصدپیشگان هوشیار، بلکه حتی بخش قابل‌توجهی از افکار عمومی نیز وجوه شفافی از «ایران قوی» را با همۀ وجود لمس کردند. ۳. هرچند اجمالا می‌بینیم و می‌دانیم که ایران اسلامی با موفقیت در «عملیات وعدۀ صادق» توانست از موازنۀ قدرت در منطقه تعریف متفاوتی ارائه داده و به همۀ بازیگران بین المللی معادلۀ جدیدی را تحمیل کند، اما حقیقت آن است که جز با فاصله‌گرفتن از این نقطۀ عطف تاریخی در محور زمان، نمی‌توان عظمت و اهمیت واقعی آن را دریافت. به بیان دیگر، این آیندگان هستند که می‌توانند درک درستی از واقعیت این عملیات پیدا کرده و به نقش آن در شکل‌گیری «هندسۀ جدید جهان» پی ببرند. ۴. اگر بخواهیم کمی به واقعیت «عملیات وعدۀ صادق» نزدیک شویم، باید اولا عقبۀ آن در گام اول انقلاب را ببینیم و ثانیا فهم شفافی از آثار و ثمرات آن در گام دوم داشته باشیم. این عملیات، نه یک اتفاق ناخواسته، اقدام انفعالی، واکنش ناگهانی یا حرکت کور، بلکه نتیجۀ طبیعی موفقیت رهبر معظم انقلاب در به ثمر رساندن پروژۀ «ایران قوی» است؛ پروژه‌ای که بدون‌شک جایگاه کشور در «نظم جدید جهانی» را تضمین کرده و حرکت انقلاب برای رسیدن به «تمدن نوین اسلامی» را شتاب خواهد داد. آری؛ بعد از عملیات وعدۀ صادق، دیگر اثبات این‌که «نزدیک قله‌ایم» سخت نیست. ۵. مهم‌ترین سؤالی که بعد از «عملیات وعدۀ صادق» باید به آن پاسخ داد این است که: وظیفۀ ما در این مقطع تاریخی چیست؟ در پاسخ به این سؤال به دو مورد می‌توان اشاره کرد: الف. تبیین عملیات: واقعیت آن است که ما نه تنها در روایت موفقیت‌های خود، خلق «پیوست رسانه‌ای» برای آن‌ها و ایجاد ارزش افزودۀ ملی از این طریق ضعیفیم، بلکه حتی نمی‌توانیم جلوی وارونه‌سازی آن‌ها توسط دشمن را هم بگیریم؛ و این همان نقیصه‌ای است که جز با ورود جدی به عرصۀ «جهاد تبیین» و استفادۀ هوشمندانه از ابزار «هنر» ـ همان‌که تأثیرش از موشک و پهپاد بیشتر است ـ جبران نخواهد شد. ب. تکمیل عملیات: جمهوری اسلامی با «عملیات وعدۀ صادق»، هیمنۀ سخت‌افزاری آمریکا و اسرائیل را شکست و به موفقیتی بزرگ دست یافت. اما تا نتواند «هیمنۀ نرم‌افزاری دشمن» را هم بشکند، نه به هدف اصلی خود ـ یعنی تبدیل‌شدن به یک قطب تمدنی ـ دست خواهد یافت و نه می‌تواند انتقام حقیقی شهدایی مثل حاج قاسم عزیز را بگیرد. آری؛ دانشمندان متعهد ایران اسلامی در عرصۀ «علوم فنی»، با راهبری نیروهای نظامی و امنیتی کشور، کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام داده‌اند. حال مبادا که دانشمندان عرصۀ «علوم انسانی» در حوزه و دانشگاه، با غفلت از اسلامی‌سازی این علوم و با ناتوانی در حل چالش‌های فرهنگی کشور ـ مثل چالش تحمیلی «حجاب» ـ از این قافلۀ نورانی عقب افتاده و در زمینه‌سازی برای «طلوع خورشید ولایت عظمی ارواحنا فداه» دچار کوتاهی شوند. @ahalieghalam
📝📝مفاسد اقتصادی، هرحکومتی را به پرتگاه سقوط می کشاند ✍حجت‌الاسلام‌غلامرضا ‏ تربقان 💢صدای خاوران _ یکی از معضلات جامعه ما فساد اقتصادی و مالی است .فساد اقتصادی پدیده ای بزرگ ،تاریخی واثر گذار در طول جامعه بشری است و حکومت های زیادی به دلیل این فساد ساقط شده اند. 🔸فساد اقتصادی که به طور خلاصه به شکل اختلاس و رشوه و رانت وکلاهبرداری صورت می گیرد.یکی از موانع بزرگ بر سر راه پیشرفت و توسعه کشور است. زیرا علاوه بر به یغما رفتن سرمایه های کشور و مردم ،رشد اقتصادی را کُند و انگیزه سرمایه گذاری را برای سرمایه گذاران داخلی و خارجی کاهش می دهد و موجب بیکاری میلیون ها نفر می شود.این همه فساد اقتصادی و اختلاس در کشوری که حکومت آن اسلامی است و مردم آن معتقد به خدا و قرآن و ائمه هستند و هزاران شهید تقدیم نموده ،زیبنده نیست. در کشوری که داعیه اخلاق و دین دارد و مدعی استقرار نظامی مبتنی بر ارزش های الهی و آسمانی است. نباید چنین مفاسدی بروز کند. برای هر ایرانی جای سوال است که چرا چنین سوء استفاده های مالی بزرگ و کم سابقه در تاریخ کشورمان به وقوع پیوسته است در حالی که در بسیاری از کشورهای غربی که ما از آن ها به خاطر بی دینی و رواج بی بند وباری و... انتقاد می کنیم، چنین اختلاس و درزدی هایی حتی به خواب مدیران دولتی آن ها هم نمی آید. خود جای سوال دارد؟ 