🔶 بی شرفی
دختر ۱۵ ساله رو بعد از چند شب زیر نظر گرفتن در حالیکه داشته دیوار نویسی میکرده
بعد از جمع آوری اطلاعات مورد نظر دستگیر میکنن
پدر می آورده می رسونده، مجهزش میکرده و بعدم برمی گشته دنبالش
پدر شرکت نفتی، حقوق ماهانه ۴۰ میلیون، چند سفر به ترکیه در چند ماه اخیر و دیدارهای مشکوک
به پدر میگن بیا اعتراف بنویس و بگو دخترت کاره ای نیست
میگه به من چه، دخترم رو گرفتید، اون باید بنویسه
اجازه داد دخترش تو بازداشتگاه بمونه و پرونده دار بشه و دادگاهی و چه بسا زندانی
تا خودش شب راحت بخوابه و تابعیت و گرین کارت بگیره
با همچنین موجوداتی طرفیم که فقط خودش رو در نظر میگیره
به فکر منافع جامعه که هیچ به فکر منافع خانواده خودش هم نیست
✔️حذف حقوق اجتماعی اغتشاشگران میتواند عامل مهمی در جلوگیری از رشد آشوبگران شود.
🔻 خب
✖️به برکت همراهی خواص بی بصیرت با جریان برانداز،#داعش هم وارد بازی شد.
❌ باید به آقایان تبریک گفت،بابت شاهکار اخیرشان...
⭕️ کجایند آنهایی که به بهانه فوت مهسا امینی یقه جر میدادند،و راه به راه بیانیه صادر میکردند.
♨️ حالا این شما و این هم فاجعه حرم #شاهچراغ،منتظر اعلام مواضع شما هستیم.
⛔️ آقایان! :
محمد خاتمی
حسن خمینی
محقق داماد
سروش محلاتی
مهدی نصیری
حسن آقامیری
محمود صادقی
محمدعلی ابطحی
و...
#خواص بی خاصیت
#آنتی_سکولار
#شیراز_تسلیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دستگیری لیدر اغتشاشات که شیطانپرست بود
♦️ این خانم اعتراف کرد که قبل از این اتفاقات مردم را به شیطان پرستی دعوت میکرد و بعد از آن از طریق فضای مجازی آنها را به خیابانها میکشاند.
♦️ نیروهای امنیتی میگویند شناسایی افرادی که اعتراضات را به اغتشاشات تبدیل کردند ادامه دارد.
داعش رسما مسئولیت جنایت ترور در شاهچراغ را به عهده گرفته، براندازها میگویند نه این کار خود جمهوری اسلامی است!
چرا؟ چون میخواهند بستر "ادامه ترور و خونریزی" برای داعش را فراهم کنند. چون میدانند قبل از ترور فیزیکی، باید ذهن مردم را ترور کنند تا داعش بتواند کارش را ادامه دهد.
چون براندازان با نقاب صلح و آرامش با داعش دو لبه یک قیچی هستند.
چون هر دو میخواهند اول جمهوری اسلامی ساقط و بعد ایران تجزیه شود...
ویژه برنامه جهان آرا به مناسبت حمله تروریستی در شیراز
با حضور سردار کوثری؛ مسئول سابق قرارگاه ثارالله
امشب (پنجشنبه) ساعت ۲۲.۱۵
شبکه افق
#هیچ_چیز_تازه_نیست
حوادث اخیر، برای کسانی که یا سنشان به حوادث سالهای نخست انقلاب قد نمیدهد یا تاریخ آن دوران را مطالعه نکردهاند، شگفتیهایی داشت. برخیها گمان کردند حوادث تازهای در حال روی دادن است که هیچ گاه سابقه نداشته. همین، باعث شد برخیها (چه خودی چه در طرف مقابل) گمان کنند شاید این بار واقعا خبر تازهای شده باشد. اما در واقع هیچ چیز تازه نبود. نه تنها مشابه آنچه این روزها شاهدش بودیم قبلا واقع شده بود، بلکه سطح و شدت وقایع پیشین بسیار هم بالاتر از چیزی بود که این بار دیدیم. حتی میشد گفت آنچه امسال روی داد در مقابل حوادث سالهای دهۀ 60، شبیه بازی آتاری (نه حتی ایکسباکس) در مقابل جنگ جهانی به حساب میآمد!
در یک رشته مطلب، به مرور، نمونههای مختلفی را با استناد به مدارک همان روزها ذکر خواهم کرد تا مشخص شود «هیچ چیز تازه نیست».
زنان چادری در «تظاهرات مادران» مجاهدین خلق در اردیبهشت 60
#هیچ_چیز_تازه_نیست 1
سیر حوادث و اغتشاشاتی که مجاهدین خلق پیش از رویارویی مسلحانه با جمهوری اسلامی به وجود آوردند، و درگیریهای متعدد آنها با مردم و نیروهای خط امام، داستانی پربرگ و خواندنی است.
