eitaa logo
حکمش چیه؟
99.2هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
155 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا زن در غیاب شوهر هم نمی‌تواند بدون اجازه او از منزل خارج شود؟ زنى که ازدواج کرده و به عقد دائم مردی درآمده است، جایز نیست بدون رضایت آن مرد از خانه بیرون رود، هر چند مرد در منزل حضور نداشته و با حقّ استمتاع او هم منافات نداشته باشد، مگر در موارد ضروری و عسر و حرج، مثلاً جهت درمان بیماری یا انجام واجباتی مثل فریضه حج. شایان ذکر است، این مسئله به آن معنا نیست که زن برای هر بار بیرون رفتن نیاز به اجازه مستقلّی داشته باشد، بلکه همین‌قدر که زن اطمینان داشته باشد که خروج وی از منزل برای مقاصد مشخصی؛ مانند خرید، صله رحم و ... مورد رضایت شوهرش می‌باشد، کافی است. ضمائم: پاسخ دفاتر مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): به هر حال اذن شوهر برای خروج از منزل لازم است حتی در فرض مذکور. حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): زنى که عقد دائم شده، حرام است بدون اجازه شوهر از خانه بیرون برود، هر چند با حقّ شوهر هم منافات نداشته باشد، مگر این‌که ضرورتى ایجاب کند یا ماندن در خانه براى او حرجى باشد، یا مسکن مناسب او نباشد. حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی): بله. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): بطور کلی خروج زن از خانه شوهر بدون اجازه شوهر حرام است، هر چند شوهر در خانه نبوده و مخالفتی هم در حق استمتاع نداشته باشد. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): احتیاط واجب آن است که در هر صورت با اجازه زوج بیرون برود. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): به صورت کلی خروج زن از منزل باید با رضایت همسر باشد. ⚜ @Ahkaam
اگر کسی یقین داشته باشد که به زودی با شیوه‌ای وحشتناک کشته می‌شود، آیا می‌تواند خودکشی کرده و خود را از شکنجه برهاند؟! پرسش می‌دانیم که خودکشی حرام است، سؤال این است که اگر فردی بالاجبار باید کشته شود، ولی در مورد طریقه مردن، اختیار داشته باشد که راه آسان‌تر را انتخاب نماید، آیا می‌تواند راه ساده‌تر را خودش اجرا نماید؟ مثل اینکه فردی در آتش گیر کند و یقین داشته باشد، نجات پیدا نکرده و در آتش خواهد سوخت، آیا جایز است خود را قبل از سوختن، با شلیک اسلحه خلاص کند؟ خودکشی در هر حال، حرام است و آیه و روایتی بر مجاز بودن انتخاب مرگ راحت (اتانازی)دلالت ندارد. البته برخی از فقها[1]می‌گویند، در فرض سؤال، اگر احتمال زنده‌بودن به کلی منتفی بوده و شخص یقین دارد که تا لحظاتی بعد کشته خواهد شد، اقدام به این عمل اشکالی ندارد. ضمائم: پاسخ دفاتر مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[2] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): جایز نیست. حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی): در شرایط اضطرار و استیصال، مانند مورد سؤال که احتمال زنده‌بودن به کلی منتفی است، اقدام مذکور جایز است. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): جایز نیست. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): خودکشی در هر حال جایز نیست. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): جائز نیست. ⚜ @Ahkaam
