"نکته اخر"
صرفا درمورد انتخابات
خواستم بگم هدف همه یک چیزه(بهبود اوضاع کشور)
یکی دیدگاهش رای ندادنه
یکی دیدگاهش رای اوردن جلیلیه
یکی دیدگاهش رای اوردن پزشکیان
و این صرفا تفاوت دیدگاهه!
واقعا جزو هر دسته ای باشیم حق داریم به دیگری انگی بچسبونیم؟حق داریم فحش بدیم؟واقعا محقیم؟
قضاوت اخلاقی در این موارد واقعا مجاز نیست:)هر چی فکر میکنم مجاز نیست:)
اهل مریخ....💜
۱۱ تیر ۱۴۰۳
چرا نباید بحث سیاسی کنیم؟
به دو علت:
1.اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران گرایشات شدید پوپولیستی دارند.
2.مردم ذاتا به ابتذال گرایش دارند.
حتما پیش اومده که به تماشای بحثهای سیاسی مردم عامه (همه طیف افراد شامل تحصیلکردگان و مردم بازار) و حتی افراد متخصص علم سیاست نشسته باشید، به عنوان ناظر بیرونی چه کسی در بحث موفقتر و مقبولتره؟ کسی که با فکت و علمی صحبت میکنه یا کسی که بیشتر عامه صحبت میکنه و هوچیگری میکنه؟ متاسفانه تجربه و تاریخ نشون داده فرد دوم موفقتر عمل میکنه و احتمالا صاحب مقبولیت بیشتری هم در نظر افراد تماشگر میشه.
حالا شما فکر کنید میخواید کاملا علمی با رعایت اصول مذاکره سالم با این افراد بحث کنید، شکست شما متاسفانه حتمیه. اگر بحث شما ناظرانی هم داشته باشه با توجه به گرایشات پوپولیستی که قبلا فرض گرفتم اکثریت ایرانیها دارند، احتمالا اون ناظران میرن سمت طرف مقابل و به اصطلاح کوچه بازاری خودشون شروع میکنن شما رو هو کردن. حالا شما خودتو بکش که با فکت صحبت کنی، جامعه متاسفانه ابتذال و دگوریگری رو میپسنده، بنابراین شما برای برد توی بحث و بستن دهن طرف مقابل باید شان و کرامت خودت رو زیر پا بذاری و رفتار طرف مقابلت رو پیش بگیری.( پس در هر دو صورت بحث کردن با این جماعت باخته؛ چه وقتی با فکت صحبت میکنی و اونا با عوامیگری و کولیگری میزننت چه بخوای شان خودتو در سطح اینا بیاری پایین! کلا بحث سیاسی بازی دو سر باخته).
پی نوشت 1: یکی از اهداف تشکیل کافه دیالوگ این بود که ما چه به عنوان مناظرهکننده چه به عنوان ناظر بتونیم بحث رو سالم پیش ببریم. باعث تاسفه که مجبور به توقفش شدیم.
پینوشت 2: رفرنس دادن به یک فرد که از قضا متخصص علوم سیاسی و اقتصادی نیست و تلاش برای متقاعد کردن دیگران که چون فرد x که از قضا استاد دانشکدمون هست فلان نامزد ریاست جمهوری رو تایید کرده پس شما هم بیاید رای بدید به فلانی، اوج پوپولیسمه. (جالبترْ دلایلی بود که ذکر میشد برای اینکه مارو قانع کنن که چرا اون استاد آدم مناسبیه که به حرفش گوش کنیم!) / (من اگه میخواستم پزشکیانو تبلیغ کنم حداقل به رنانی رفرنس میدادم نه استاد بالینی کودک!!)
پی نوشت 3: بولی کردن و تمسخر طرف مقابل یکی از راهکارهای اصلیه که پوپولیستها پی میگیرن؛ یعنی محوریت صحبت این افراد اثبات عقاید خودشون نیست بلکه با حمله کردن به طرف مقابل میخوان برنده بحث باشن!
۱۶ تیر ۱۴۰۳
Mohammad Hossein Pooyanfar - Rahem Allah (128).mp3
7.73M
رحم الله من نادی یا حسین؛ غفر الله من نادی یا حسین…
خدا رحمت کنه گریه کنا رو! خدا رحمت کنه سینه زنا رو!
