🔴 شاه عرب پرست!!!
🔹 خود محمدرضا پهلوی برای مرگ ملک فیصل، پادشاه عربستان، ۷ روز در ایران عزای عمومی اعلام کرد و مراسم حج رو انجام داده و در یک کشور عربی دفن شده چ
🔹 همسر اولش یعنی فوزیه، مصری و عرب بود و فرح دیبا در برابر قبر انورسادات دیکتاتور سابق مصر تعظیم کرده
🔹 پسرش ربع البهلوي مزدور عربستان و با محمد السلمی در ارتباط است و اسم دخترش نورالزهرا پهلوی هست.
🔹 مشاورانش و افراد نزدیک به اون ها مثل: شهریار آهی، علیرضا نوری زاده و کاملیا انتخابی فرد برای استخبارات عربستان کار می کنند
🔹 اسپانسر و کارفرمای رسانه های وابسته و نزدیک به اون ها مثل: ایندیپندنت فارسی، ام بی سی پرشیا، ایران اینترنشنال آل سعود است
🔹 اِبی، خواننده نزدیک بهشون هم که ارادت خاصی به آل سعود داره و...
✍🏻 بعد اینها با وحاقت به جمهوری اسلامی که سفارت عربستان رو در ایران به آتیش کشید، میگن: عرب پرست و شعارشون " ما آریایی هستیم، عرب نمی پرستیم" هست.
🚨 پدرش سه بار ازدواج کرد تا یک "پسر" به دنیا بیاید، چون فقط پسر شایسته ادامه حکومت و سلسله سلطنت بود.
⭕️ همسر اولش فوزیه، دختر به دنیا آورد و مورد بیمهری قرار گرفت و در حالی که هرزگی محمدرضا پهلوی را میدید، چارهای جز جدایی نداشت.
🔹 تاریخ دردش میگیرد وقتی امروز سلطنت طلبان شعار"زن، زندگی، آزادی"سر میدهند.
3.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 ببینید | خاطرهای جذاب از مدرسه رفتن ولیعهد که هیچگاه نشنیدهاید!
⁉️ شاهی که دغدغه مستضعفین کشورش را داشت!
♨️ داستانی از پاسخ تأمل برانگیز محمدرضا پهلوی!
‼️ شاهی که تبعیض بین فرزند خود و دیگران قائل نبود!
⁉️ سیاهنمایی جمهوری اسلامی در رابطه با واقعیت پهلوی
اشعار تکاندهنده امام هادی(ع) در بزم شاهانه متوکّل ، خلیفه عباسی .
شهید مطهری در کتاب داستان راستان تشریح کرد
متوکل خلیفه سفاک عباسی در حالت مستی از امام درخواست خواندن شعر کردند که امام در پاسخ به این درخواست عکسالعمل نشان دادند.
شهید مطهری در کتاب داستان راستان به برخورد امام هادی(ع) در مقابل خلیفه عباسی مست پرداخته و معتقد است: متوکل، خلیفه سفاک و جبار عباسی، از توجه معنوی مردم به امام هادی علیه السلام بیمناک بود و از اینکه مردم به طیب خاطر حاضر بودند فرمان او را اطاعت کنند رنج می برد. سعایت کنندگان هم به او گفتند ممکن است علی بن محمد (امام هادی) باطناً قصد انقلاب داشته باشد و بعید نیست اسلحه و یا لااقل نامه هایی که دالّ بر مطلب باشد در خانه اش پیدا شود. لهذا متوکل یک شب بی خبر و بدون سابقه، بعد از آنکه نیمی از شب گذشته و همه ی چشمها به خواب رفته و هر کسی در بستر خویش استراحت کرده بود، عده ای از دژخیمان و اطرافیان خود را فرستاد به خانه ی امام که خانه اش را تفتیش کنند و خود امام را هم حاضر نمایند.
متوکل این تصمیم را در حالی گرفت که بزمی تشکیل داده مشغول می گساری بود. مأمورین سرزده وارد خانه ی امام شدند و اول به سراغ خودش رفتند. او را دیدند که اتاقی را خلوت کرده و فرش اتاق را جمع کرده، بر روی ریگ و سنگریزه نشسته به ذکر خدا و راز و نیاز با ذات پروردگار مشغول است. وارد سایر اتاقها شدند، از آنچه می خواستند چیزی نیافتند. ناچار به همین مقدار قناعت کردند که خود امام را به حضور متوکل ببرند.
