🔸نم نمِ باران به می خواران خوش است!
از عارف وارسته حضرت آقای قاضی شنیدم که در اهواز خشکسالی شد، علما و زهاد برای خواندن نماز باران به بیرون شهر رفتند ولكن اثری از باران مشاهده نشد.
در آن میان کسی بود به نام مشهدی علی که کارش دنبک زنی بود، او همواره در مسیر امام جماعت شهر می نشست و به کارش مشغول بود. روزی امام جماعت به او گفت: تو که همه روزه اینجا هستی، چرا به هنگام نماز نمیایی در مسجد با نمازگزاران شریک در نماز شوی و کارت را نیز از دست ندهی؟!
از آن روز به بعد این مطرب با دنبک خود می آمد و در گوشه مسجد بود، پس از شرکت در نماز به دنبال کار خود می رفت.
تا آنکه در خشکسالی از امام جماعت اجازه گرفت که با هیئت همراه برای نماز استسقاء بیرون شهر رود.
روزی با دوستان به بیرون شهر رفته در کناری دورهم نشستند و لنگی بر روی دنبک انداخت که صدای بمی از آن بر می آمد و این بیت را هم آهنگ شروع به خواندن کردند:
نم نم باران به میخواران خوش است
رحمت حق بر گنه کاران خوش است
لحظاتی گذشت و ابرها برخاستند و اهالی از باران سیراب شدند.
اینجانب داستان را به مجذوب سالک حضرت آقای انصاری همدانی نقل کردم انقلاب حالی به او دست داد که یدرک ولا یوصف.
منبع: کتاب المختار من کشف الاسرار و تذکره العطار، سید احمد فهری زنجانی
کانال سبک زندگی اهل بیت(ع)- ۲
تلگرام👇👇
https://t.me/ahlbeyt110
واتساپ👇👇
https://chat.whatsapp.com/I4HujzTNDwWJq9UoTEANdn
ایتا👇👇
https://eitaa.com/ahlebit110
ارتباط با ادمین @aliasadizanjani
هدایت شده از علی اسدی
*⭕وسيله مقدس براى هدف مقدس*
*🔻گفتند: يكى از علماى بزرگ يكى از شهرستانها پاى منبرى نشسته بود.* *يك آقايى كه شال سيّدى به سر داشت، روضه هاى دروغ مى خواند.*
*🔻آن آقا كه از مجتهدين خيلى بزرگ بوده، از پاى منبر گفت: آقا اينها چيست دارى مى گويى؟*
*يك وقت او از بالاى منبر فرياد زد: تو برو دنبال فقه و اصولت، اختيار جدّ خودم را دارم، هرچه دلم بخواهد مى گويم. «اختيار جدّم را دارم» يعنى چه؟!*
*🔻يكى از راههايى كه از آن راه بر دين از جنبه هاى مختلف ضربه وارد شده است، رعايت نكردن اين اصل است كه ما همانطور كه هدفمان بايد مقدس باشد، وسايلى هم كه براى اين هدف مقدس استخدام مى كنيم بايد مقدس باشد.*
*🔻ما نبايد دروغ بگوييم، نبايد غيبت كنيم، نبايد تهمت بزنيم؛ نه فقط براى خودمان نبايد دروغ بگوييم، به نفع دين هم نبايد دروغ بگوييم، يعنى به نفع دين هم نبايد بى دينى كنيم،*
*🔻چون دروغ گفتن بى دينى است. به نفع دين دروغ گفتن، به نفع دين بى دينى كردن است. به نفع دين تهمت زدن، به نفع دين بى دينى كردن است. به نفع دين غيبت كردن، به نفع دين بى دينى كردن است.*
*🔻دين اجازه نمى دهد و لو به نفع خودش ما بى دينى كنيم. «ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ».*
*🔻ببينيد سيره تبليغى پيغمبر اكرم- كه از مهمترين سيره هاى ايشان است- چگونه بوده! پيغمبر، اسلام را چگونه تبليغ كرد، چگونه ارشاد و هدايت كرد؟*
*▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ؛ ج16 ؛ ص111-110- با تلخیص و ویرایش جزئی -*
https://chat.whatsapp.com/IQBEttKIyXwGgozztuNcva
🚨 حتی در مقابل یک عکس سر خم نکردند!
