🏴
أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ،
سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده،
أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ،
سلام بر آن گونه خاک آلوده...😭😭
واااای حسیــــــن غریب....
🏴
▫️زینب (سلاماللهعلیها) اسلام را حفظ کرد.
▫️تلاش حضرت زینب (سلاماللهعلیها) فقط این نیست که از امامِ بیماری در کربلا حراست و پرستاری کرده است.
▫️حضرت زینب(سلاماللهعلیها) در مقابل یک دنیا بدی، ظلم، بیانصافی، حیوانصفتی و قساوت، یکتنه ایستاد و با این ایستادگی، توانست از روح کلّی اسلام حراست و پرستاری کند.
مقام معظم رهبری | ۱۳۸۰/۰۵/۰۳
▪️ @ahkam_yar
ـ☘️🌼☘️🌼
ـ🌼☘️🌼﷽
ـ☘️🌼
ـ🌼 #برهنه_شدن_برای_عزاداری
❓برهنهشدن در سینهزنی، وقتی نامحرم نباشه، اشکال داره؟
💠✍️ همه مراجع (بهجز خامنهای، مکارم و مظاهری): نه، اشكال نداره؛ مگر اينكه باعث فساد یا گناه خاصی بشه.
💠 ✍️ آیات عظام خامنهای و مظاهری: بهتره که عزاداری بهسبک معمولی و سنتی که با لباس انجام میگرفته، برگزار بشه.
💠✍️ آیتالله مکارم: بنابر احتياط واجب، عزاداران عزیز بايد اینکار رو ترک کنن؛ ولی بازگذاشتن کمی از جلوی سينه برای سينهزدن اشکالی نداره.
🔺 توضيحالمسائل مراجع، م۲۴۳۳؛ استفتائات امام، ج۳، س۱۳ و ۴۶؛ استفتائات رهبری، س۱۱۸۸ و ۱۱۹۰؛ استفتائات مکارم ج۱، س۷۸۱؛ استفتائات نوری، ج۱، س۴۵۸؛ استفتائات تبریزی، ج۱، س۲۰۰۴؛ استفتائات بهجت، ج۴، س۶۳۸۷؛ صافی، رسالت عاشورایی؛ سیستانی، سایت؛ فاضل، جامعالمسائل، ج۱، س۲۱۶۳و ۲۱۶۵؛ جوادی، رساله، ص٤٠٣؛ مظاهری، سایت.
🔺فوروارد یادت نره
⬅️ احکام به زبان خیلی ساده/عضو شوید
·—————··𑁍··—————·
https://eitaa.com/joinchat/1924136962Cb1c8fdf901 ·—————··𑁍··—————·
🌼☘️🌼☘️🌼☘️🌼☘️🌼☘️🌼☘️
#خنده_در_محرم
⁉️آیا خندیدن در ماههای محرم و صفر اشکالی داره؟
🌀🧊🌀🧊🌀🧊🌀
📌سبک زندگیت در محرم و صفر با بقیهی سال چه فرقی داره؟
🤳@mahjabin313
🌀🧊🌀🧊🌀🧊🌀
⬅️ احکام به زبان خیلی ساده🔻
┏━━ °•☘️🌀🍀•°━━┓
@ahkam_yar
┗━━ °•🌀☘️🌀•°━━┛
ـ☘️🌺☘️🌺☘️
ـ🌺☘️🌺☘️
ـ☘️🌺☘️﷽
ـ🌺☘️
ـ☘️ #لخت_شدن_پیش_خانما
🤔❓در مراسم عزادارى امام حسين(ع)، آقایون میتونن با وجود حضور خانمها لخت بشن و عزادارى كنن؟
🔹✍️آیات عظام رهبری، وحید، مکارم و شبیری: نه نمیتونن. برهنه شدن مرد مقابل نامحرم حرامه؛ حتی اگه برای عزاداری هم باشه، بازم حرامه، اگر هم آقایان این کار رو کردن خانمها نباید نگاه کنن.
🔹✍️ آيت الله سیستانی: بله، میتونن، به شرطی که این کار باعث گناه یا فساد خاصی نباشه. البته خانمها نباید در این صورت به بدن نامحرم نگاه کنن.
