فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اهمیت فضای مجازی در جنگ تمدنی
✘ شاید این آخرین فرصت من و تو باشد!
تا با سادهترین کار ممکن، در آینده جهان اسلام نقش آفرینی باشیم
🔴رهبر معظم انقلاب اسلامی:
"استقامت و استحکام و ریشهداری این نظام به گونهای است که به توفیق الهی، قرنها این نظام پابرجا خواهد بود"
1391/07/19
🔰#نکات_تربیتی
💠 عوامل پیش برنده تربیت
تغذیه درست
❌از بچههایی که تغذیه خوبی ندارد،
نباید انتظار داشته باشید شما را
همراهی کرده و حرفشنوی
داشته باشند.
⚠️ هیچ وقت با بچهای که گرسنه
و تشنه است در نیفتید و اول
شکم او را سیر کنید.
📊 آمارها نشان میدهند تقریباً
۷۰ درصد از بچهها تغذیه خوبی ندارند؛
📣 یعنی:
▫️میزان مناسب،
▪️نوع درست
▫️و در زمان مناسب غذا نمیخورند.
🌹«استاد تراشیون»
11.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞#کلیپ_تصویری
❓معایب تک فرزندی چیست؟
🎙 🌹حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی
🌸
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آسيبهاى قهرهاى زن و شوهر
👤 استاد دهنوی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🪴
🌸🍃🌸🍃
انسان ها همیشه "بت" می سازند...
بعضی ها با "سنگ و چوب"
عده ای با "باورهایشان"
اولی ترسناک نیست،
چون با یک تبر در هم می شکند !
ولی دومی بلایی است که هیچ جامعه ای از آن مصون نمانده است !
پس بشکن ...
باورهایی را که از تو یک زندانی ساخته است بی آنکه بدانی ...
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#از_هول_حلیم_افتاد_تو_دیگ
گویند در روزگاران قدیم مردی فربه زندگی می کرد که علاقه زیادی به خوردن داشت که بیشتر وقتش صرف خوردن و آشامیدن می شد.
یک روز مرد که به بازار رفته بود به خانه برگشت همسرش از او پرسید مرد چه شده امروز زود به خانه آمده ای مرد گفت شنیده ام که امروز همسایه حلیم می پزد آمده ام که حلیم بخورم .
وقتی که بوی حلیم همسایه به مشامش رسید سریع به خانه همسایه رفت ولی از بس که عجله کرده بود فراموش کرد که دیگی همراه خود بیاورد تا با خود حلیم ببرد
ولی چون ظرفی نداشت رفت بالای دیگ و با قاشق شروع به خوردن کرد ولی وقتی دید فایده ندارد و چون بسیار هول کرده بود که مبادا نتواند به اندازه کافی حلیم بخورد با دو دست سرگرم خوردن شد و چنان بر سر دیگ خم شده بود که به ناگاه درون دیگ افتاد و مردمان با خنده و با صدای بلند گفتند بیچاره این مرد از هول حلیم افتاد توی دیگ…
🌸🍃🌸🍃
#به_شرطی_که_بخوابی
چارلی چاپلین میگوید :
وقتی بچه بودم کنار مادرم میخوابیدم و هرشب یک آرزو میکردم.
مثلاً آرزو میکردم برایم اسباب بازی بخرد؛ میگفت «میخرم به شرط اینکه بخوابی.» یا آرزو میکردم برم بزرگترین شهربازیِ دنیا؛ میگفت «میبرمت به شرط اینکه بخوابی.» یک شب پرسیدم «اگر بزرگ بشوم به آرزوهایم میرسم؟» گفت «میرسی به شرط اینکه بخوابی.» هر شب با خوشحالی میخوابیدم. اِنقدر خوابیدم که بزرگ شدم و آرزوهایم کوچک شدند.
دیشب مادرمو خواب دیدم؛ پرسید «هنوز هم شبها قبل از خواب به آرزوهایت فکر میکنی؟» گفتم «شبها نمیخوابم.» گفت «مگر چه آرزویی داری؟» گفتم «تو اینجا باشی و هیچ آرزویی نداشته باشم.» گفت «سعی خودم را میکنم به خوابت بیایم به شرط آنکه بخوابی.
#تقدیم_به_تمام_مادران_سرزمینم