❤آهنگ مازنی❤
داستان 🌸چوپان و چشمه🌸 قسمت شانزدهم عموحسن وقتی رسید درمانگاه اصلا متوجه سهراب نشد و سریع با راهنما
داستان 🌸چوپان و چشمه🌸
قسمت هفدهم
روز به روز صورت پری سیاه تر میشد پری اینو حتی از نگاههای خواهراش فهمیده بود که صورتش خیلی تغییر کرده و زشت شده
برای همین یه نیمه شب که پرستارها برای جابجایی شیف رفته بودن مریض کناریش خوابیده بود به سختی خودشو به اتاق بغلی رسوند و از همراهان یکی از بیمارها آینه ای گرفت وقتی تصویر خودش را در آینه دید از حال رفت
پرستارها سریع اومدن و آینه را از دست پری گرفتن و پری رو بردن سمت اتاقی که بستری بود اما دیگه دیر شده بود و پری صورت خودش را که اصلا شباهتی به سابق نداشت دید
تو یک هفته ای که در بیمارستان بستری بود چندین بار فکر بدی به ذهنش رسید اما به دلیل اعتقاد محکمی که داشت بالاخره ازین فکر صرف نظر کرد اما از خدا خواست که هرچه زودتر جونشو بگیره چون تحمل یک عمر با این صورت بنظرش غیرممکن بود
تو این مدت چندتا از دکترهای روان درمان و روانپزشک هم ویزیتش کردند و سعی کردن بهش روحیه بدن اما تاثیری نداشت
پری می گفت من مشکلی با صورتم ندارم من اصلا بخاطر خودم نیست که گریه میکنم
دلم به حال اون کسی که امیدش ناامید شد می سوزه
پری چندین بار قبل از سوختگیش دیده بود که سهراب با چه حسرتی بهش نگاه میکنه و بعدش پشت سر هم استغفار میکنه اونموقع به حرکات سهراب می خندید اما الان با یادآوری اون خاطرات قلبش تیر میکشید
از یکطرف سهراب را مثل جانش دوست داشت و از طرفی نمیخواست سهراب یه عمر با کسی سرکنه که حتی نگاه کردن به صورتش براش سخته
پری بالاخره تصمیمش را گرفت و گفت سهراب اگه خواست دوباره به من سر بزنه اینقدر بهش بی احترامی میکنم که خودش از من زده بشه بذاره بره
از هم اتاقیش که دختر جوانی بود و دوسه روز بود که بخاطر سوختگی بستری بود رو به پنجره به فضای تاریک بیرون خیره شده بود پرسید راستی اگه کسی عاشقت باشه و به دلایلی تو زیباییتو از دست بدی بنظرت همچنان عاشق می مونه
دختر آهی کشید و گفت توی افسانه ها بله ولی دنیای واقعی نه
تو این دنیا همه ظاهر بین و زیبا پرست شدن وقتی به یه دختری که پاهاش سوخته نگاه نمیکنن و شوهرش میذاره میره دیگه تو چه انتظاری داری
اما وقتی پری رو دید یکه خورد و گفت اع تویی دختر؟! چرا اینو پرسیدی
اونم بعد از سه روز که با همیم
پری گفت هیچی من جوابمو گرفتم
دختر گفت ولی اگه عاقل باشی از جواب یکنفر به این سوال قانع نمیشی من بخاطر حرصی که از نامزدم دارم بهت اینو گفتم
شاید نامزد تو مرد خوبی باشه
پری آهی کشید و گفت نامزد کجا بود مثلا همو میخواستیم اما الان دیگه همه چی تموم شد
پری پرسید نامزدت چیکار کرد مگه
دختر گفت الان سه روزه اینجام حتی یکبار هم به ملاقاتم نیومده
پری گفت مگه کجاست که نمیتونه بیاد
دختر گفت هیچ جا اتفاقا زمانی که تصادف کردیم با هم تو اون ماشین بودیم ماشین آتیش گرفت پاهام سوخت
پری گفت یعنی نامزدت طوریش نشد
دختر پوزخندی زد و گفت منم فکر میکردم یچیزیش شده اما وقتی دیروز مادرم بیقراری های منو دید گفت حالش خوبه و رفته به روستاشون
پری گفت واقعا؟
دختر گفت بله می بینی که دلم از دلتنگی داره میترکه ولی آقا یاد روستاش افتاده
پری از دهنش در رفت و گفت شاید مادرت دروغ گفته یعنی دروغ که نه میگم شاید اون بیشتر صدمه دیده و بستریه
دختره انگار تازه موضوعی رو فهمیده باشه
گفت راست میگیا باید از مادرم بپرسم
پری گفت شاید بازم حقیقتو نگه
گفت میدونم مادرم رو چه قسمی حساسه
پری هرکاری کرد که دختره رو ار این کار پشیمون کنه ولی گوش نکرد و با داد و بیداد پرستار را صدا زد پرستار پرستاررررر
پرستار سریع اومد اتاق و گفت چته جانم چی شده
دختره گفت یه تلفن به من بدین
پرستار گفت اینجا گوشی ممنوعه
دختره داد زد لطفا یه گوشی به من بدین
پرستار دختر را با خودش به بخش پرستاری برد و چند دقیقه نگذشته بود که صدای گریه ی دختر بلند شد وقتی داشتن بزور میاوردن رو تخت که بهش آرامبخش بزنن با گریه به پری گفت دیدی من اشتباه کردم نامزدم از دستم رفت این من بودم که بی وفایی کردم و زنده موندم...
ادامه دارد..
نویسنده: ساداتی
AHANGMAZANI❤️
❄️کانال آهنگ مازنی❄️
4_5800932655616757843.mp3
2.65M
#شعر_شبانه
هرچند پای خسته ی زینب توان نداشت
هرچند بین قافله جانش امان نداشت
بار امانتی که به منزل رسانده است
چیزی کم از رسالت پیغمبران نداشت
جز گیسوان غرق به خون روی نیزهها
در آتش بلا به سرش سایهبان نداشت
آیا به جز حوالی گودال، ساربان،
راهی برای رفتن این کاروان نداشت؟
یک شهر چشم خیره و... بگذار بگذریم
شهری که از مروّت و غیرت نشان نداشت
آری هزار داغ و مصیبت کشیده بود
اما تنور و تشت طلا را گمان نداشت
دیگر لب مقدس قرآن کربلا
جایی برای طعنه ی آن خیزران نداشت!
#یوسف_رحیمی ارسالی:Arghavan
#حضرت_زینب
AHANGMAZANI
🖤❄️کانال آهنگ مازنی❄️🖤
بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
هدایت شده از ❤آهنگ مازنی❤