💠 آیت اللّه خزعلی در بیان خاطرهای از سفر آیت الله خامنهای در زمان ریاست جمهوری به لیبی میگوید:
⭕️ در لیبی، برای دیدار سران کشورهای مختلف با رهبر لیبی، خیمهای بر پا كرده بودند كه ارتفاع درِ ورودی آن خیمه، كوتاه بود و به ناچار هركس میخواست وارد بشود، باید خم میشد. از طرفی داخل خیمه، روبروی در، عكس قذّافی، رهبر وقت لیبی نصب بود، یعنی هر كس وارد میشد، ناخواسته در مقابل عكس قذّافی سر خم میكرد!
حضرت آیت الله خامنه ای وقتی میخواستند وارد خیمه شوند، به قهقرا (پشت) وارد میشوند تا در مقابل عكس قذّافی سر خم نكنند!
📗 کتاب «آب، آیینه، آفتاب» به نقل از آیتالله خزعلی
🔰 پ ن: در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۶۳ آیةالله خامنهای، رئیسجمهور وقت به لیبی سفر مینمایند. ایشان در پایان سفر ۲۴ ساعته به لیبی در یك مصاحبهی تلویزیونی میفرمایند: «محور مذاكرات با قذّافی، مقابله با رژیم صهیونیستی و حل قضیهی فلسطین بود.»
🆔@sireh_agha
آیت الله و خانواده وارطان ارمنی
پس از آنکه وارطان سالاخانیان که فعال سیاسی ارمنی عضو حزب توده ايران بود در سال ۱۳۳۳ زیر شکنجه وحشیانه در سن ۲۳ سالگی کشته شد و حاضر به همکاری با کودتاگران نشد، حسین شاهحسینی از طرف آیتالله سید رضا زنجانی که مسؤول مالی آیتاللهالعظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی (مؤسس حوزه علمیه قم) و وکیل شرعی آیتاللهالعظمی میلانی بود، مأمور میشود که از وجوه شرعی، ماهیانه مبلغ ۱۵۰ تومان به خانواده وارطان پرداخت کند.
وارطان را ما ایرانیها با شعر معروف دوستش احمد شاملو میشناسیم. شاهحسینی هر ماه این مبلغ را به خانه وارطان میبرده و به همسر و فرزندان خردسالش میداده است. این کمکهزینه به مدت ۲۹ سال یعنی تا زمان رحلت آیتالله حاج آقا رضا زنجانی در ۱۴ دی ۱۳۶۲ پرداخت میشده است.
شاهحسینی میگوید: در مراسم ترحیم آیتالله زنجانی در مسجد ارک تهران، فرزندان جوان وارطان در حالی که صلیبی بر گردن آویخته بودند در حیاط مسجد برای دقایقی حاضر میشوند و چند روز بعد نیز همسر وارطان اصرار میکند که باید برای ادای احترام به رهبر نهضت مقاومت ملی، بر سر قبر او در حرم حضرت معصومه (س) حاضر شود.
شاهحسینی که متوجه حساسیتهای حضور یک ارمنی در حرم بوده، با مرحوم آیتالله دکتر مهدی حائری یزدی مشورت می کند و ایشان نیز توصیه میکند که بدون هیچ سر و صدایی، همسر وارطان را محجبه به سر مزار مرحوم زنجانی در درون حرم ببرد.
شاهحسینی و همسر وارطان در اواخر سال ۶۲ بر سر مزار زنجانی (که اکنون در کنار مزار آیتالله سید محمد شیرازی و در بخش زنانه حرم قرار گرفته) حاضر میشوند و همسر وارطان برای مدتی طولانی در حالی که چادرش را بر سرش کشیده بود زار زار گریه میکند، زمزمههایی زیر لب میخواند و بدینگونه نسبت به محبت سی ساله این فقیه مجاهد شیعه نسبت به خانواده یک مبارز سیاسی ارمنی تودهای ادای احترام میکند.
اینهم شعری زیبا از احمد شاملو برای وارطان:
"وارتان"! بهار خنده زد و ارغوان شکفت.