🔺استفتائات: امام، ج۳، سؤالات متفرقه؛ خامنه ای، شمارهی ۷۸۰۸۰؛ مكارم ج۲، س۷۶۵؛ تبريزى، س2004؛ فاضل، جامعالمسائل، ج۱، س۲۱۶۳ و ۲۱۶۵؛ بهجت، توضيحالمسائل، م۱۹۳۷؛ صافى، جامعالأحكام، ج۲، س۱۵۹۷؛ سیستانی، استفتائات عزاداری س۷.
📌فوروارد یادت نره
⬅️ احکام به زبان خیلی ساده/عضو شوید
·—————··𑁍··—————·
https://eitaa.com/joinchat/1924136962Cb1c8fdf901 ·—————··𑁍··—————·
🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺☘️
ـ☘️🌺☘️🌺☘️
ـ🌺☘️🌺☘️
ـ☘️🌺☘️﷽
ـ🌺☘️
ـ☘️ #مبالغ_اضافه
🤔❓ مبالغ اضافه نذرهایی رو که مردم برای عزاداری دادن، چهکار کنیم؟
📚 همه مراجع (بهجز مکارم و شبیری): اگه به کسانی که نذر رو کردن، دسترسی دارین، میتونین باقیمونده رو با اجازه اهداکنندگان در راه خیر مصرف کنین.
👈 اما اگه دسترسی ندارین، باید نگه دارین برای سال بعد. اگه از مواد فاسدشدنى مثل گوشته، مىتونين اونا رو بفروشين و پولش رو در مجالس عزادارى سال آينده مصرف كنين.
📚 آیتالله مکارم: نذورات اضافه رو طبق نزدیکترین روش به اونچه که نذر کردن، مصرف کنین. در مورد نذورات فاسدشدنی هم میتونین در مجالس دیگه مصرف کنین. اگه اونها هم نیاز ندارن، بفروشین و پول اون رو در مجالس عزادارى آینده در همون مکان صرف کنین.
📚 آیتالله شبیری: اضافه رو در همون روز و همون مجلس و حوالى و همسايگان اون مصرف كنین.
⭕️ نکته: کسانی که در این امور فعالن، از ابتدا طوری جمع کنن که دستشون باز باشه؛ مثلاً بگن که اگه اضافه بیاد، صرف امور خیر میشه.
📚 توضیحالمسائل مراجع، م۲۶۴۱؛ تحرير، ج۲، ص۱۱۸، م۵ و۲۴؛ رساله آموزشی، ج۲، درس ۶۶ و ۸۲؛ مکارم، احكام عزاداری؛ صافى، جامعالأحكام، س۷۸۹؛ سيستانی، سايت؛ استفتائات بهجت، س۵۵۸۸؛ استفتائات تبريزی، س۱۹۵۵؛ استفتائات نوری، س۷۴۴ و ۷۵۴؛ دفتر مراجع.
⬅️ احکام به زبان خیلی ساده/عضو شوید
·—————··𑁍··—————·
https://eitaa.com/joinchat/1924136962Cb1c8fdf901 ·—————··𑁍··—————·
🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺☘️
ـ☘️🌼☘️🌼
ـ🌼☘️🌼﷽
ـ☘️🌼
ـ🌼 #الفاظ_غلوآميز
🤔❓خوندن اشعارى که کلمه «الله» رو به اهلبیت نسبت میده، مثل «علىاللّهىام»، «حسیناللّهىام» یا «زینباللّهىام»، چه حکمى داره؟
🌾✍️ همه مراجع: اين كارها خلاف احتياطه و این تعبیرات مناسب نیست.
از هر کاری که موجب وهن و بدنامشدن مذهب اهلبیت میشه، خودداری کنین.
👈 دیگران هم لازمه که به این اشخاص تذکّر بدن و اونا رو از این کار نهى کنن.
📚 استفتائات امام، ج۳، س۱۰۷؛ استفتائات خامنهاى، س۱۱۳۲، ۱۱۴۹ و ۱۱۵۱؛ استفتائات بهجت، ج۴، س۶۳۹۵ و ۶۳۹۶؛ استفتائات مكارم، ج۲، س۷۰۱؛ همان، ج۳، س۵۰۶؛ استفتائات فاضل ج۱، س۲۱۷۰ و ۲۱۷۹؛ استفتائات وحيد، س۶؛ استفتائات نورى، ج۱، س۴۴۵ و ۴۴۷؛ همان، ج۲، س۵۳۹ و ۵۹۶؛ استفتائات تبريزى، ج۲، س۱۸۳۰؛ فقه عاشورايی، صافی، احكام عزاداری.