🔸از آنجا که بهترین درمان در جلوگیری از فساد، اقدامات پیش گیرانه برای برون رفت از این مشکل است سیره قولی وعملی و رفتاری أئمه اطهار به خصوص امیرالمومنین علی"علیه السلام"بهترین راه حل ها برای جلوگیری از فساد اقتصادی درحکومت ارائه داده است. یکی از علل اقبال مردم به حکومت حضرت علی (علیه السلام) به ستوه آمدن مردم از فساد موجود در دستگاه خلافت وانحرافات آن بود. انحراف وفساد در حکومت و زمامداران و کارگزاران حکومتی در زمان عثمان خلیفه سوم به اوج خود رسید و بیت المال مسلمین در انحصار عده ای از بستگان خلیفه مانند مروان حکم و... قرار گرفت که مفاسد اقتصادی فراوانی در پی داشت که بیت المال را ملک شخصی خود می دانستند و آن را حیف ومیل نمودند ،این عمل شد که مردم ناراضی شوند و بر علیه خلیفه سوم شورش نمایند. هنگامی که حضرت علی (علیه السلام) به حکومت رسید با انبوهی از مفاسد و انحرافات در نظام اداری و حکومتی مواجه بود. حضرت مبارزه با این مفاسد را از همان روزهای نخست حکومت آغاز کرد و در دومین روز حکومت خود با صراحت گفت: آنچه از بیت المال مسلمین به ناحق به دیگران بخشیده اند و غارت نمودند. همه را به بیت المال بر می گردانم ولو مهریه ی زنان شده باشد. چرا که حقوق گذشته را چیزی از میان نمی برد. 🔰عـوامـــل بـازدارنــده فـســـاد 🔹ایمان و باور های دینی. حضرت علی "علیه السلام" در حکمی که مالک اشتر را به عنوان زمامدار و حاکم کشور مصر معرفی می کند . نخست او را به تقوا و ترس از خداوند و ایثار و فداکاری در راه اطاعت خدا توصیه می کند. 🔹گزینش افراد صالح و توانا و لایق یکی از راهکاری های مبارزه با فساد است. در دیدگاه حضرت علی "علیه السلام" گزینش مدیران نظام اسلامی باید بر اساس شایستگی ها باشد نه بر اساس وابستگی ها. صلاحیت اخلاقی ،اصالت خانوادگی، تخصص و توانایی کار گزاران باید در گزینش مورد توجه قرار گیرد. 🔹برکناری کارگزاران فاسد.یکی دیگر از راههای مبارزه با فساد است. حضرت علی "علیه السلام" همین که به حکومت رسیدند مبارزه با فساد و انحرافات موجود،در دستگاه حکومتی و پالایش مناصب حکومتی از افراد فاسد را در اولویت کار خود قرار داد. زیرا وجود افراد نالایق و فاسد به هیچ وجه به مصلحت حکومت اسلامی نیست.لذا فورا دستور عزل معاویه بن ابی سفیان را از حکومت شام صادر نمود. 🔹نظارت عمومی بر عملکرد مدیران‌ دراین زمینه حضرت علی "علیه السلام" افرادی را به عنوان بازرس و مامور ویژه می فرستادند له نقاط مختلف تا در مورد عملکرد و رفتار کارگزاران آن حضرت تحقیق و تفحص کنند و به ایشان اطلاع دهند. 🔹کنترل و نظارت اجتماعی ،دراسلام بحث امر به معروف و نهی از منکر و نقد عملکرد حکام و مدیران و انتقاد سازنده و سالم و موثر و نظارت و پیگیری امور از سوی مردم به عنوان یک وظیفه شرعی و تکلیف الهی همواره مورد تاکید قرار گرفته که در جلوگیری از فساد نقش مهمی دارد. لینک کوتاه : https://gitionline.ir/?p=48851 @ahalieghalam
عیب مِی جمله بگفتی هنرش نیز بگو ▪️ چندجمله‌ای در قدردانی از سعید آقاخانی ✍️ حجت الاسلام محمدحسین دعائی چند روز پیش، سری پنجم از سریال تلویزیونی «نون‌خ» تمام شد؛ یک سریال طنز به کارگردانی «سعید آقاخانی». شاید در نگاه اول، به این نتیجه برسیم که سخن‌گفتن از امثال این سریال، کار امثال ما نیست. اما نه؛ هست! وقتی امثال ما در مقابل تولیدات سخیف یا مسموم فرهنگی، به‌درستی موضع گرفته و زبان به انتقاد باز می‌کنند، وظیفه دارند که اگر نقطۀ روشنی در این عرصه دیدند هم از آن تجلیل کرده و زبان به تشکر بگشایند؛ چراکه لإن شکرتم لأزیدنکم. «نون‌خ» علی‌رغم بعضی ضعف‌ها، نقاط قوت فراوانی دارد: ▪️ نجیب و مؤدب است؛ یعنی در عین ورود به حوزۀ طنز، از خط‌قرمزها عبور