eitaa logo
احکام کاربردی
4.4هزار دنبال‌کننده
441 عکس
136 ویدیو
47 فایل
🔸پاسخگو (فاطمی) @a_f_133 ۱_فهرست موضوعی احکام کانال؛ https://eitaa.com/ahkam31/910 ۲_پاسخ گویی احکام حرم مطهر 👈 ‎051 32020 ✅ پاسخ به سوالات دینی با هوش مصنوعی https://dindan.ssl.qom.ac.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از احکام حرم رضوی
موضوع: سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم - خداوند در قرآن یکی از صفات مومنین را مشورت کردن می نامد و می فرماید:( وَ أَمْرُهُمْ شُورَی بَیْنَهُم : مومنان کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست (آیه 38 شوری) در اسلام برای مشورت اهمیت و فواید زیادی قائل شده است که برخی را عرض می کنیم: 1. رشد و پیشرفت: امام علی(ع) می‌فرماید: «آن که از خرد دیگران بهره جست، درست را از خطا باز شناخت (نهج البلاغه، ترجمه شهیدی،حکمت 173، ص 392) هدایت شدن، یعنی حرکت کردن در راه راست و معمولا ، و معمولا میتوان در خرد و سخن دیگران مطالبی را یافت که دقیق تر یا کاملتر از نظر فردی است. 2. رهایی از پشیمانی: اگر انسان در انجام دادن کارهای مهم با دیگران مشورت کند، حتی اگر در کاری شکست هم بخورد، کسی او را سرزنش نمی کند، چنان که امام علی علیه السلام فرمود: «هر کس مشورت کند، اگر درست عمل کرد، تحسین می شود و اگر اشتباه کرد، سرزنش نخواهد شد»( غرر الحکم ،ج1، ص 650) مانند رجوع به متخصص که اگر انسان متضرر هم شود عقلا در مورد او به نیکی قضاوت میکنند و اگر به نسخه خود عمل کند مورد ملامت قرار میگیرد. 3. کسب مهارت‌های جدید : پیامبر(ص) در این باره فرمود: «هیچ قومی مشورت نکردند، جز آن که به بهترین امور هدایت شدند(الدرالنمثور، ج1، ص 90) و خود در جنگ احزاب به پیشنهاد سلمان فارسی، خندق را که از تاکتیک‌های دفاعی ایرانیان بود و اعراب با آن آشنایی نداشتند با اصحاب حفر نمود(الکامل فی التاریخ؛ج2، ص 178) 4. از بین رفتن غرور کاذب: هنگامی که فردی با دیگری مشورت می کند، ناخواسته به این حقیقت اعتراف می کند که اندیشه هایی بالاتر از اندیشه های او نیز وجود دارد. در نتیجه، از دام غرور و خودرأیی رها می شود و فروتنی اختیار می کند. در نامه امام علی علیه السلام به محمد بن حنفیه آمده است: «کسی که خود را بی نیاز از نظر دیگران بداند، در معرض خطر واقع می شود و هرکس آرای دیگران را بپذیرد، خطرگاه ها را می شناسد».( ترجمه من لا یحضره الفقیه،، ج6، ص336.) 5. حل مشکلات با هزینه‌های مادّی و معنوی کمتر و در زمان کوتاه تر امکان پذیر خواهد بود. خداوند به ما توفیق همراهی خرمندان را عنایت کند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد @AhkameHarameRazavi
ارسالی حجت الاسلام طاهری : بيا بي تو جهان تنهاست، مي دانم كه مي آيي وجودت مُصلح دنياست، مي دانم كه مي آيي بيا اي حجّت حق! با قيام خود، قيامت كن ظهورت محشر كبراست، مي دانم كه مي آيي هنوز اي منتقم! از آستان وحي بر گوشت صداي نالة زهراست، مي دانم كه مي آيي بسا منكر شده معروف و معروف آمده منكر ز آثار جهان پيداست، مي دانم كه مي آيي به چشم اشكبارت، صحنه كرببلا دائم به قلبت، زخم عاشوراست، مي دانم كه مي آيي بهايي و نصارا، بابي و صهيون و وهّابي سراسر جنگشان با ماست، مي دانم كه مي آيي علم بر دوش عبّاس است تا گردد علمدارت دلش خون، ديده اش درياست، مي دانم كه مي آيي به قرآن و علي سوگند! مي بينم به چشم خود كه قرآن و علي تنهاست، مي دانم كه مي آيي خميده قامت اسلام و دانم بي قيام تو نگردد قامت آن راست، مي دانم كه مي آيي ز اشك لاله گون، همچون بهاران ديدة "ميثم" مسيرت را به گل آراست، مي دانم كه مي آيي