خدا رحمت کنه هرکی سپرده؛ به دست سینه زن شال عزا رو…
خدا بیامرزه مادرمو… خدا بیامرزه بابامو…
با نون حلال و شیر پاکشون؛ صدا میزنم آقامو حسین!
حسین ای جانم؛ حسین ای جانم
۱۶ تیر ۱۴۰۳
سلام وقت شما هم بخیر:)❤️
حرفتون قطعا درسته ولی اینم نگاه کنیم ک این صرفا از دید شما درسته و شما فقط میتونین دیدگاهتونو با دلیل برای دیگران بیان کنین
من فقط گفتم قضاوت اخلاقی کار درستی نیست
تو زندگی هرکدوممون میلیون ها انتخاب وجود داره که در دوراهی ها فقط یدونش معمولا انتخاب درسته
ولی بحث اینه توی اون موقعیت فرد تماما حق رو ب خودش میده
و از زاویه دید خودش ب مسئله نگاه میکنه
صرف بحث انتخابات هم نیست
فکر میکنم اینکه بتونیم ب زاویه دید همدیگه اهمیت بدیم و سریعا ب هم انگ (نفهم بودن)( مبلغ جبهه کفر)(منافق) و از اون جبهه(ماله کش)(سایبری)(جیره خور)به هم نزنیم نشون از رشد اخلاقیمون میده
اینکه همش فکر کنیم خودمون محقیم که میتونیم راجع به بقیه قضاوت کنیم اول از همه ب خودمون ضربه میزنه
ولی حرف شما هم درسته در نهایت یک انتخاب درست وجود داره
و اگ فکر میکنین انتخاب شما درسته میتونین در نهایت منطق و اخلاق انتشارش بدین(هرچند ک کار سختیه و درصد شکست خیلی بالاست) چون همونجور ک اون بالا پیام های یکی از بچه ها رو گذاشتم متاسفانه جامعه گرایش ب ابتذال داره:)❤️
ابتذال جامعه رو نه صرفا تو بحث انتخابات بلکه توی محتوا های ترند اینستا و توییتر هم میشه فهمید😁💔
۱۷ تیر ۱۴۰۳
مداحی آنلاین - اباصالح التماس دعا.mp3
2.32M
🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷
🍃اباصالح التماس دعا
🍃هر کجا رفتی یاد ما هم باش
💔 #جمعه_های_دلتنگی
😔😔😔آقا بیا 🙏😭
🌷لبیک یامهدی🌷
۲۲ تیر ۱۴۰۳
۲۴ تیر ۱۴۰۳
💜واردات گنجشک🕊
🍀مائو تسه تونگ در واقع معمار و رهبر چين كمونيست بود. او كسي بود كه چين را از قهقرا به اوج بازگرداند و نزديك به چند دهه رهبر چين كمونيست بود.
□مائو يكي از سرسخت هاي تاريخ بشريت بود. در باب سرسختي مائو همين بس كه بدانيد در دوران مبارزه، تمام چين را با پاي پياده فرار كرد.
سرتان را با يادآوري تاريخ چين درد نمي آورم ولي، يكي از جالب ترين اتفاقات تاريخ اقتصاد در دوران مائو رخ داد كه مي خواهم چند سطري در مورد آن بنويسم.
■بیش از ٦٠ سال پيش، ژانويه ١٩٥٨، مائو سياست هاي اصلاح طلبانه جديد چين را با نام ” يك گام بزرگ به جلو” اعلام كرد. اين برنامه دو بخش صنعتي و كشاورزي داشت. در بخش صنعتي بزرگترين دغدغه اصلاح نظام توليد فولاد و افزايش كيفيت محصول نهايي بود، اما در بخش كشاورزي: دولت چين عليه گنجشك ها اعلام جنگ كرده بود!
●مائو در نطقي آتشين گنجشك ها را بزرگترين دشمن چين اعلام كرد. او معتقد بود، گنجشك ها به محصولات كشاورزي چين دستبرد مي زنند و اين باعث مي شود، دهقانان زحمت كش به حق و حقوق خود نرسند.
●جنگي تمام عيار عليه گنجشك ها شروع شد. لانههای گنجشکها ویران شد، تخمهایشان شکسته شد و جوجههایشان کشته شدند. کودکان نیز با شکار گنجشکها با تیرکمان به مبارزات کمک میکردند. همچنین برای جلوگیری از فرود گنجشکها به مزرعهها، تمام اهالی شهر در حالیکه ناقوسهایی را به صدا درمیآوردند و بر طبلهای عظیمی میکوبیدند و فشفشه به هوا میفرستادند، بهسوی حومهها رژه میرفتند. عاقبت، جسد بیجان گنجشکها از آسمان فروریخت.