وقتی که امام وارد شد، متوکل در صدر مجلس بزم نشسته مشغول می گساری بود. دستور داد که امام پهلوی خودش بنشیند. امام نشست. متوکل جام شرابی که در دستش بود به امام تعارف کرد. امام امتناع کرد و فرمود: «به خدا قسم که هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده، مرا معاف بدار.
متوکل قبول کرد، بعد گفت: «پس شعر بخوان و با خواندن اشعار نغز و غزلیات آبدار محفل ما را رونق ده. » .فرمود: «من اهل شعر نیستم و کمتر از اشعار گذشتگان حفظ دارم.» متوکل گفت: «چاره ای نیست، حتما باید شعر بخوانی. » .
امام شروع کرد به خواندن اشعاری:
باتوا علی قلل الاجبال تحرسهم
غلب الرجال فلم تنفعهم القلل
و استنزلوا بعد عز عن معاقلهم
و اسکنوا حفراً یا بئس ما نزلوا
ناداهم صارخ من بعد دفنهم
این الاساور و التیجان والحلل
این الوجوه التی کانت منعمة
من دونها تضرب الاستار والکلل
فافصح القبر عنهم حین سائلهم
تلک الوجوه علیها الدود تنتقل
قد طال ما اکلوا دهراً و ما شربوا
فأصبحوا الیوم بعد الاکل قد اکلوا
مضمون این اشعار این است: «قله های بلند را برای خود منزلگاه کردند و همواره مردان مسلح در اطراف آنها بودند و آنها را نگهبانی میکردند، ولی هیچ یک از آنها نتوانست جلو مرگ را بگیرد و آنها را از گزند روزگار محفوظ بدارد. »
«آخرالامر از دامن آن قله های منیع و از داخل آن حصنهای محکم و مستحکم به داخل گودالهای قبر پایین کشیده شدند، و با چه بدبختی به آن گودالها فرود آمدند! » .
«در این حال منادی فریاد کرد و به آنها بانگ زد که: کجا رفت آن زینتها و آن تاجها و هیمنه ها و شکوه و جلالها؟ » .
«کجا رفت آن چهره های پرورده ی نعمتها که همیشه از روی ناز و نخوت، در پس پرده های الوان، خود را از انظار مردم مخفی نگاه می داشت؟ » .
«قبر عاقبت آنها را رسوا ساخت. آن چهره های نعمت پرورده عاقبة الامر جولانگاه کرمهای زمین شد که بر روی آنها حرکت می کنند! » .
«زمان درازی دنیا را خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند، ولی امروز همانها که خورنده ی همه ی چیزها بودند مأکول زمین و حشرات زمین واقع شده اند! » .
صدای امام با طنین مخصوص و با آهنگی که تا اعماق روح حاضرین و از آن جمله خود متوکل نفوذ کرد این اشعار را به پایان رسانید. نشئه ی شراب از سر می گساران پرید. متوکل جام شراب را محکم به زمین کوفت و اشکهایش مثل باران جاری شد. به این ترتیب آن مجلس بزم درهم ریخت و نور حقیقت توانست غبار غرور و غفلت را، ولو برای مدتی کوتاه، از یک قلب پرقساوت بزداید.
10.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | بی سابقهترین افشاگری رضا پهلوی از سانسور در جمهوری اسلامی!
⁉️ آیا محمدرضا_پهلوی از حکومت خود انتقاد داشت؟!
⁉️ کتاب پاسخ_به_تاریخ راوی چه حقایقی است؟!
⁉️ نسخه اصلی و بدون_سانسور این کتاب توسط چه کسی منتشر شده؟!
⁉️ آیا در جمهوری اسلامی ایران آزادی_بیان هست؟!
8.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در شب آرزوها، اگر صادقانه یک اکسیر را بخواهید و دریافت کنید؛
بقیهی مسیر خود را بسمت سعادت هموار کردهاید!
استاد شجاعی