ای خواب به چشمی که نمی‌خفت بیا ای خنده به غنچه‌ای که نشکفت بیا  دیوار و درِ کوفه زبان شد که بمان امّا ز جِنان، فاطمه می‌گفت: بیا امشب که نمک به زخم دین بگذارند آتش به پرِ روح الامین بگذارند نان آور هرشبی، نیامد امشب طفلان سرِ بی شام زمین بگذارند... ایام ضربت خوردن حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام را بررهروان ولایت تسلیت عرض میکنم
🔹صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت یابن الحسن... آقاجانم... شب شهادت جد غریبتون امیرالمومنین... کجا خیمه ی عزا بر پا کردید... کجا برا جد غریبتون دارید اشک میریزید... 🔹صاحب عزا کجایی، گویم سرت سلامت 🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت آقا... خیلی برامون سخته... هر سال برا جد غریبتون امیرالمومنین مجلس بگیریم... اما شما در کنارمون نباشید... ای... صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی... 🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت ان شاء الله یک روزم شما بیایید آقا... حرم آقامون امیرالمومنین... خودتون مصیبت جد غریبتون رو بخونيد... روضه آقامون امیرالمومنین رو بخونيد... ما بشینیم در کنار شما... زار زار گریه کنیم... 🔹ای آفتاب زهرا، کی شام تار غم را 🔹چون صبحدم نمایی، گویم سرت سلامت یا صاحب الزمان... - ورود به کانال روضه - سروش 👈 sapp.ir/roze14 - ایتا 👈 eitaa.com/roze14 - تلگرام 👈 t.me/roze1 فایل صوتی👇
🔸مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید 🔸صدای دلنشین شاه انس و جان نمی آید شب شهادت آقامون امیرالمومنینه... امشب با پای دل بریم خانه امیرالمومنین... خدایا امشب خانه حضرت چه خبره... 🔸علی در بستر مرگ است و مشغول نماز امشب 🔸بگو خادم به مسجد، خسرو خوبان نمی آید شب یتیمی اربابمون حسینه... شب یتیمی خانم زینب کبری است... خواهرها امشب با زینب کبری هم ناله شید... هی مياد کنار بستر بابا... مثل پروانه... دور بستر بابا میگرده... به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... هی میگه بلاخره خوب میشی بابا... بلاخره زخم سرت خوب ميشه بابا... بلاخره از جات بلند میشی... بابای خوبم... 🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد امشب بچه های کوفه هم یتیم شدند... هی میگن مادر اون آقایی که... هر شب برای ما نان و خرما میآورد... چرا ديگه نمیاد... مادر ... اون آقای که مثل پدر... هر شب ما رو نوازش میکرد... چرا نیومد... 🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد 🔸که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی آید تا یتیمان کوفه فهمیدند... برای زخم سر امیرالمومنین شیر خوبه... هر کدوم از این بچه ها... یک ظرف شیر رو به دست گرفتند... اومدند پشت درب خانه امیرالمومنین... () اما دلها بسوزه برا... اون طفل شش ماهه ای که کربلا... از شدت تشنگی داشت جان میداد... یا صاحب الزمان منو ببخشید... بجای اینکه براش آب بیارند... با تیر سه شعبه جوابش رو دادند... من فقط همینو بگم... بین زمین و آسمان علی اصغر روی دستهای بابا... یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد... دید علی اصغرش داره بال و پر میزنه... دید علی اصغرش داره جان میده... 🔸دست و پا کم بزن اصغر که پریشان نشود 🔸پدر پیر تو آزرده و حیران نشود - ورود به کانال روضه - سروش 👈 sapp.ir/roze14 - ایتا 👈 eitaa.com/roze14 - تلگرام 👈 t.me/roze1 فایل صوتی👇