○آمار نفسگیر موفقیتهای مبارزات علیه گنجشکها، فیالفور به اقامتگاه مائو در شهر ممنوعه ارسال شد. تنها در عرض یک روز، مردم شانگهای ۱۹۴۴۳۲ گنجشک را کشتند و در عرض یکسال بیش از یک میلیون گنجشک کشته شدند. عاقبت در سراسر چین گنجشکها به مرز انقراض رسیدند.
■بزرگترين و تاريخي ترين شكست مائو دقيقا زماني كه فكر مي كرد پيروز شده است رخ داد. ناگهان جمعيت حشرات رو به فزوني گذاشت. ملخ ها به طرز غير قابل باوري زياد شدند و به مزارع حمله مي كردند. هجوم ملخ ها به قدري وحشتناك بود كه چين كاملا بي دفاع شده بود.
○جنگ ناگهان تغيير كرد. روزي كه اولين چيني به دليل گرسنگي مُرد تازه مائو شروع به انديشيدن كرد.
او در ابتدا لجبازانه مي گفت خلق چين به عقب بازگشت نخواهند كرد.
باور كردني نيست ولي، ٤٣ ميليون چيني طي سالهاي بعد از گرسنگي كشته شدند تا مائو دست از لجبازي خود بردارد.
□ناگهان بزرگترين واردات چين گنجشك شد و هر روز هزاران گنجشك از اتحاد جماهير شوروي وارد مي كردند تا تعادلي كه از بين برده بودند را بازگردانند.
○شكست مائو براي آن دسته مديراني كه از علم مديريت فقط يكدندگي و لجبازي را آموختند، براي آن مديراني كه فريب جايگاهشان را مي خورند و فكر مي كنند آنچه به ذهن شان مي رسد، درست ترين چيز است درس هاي بزرگي دارد:
١- هر قدر داد بزنيد تصميم غلط به درست تبديل نمي شود.
٢- هر قدر در اصلاح اشتباه تان تعلل كنيد، هزينه هاي بعدي بيشتر مي شود.
٣- هر مديري ممكن است تصميم اشتباه بگيرد و اين قسمتي از ماجراي مديريت است ولي، مديري كه لجبازانه بر اشتباهش پافشاري مي كند، حتي اگر در زمان صدارتش كسي حرفي نزند ولي تاريخ با لبخند معنا دار نگاهش مي كند.
@ahle_merikh
۲۴ تیر ۱۴۰۳
۲۴ تیر ۱۴۰۳
🖤🖤🖤
ابن سعد آدم بزرگزادهای بود. پدرش سعد ابیوقاص بود که از غارت ایران ساسانی ثروت کلانی مخصوصا در زمان خلیفهی سوم به هم زد. تا جایی که نقل شده وقتی مُرد مجبور بودن طلاهای در تملکش رو با تبر تکهتکه کنن.
اسمش رو هم گذاشته بودن "برکت مال مجاهد" :))
گزارشهایی از کثرت عبادت و مقبولیت ابن سعد نقل شده که بیشتر به نظر میاد تبلیغات بنیامیه باشه. چون اغلب این گزارشها از افرادی نقل شده که به نحوی حقوقبگیر بنیامیه بوده و معروف و مشخصن که پول میگرفتن تا فضیلتتراشی کنن برای بزرگان بنیامیه.
اما خب باز یه مقبولیتی داشت.
@ahle_merikh
۲۴ تیر ۱۴۰۳
تبلیغات بنی امیه:)
خیلی دلم میخواد بدونم اونموقعا ک رسانه به شکل امروزی نبوده چجوری تبلیغ میکردند.
همینجوری ک توی کوچه پس کوچه ها میگشتن و داد میزدند؟:/
۲۴ تیر ۱۴۰۳
ادامه...🖤
اولین رذالت آشکار ابن سعد در ماجرای حجر بن عدی (ره) رخ داد. جایی که در کنار شمر برخی دیگه بزرگان کوفه علیه حجر شهادت داده و موجب شهادت حجر و یارانش شد.