نکرده و رده‌بندی سنی ندارد. ▪️ به خانواده و ارزش‌های خانوادگی وفادار است. ▪️ تصویری ملموس و عامه‌پسند از نگاه توحیدی، خدامحوری و توکل را به مخاطب ارائه می‌دهد. ▪️ در پی ترویج فضائل اخلاقی است؛ مواردی مثل: ساده‌زیستی، قناعت، پاکدستی، صداقت، صبر، حسن خلق و تعاون. ▪️ خوبی‌ها و بدی‌ها را کنار هم نشانده و بیننده را به مقایسه و تطبیق وامی‌دارد. ▪️ به سبک زندگی بومی اصالت داده و در دام خودباختگی فرهنگی نمی‌افتد. ▪️ بخش‌هایی از دنیای پیچیدۀ مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی را با زبانی ساده تبیین می‌کند. ▪️ واقعیت‌های تلخ و شیرین موجود در مسیر زندگی ـ که در هم تنیده و باید با هم دیده شوند ـ را به تصویر می‌کشد. ▪️ عدالت رسانه‌ای را محقق کرده و دوربین را از مرکز به حاشیه برده است. ▪️ مشکلات و محرومیت‌های مردمِ دور از مرکز را نشان داده و می‌کوشد تا از این طریق به رفع آن‌ها کمک کند. ▪️ همچنین در عین اشاره به ضعف‌ها، از پیشرفت‌های کشور در حوزه‌های مختلف هم سخن می‌گوید. آری؛ کارنامۀ «سعید آقاخانی» در سریال «نون‌خ» نشان داد که: ▪️ می‌توان بدون لودگی و هنجارشکنی خنداند؛ ▪️ می‌توان در عین تداوم، به ورطۀ تکرار نیفتاد؛ ▪️ می‌توان بین شهرت و شرافت جمع کرد؛ ▪️ می‌توان در ضمن انتقاد، به مخاطب امید داد؛ ▪️ و می‌توان بدون لج‌بازی با رسانۀ ملی یا تاخت‌وتاز و ریخت‌وپاش در شبکۀ نمایش خانگی، برای مردم کار کرد و محبوب شد. و به همین خاطر است که با صدای بلند باید گفت: آقای آقاخانی! متشکریم ... @ahalieghalam
یا امام رضا(ع).. دلم امشب به رواق و به زیارت باشد به امید کرم و اذن و شفاعت باشد رضا جان به جوادت همه داریم قَسَم که تن و جانِ رئیسی به سلامت باشد @sangar7
دیدم این مشهد چرا هی‌ بی‌قراری می‌کند ؛ جای باران؛ سیل در این شهر جاری می‌کند ‌دیر فهمیدم که او اندر فراق خادمش؛ عزم خود را جزم و دارد گریه زاری می‌کند. @sangar7
تولیت آستان قدس رضوی بود اما فارغ از نام و عنوانش هرجا که لازم می‌دید حضور داشت... برفی روبی صحن بعثت حرم مطهر امام رضا عليه السلام در زمستان ۱۳۹۵ یکی از آن موارد است.. @sangar7
مالک صفت جوان ترین.. ✍ دکتر رئیس مجتمع فرهنگی و کتابخانه امام رضا(ع) سبزوار دکتر مالک رحمتی صفت جوانترین را هم در قائم مقامی آستان قدس رضوی، هم سازمان خصوصی سازی و هم استانداری یدک می کشید. بعضی از همکاران که از نزدیک با ایشان حشر و نشر داشتند بر بازبودن فکر و ایده پرداز بودن ایشان تأکید داشتند. جوانی متولد 61 که بعد از حضور در بنیاد کوثر سر از آستان قدس رضوی در آورد و بنیاد بهره وری موقوفات را که به نوعی موتور محرکه آستان است را بر عهده گرفت و بعد به نفر دوم آستان تبدیل شد. آستان قدس رضوی به قول بعضی به اندازه شش وزارتخانه نیرو و شرح وظایف دارد و ما در این چند سال از نزدیک نحوه اداره کردن این هموطن و همکار آذری زبانمان را می دیدیدم. انتقال ایشان به سازمان خصوصی سازی و بعد استانداری آذربایجان شرقی را در عین درک موضوع با حسرت دنبال کردیم و در دل گفتیم کاش در کسوت خادمی امام رئوف می دیدم ایشان را و بعد حسرت مان با سقوط هلی کوپتر حامل چند نفر از عزیزترین مسئولان کشوری و منطقه ای بیشتر شد. دنیا دار گذر است و برای هر انسانی زمانی معین برای رسیدن به دوست. روزی این عزیزان نیز همین بود که در روز میلاد امام رئوف رخت از این جهان بربندند و حسرتی که ماند بر دل بینندگان. @ahalieghalam