⬅️ احکام به زبان خیلی ساده/عضو شوید
·—————··𑁍··—————·
https://eitaa.com/joinchat/1924136962Cb1c8fdf901 ·—————··𑁍··—————·
🌼☘️🌼☘️🌼☘️🌼☘️🌼☘️🌼☘️
🏴
▫️نقش امام سجاد علیه السلام در زنده نگه داشتن قیام عاشورا
شهادت حضرت زین العابدین،
#امام_سجاد علیهالسلام تسلیت باد
▪️ @ahkam_yar
ـ⚪️🍃🍓🍃⚪️
ـ 🍃🍓🍃⚪️﷽
ـ🍓🍃⚪️
ـ🍃 #بارداری_در_محرم
❓اقدام به بارداری در ماه محرم و صفر گناه داره؟ تأثیر منفی روی بچه نمیذاره؟
📚 همه مراجع: نه. نگران نباشین! اقدام به بارداری در ماه محرم و صفر، هیچ اشکالی نداره و تأثیر منفی هم روی بچه نمیذاره.
🔺 مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی.
⬅️ احکام به زبان خیلی ساده/عضو شوید
·—————··𑁍··—————·
https://eitaa.com/joinchat/1924136962Cb1c8fdf901 ·—————··𑁍··—————·
🍓⚪️🍃🍓🍃⚪️🍃🍓🍃⚪️🍃🍓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پست_ویژه #عفاف
✳️ زندگی مثل بومرنگ میمونه؛
از هر دست بدی، از همون دست میگیری!
👈 یه بار جستی مَلَخَک،
دوبار جستی ملخک،
صد بار جستی ملخک ...
بالاخره تو دستی ملخک!
📲 @ahkam_yar
.
آقاجان
به تمنای طلوع تو جهان چشم به راه
به امید قدمت کون و مکان چشم به راه
سالها میرود و حرف دل من این است
تا به کی صبر کنم؟ تا چه زمان چشم به راه؟
#امام_زمانم💚
الّلهم عجّل لولیّک الفرج
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوعَجّلفَرجَهم
سلام علیکم.
لطفا با شرکت در این پویش و انتشار آن، از آزادی حاج محمد خزائی دانشجوی حامی فلسطین که قریب به یک ماه است در اسارت عربستان میباشد، حمایت کنید.
https://farsnews.ir/user1709100445653233242/1721240627672399185
💁▫️💁▫️💁▫️💁
📌داستانی واقعی که فقط پسرها باید بخوانند!
پسر انگشت خونیاش را تکانی داد و ملافه را توی دستش جمع کرد. هنوز چشمانش باز نشده بود. مرد میانسالی کنار تختش روی صندلی نشسته بود و سرش را بین زانوهایش گرفته بود و قطره قطره اشک از چشمانش روی سرامیک برقافتاده بیمارستان چکّه میکرد.
یکدفعه صدای ضعیفی از پسر جوان بلند شد و خون روشنی از کنار لبش شرّه کرد. مرد از جا پرید. با دستپاچگی جیبهایش را گشت و یک تکه دستمال مچالهشده بیرون آورد و کنار لبهای پسر کشید. اولین حرفی که بعد از به هوش آمدن زد این جمله بود: «بابا! چرا بهم نگفتی؟!»
قطرات اشک روی صورت خونیاش راه باز کرد و خط صورتی رنگی را به جا گذاشت. پسر دستش را مشت کرد و خواست به سینهاش بکوبد که مرد دستش را بین مشتش گرفت و بوئید و بوسید و با چشمهای گردشده پرسید: «چیو بهت نگفتم همه عمر من؟ میدونی تو این چند ساعت، ما چی کشیدیم؟ مادرت از شوک دیدن سر و روی خونی تو از هوش رفت. یه پام پیش توست پای دیگم پیش مادرت...»
