🔸روز پنجم محرم
🔺 ناحیه مقدسه
💡لطفا ترجمه نیز مطالعه شود💡
••••••••••••••••••••••••••••••••••
🔹بسم الله الرحمن الرحیم🔹
25 . أَلسَّلامُ عَلى فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ ابْنَتِهِ،
سلام بر فاطمه زهراء دختر رسول الله ،
26 . أَلسَّلامُ عَلى أَبی مُحَمَّد الْحَسَنِ وَصِىِّ أَبیهِ وَ خَلیفَتِهِ ،
درود بر حسن بن على وصىّ و جانشین پدرش ،
27 . أَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الَّذی سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ ،
سلام بر حسین که جانش را تقدیم نمود ،
28 . أَلسَّلامُ عَلى مَنْ أَطاعَ اللهَ فی سِرِّهِ وَ عَلانِیَتِهِ ،
سلام بر آن کسى که در نهان و آشکار خدا را اطاعت نمود ،
29 . أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشِّفآءَ فی تُرْبَتِهِ،
سلام بر آن کسى که خداوند شفا را در خاکِ قبرِ او قرار داد ،
30 . أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْ جابَةُ تَحْتَ قُبَّتِهِ ،
سلام بر آن کسى که (محلِّ) اجابتِ دعا در زیرِ بارگاه اوست.
nahie-moghadase-samavati.mp3
16M
زیارت ناحیه مقدسه با نوای بسیار زیبای حاج مهدی سماواتی
⚫️متن این زیارت در لینک زیر
https://erfan.ir/farsi/amp46251.html#amp_tf=%D8%A7%D8%B2%20%251%24s&aoh=16897142631946&csi=1&referrer=https%3A%2F%2Fwww.google.com
یا امام رضا سلام 🤚
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨
بهر حاجات اگر دست دعا برخیزد
دلبری هست به هر حال به پا برخیزد
لطف آقای خراسان ز همه بیشتر است
هر زمان از دِلِ پُر درد صدا برخیزد
جرأتش نیست کسی حرف جهنم بزند
گر پی کارِ گنهکار ز جا برخیزد
تا به دستِ کرم تو به نوایی نرسد
از سر راه محال است گدا برخیزد
بر سر خاکم اگر آهوی تو گریه کند
از تمام جگرم بانگ رضا برخیزد
السلام علیک یاامام رئوف
یاامام رضاجانم😍✋
اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
4_5922617523018137930.mp3
3.08M
شب_پنجم_محرم
روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
متن روضه
🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
زبانحال باب الحوائج عبدالله بن الحسن...
🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
🔸از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم
قربون غریبیش برم...
مثل باباش امام حسن خیلی غریب بوده...
روضه ی جانسوزی داره...
دل هر شیعه ای رو آتیش میزنه...
آخه روضه ی این آقازاده گره خورده به روضه ی اربابمون حسین...
🔸آنچنان دل بُرد از من بانگ هَل مِن ناصِر تو
عموی غریبم حسین...
🔸کآستینم را ز دست عمّهام زینب کشیدم
ابی عبدالله یتیمان برادر رو خیلی دوست داشت...
خیلی مواظبشون بود...
مخصوصا عبدالله اش رو ...
صدا زد خواهرم... زینبم ...
مواظب عبدالله ام باش...
خواهرم مواظب یادگار برادرم باش...
زینب جان این نانجیبها رحم ندارن...
دیدی قاسمم شهید کردن...
علی اکبرم قطعه قطعه کردن...
روی دستهام علی اصغرم رو پرپر کردن...
خواهرم اینا رحم ندارن... زینب
مواظب یادگار حسنم باش...
دستهاش رو گذاشت توی دست عمه...
🔸دست او در دست های عمّه بود
🔸گوش او پر از صدای عمّه بود
اما...
🔸شیون زن ها دلش را پاره کرد
🔸دید شه تنهاست فکر چاره کرد
دستش به دست عمه جانش زینبه...
بالای تل زینبیه...
یکدفعه نگاه کرد دید عمو جانش حسین داخل گودی قتلگاه است...
دور تا دور عمو رو گرفتن...
شمشیرها بالا میره پایین میاد...
دیگه طاقت نیاورد...
دوان دوان...
به سمت گودی قتلگاه
🔸دست او از دست عمّه شد جدا
🔸می دوید و بر لبش واویلتا
هی صدا میزد ای وای...
آقای غریبم حسین...
🔸می دوید و گاه می افتاد او
🔸از جگر فریاد می زد ای عمو