ثمرۀ «رأی» به «عهد» ▪️ چندجمله‌ای در رثای «رئیسی عزیز» ✍ حجت‌الاسلام مخمد حسین من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا. یک. همین چند روز پیش بود که در کنگرۀ جهانی مولایش حضرت رضا علیه السلام گفت «رأی» مهم است، اما این «عهد» است که ما را به «حکمرانی توحیدی» می‌رساند. او این را گفت و با بیانی رسا توضیح داد؛ ولی خیلی‌ها نفهمیدند منظورش چیست؛ و ای کاش حالا که پیکر سوخته‌اش از دل جنگل‌های مه‌آلود منطقه‌ای دورافتاده و صعب العبور برگشته فهمیده باشند. البته بعضی‌ها هم بودند که خودشان را به نفهمیدن زدند؛ همان‌هایی که به قول رهبر مهربان و قدرشناس انقلاب، ناسپاسی‌ها و طعنه‌هایشان او را آزرد، اما از تلاش برای پیشرفت کشور باز نداشت. آه که اگر موسم همدلی و وحدت نبود، خیلی حرف‌ها داشتیم با خیلی‌ها. دو. «بالابردن ترازها»؛ این هنر اختصاصی مردان خداست؛ مردانی از جنسِ «اخلاص» و «ایثار». به‌راستی اگر «رئیسی عزیز» با مجاهدت و شهادت خود تراز مدیریت و ریاست در جمهوری اسلامی را بالا نبرد، پس چه کرد؟ آیا وقتی مردم طعم خدمت رئیس‌جمهور مغتنمی مثل رئیسی را چشیده‌اند و فرار او از دیده‌شدن را دیده‌اند، دیگر به آنان‌که جز نام و نان سودایی ندارند مجال خودنمایی خواهند داد؟ به لطف خدا هرگز! ما از این پس کسی را انتخاب می‌کنیم که گزینۀ خداست؛ به کسی «رأی» می‌دهیم که اهلِ «عهد» است؛ کسی‌که هم رأی می‌گیرد، هم دل می‌برد؛ کسی‌که مثل «آل‌هاشم» در خط خونین آل‌هاشم است؛ کسی‌که به لباس سبز پاسداری افتخار می‌کند؛ کسی‌که سنگینی مداد علماء و دماء شهداء را با هم دارد؛ کسی‌که صندلی ریاست برای او سکوی رسیدن به سعادت است؛ و چه سعادتی بالاتر از «شهادت». سه. ما به «حکمت الهی» باور داریم. ما عجول نیستم. ما دیگر آموخته‌ایم که «العاقبة للمتقین». ما خیلی خوب می‌فهمیم که تاریخ به نفع حقیقت در جریان است. ما باور داریم که با وجود همۀ فشارها و سختی‌ها نزدیک قله‌ایم. ما دیگر از هلهلۀ هرزه‌ها هول نمی‌شویم. ما دیگر از طعنۀ وطن‌فروش‌ها نمی‌ترسیم. ما دیگر از هتاکی تن‌فروش‌ها باکی نداریم. آن‌چه امروز رخ می‌دهد سرگذشت ماست. ما به این دست‌افشانی‌ها، پای‌کوبی‌ها و می‌گساری‌ها عادت داریم. ما خوانده‌ایم و شنیده‌ایم که سر مطهر یحیی به زنی بدکاره پیشکش شد، وحشی جگر حمزه ـ شیر خدا ـ را به‌پاس کینۀ هند درید و ابن‌ملجم فرق علی ـ امیر خیبرشکن ـ را به طمع قطام شکافت. آری؛ جهان خواهد دید که شهادت رئیسی چگونه کتاب انقلاب را ورق می‌زند، به حرکت کشور سرعت می‌دهد و پیوند هرچه بیشتر «جمهور» با «جمهوری اسلامی» را باعث می‌شود. بگذارید این‌گونه بگویم: «خون» بر «رسانه» پیروز است؛ همان خونی که غبار شبهه را از دل‌های اسیر مجاز خواهد زدود؛ و آن روز است که معلوم می‌شود «اکثریت» از آنِ کیست. چهار. ما به‌شدت دلشکسته‌ایم؛ اما ناامید و افسرده نه. چراکه به صدق وعدۀ خدا ایمان داریم. ما این نهیب حکیمانه و شاعرانۀ خواجۀ شیراز را به گوش جان شنیده‌ایم که: هان مَشو نومید چون واقف نِه‌ای از سرّ غیب باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور ای دل اَر سیل فنا بنیاد هستی برکَند چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور «رئیسی عزیز» رفت؛ اما «خامنه‌ای عزیز» هست؛ همان‌که دست در دست کشتیبان اصلی ـ امام زمان ارواحنا فداه ـ مثل کوه ایستاده و همه به او تکیه داده‌ایم؛ همان خلف صالحِ خمینی کبیر ـ روح الله موسوی ـ که امروز «انّ معی ربیِ» کلیم الله را از زبان او می‌شنویم و با دم عیسوی‌اش دم‌به‌دم زنده می‌شویم. آری؛ سر خمّ مِی سلامت، شکند اگر سبویی. پنج. به‌قول صائب تبریزی: درین بساط به جز شربت شهادت نیست مِیی که تلخیِ مرگ از گلو تواند شست و این شعر لبریز از شور و شعور، در حقیقت شرح این فرمایش شیرین و شیوای پیشوای شهادت‌طلبان و امیر مؤمنان است که: من لم یُقتل مات و ان افضل الموت القتل. خدایا! در طول حیات خود که کاری برای تو نکردیم؛ زندگی‌مان که به درد دینت نخورد؛ بیا و مرگمان را برای خودت و در راه خودت قرار بده. ما که قرار هست بمیریم؛ بگذار فدای تو شویم؛ فدای حسین تو که همه‌چیزش را فدای تو کرد. حسین‌جان! ما هم روسیاهیم؛ ما هم بوی خوشی نداریم؛ سیاهی و بدبوییِ گناه همۀ وجودمان را فراگرفته؛ اما: گرچه سیه‌رو شدم غلام تو هستم خواجه مگر بندۀ سیاه ندارد آری؛ غلامتان به من آموخت در میانۀ خون که روسیاهی ما نیز راه حل دارد پس: ارزقنا الشهادة فی سبیلک یا مولای ...