در خانه، زیر پنجره گل داد یاس پیر.
دست از گمان بدار!
با مرگ نحس پنجه میفکن!
بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار. . .
"وارتان" سخن نگفت.
سرافراز
دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت. . .
_ "وارتان"! سخن بگو!
مرغ سکوت، جوجۀ مرگی فجیع را
در آشیان به بیضه نشسته است!»
"وارتان" سخن نگفت.
چو خورشید
از تیرگی بر آمد و در خون نشست و رفت. . .
"وارتان" سخن نگفت
"وارتان" ستاره بود !
یک دم درین ظلام درخشید و جست و رفت. . .
"وارتان" سخن نگفت
"وارتان" بنفشه بود
گل داد و
مژده داد: «زمستان شکست!» و
رفت. .
کانال سبک زندگی اهل بیت(ع)- ۳
تلگرام👇👇
https://t.me/ahlbeyt110
واتساپ👇👇
https://chat.whatsapp.com/DRrvMATyn9aHmOCjprQNeK
ایتا👇👇
https://eitaa.com/ahlebit110
ارتباط با ادمین @aliasadizanjani
هدایت شده از سفیر
🚨احترام ویژه به #فرزند_شهید
سردار پاسدار علی فضلی میگوید:
💠 من برادری داشتم به نام «رحمان» که در سال ۱۳۶۱ در جبهه شهید شد. وی پسری به نام #مصطفی دارد که در زمان شهادت پدر چهارماهه بود. یک روز که در محضر مقام معظم رهبری بودیم، مصطفی را نیز با خود بردم. او در داخل حیاط نشسته و ما وارد جلسه شدیم، جلسهی ما حدود دو ساعت طول کشید. بعد از جلسه که بیرون آمدیم، حضرت آیتالله خامنهای چشمشان به مصطفی افتاد من او را به #حضرت_آقا معرفی کردم. معظم له وقتی فهمیدند که وی فرزند شهید است چهرهشان #دگرگون شد و مصطفی را در آغوش کشیدند و بوسیدند. سپس به صورت گلایه به من فرمودند: «چرا زودتر به من نگفتی؟» بعد، معظمله به داخل اتاق خود رفتند و یک #ساعت و #خودکار برای مصطفی هدیه آوردند و به وی دادند.
📘 خورشید در جبهه، ص ۱۹۴
🆔@sireh_agha
روحانیت و مشاغل گوناگون
⭕️ برخی از مسولان حوزه های علمیه کشور گفته اند: «فروشندگی و کشاورزی و دامداری در شان روحانیت نیست».
وزیر بهداشت مستعفی آقای روحانی هم گفته بود: «طبابت و پزشکی در شأن روحانیت نیست»!
دادگاه ویژه روحانیت هم از «دخالت روحانیون در تجارت دارو و تغذیه ابراز نگرانی کرده بود»!
واقعا چه تصوری از عالمان به قرآن و حدیث در اذهان ایجاد شده است که چنین توهماتی را برای جامعه بوجود آورده است؟!