آیا مجاهدینی که در جنگ‌های ضد داعش شرکت کرده‌اند، هنگامی که اسلحه یا مبالغی از پول یا چیزهای دیگر مثل موبایل یا انگشتر پیدا می‌کنند می‌توانند آنها را بردارند؟ آیا آن‌را مالک می‌شوند اگر کسی آن‌را برداشت حکمش چیست؟ غنیمت گرفتن از مسلمان جایز نیست؛ مگر این‌که آن شخص ناصبی باشد.[1] البته چنانچه در این زمینه قانونی وجود داشته باشد لازم است رعایت گردد. ضمائم: پاسخ دفاتر مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[2] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): این امور تابع قانون و مقررات مربوطه است. حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی): اگر دشمن، مسلمان باشد نمی‌توان اموالش را به غنیمت گرفت. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): بطور کلی چنانچه کشته شدگان ناصبی و یا کافر حربی باشند گرفتن اموال آنها به عنوان غنیمت مانعی ندارد. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): باید تصرف در آن با اذن حاکم شرع باشد. ⚜ @Ahkaam
☑️ طريقه خواندن نماز آیات؛ مطابق با فتوای امام خامنه‌ای 🔸امشب خواندن نماز آیات بر قمی ها واجب است. 🔸زلزله قم ۴ ریشتر گزارش شده است. ⚜ @Ahkaam
اگر وقفی بودن زمین محرز باشد ولی جهت وقف معلوم نباشد، ساکنین و زراعت کنندگان در آن زمین چه تکلیفی دارند؟ ج: اگر زمين موقوفه، متولّی خاص داشته باشد، واجب است تصرّف‏کنندگان به او مراجعه کنند و زمين را از او اجاره نمايند و اگر متولّی خاصی نداشته باشد، ولايت بر آن با حاکم شرع است و تصرّف‏کنندگان بايد به وی مراجعه نمايند و اما نسبت به مصرف درآمد وقف که متردّد بين محتملات است، اگر محتملات متصادق و غيرمتباين باشند مثل سادات و فقرا و علما و اهل فلان شهر، واجب است درآمد وقف در قدر متيقّن آنها مصرف شود، ولی اگر احتمالات، متباين و غير متصادق باشند، در اين صورت اگر محصور در امور معيّنی باشند، واجب است مصرف وقف با قرعه معيّن شود و اگر احتمال بين امور غيرمحصوره باشد، در صورتی که بين عناوين يا اشخاص غير محصوره باشد مثل اينکه بدانيم زمين موقوفه وقف بر ذرّيه است ولی ندانيم که ذرّيه کدام شخص از اشخاص غير محصوره مراد است، در اين صورت منافع وقف در حکم مجهول المالک است و واجب است به فقرا صدقه داده شود، ولی اگر احتمال بين جهات غير محصوره باشد مثل اينکه مردد بين وقف برای مسجد يا زيارتگاه يا پل يا کمک به زائران و مانند آن باشد، در اين صورت واجب است درآمدهای وقف به شرط عدم خروج از آن محتملات در امور خيريه مصرف شود. ⚜ @Ahkaam ⚜
زمینی وجود دارد که از زمانهای طولانی محل دفن اموات اهالی بوده و یکی از اولاد ائمه (علیهم‌السلام) نیز در آن مدفون است و قبل از سی سال پیش مکانی را برای غسل دادن اموات در آن ساخته‏اند، ولی معلوم نیست که این زمین وقف برای دفن اموات شده یا آنکه وقف برای امامزاده مدفون در آن است. همچنین نمی‏دانیم ساخت غسّالخانه در آن برای غسل اموات مشروع است یا خیر؟ بنا بر این آیا جایز است اهالی آنجا اموات خود را در آن مکان غسل بدهند؟ ج: جايز است همانند گذشته، اموات را در آن غسّالخانه، غسل داده و در آن زمين که از توابع صحن امامزاده است، دفن کنند مگر اين که علم به مغايرت آن، با جهت وقف زمين، پيدا کنند. ⚜ @Ahkaam