بوئیدن گل نیاز نیست..! ✍ دیگر نیاز به بو کشیدن یاس و نرگس و لاله، گل محمدی نیست... تو در قطعه ای از بهشت ساکن شده ای آنجا که بوی خوش یاس نبی و گل نرگس فاطمه مهدی(عج) آید.. اکنون که لاله های شهید به استقبال تو آمده تا همراهشان محضر جدت نبیِ به بوی محمدی مشعوف شوی از استشمام بوی علی که دنبال تحقق عدالتش بودی سرمست شو! گلهای این دنیا نمادی از افضلِ خلق الله بودند تا قدری از غم دوریمان کاسته شود حالا که رفتی..! بوئیدن گل نیاز نیست! @ahalieghalam
شهید رئیسی هشتمین عالم مدفون در دارالسلام حرم مطهر رضوی ✍ دارالسلام حرم مطهر رضوی مدفن هفت نفر از علما بود که هشتمين آنها شهید آیت الله دکتر رئیسی هشتمين رئیس جمهور ایران شد. چهل سال از آخرین تدفین آنجا به نام مرحوم سیدحسین خادمی اصفهانی می گذرد که در سال 1363شمسی به خاک سپرده شد. هفت نفری که پیش از این در آنجا توفیق تدفین یافتند عبارتند از حضرات آیات وحجج الاسلام والمسلمین؛ 🪴 سید هاشم میردامادی نجف آبادی به سال 1380قمری 🪴 شیخ حبیب الله گلپایگانی به سال 1384 قمری 🪴 شیخ غلامحسین تبریزی عبدخدائی به سال 1400قمری 🪴 سیدعلی موسوی اصفهانی به سال 1393 قمری 🪴 شیخ مرتضی واعظ عیدگاهی به سال ۱۳۹۲ قمری 🪴 شهید سیدعبدالکریم هاشمی نژاد به سال 1360شمسی 🪴 سیدحسین خادمی اصفهانی به سال 1363شمسی اکنون بعد چهل سال شهید آیت الله دکتر رییسی هشتمين نفر است که به جمع آنان پیوست! روح همه عزیزان مدفون در این مکان شریف شاد.. منبع: مشاهیر مدفون درحرم‌رضوی .جمعی از نویسندگان. ج 1 .مشهد.بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی.چاپ‌دوم 1386ش @ahalieghalam
عاقبت بخیری... ✍ دکتر علی رئیس مجتمع فرهنگی و کتابخانه امام رضا(ع) سبزوار همه ما بالاخره می رویم، دنیا جای ماندن نیست. تعبیری که حضرت امیر علیه السلام در نهج البلاغه از دنیا دارد همین دار سفر است. و هم ایشان بعد از ضربت خوردن بدست یکی از اشقیا می فرمایند: فزت و رب الکعبه. بهترین پایان چیزی جز عاقبت بخیری نیست. در خصوص آیت الله رئیسی رحمه الله علیه نیز خبر در عین شوکه کننده بودن آن، شیوه رفتن، پیام رستگاری را مخابره می کرد. فعالیت ایشان را در آستان قدس رضوی از نزدیک دیده بودم نکته برجسته در دوران مدیریت ایشان تلاش برای رسیدن به اهداف و توسعه مجموعه با سرلوحه قرار دادن بیانات رهبر معظم انقلاب بود، یادم هست در نخستین جلسه مدیران دانشگاه علوم اسلامی رضوی با ایشان، بر تربیت طلبه انقلابی در دانشگاه تاکید داشتند و البته برای دانشگاه افق بلندی را می دیدند. بر توسعه دانشگاه با هدف رفع نیازهای نظام تاکید داشتند. همین اندیشه باز را در افکار دکتر مالک رحمتی نیز می دیدیم. از ثمرات حضور تفکر آیت الله رئیسی در آستان قدس رضوی تغییر تعریف در خدمت، خادم و مخدوم بود که ثمره اش را با حضور در سبزوار می بینم. عشقی که مردم با حضور خادمیاران نثار امام رئوف می نمایند. روحشان شاد @ahalieghalam
از آمادگی برای زیارت تا نهادینه سازی شوق زیارت این یادداشت به زیارت کودکان و آشنایی آنان با این مهم که دارای بُعد فردی و اجتماعی است، می پردازد و از چگونگی آمادگی در این زمینه و نهادینه سازی زیارت در قلب و جان کودک و راهکارهای آن ارائه سخن دارد. روزنامه خراسان ویژه نامه زندگی سلام @ahalieghalam