چه اشکالی دارد که برخی از روحانیون که توانمندی و شرایط لازم را دارند با رعایت قوانین مربوط مانند دیگران در برخی از مشاغل نیز فعالیت کنند؟
مگر رسول خدا(ص) با سرمایه حضرت خدیجه تجارت نمی کرد؟ مگر امیر المومنین علی(ع) به کار حفر قنات و ایجاد نخلستان نمی پرداخت؟ مگر امام باقر(ع) شخصا کشاورزی نمی کرد؟ مگر امام صادق(ع) به وسیله غلامش به کار تجارت نمی پرداخت؟
✔️در یک بررسی تحقیقی، بیش از ۱۰۰ عنوان شغلی برای راویان حدیث و اصحاب ائمه علیهم السلام احصاء شده است که نشان میدهد بیشتر علمای شیعه در شغل های گوناگون فعال بوده اند و بیشترین شغل ایشان هم تجارت یا همان عمل در حوزه ی مکاسب و متاجر بوده است:
عناوین ذیل برخی از مشاغل مشاهیر فقها، رجال و اصحاب معصومین علیهم السلام می باشد که با جستجو در نرم افزارهای تخصصی رجال و حدیث میتوانید مصادیق این مشاغل را ببینید فهرست برخی از این مشاغل اهل علم بدین شرح است:
عطار (عطر فروش)
تمار (خرما فروش)
وشاء (ابریشم فروش)
زیات (روغن فروش)
خیاط (دوزندگی)
صفار (مسگر)
نجار (نجار و چوب فروش)
حداد (آهنگر)
خباز (نانوا)
فلاح ،زارع (کشاورز)
طباخ (آشپز)
قناد (شیرینی فروش)
صباغ (رنگرز)
سماک (ماهی فروش)
سمان (روغن فروش)
عصار (روغن کش)
شحام (فروش چربی و پی)
علاف (علوفه فروش)
صحاف (کتاب ساز و فروش)
فخار (کوزه فروش)
بزاز (پارچه فروش)
قزاز (ابریشم فروش)
رزاز (برنج فروش،مسگر)
نخاس (مرکب فروش)
حناط (گندم فروش)
وراق (فروشنده و سازنده نوشت افزار)
خفاف (کفش فروش)
حذاء (کفش فروش)
طحان (آسیابان و آرد فروش)
دقاق (آسیابان و آرد فروش)
قماط (قنداقه ساز)
فراء (پوستین دوز و فروش)
قلاء (تولید کننده ظروف و فروشنده)
نحاس (مسگر)
لحام (گوشت فروش)
قصاب (ذابح و گوشت فروش)
حجام (حجامتگر)
جصاص (گچ کار)
اسفاط (سبد فروش)
سمال (سرمه فروش)
بقال (خواربار فروش)
خراط (چوب تراش و فروش)
غواص (دریانورد)
سراج (زین فروش،سلاح فروش)
صراف (طلافروش)
جمال (کرایه دهنده شتر)
جلاب (باربر)
حناط (گندم فروش)
قداح (کاسه گر)
جوان(فروشنده جون)
حلال (روغن کنجد فروش)
کفاش (کفش فروش)
بناء (ساختمان ساز)
خلال (سرکه فروش)
نقار (منبت کار)
نقاش (رنگار)
خواص (زنبیل باف)
دلال (واسطه فروش)
سکاک (گاوآهن ساز)
قصار (جامه کوب)
متطبب (پزشک)
بیطار (دامپزشک)
مجبر(شکسته بند)
ابزاری (ابزار فروش)
صیرفی (طلافروش)
قاضی (دادگستر)
عامل (کارگزار حکومتی)
والی (استاندار)
حاکم (مدیر)
وزیر (مشاور)
معلم (آموزگار)
وکیل (کفیل و معاون)
حارس (نگهبان)
منجم (ستاره شناس)
مقنی (چاه کن)
تاجر (بازرگان)
جوالیقی (جوال دوز و فروش)
ناقد (صراف پول)
صیقل (ابزار تیزکن)
حمار (باربر)
خراز (کفش دوز، کفاش)
طیار (؟)
حجال (فروشنده مزون عروس)
کاتب (نویسنده)
لولوئی (مروارید فروش)
صائغ (زرگر)
مکاری (کرایه دهنده مرکب)
حلوانی (شیرینی فروش)
بیاع الارز (برنج فروش)
بیاع اکیسه (کیسه فروش)
بیاع الرندج (پوست فروش)
بیاع القلانس (کلاه فروش)
بیاع الزطی (پارچه فروشی هندی)
بیاع السابری (پارچه فروش)
بیاع الهروی (پارچه فروشی)
بیاع الغزل (نخ و ریسمان فروش)
بیاع القطن (پنبه فروش)
بیاع الکسیه (لباس فروش)
بیاع الاکفان (کفن فروش)
بیاع النماط (زیرانداز و پوشاک فروش)
بیاع البان (بان فروش)
بیاع الجواری (کنیز فروشی)
بیاع القصب (نی فروش)
بیاع الطعام (اغذیه فروش)
بیاع البطیخ (میوه فروش)
بیاع المصاحف (کتاب فروش)
بیاع الخرق (کهنه فروش)
بیاع الحلل (زیور فروش)
بیاع الحبر (نوشت افزار فروش)
بیاع الولو (مروارید فروش)
👌برای نمونه خوب است بدانیم:
میثم تمار یعنی میثم خرما فروش بوده.