مرد از نگرانیهای خودش و خانواده میگفت و پسر به فکر چیزی بود که به چشم دیده بود. شاید برای دیگران غیرقابل باور باشد؛ اما خودش بهتر میدانست آنچه دیده عین واقعیت است؛ حتی واقعیتر از این دنیا.
دختر جوان سفیدپوشی همراه با مردی با موهای جوگندمی و چشمهای مشکی پفکرده نزدیک تخت پسر آمدند. دختر جوان لبخند پت و پهنی روی صورت سبزه غرق آرایشش سبز شد. نگاهی به پسر خوابیده روی تخت کرد و با صدای ظریفی گفت: «خدا بهت عمر دوباره داد.»
مرد پرونده پزشکی را ورق زد و چند بار سرش را تکان داد و گفت: «حتماً دعای پدر و مادرت پشت سرت بوده؛ وگرنه...» سرش را زیر انداخت و بقیه حرفش را خورد.
خودکارش را از جیب روپوش سفیدش درآورد و چند خط روی پرونده نوشت و دست دختر جوان داد و به سرعت رفت.
دختر جوان نگاهی به چشمان خیس مرد کرد و گفت: «پدرجان خدا رو شکر به خیر گذشته. خیالتون راحت باشه.»
پدر با پشت دست اشکهایش را پاک کرد و نگاهی به پسرش انداخت. نمیدانست جملهای که شنیده بود هذیان بود یا واقعی.
دست پسر چهارده سالهاش را که تازه پشت لبهایش سبز شده بود فشرد و گفت: «عزیزم داشتی چی میگفتی؟»
اما پسر گویا آنجا نبود. رفته بود در فکر جایی که فقط رنگ سفید داشت و مردی که چهرهاش را نمیدید، وسط آن فضا نشسته بود و با حالتی که خیلی هم مهربان نبود از او سؤال میکرد.
از اینکه چرا یک ماه کامل را بدون علت روزه نگرفته؟ چرا نمازهایش را نخوانده؟ چرا با دختر همسایه که حتی یک روسری کوچک هم روی سرش نبوده چشم تو چشم شده و راحت با هم صحبت کردهاند. از اینکه...
هزار سؤال در همان یک دقیقهای که نوک پایش را گذاشته بود آن دنیا شنیده بود و هاج و واج مانده بود چه جواب دهد.
میدانست پانزدهسالگی باید همه واجباتش را انجام دهد؛ اما آن چه شنیده بود، چیز دیگری بود.
آن مرد، سن بلوغ او را یکسال پیش گفته بود؛ وقتی تازه موهای درشت زیر شکمش درآمده بود. از همان زمان هر چه کرده و نکرده بود، برایش ثبت شده بود و داشتند او را برای چیزی که فکرش را هم نمیکرد، مؤاخذه میکردند.
با صدای پدر از فکر خارج شد.
- باباجون تو چه فکری؟ حالت خوبه عزیزم؟ قربون اشکات برم. برای چی گریه میکنی؟ همه چی تموم شد. دیدی خانوم پرستارم گفت خیالتون راحت.
پسر چینی به پیشانی داد و حرفی نزد. پدر ادامه داد: «قربونت برم جاییت درد میکنه الهی پدر فدات بشه؛ هزارتا نذر کردم تا خوب بشی. اولیش روضه حضرت علیاکبره که همین امشب اداش میکنم.
سپس لبخندی زد و دو دستش را از هم باز کرد و ادامه داد: «به محض اینکه مرخص بشی یه گوسفند میکشم اینهوا! کلّ فامیلو آبگوشت نذری میدم؛ فقط زودتر خوب شو.»
بعد انگار یاد چیز بدی افتاده باشه اخمهایش توی هم رفت و گفت: «خدا رحم کرد. دیگه نمیذارم سوار دوچرخه بشی و این بلا رو سر خودت بیاری...»
پدر مدام حرف میزد و پسر نه به حرف او، که به حرف آن آقا و نامه عملی که پر از خطا بود فکر میکرد. باورش نمیشد. لب جنباند: «بابا! چرا بهم نگفتی؟ میدونی چقدر دعوام کردن؟ فقط خدا رحم کرد برگشتم وگرنه حال و روزم خراب بود»
ادامه👇
احکام به زبان ساده/ احکامیار
💁▫️💁▫️💁▫️💁 📌داستانی واقعی که فقط پسرها باید بخوانند! پسر انگشت خونیاش را تکانی داد و ملافه را تو
.