از آمادگی برای زیارت تا نهادینه سازی شوق زیارت ✍ زیارت که تمایل قلبی به حضور در کنار مزار اهل بیت علیهم السلام و ایجاد ارتباط روحی با ایشان است عملی مقدس و محترم محسوب می شود که بسته به بزرگی و اعتبار زیارت شونده، ارزش و اعتبار متفاوتی خواهد داشت. زیارت اهل قبور، علما، امام زادگان و ائمه اطهار(ع) هر کدام درجات متفاوت و با ارزشی خاص دارد. خاطره هر کدام از ما از زیارت به دوران خوش کودکی بر می گردد که همراه پدر و مادر به یکی از مشاهد شریفه مشرف شدیم. معمول زیارت ها به واسطه لزوم سفر و قرار گرفتن در فضای خارج از منزل و زندگی روتین، در خاطر ما ثبت و ضبط می شود بر این اساس از اولین مفاهیم دینی است که در ذهن و قلب ما ماندگار می شود. از آنجایی که تربیت کودک به گفتار بدون کردار میسر نیست باید هر آنچه را که به او می آموزیم بدان نیز عمل کنیم. وقتی قصد زیارت می کنیم و از اهمیت آن با کودک سخن می گوییم باید توجه به این موضوع را در رفتار خویش نیز به نمایش بگذاریم. آداب زیارت و آمادگی برای حضور در حرم را در ضمن آموزش به کودک، به دقت عمل می کنیم تا در یاد و خاطر او باقی بماند چنانکه که ما اعمال و رفتار پدرومادرمان در زمان زیارت و حضور در حرم را به یاد داریم. تشویق کودک به کلام محبت آمیز و اهدای جایزه از مواردی است که زیارت را برای او شیرین و پرجاذبه می سازد از این رو بهتر است تدارک آن را در مسیر زیارت ببینیم تا ذوق و شوق تکرار زیارت در او نهادینه شود. با توجه به اینکه کودکان سعی در تکرار رفتار بزرگترها و تشبیه خویش به آنها را دارند در مقوله زیارت باید تلاش کنیم تا با همراهی گفتار و کردار، اعمال و رفتارمان جنبه آموزش داشته باشد. در زمان حضور در حرم و یا در مسیر آن از شخصیت و بزرگی آنکه به زیارتش می رویم سخن گفته و کرامات او را یادآور می شویم که البته لازمه آن و وظیفه پدر و مادر مطالعه در این زمینه است. درصورتی عدم موفقیت در زمینه مطالعه و ارتباط با کودک در این زمینه، می توانیم با تهیه کتاب های داستان مناسب گروه سنی کودکان در زمینه ائمه و زیارت به آموزش پرداخته و به سوالات احتمالی آنها پاسخ مناسب بدهیم. حفظ حرمت مکان زیارتی بسیار مهم است که باید از سوی والدین رعایت و به فرزندان تفهیم شود به واسطه حرمت زیارت شونده ریختن زباله، پرداختن به امور غیر معنوی و احتمالا منافی با روح زیارت، سرگرمی با موبایل و بازی و هر کاری که از منظر عقل نادرست است باید ترک کرده و به کودک نیز تذکر آموزنده بدهیم. رسیدن به روح زیارت و قبولی آن در گرو فهم این مقوله است که آن هم با درک جایگاه امام(ع) و اطاعت پذیری صورت می گیرد. این موضوع را باید به زبان ساده در ذهن کودک جای داده و با ابراز خوشحالی از حضور در حرم به او بگوییم که به زیارت چه کسی آمده و از محبت و دوستی با امام(ع) حرف بزنیم، ضمن بیان اهمیت رضایت حضرات از ما، به لزوم اثبات مهر و محبت خویش با فرمان پذیری و عمل به دستورات آنها تأکید کنیم. شکل رفتار و گفتار ما در زیارت باید به گونه ای متفاوت از زمان حضور در محل کار و زندگی باشد تا کودک به خوبی به این موضوع پی ببرد، حفظ زبان از غیبت و بدگوئی یا خدای نکرده ناسزا و ترک رفتار و اعمال دون شان فضای زیارتی همگی باید به دقت رعایت شود. اشتغال به نماز و دعا در مکان زیارتی و توجه مراسمات مذهبی در حال برگزاری در حرم جنبه ای دیگر از آموزش زیارت است که باید مورد توجه والدين قرار بگیرد. تربیت فرزند در سیره اهل بیت(ع) بسیار مورد توجه بوده و در این باب روایات و حکایات مختلفی از ایشان نقل شده است. امام حسین(ع) ضمن توجه به فرزندش علی اکبر در کودکی و ابراز مهر و محبت نسبت به وی، برای معلم قرآن او عبدالرحمان سلمی، زمانی که سوره حمد را آموخته بود هدایای بسیاری در نظر گرفت که سبب تعجب اطرافیان شد. امام ارزش این کار او را بیش از آن هدایا دانست و بر آموزش دینی و تعلیم قرآن به کودکان تأکید کرد. فرزندی که در کودکی روح و روانش به قرآن و دین و اهل بیت(ع) انس و الفت پیدا کند در آینده مقابل هجمه های فرهنگی و بی دینی در جامعه و فضای مجازی از ایمنی خاصی برخوردار بوده و به راحتی از صراط مستقیم منحرف نمی شود. وجود اماکنی مخصوص کودکان که اخیرا در حرم امن علی بن موسی الرضا علیه السلام شاهد آن هستیم کار بسیار پسندیده ای است که در نظر کودکان نیز زیبا و جذاب جلوه می کند و مشوق زیارت و حضور آنها در اینگونه اماکن مذهبی و شریف خواهد بود. افزون بر آن در زمینه آموزش اصولی معارف دین و قرآن و نیز میل و رغبت کودکان به این امور توفیقاتی را به دنبال خواهد داشت. @ahalieghalam