زمین هایی در منطقه ما وجود دارد که مردم، اقدام به زراعت و کاشت درخت در آنها می‏کنند و بین اهالی مشهور است که وقف حرم یکی از امامزادگان(علیهم‏السلام) مدفون در منطقه می‏باشند و متولّی وقف هم سادات ساکن در آنجا هستند ولی دلیلی بر وقف بودن آن زمین‌ها وجود ندارد و گفته می‏شود که در گذشته وقفنامه‏ای وجود داشته ولی در آتش سوزی از بین رفته است و مردم در حکومت سابق برای جلوگیری از تقسیم زمین‌ها شهادت به وقفیّت آنها داده‏اند و عدّه‏ای هم می‏گویند که یکی از حاکمان منطقه که علاقه به سادات داشت، آن زمین‌ها را برای معاف شدن از مالیات وقف آنان‏کرد، در حال حاضر این زمین‌ها چه حکمی دارند؟ ج: برای ثبوت وقفيّت، وجود وقفنامه شرط نيست بلکه اعتراف ذواليد که وقف در تصرّف آنان است يا اعتراف ورثه ذواليد بعد از فوت او، به وقف بودن آن ملک، کافی است و همچنين احراز سابقه رفتار با آن ملک به عنوان وقف يا شهادت دو مرد عادل بر وقف بودن آن و يا شهرت وقفيّت آن به گونه‏ای که مفيد علم يا اطمينان باشد هم وقف بودن را ثابت می‏کند. در نتيجه با وجود يکی از اين دلائل وقفيّت، حکم به وقف بودن می‏شود و درغير اين صورت حکم به مالکيت متصرّف نسبت به آنچه در اختيار دارد می‏شود. ⚜ @Ahkaam ⚜
آیا چرم‌هایی که از کشورهای خارجی(غیرمسلمان) وارد می‌شود نجس است؟ نوشته‌های خارجی روی مبلمان در همه جا و همۀ کشورها، دلیل بر خارجی بودن و غیرمسلمان بودن کشور تولید کنندۀ چرم نیست و در این باره نباید وسواس داشته باشید. وسواس داشتن، یک نوع بیماری روحی است که انسان باید سعی کند آن‌را از خود دور نماید. به هر حال حکم مسئله‌ای که پرسیده‌اید به طور خلاصه این است: وسایل چرمی؛ نظیر روکش مبل، کیف، کفش، کمربند و به طور کلی تمام وسایلی که در ساختمان آنها چرم، یا اجزای دیگری از حیوانات؛ مانند استخوان، روده و... به کار رفته باشد، اگر از حیوانات نجس العین؛ مثل سگ و خوک باشد قطعاً نجس است. هم‌چنین اگر چرم در کشوری غیرمسلمان تهیه شده باشد، هر چند از حیوانات حلال گوشت؛ مانند گاو، گوسفند، شتر و ... باشد؛ به دلیل آن‌که حیوان، ذبح شرعی نشده، نجس است. اما اگر چرم، در کشورهای اسلامی و از حیواناتی که نجس العین نباشد تولید شده باشد و بعدآً به کشور دیگری صادر شده و در آن‌جا در تولیدات دیگر به کار رفته باشد، در این صورت، چرم پاک است و استفاده از آن اشکالی ندارد، هر چند روی آن نوشته‌های خارجی باشد و این مبلمان یا... در کشوری غیر اسلامی ساخته شده باشد.[1] هم‌چنین اگر مبلمان در کشوری غیرمسلمان ساخته شده، اما ما نمی‌دانیم چرم آن تولید کشورهای اسلامی است یا تولید کشورهای غیر اسلامی، در این صورت نیز نمی‌توان حکم به پاک بودن آن کرد. ولی اگر مبلمان در کشور مسلمان ساخته شده و نمی‌دانیم چرم آن تولید چه کشوری است(مسلمان یا غیرمسلمان)، در این صورت استفاده از آن اشکال ندارد.[2] به هر حال اگر مبلمان از چرم نجس هم که باشد، می‌شود از آن استفاده کرد. با سه شرط نجاست مبلمان به شما سرایت می‌کند: یقین به نجاست مبل داشته باشید. چیز نجس با شما که پاک هستید، ملاقات کند. هر دو یا یکى به طورى‌تر باشد که رطوبت یکى به دیگرى برسد، و اگر ترى به قدرى کم باشد که به دیگرى نرسد، چیزى که پاک بوده نجس نمی‌شود.[3] به هر حال اگر در هر مرحله‌ای شک داشته باشید، نجس نمی‌شوید. ⚜ @Ahkaam