() لحظات آخر امیرالمومنین... صدا زد حسنم پسرم... بیا... میخوام وصیت کنم... یکی یکی حرفهاش رو گفت... تا جایی که صدا زد... منو شبانه دفنم کن... (میدونید برای چی) آخه اگه خوارج قبر آقا رو پیدا میکردند... بدن مطهر حضرت رو سالم نمی گذاشتند... حتما بدن مطهر رو آتش میزدند... میخوام بگم آقا جان امام حسن... خوب شد شما... بدن امیرالمومنین رو شبانه دفن کردید... اما ... ای کاش امام سجاد هم... میتونست بدن باباش حسین رو... مخفیانه دفن کنه... ای وای... ای وای ... بگم یا نه... قبل از اینکه بدن بابا رو دفن کنه یکدفعه ببینه... ده نفر اسب هاشون رو نعل تازه زدند... (زبانم لال بشه...) انقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند... تمام استخوانها شکست... یا صاحب الزمان منو ببخشید... یک کاری با بدن کردند... وقتی خواهرش زینب... اومد کنار جنازه قطعه قطعه برادر... یک نگاهی کرد... باتعجب صدا زد... آیا تو برادر منی... 🔸زينتِ دوشِ نبي را همه بُرديد ز ياد 🔸به خدا اين بدنِ اسب دوانيدن نيست 🔸چه بلائي سر ِ اين شاهِ غريب آورديد 🔸كه شناسائيِ او بسته به يك ديدن نيست الا لعنه الله علی القوم الظالمین. - ورود به کانال روضه - سروش 👈 sapp.ir/roze14 - ایتا 👈 eitaa.com/roze14 - تلگرام 👈 t.me/roze1 فایل صوتی👇
ایوان نجف عجب صفایی دارد / حیدر بنگر چه بارگاهی دارد چشم های به رنگ خون ات را / به پرستار خود کمی وا کن دل من شور می زند بابا / گریه های مرا تماشا کن گر چه بستم شکاف زخمت را / خون تازه دوباره می ریزد گر چه بر معجرم گره زده ام / لخته خون پاره پاره می ریزد شیر بردن برای قاتل ، خانم زینب یه بار رفت قاتل ببینه بهش فرمود بابام خوب می شه ، از بستر بلند میشه ضربه ای که زدی جبران می کنه ، مردم امونت نمی دن؛ اومد بره گفت آی دختر علی بزار آب پاکی رو دستت بریزم؛ شمیر هزار درهم خریدم، هزار درهم دادم تیز کردند ، هزار درهم دادم به یه سمی آغشته شده یه قطره اش تو دریا بریزه ماهی ها می میرن ، برو دیگه کار بابات تمومه یه جوری زدم ، داد زینب بلند شد ، وا ابتاه بعد لبخند قاتلت بر من / تو چرا خنده می کنی بابا شب بی مادری ما را باز / این چنین زنده می کنی بابا لب تکان می خورد ، چی میگه علی ، هر کسی در لحظه های مرگ خاطرات تلخش تو ذهنش میاد ؛ نه اینکه علی از این خاطرات تو لحظه رهایی داشته ، الان اوج خاطراتشه ، کدوم خاطرات؛ این شبا علی یاد غدیر نبود ، خاطره خوش بود دیگه؛ واژه هایی که خاطرات من است / باز تکرار می کنی هر بار کوچه ی تنگ، خنده و هیزم / میخ در، دود، آتش و دیوار سر شب از شکاف در دیدم / حال عباس را ز نیت تو  مردم از روضه خوانی ات امشب / سوختم پای وصیت تو دست او را گرفتی و گفتی / آبرویم بخر، امید علی پیش زهرا کن آبرو داری / رو سپیدم کن ای رشید علی جان تو، جان خواهرت زینب / ای علمدار کاروان حسین حیدر بی مثال عاشورا / جان تو، جان دختران حسین پسرم نکند کودکی شود تشنه / نکند دختری زمین بخورد نشود با تو خیمه ای بی آب / نکند مادری زمین بخورد دست هایت اگر زمین افتاد / نام زهرا به لب ببر، جان گیر بدنت را سپر کن و بشتاب / خم شو و مشک را به دندان گیر تشنه لب مشک آب را بردار / به لب کودک بگیر عباس تیر وقتی به چشم هایت خورد / مدد از زانوان بگیر عباس دست وقتی که نیست با صورت / از سر زین به خاک می افتی غرق در تیر، ای کمان ابرو / به زمین چاک چاک می افتی مادری می رسد به بالینت / دست دارد به روی پهلویش کاش چشمت نبیندش وقتی / جای یک دست مانده بر رویش