هر عاشقی که تشنۀ جام شهادت است بایست خادم تو شود یا که زائرت @ahalieghalam
به بهانه روز زیارتی امام رضا علیه‌السلام ✍حجت‌الاسلام غلامرضا تربقان ◾️اغلب زادگاه و محل دفن ائمه ما حجاز یا عراق است چرا امام هشتم(ع) در ایران و خراسان مدفون شده‌اند. برای پاسخ این پرسش به تاریخ سال‌های 190 هجری قمری مراجعه کنیم. 🔹غاصبین خلافت چه خانواده بنی‏امیه و چه خاندان بنی‌عباس، بیشترین وحشت و نگرانی را از جانب خاندان علی(ع) داشتند. چرا که توده انبوهی از مردم، خلافت را حق مسلم آنان می‌دانستند و هرگونه فضیلتی را در وجود آن‌ها می‌یافتند. این بود که فرزندان بزرگوار حضرت علی(ع) همواره مورد شکنجه و آزار خلفای وقت بودند و سرانجام هم به دست آنان به شهادت می‌رسیدند. 🔹هارون‌الرشید یکی از خلفای بنی‌عباس، دستور داد امام هفتم حضرت موسی بن جعفر(ع) را زندانی و پس از سال‌ها زندان به شهادت برسانند. هارون‌الرشید در اواخر خلافت خود پسرش (محمدامین) را که مادرش زبیده خاتون بود، ولیعهد خود قرار داد و از مردم برای او بیعت گرفت و پسر دیگرش (عبدالله مأمون) را که از مادری ایرانی بود، ولیعهد دوم قرار داد. 🔻در سال ۱۹۳ هجری، انقلاب و شورش در شهرهای خراسان بالا گرفت و سرداران سپاه از خاموش ساختن فریاد اعتراض و انقلاب در خراسان عاجز ماندند. 🔻هارون‌الرشید پس از مشاوره با وزیرانش تصمیم گرفت؛ شخصاً به خراسان سفر کرده و قدرت خلافت را یکجا برای سرکوبی انقلاب‌های خراسان به کار گیرد. او پسرش محمدامین را در بغداد گذاشت و مأمون را که از طرف هارون والی خراسان بود همراه خود به خراسان برد و توانست اوضاع آشفته خراسان را آرام کند، اما نتوانست به بغداد (مرکز خلافت) برگردد و که مرگ او را امان نداد و در همان سال در طوس خراسان درگذشت. 🔹شکست امین بعدِ مرگِ هارون در بغداد، مردم با پسر او محمدامین بیعت کردند. از خلافت امین ۱۸ روز نگذشت که او برادرش مأمون را از ولایتعهدی خلع نمود و پسر خودش را ولیعهد نمود. مأمون هم در واکنش نسبت به این عمل، امین را از خلافت خلع کرد و مدت پنج سال بین این دو برادر جنگ‌های خونینی رخ داد و سرانجام در سال ۱۹۸ هجری امین کشته شد و اختیار کامل کشورهای اسلامی در دست مأمون قرار گرفت. در این میان مأمون به قدرت رسید ولی مشکلات بزرگی در برابر او سر برآورد. 🔻اـ اعراب به خلافت و حکمرانی مأمون تن در نمی‌دادند به این علت که مادر و مربی و اکثر متصدیان امورش همه غیرعرب و ایرانی بودند. 🔻۲ـ کشتن برادرش امین، به ظاهر یک پیروزی نظامی بود ولی نتایج منفی داشت. مردم و به‌ویژه عباسیون و عرب را نسبت به او بدبین ساخت و نفرت افکار عمومی را برانگیخت. 🔻۳ـ شورش‌ها و قیام‌های متعددی توسط علویان در نقاط مختلف اسلامی رهبری می‌شد از جمله در کوفه، بصره، مکه، حجاز، مدینه و یمن و… که مأمون برای رهایی از این بحران‌ها تصمیم گرفت خود را به امام هشتم(ع) نزدیک کند تا بتواند شورش‌های علویان را فرو نشاند و اعتماد اعراب را نسبت به خود کسب کند و ضمناً امام(ع) را از نزدیک تحت نظر داشته باشد و بتواند از محبوبیت امام(ع) در جامعه بکاهد. 🔹دعوت مأمون از امام (علیه السلام) به خراسان مأمون پس از مشورت با وزیرش ـ فضل بن سهل ـ دستور داد؛ امام را محترمانه به مرکز خلافت (مرو) بیاورند. ولی امام نپذیرفت و بعد از اصرار و تهدید، امام راهی خراسان شدند. از مسیر کوفه به قم و نیشابور و قریه سناباد (که فعلاً مرقد امام است) و به سرخس و از آنجا به مرو که امروز در کشور ترکمنستان قرار دارد، وارد شدند. مأمون آن حضرت و همراهان را تکریم و تعظیم نمود و در جوار خود منزلی برای امام معین کرد. پس از چند روز از ورود امام، مذاکراتی بین آن حضرت و مأمون آغاز شد. مأمون پیشنهاد کرد؛ خلافت را یکسره به آن حضرت واگذار نماید. گفت: “یابن رسول‌الله من فضل و علم و زهد و تقوا و عبادت جنابت را دانسته‌ام و لذا شما را به خلافت سزاوارتر می‌دانم.” 