صلت بن حجاج صیرفی یعنی صراف بوده.
هشام بن حکم پارچه فروش.
محمد بن معروف هلالی، ابریشم فروش.
حسن بن علی بن زیاد، لباس فروش.
ابن بی رافع، کاتب.
علی بن یقطین، ابزار فروش.
فضیل بن یسار، تاجر .
ابن ابی عمیر، پارچه فروش.
عبدالله بن مغیره، ابریشم فروش.
صفوان بن یحیی، پارچه فروش بوده اند
اگر اسامی بالا را نمیشناسید فقط برای نمونه عرض میشود که: فضیل بن یسار در اصطلاح رجالیون و اصولیون از "اصحاب اجماع" حساب میشود. یعنی کسی در فقاهت و وثاقت ایشان شکی ندارد. مدتی خواست کار خود را که بزاری بود کنار بگذارد امام صادق علیه السلام فرمودند: مغازه ات را باز کن و از خداند روزی بخواه.(صدوق، من لایحضر فقیه، ج3 ص 165)
کانال سبک زندگی اهل بیت(ع)- ۱
*آدم خوب! هیچوقت عوض نشو!*
رفتم توی مغازه تعمیرات کامپیوتر و گفتم:
ببخشید این تبلت من صفحهش یهویی تاریک شد.
مغازهدار گفت:
-بله حتما یه نگاهی بهش میندازم. ممکنه ال سی دیش سوخته باشه. اگر سوخته بود عوضش کنم...؟
-بله لطفاً، خیلی بهش احتیاج دارم.
-فردا بعد از ظهر بیایید تحویل بگیرین.
روز بعدش رفتم و تبلت را سالم بهم تحویل داد.
هزینهش را پرسیدم گفت:
هیچی، چیز مهمی نبود، فقط کابل فلشش شل شده بود، سفت کردم همین.
تشکر کردم و اومدم بیرون.....
نشستم تو ماشین ولی دلم طاقت نیاورد ...
میتونست هر هزینهای را به من اعلام کنه....
خودم را آماده کرده بودم...
کنار پاساژ یک شیرینی فروشی بود.
یک بسته شکلات گرفتم و دوباره رفتم پیشش، گذاشتم رو پیشخون و بهش گفتم:
*دنیا به آدمهایی مثل شما نیاز داره... هیچوقت عوض نشو*
از بالای عینکش یه نگاهی بهم انداخت و متوجه موضوع شد...
لبخندی زد و گفت: عین جمله پدرم را تکرار کردید...حیف که ماه پیش بخاطر کرونا از دنیا رفت...
تسلیت گفتم و ازش خداحافظی کردم...
در راه برگشت به این فکر میکردم که تغییر در آدمها به تدریج اتفاق میافته، تنها چیزی که میتونه ما را در مسیر درستکاری و امانتداری حفظ کنه یک جمله ساده از عزیزترین آدم زندگیمونه...
آدم خوب! هیچوقت عوض نشو...دنیا به انسانهای پاک وبا صداقت همیشه احتیاج داره !
کانال سبک زندگی اهل بیت(ع)- ۳
تلگرام👇👇
https://t.me/ahlbeyt110
واتساپ👇👇
https://chat.whatsapp.com/DRrvMATyn9aHmOCjprQNeK
ایتا👇👇
https://eitaa.com/ahlebit110
ارتباط با ادمین @aliasadizanjani
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 #تحلیل_و_تبیین | هنر دینی در خدمت آرمان عدالت
❓چرا تمجید رهبر انقلاب از رمان «پس از بیست سال» مهم است؟
🔻در پی تمجید رهبر انقلاب از رمان «پس از بیست سال» پایگاه KHAMENEI.IR در یادداشتی به بررسی این اثر و توجه حضرت آیتالله خامنهای به جریان ادبیات و رمان دینی پرداخته است:
▫️«یک عاشقانهی جذاب تاریخی قوی.» این بخشی از توصیف رمان «پس از بیست سال» از زبان رهبر انقلاب است که بهتازگی منتشرشده و در میان اخبار فرهنگی هنری کشور مورد توجه قرار گرفته است.
