eitaa logo
🇵🇸عهد با مهدی( عج)🇵🇸
669 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
718 فایل
نهم ربیع الاول 1444(روز افتتاح ) مولای من✨ ما برآن عهد که بستیم هستیم(إنا علی العهد) ✋ #بغداد0120✨
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استادپناهیان‌ میگفت: ↓🌱 چراخودت‌رورهانمیکنے؟دادبزنی‌ازامام‌حسین‌بخوای؟ برو‌درخونہ‌اباعبدالله‌منتش‌روبڪش دورش‌بگرد.. مناجات‌ ڪن‌باامام‌حسین! بگوامام‌حسینم‌من‌باتوآغاز‌کردم، ولم‌نکنی... دیگه‌نمیکشم‌ادامہ‌بدم متوقف‌شدم...💔!' امام‌حسین‌بازم‌دستت‌رومیگیره‌فقط بخواه‌ازش...(:
میگفت: "حُسـین"بَـراۍمـاهَمون دوربرگردونیه، ڪه‌وقتۍازهَمه‌عالَم‌وآدم‌ مۍبٌـریم.! بَـرمون‌مۍگردونه‌به‌زندگۍ :)
✨🤍 دردی از حسرت دیدار تو دارم که طبیب عاجز آمد که مرا چاره درمان تونیست #ߊ‌ࡋࡋܣܩَّ‌ࡃܟ᳝ߺࡋ‌ࡋ၄‌ࡋܢߺ࡙ࡏ‌ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ܟ᳝ߺ کانال عهد با مهدی❤ ⃟꯭ ✨░꯭𓂃 ִֶָ @ahde_ba_mahdii0120
عهد با جانان✋✨🤍
10.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ چه مظلومیتی داره امام زمان که گیر ما ها افتاده😔💔 متاسفانه ماییم که باید امام معصوم رو حاجت روا کنیم مایی که گیر خودمونیم... داستان زیبای دیدار امام مهدی و علی بن مهزیار✨ شده چند بار این فیلم رو نگاه کنید کانال عهد با مهدی❤ ⃟꯭ ✨░꯭𓂃 ִֶָ @ahde_ba_mahdii0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجادعلیه السلام ◾️از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: ‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! ◾️در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️2.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... ▪️صلی الله علیک یا سیدالساجدین ، الامام العارفین،زین العابدین.. 📚برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
حاج محمود کریمیعشاق الحسین محب الحسین.حاج محمودکریمی.mp3
زمان: حجم: 8.73M
با کلام به لشکر زدن عمه هام دستامون بسته بود توی شهر شام شام نشد حریف منو گریه هام... 🎙حاج محمود کریمی (علیه السلام) تسلیت باد🥀🥀