🔻امام فرمود: “من به بندگی خدای سبحان فخر می‌نمایم و به زهد در دنیا امید نجات دارم و به پرهیز از محرمات امیدوارم به عنایات نامتناهی الهی برسم و به تواضع امیدوار می‌باشم رفعت نزد حق‌تعالی را.” 🔻مأمون گفت: “من اراده کرده‌ام که خود را از خلافت خلع سازم و امر را به شما واگذار کنم و خودم هم با شما بیعت کنم.” 🔻امام فرمود: “اگر خداوند عزت خلافت را برای شخص تو قرار داده باشد جایز نیست که خود را عزل کنی و به دیگری ببخشی و هرگاه خلافت از تو نباشد تو اختیار آن نداری که به دیگری تعویض نمایی.” 🔻مأمون اصرار داشت که باید این امر را بپذیرد و امام امتناع می‌کرد و مدت دو ماه این موضوع در میان بود. مأمون عرض کرد حال که خلافت را نمی‌پذیری پس ولایتعهدی مرا قبول کنید. امام فرمود؛ مرا معذور بدار. مأمون نپذیرفت و با تندی و تهدید گفت: “باید پیشنهاد مرا بپذیرید.” ادامه دارد..👇
🔻امام ناچار ولایتعهدی مأمون را پذیرفت به این شرط که هرگز در امور مملکت مصدر امری نباشد و در هیچ‌یک از امور دستگاه خلافت هم‏چون عزل و نصب‌های حکام مداخله نداشته باشد. ـ امام(ع) با این شرط به‌نوعی مشروعیت حکومت مأمون را زیر سئوال می‌برد ـ مأمون به همین مقدار راضی شد و به یُمن این پذیرش ولایتعهدی، دستور داد؛ بزرگان با امام بیعت کنند و درهم و دینار به نام امام ضرب کنند و در منابر نام امام را به بلندی ذکر نمایند و دستور داد جیره یک‌ساله سپاه را بپردازند و امر کرد مردم سیاه‌پوشی را که بدعت و شعار بنی‌عباس بود ترک کنند و در عوض جامه سبز بپوشند و… ولی بعد از مدتی مأمون که برای ریاست، برادر خودش را کشته بود به اهدافش در دعوت امام به خراسان نرسید و او که می‌خواست امام(ع) را طالب دنیا و مقام جلوه دهد و از شأن و منزلت امام در جامعه بکاهد، دید برعکس روزبه‌روز محبت مردم خراسان به امام بیشتر می‌شود لذا درصدد برآمد؛ در بازگشت از مرو امام(ع) را به شهادت برساند. برای اجرای نقشه قتلِ امام، ابتدا حمام سرخس را برگزید ولی امام از رفتن به حمام منصرف شدند و در ادامه راه بازگشت در قریه طوس نقشه شوم خود را اجرا نمود و امام(ع) را به شهادت رساند. 🔹از آن روز مشهد شریفِ امام، پناهگاه و ملجأ ارادتمندان و شیعیان حضرتش می‌باشد که افتخاری است برای مردم ایران خصوصاً ما خراسانی‌ها. منبع خبر: روزنامه سراج @ahalieghalam
🔰 خون خوبان خدا ✍ حجت الاسلام ▪️ کار روی زمین نمی‌ماند. اگر و به وظیفۀ خود عمل کنند که هیچ؛ وگرنه خدا با خون خوبانش کار را پیش می‌برد. البته در چنین فرضی وای به حال خواص. ▪️ عده‌ای بعد از شهادت با یک ژست خردورزانه و اخلاق‌مدارانه می‌گویند: رئیسی آدم خوبی بود؛ اما به درد ریاست‌جمهوری نمی‌خورد. در خوشبینانه‌ترین حالت خیلی ساده‌اند؛ چون او اساسا ذخیرۀ خدا بود برای درمان درد ریاست‌جمهوری و بازسازی وجهۀ تخریب‌شدۀ سیاست در جامعۀ ایران. روزهای آینده خیلی چیزها را روشن خواهد کرد. ▪️ ما هیچ باکی از هجمه‌های ناجوانمردانه بدخواهان که یقینا در روزهای آینده و در فضای رقابت‌های انتخاباتی بیشتر هم خواهد شد نداریم. چون باور داریم که به‌قول ، آتش توهین و تحریف حریف نخواهد شد. شهید مظلوم ما نه فقط تراز ریاست‌جمهوری را بالا برد، بلکه سطح ادراک و تحلیل جامعه را هم ارتقاء داد. ▪️ دقیقا با همان منطق و به همان شکل که شهادت فرایند قوی‌شدن محور مقاومت را سرعت داد و زمینه‌ساز شد، شهادت هم به فضل خدا گره کور فاز را باز کرده و به طوفانی در عرصۀ سیاسی کشور منجر خواهد شد. آری؛ «خون خوبان خدا» به هدر نخواهد رفت.