▫️در شرایطی که نویسندهی رمان دینی باید کفش آهنین به پا کند و با به جان خریدن سوءتفاهمها و ادعاهای متفاوت، اقدام به نوشتن رمان دینی کند، حمایت حضرت آیتالله خامنهای علاوه بر دلگرمکردن این نویسندگان، نشاندهندهی نوع نگاه یک مرجع دینی به ادبیات دینی است.
▫️تمجیدهای رهبر انقلاب بیش از آنکه تحسین نویسنده یا کتاب خاصی باشد، اعلام حمایت از یک حرکت مؤثر ادبی است؛ حرکتی که در حال تبدیلشدن به جریان پُرقدرت ادبی در کشور است.
▫️ماجرای «پس از بیست سال» در میان سالهای ۳۵ تا ۶۱ هجری میگذرد؛ دورانی پُرتلاطم و پُرفتنه که برای احوالاتِ امروزِ ما، آموختنیهای فراوانی دارد. «پس از بیست سال»، یک مسیر پیچیده و پُرسنگلاخ است؛ مسیری که بسیاری از بزرگان تاریخ اسلام را به بیراهه کشانده و آدمهای خوب زیادی را وارد فهرست آدمهای بدِ تاریخ کرد.
🔍 ادامه این یادداشت را در khl.ink/xffkL بخوانید
بر اثر غرور تمام محفوظاتم از یادم رفت!
مرحوم حاج محمد علامه- مداح و شاعر اهل بیت (ع)- در باره اخلاص آورده است:
مرحوم آیت الله حاج سید هدایت الله تقوی شیرازی ده شب از ایام ماه شعبان- به مناسبت ولادت امام زمان (ع)- مرا دعوت کرد. نیمه شعبان مسجد مملو از جمعیت بود. قصیدهای صد بیتی را از حفظ، شروع به خواندن کردم.
قصیده خوانی من، تمام جمعیت را جذب کرده بود. غرور و عُجب، مرا آن چنان گرفت که از خود بیخود شدم، یک مرتبه تمام محفوظاتم از یاد رفت، طوری که قدرتِ گفتنِ (یک صلوات بفرستید!) را هم نداشتم.
حسابی خجالت کشیدم و شرمنده شدم. از شدتِ شرم، از فرقِ سر تا نوک پایم عرق کرده بود. درست مثل ماشینی شده بودم که همه چیز آن مرتب است، ولی روشن نمیشود. وقتی خوب درمانده شدم از خدا خواستم که به من توجهی کند و آبرویم را حفظ کند.
خداوند عنایتی کرد. دوباره محفوظاتم به یادم آمد و شروع به خواندن کردم. از آن به بعد حواسم جمع شد که به خدا توجه داشته باشم و دچار غرور و عُجب نشوم!
منبع: خاطرات شصت سال خدمتگزاری در آستان اهل بیت (ع)، ص ۴۰-۳۹، حاج محمد علامه مداح، نشر آفاق.
کانال سبک زندگی اهل بیت(ع)- ۳
تلگرام👇👇
https://t.me/ahlbeyt110
واتساپ👇👇
https://chat.whatsapp.com/DRrvMATyn9aHmOCjprQNeK
ایتا👇👇
https://eitaa.com/ahlebit110
ارتباط با ادمین @aliasadizanjani
🔴 پیامد عبادی بداخلاقی و قهر با خانواده
💠 آیتالله مرعشی نجفی میفرمودند: محضر آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی بودم، کسی آمد و به ایشان گفت: آقا! من به نسخهای که برای شب خیزی وشب زنده داری به من دادید، مو به مو عمل کردم امّا موفّق نمیشوم. آیه آخر سوره کهف را خواندهام، دعایی را که دادهاید، خواندهام، صدقه هم فرمودید دادم، همه کار کردم امّا موفق نشدم برای نماز شب بیدار شوم.
آقا فرمودند: گوش خود را جلو بیاور تا چیزی بگویم. چیزی به او گفتند که دیدیم سرخ شد و عقب نشست. بعد فرمودند: این را انجام بده، درست میشود!