وقفنامه ملکی که مربوط به پانصد سال پیش است پیدا شده، آیا اکنون حکم به وقفیت آن ملک می‏شود؟ ج: مجرّد سند وقف تا زمانی که موجب اطمينان به درستی مضمون آن نشود، حجت شرعی بر وقفيّت نيست، ولی اگر وقف بودن آن ملک بين مردم به‌خصوص افراد کهنسال شايع باشد، به‌طوری که مفيد علم يا اطمينان به وقفيت آن شود و يا ذواليد به آن اقرار کند و يا احراز شود که در سابق با آن به عنوان وقف رفتار می‏شده، ملک مزبور محکوم به وقفيّت است و به هر حال مرور زمان موجب خروج ملک موقوفه از وقفيّت نمی‏شود. ⚜ @Ahkaam ⚜
سه سهم از آب نهر را از پدرم به ارث بردم و اکنون متوجه شده‏ام که این سه سهمی که پدرم خریداری کرده جزء صد سهمی است که پانزده سهم آن موقوفه است و الآن مشخص نیست که این سه سهم داخل در کدامیک است، آیا جزء وقف است یا ملک فروشنده؟ تکلیف من در این رابطه چیست؟ آیا خرید این سه سهم باطل بوده و من حق مطالبه پول آنها را از فروشنده اوّل که هنوز زنده است دارم؟ ج: اگر فروشنده هنگام فروش، مالک شرعی آن مقدار از آب مشترک که فروخته است بوده و معلوم نباشد که آيا آن مقداری را که مالک آن است فروخته يا سهم مشاع بين وقف و ملک را به فروش رسانده است، در اين صورت بيع محکوم به صحّت‏ است و حکم به مالکيّت مشتری نسبت به مبيع و انتقال آن از طريق ارث به ورثه او می‏شود. ⚜ @Ahkaam ⚜
یکی از علما بخشی از دارایی خود از قبیل مزرعه و باغ را وقف خاص نمود و وقفنامه‏ای راجع به آن تنظیم کرد و در آن تصریح نمود که همه شرایط وقف را عمل کرده و صیغه شرعی وقف را هم اجرا نموده است و ده نفر از اهل علم هم آن را امضاء کرده‏اند آیا با وجود آن وقفنامه، حکم به وقفیّت این اموال می‏شود؟ ج: اگر ثابت شود که علاوه بر انشاء صيغه وقف، عين موقوفه را هم تحويل موقوف عليهم يا متولّی شرعی وقف داده و به آنان منتقل نموده است، وقف مذکور محکوم به صحّت‏ ولزوم است. ⚜ @Ahkaam ⚜
چرا تقلید از مجتهد میت، جایز نیست؟ فقهایی که تقلید از مجتهد مرده را جایز نمی‌دانند، به دلایلی استدلال کرده‌اند که برای اطلاع یافتن از آن ادله باید به کتب فقهی مراجعه کرد. اما این سؤال به صورت دیگری نیز قابل طرح است و آن این‌که فایده‌ی چنین حکمی و در واقع فلسفه‌ی آن از دیدگاه این عده، چیست؟ در پاسخ به این سؤال به نکاتی اشاره می‌کنیم: 1. تحصیل و علم‌آموزی دیگر طلاب علوم دینی برای رسیدن به مقام اجتهاد، باعث بقای حوزه‌های علمی و دینی و پیش‌رفت آنها است. 2. اگرچه علمای بزرگ گذشته، بسیاری از مسائل و مشکلات را پاسخ گفته و حل کرده‌اند، ولی بسیاری از مسائل، باقی مانده است که باید توسط آیندگان پاسخ گفته شود. 3. مسلمانان هر روز در زندگی شخصی و اجتماعی و امور داخلی و خارجی خود در جهان، با مسائل جدیدی روبرو می‌شوند و در این باره به تکلیفشان آگاه نیستند. در این‌ گونه موارد، باید فقیهان زنده اجتهاد کرده و تکلیف مردم را روشن نمایند. 4. بسیاری از مسائل و موضوعات در حال تغییر و تبدّل‌اند و این مجتهد زنده است که می‌تواند با توجه به شرایط زمان و مکان، متوجه تغییر موضوع شده و حکم مورد نیاز را بیان نماید. ⚜ @Ahkaam