پدر چشمهایش را ریز کرد و گفت: «از چی حرف میزنی پسرم؟! حالت خوبه؟»
پسر انگشتانش را لای انگشتان پدر قفل کرد. آب دهانش را قورت داد و شروع کرد به تعریف. هر جملهای که میگفت چشمهای پدر گشادتر میشد؛ طوری که نزدیک بود از کاسه بیرون بزند.
باورش مشکل بود. چیزی که در جامعه معروف بود و همه میگفتند غیر از این بود. وقتی حرف پسرش تمام شد. سرش را زیر انداخت و به فکر فرو رفت.
این در مورد خودش هم صدق میکرد. یادش آمد وقتی دوازده سال بیشتر نداشت، پیش مادرش رفته بود و با اضطراب از خالخال شدن زیر شکمش گفته بود؛ ولی چند روز بعد فهمیده بود موهای زبری است که روی بدنش درآمده و چیز غیرطبیعی نیست؛ اما آن زمان هیچ کس به او نگفته بود، تنها با یکی از نشانههای بلوغ، پسرها تکلیف میشوند؛ حتی وقتی هنوز به سن پانزده سال قمری نرسیدهاند.
قبل از انجام نذر،کلّی کار داشت که باید انجام میداد. حداقلش دوسال نماز و روزه بود که باید زودتر ادا میکرد.
نگاهی به چشمهای پسرش کرد که دورش کبود و خونی بود؛ اما مثل الماس میدرخشید.
خدا را شکر کرد که در یک روز، دو لطف بزرگ به او کرده است؛ شاید به خاطر اشکهایی بود که این چند روز در مجلس ارباب ریخته بود؛ شاید هم به خاطر کفش جفتکردنهای یواشکی عزاداران در هر شب بود؛ شاید هم...
چقدر کار داشت که باید انجام میداد! هم برای خودش، هم پسرش، هم برای پسران فامیل و هیئت.
✅لطفا نشر حداکثری
اجرتان با اباعبدالله علیهالسلام❤️
#بلوغ
#واجب_شرعی
✍اشرف پهلوانیقمی
📌اگر شما هم ماجرایی شبیه این داستان داشتید، منتظر شنیدنش هستیم.
اگر هم نظری در این مورد دارید خوشحال میشویم با ما در میان بگذارید👇
📲@Sepiddar
☀️🔸☀️🔸
باز هم صبح شده و عرض ارادت داریم
با سلامی به شما قصد زیارت داریم...
«صلیالله علیک یا أباعبداللهالحسین»
صبحتون امام حسینی
ـ🔆🔅🔆🔅
ـ🔅🔆🔅 ﷽
ـ🔆🔅
ـ🔅 #به_چشم_خواهری
❓نگاه به خانمهای نامحرم فاميل و آشنا بدون قصد لذت و فقط به چشم خواهرى، چه حكمى داره؟
📚 همه مراجع: نگاه به صورت و دستشون تا مچ، اگه بدون قصد لذت جنسی باشه و ترس از افتادن به حرام هم وجود نداشته باشه، اشکال نداره؛ ولى نگاه به جاهاى ديگه بدنشون (حتی بدون قصد لذت جنسی) حرامه.
🔺توضيحالمسائل مراجع، م2433؛ نورى، توضيحالمسائل، م2429؛ وحيد، توضيحالمسائل، م2442؛ دفتر رهبری.
⬅️ احکام به زبان خیلی ساده/عضو شوید
·—————··𑁍··—————·
https://eitaa.com/joinchat/1924136962Cb1c8fdf901 ·—————··𑁍··—————·
🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅
#عقد_در_محرم
⁉️آیا برگزاری مراسم عقد و نامزدی در ایام عزاداری حرامه؟
🌀🧊🌀🧊🌀🧊🌀
📌جواب اسلاید آخر رو بهم بگو👇
🤳@mahjabin313
🌀🧊🌀🧊🌀🧊🌀
⬅️ احکام به زبان خیلی ساده🔻
┏━━ °•☘️🌀🍀•°━━┓
@ahkam_yar
┗━━ °•🌀☘️🌀•°━━┛