آیتالله مرعشی نجفی فرمودند: بعدها که آن شخص پیش من آمد، خودش برایم گفت: آن روز آقا فرمودند: تو چند روز است که در منزل بد اخلاقی میکنی و با همسر و بچّههایت قهری، با این حال می خواهی خدای متعال باز توفیق شب زنده داری به تو بدهد؟! هیهات! اینها که هیچ، اگر خضرِ نبی هم تعلیمی به تو بدهد، توفیقِ شبخیزی نخواهی داشت!
کانال سبک زندگی اهل بیت(ع)- ۲
تلگرام👇👇
https://t.me/ahlbeyt110
واتساپ👇👇
https://chat.whatsapp.com/I4HujzTNDwWJq9UoTEANdn
ایتا👇👇
https://eitaa.com/ahlebit110
ارتباط با ادمین @aliasadizanjani
🌹 نهم صفر سالروز شهادت «عمّار یاسر» صحابه نبی(ص) و یار بصیر و با وفای امام علی(ع)
▪️«عمّار یاسر» از اصحاب خاص پیامبر (ص) و از نخستین ایمان آورندگان، در مکه و در حدود ۴۴ سال قبل از بعثت به دنیا آمد. «عمار یاسر» در سن ۹۳ سالگی در جنگ صفین در رکاب امام علی(ع) در حالی به شهادت رسید که پیامبر درباره این یار با وفای خویش فرمود: «ای عمار! تو را گروه سرکش و نافرمان خواهند کشت».
▪️پدرش «یاسر» نام داشت که از مردم یمن بود و بعدها در مکه ساکن گشت. سمیّه، مادر عمار بود.[١]بعد از بعثت پیامبر و بعد از دعوت مخفیانه سه ساله، پیامبر (ص) دعوت خود را آشکارا آغاز نمود. عمار به همراه پدر و مادر و برادرش (عبدالله) در سال پنجم بعثت به حضور پیامبر آمد. و مسلمان شدند و اینان سی و چندمین نفری بودند که اسلام آوردند، در حالی که عمار حدوداً 48 سالی داشت[٢]
▪️ابن حجر مینویسد: «عمار یکی از هفت نفری بود که اسلام خود را آشکار کردند.» [٣]
▪️هنگامی که خاندان عمار، اسلام خود را آشکار ساختند قبیلۀ بنی مخزوم، هم پیمان آنها، بسیار ناراحت و عصبانی شدند و هِشام بن عمرو که در میان مسلمانان به ابوجهل مشهور بود و ریاست قبیلۀ بنی مخزوم را بر عهده داشت، شروع به انواع مزاحمتها و شکنجهها به خاندان عمار نمود که از جمله شکنجهها؛ آهن گداخته از آتش، تازیانه و خواباندن روی ریگهای سوزان سرزمین مکه بود.
▪️پس از شهادت یاسر و سمیّه و عبدالله از عمّار خواستند که از پیغمبر (ص) بیزاری بجوید و از اسلام برگردد و بتها را به نیکی یاد کند وگرنه شکنجه ادامه دارد. او که چگونگی مرگ پدر و مادر و برادرش را دیده بود، برای حفظ جان خود، دست به تاکتیک و تقیّه زد. در ظاهر به زبان، خواستۀ مشرکان را گفت و نجات یافت. این خبر به پیامبر (ص) رسید و بعضی عمار را غایبانه محکوم کردند. ولی پیامبر (ص) سخن آنها را رد کرد و فرمود: «إنَّ عَمّاراً مُلِئَ ایماناً مِنْ قَرْنِهِ إلی قَدَمِهِ وَ اُخْتَلَطَ الایمانُ بِلَحْمِهِ وَدَمِهِ» [٤]
▪️یعنی همانا سراسر وجود عمار، از فرق سر تا قدمش مملو از ایمان میباشد و ایمان با گوشت و خون او آمیخته است. بعد آیۀ 106 سوره نحل نیز در تأیید عمار نازل گردید. رسول گرامی اسلام (ص) به عمار فرمود: «اگر باز هم از تو خواستند، چنان کن» [٥] یعنی تقیّه را تکرار کن.