دومین مورد وقتیه که امام حسین وارد مکه میشه. اون سال ابن سعد امیرالحاج (مسئول برگزاری مراسم حج) بوده و وقتی استقبال مردم از اباعبدالله رو میبینه به یزید نامه نوشته و از خطر استقبال مردم از اباعبدالله میگه.
سومین رذالتش در ماجرای مسلم رخ میده. اولا ابن سعد از جمله افرادیه که به یزید نامه نوشته و میگه اگر میخوای کوفه از دستت خارج نشه نعمان بشیر رو از حکومت برکنار کن چون به شیعیان علی آسون میگیره.
در ماجرای مسلم هم در لحظات پایانی عمر مبارک جناب مسلم، ایشون از ابن سعد میخواد که بیاد جلو و در گوشش ظاهرا میگه به امام حسین بگو به کوفه نیاد. چون خویشاوندی دوری با هم داشتن.
که عمر میره و میگذاره کف دست ابن زیاد. و ببینید چقدر آدم باید بدبخت باشه که ابن زیاد بهش تذکر اخلاقی بده مبنی بر اینکه آدم راز کسی رو فاش نمیکنه!
@ahle_merikh
۲۴ تیر ۱۴۰۳
اینها رو گفتم که بگم اینطور نبوده که عمر سعد ارادتی به ائمه داشته باشه و گزارشهایی که از تقوا و اینهاش ذکر شده احتمال خیلی قوی دروغه.
حالا بریم کربلا.🖤
لحظهای که خبر حرکت امام حسین به سمت کوفه میاد و عبیدالله به کوفه میرسه، عمر اصلا مامور سرکوب شورش دیلمیان در ری (قزوین و همدان و ری و شمیرانات تا احتمالا جاده هراز اونطرفها) مامور شده بوده. با حدود ۴٠٠٠ سرباز بیرون شهر اردو داشته و آماده بوده که بره... که ایکاش میرفت...
اما عبیدالله اون رو میخواد میگه باید سپاهت رو ببری برای مقابله با حرکت امام حسین.
عمر میگه من مامور به ری شدم! از طرفی هم نمیخواست کسی باشه که مقابل اباعبدالله قرار میگیره. اما عبیدالله میگه پس اگر نمیری حکم حکومت ری رو هم. پس بده. اینجا عمر کم میاره.
این یه حدس شخصیه. معتقدم که عمر فکر میکرد میره کربلا امام حسین رو برمیگردونه و به ری میره. یعنی برخلاف شمر لااقل در ابتدای امر دوست نداشته در قتل امام حسین شرکت داشته باشه. البته نه از روی ارادت که از روی ترس.
البته چند جا نقل شده در اشعاری هم در کوفه هم در کربلا میگه که حکومت ری بالاخره نقده و آدم عاقل نقد دنیا رو به نسیهی آخرت نمیده. فوقش اگر مجبور شدم، حسین رو میکشم و بعدش توبه میکنم.
▫️عمر وقتی به کربلا میرسه هنوز قصد داشته که قضیه رو به صلح و سازش بگذرونه. لااقل از اغلب گزارشهای تاریخی اینطور برمیاد.
اما افرادی مثل شمر و خود ابن زیاد تمایلشون به درگیری و قتل بوده و نهایتا نامه به عمر میزنن که به حسین سخت بگیر!
اگر هم نمیتونی فرماندهی رو به شمر واگذار کن.
معتقدم اینجا نقطهی شکست و سقوط عمر سعده.
واگذاری فرماندهی لشکر به معنی واگذاری پادشاهی ری بود و حالا عمر مجبور بود برای از دست ندادن حکومت ری در جنایت در حق امام حسین با حیوانی مثل شمر مسابقه بگذاره.
این میشه که نهایتا کارش به جایی میرسه که دستور میده عصر عاشورا اسب بر بدنهای مطهر شهدای کربلا بتازونن.
▫️البته گزارشهایی هم وجود داره از تلاش امام برای نجات عمر. اول در همون روزهای ابتدایی امام بهش تذکر میده و میگه از گندم ری نمیتونی بخوری که مردک نفهم جواب میده اگر جو هم باشه خوبه.
باز دوباره امام در یک گفت و گوی طولانی (که به اشتباه مذاکره برداشت شده ازش) به عمر میگه خودت رو بدبخت نکن. اینجوری هم دنیات از دست میره هم آخرتت! ولی باز به خرج عمر نمیره که نمیره.
@ahle_merikh
۲۴ تیر ۱۴۰۳