▪️عمار، آنچنان به پیامبر (ص) نزدیک بود که خود میگوید: «کُنْتُ تِرْباً لِرَسولِ اللهِ فی سِنِّهِ، لَم یَکُنْ أَحَدٌ أَقْرَبَ إلیه مِنّی»[٦] من دوشادوش رسول خدا بودم هیچ کس مثل من به آن حضرت نزدیک نبود. شاید بر همین اساس بود که پیامبر (ص) فرمود: «إنَّ عَمّاراً جِلْدةٌ بَیْنَ عَیْنی وَ أَنْفی» [٧] همانا عمار پوست بین چشمان و بین من است.
▪️پس از هجرت و ورود عمار به مدینه، در ساختن مسجدالنبی بسیار فعال بود، چنان که پیامبر (ص) به او فرمود: آنقدر به خود زحمت نده. عمار گفت: دوست دارم در ساختن مسجد شرکت کنم. و همانجا بود که پیامبر (ص) دستی بر شانۀ عمار زد و فرمود: «إنّکَ مِنْ أَهْل الجَنَّه تَقْتُلُکَ الفِئَةُ الباغِیَةُ» [٨] یعنی تو اهل بهشت هستی، قوم ستمگر تو را میکشند. سیره نویسان، در مورد شرکت پرتلاش عمار در جنگها چنین نوشتهاند که «عمار» در همۀ جنگهای پیغمبر و در بیعت رضوان همراه رسول خدا (ص) شرکت نمود. در جنگ بدر قهرمانیها نشان داد و آزمایشهای رزمی را، چنان که باید، به انجام رسانید. [٩]
🌹یار با وفای امیر و عمار لشکر امیرالمومنین (ع)
▪️عمار یکی از چهار یار با وفای حضرت علی (ع) بود که پس از رحلت رسول اکرم (ص) بر سر پیمان خویش با حضرت علی (ع) باقی ماند و چون امیرالمؤمنین (ع) به خلافت رسید، عمار همه جا کنار امام علی (ع) حضور داشت.در جنگ صفین با وجود کهولت سن، حضوری جاودانه داشت و در میدان نبرد در کنار سایر یاران پیامبر (ص) علیه معاویه جنگید تا اینکه در روز ٩صفر سال ٣٧ هجری قمری و در سن ٩٣ سالگی شربت شهادت را نوشید.
📚منابع:
[1]دانشنامۀ امام علی (ع) پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ج 8، ص 516.
[2]دائرة المعارف تشیّع، تهران، نشر شهید سعید محبّی، 1384 ش، چاپ اول، ج 11، ص 460.
[3]. عسقلانی، ابن حجر؛ الإصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1328 ق، ج 3، ص 505.
[4] همان، دائرة المعارف تشیّع، ج 11، ص 461.
[5]. القرطبی، ابن عبدالبر؛ الاستیعاب فی معرفة الصحابة بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ج 2، ص 469.
[6].أعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، ج 8، ص 373.
[7]. ابن هشام؛ السیرة النبویه، بیروت، دارالمعرفة ج 2، ص 143.
[8]. همان، أعیان الشیعه، ج 8، ص 373.
[9]. همان، الاستیعاب فی معرفة الصحابه،
هدایت شده از همسرداری حرفهای
🔴 #بانوی_با_هوش
🔰 مقایسه شدن، مردان را از کوره در میبرد!
💠 اگر شما همسرتان را با مردی دیگر #مقایسه کنید "حتی اگر آن مرد برادر یا پدر وی باشد" برای همسر یا نامزد شما خوشایند نیست و حالت تدافعی یا تهاجمی به خود میگیرد.
💠 چرا که مردان ذاتاً #رقابت_جو هستند و شما با مقایسه، این حس را در او بیدار میکنید.
💠 این کار باعث میشود که همسرتان حس کند از محبوبیّتش کاسته شده است و #اعتماد_به_نفس خود را از دست میدهد.
💠 به همسرتان بفهمانید که او را کاملاً پذیرفتهاید و دارید با علاقه و محبّت با داشتهها و نداشتههایش زندگی میکنید.
🆔 @khanevadeh_313