یکی از اغتشاشاتی که مجاهدین در سال 60 رقم زدند (و هنوز به آن میبالند) تجمع شورشگرانهای بود که با حضور مادران و خواهران نیروهای مجاهدین، و البته حضور پررنگ میلیشیا (شبهنظامیان رسمی سازمان مجاهدین) برگزار شد. اغتشاش روز هفتم اردیبهشت 60، بعدها از سوی سازمان به نام «تظاهرات مادران» معروف شد.
این تجمع بیش از هر چیز در اعتراض به کشته شدن چند تن از نیروهای میلیشای مجاهدین (خصوصا زنان میلیشیا) در درگیری با مردم و نیروهای امنیتی در گیلان و مازندران برگزار میشد.[1] یکی از شعارهایی که تجمعکنندگان سر میدادند این بود: «مازندران و گیلان، خونین سرای ایران.»[2]
این تجمع هم مثل تمامی تجمعهای دیگر سازمان در آن دوره به دلیل ماهیت خشن و ساختارشکنانهاش، به درگیری کشیده شد. خصوصا شبهنظامیان میلیشیا در آن حضور مستقیم داشتند. میلیشیا شبهنظامیان سازمان بودند و حتی خود سازمان هم مسلح بودن آنها را نفی نمیکرد، بلکه آموزشهای نظامی و مسلح بودن آنان را افتخار خود میدانست. دو تن از نیروهای همین میلیشیا در این اغتشاش کشته شدند.
فاطمه رضایی (از نیروهای قدیمی و ردهبالای سازمان) در همین خصوص میگوید: «سرانجام روز ۷ اردیبهشت ۱۳۶۰ زمان این کار فرا رسید ... این تظاهرات بدون اطلاع قبلی آغاز شد. مادران و خانواده های مجاهد خلق و میلیشیاهای دلیر دهان به دهان یکدیگر را خبر کردند و در میدان فلسطین گرد آمدند. با شروع تظاهرات وضع تهران دگرگون شد ... رژیم هم از همانجا شروع کرد به تهاجم وحشیانه ... دو میلیشیای مجاهد خلق به نامهای ودود پیراهنی و خلیل اجاقی در این تهاجم بیرحمانه به شهادت رسیدند.» [3]
جالب است که سازمان با وجود اذعان به کشته شدن دو تن از نیروهای شبهنظامی خود، این تجمع اغتشاشگرانه را «راهپیمایی مسالمتآمیز مردم» میخواند [4] این در حالی است که فردای همان روز، تصاویر آتشهایی که نیروهای آنها در سطح شهر روشن کرده و حملاتی که به نیروهای حزباللهی انجام داده بودند منتشر شد. [5] و شاهدان عینی روایت کتک زدن نیروهای امنیتی و مردم و حتی شلیک مستقیم از سوی میلیشیا به نیروهای امنیتی و مردم را روایت کردند [6]
ابعادی در این حادثه وجود دارد که نشان میدهد «هیچ چیز تازه نیست»:
اول، شعارهای این تجمع است که میخواستند نشان دهند «قیامی سراسری» علیه کل حاکمیت در همۀ مناطق رخ داده و یکپارچگی نیروهای مخالف نظام در حدی است که در تهران به نفع گیلان و مازندران شعار میدهند.
دوم، دست گذاشتن روی زنان کشته شده است (دستکم این تفاوت بین ماجرای اخیر با آن سالها وجود دارد که در آن زمان، حقیقتا دو تن از زنان مسلح میلیشیا در درگیری مسلحانه با نیروهای امنیتی کشته شده بودند و مثل قضایای اخیر، همه چیز از اساس دروغ نبود.)
سوم، (چنان که اشاره شد) «تظاهرات مردمی» خواندن تجمعی کاملا سازماندهی شده و با حضور گستردۀ شبهنظامیان سازمان (و دیگر سازمانهای مخالف نظام از قبیل پیکار) [7] است.
چهارم، نکتهای است که میخواهم دقیقتر بر آن انگشت بگذارم. حضور برخی زنان چادری در آشوبهای اخیر، باعث شد عدهای گمان کنند وضع نظام چنان خراب شده که حتی چادریها هم در اغتشاشات ضدنظام شرکت میکنند! اما این هم تازه نبود. در همان اغتشاش موسوم تظاهرات مادران، نه فقط زنان مانتویی (با حجاب مرسوم مجاهدین) بلکه زنان چادری هم حضور داشتند. علاوه بر تصاویر آنان که در نشریۀ مجاهد هم منتشر شد، حمید داوودآبادی (از شاهدان عینی حوادث آن روزها) در خاطراتش مینویسد: «مجاهدین به بهانههای گوناگون به اصطلاح مادران و خواهران قربانیان و کشتگان خود را در خیابانها راه میانداختنمد. پیرزنهایی که اصلا به سختی راه میرفتند و یا دختران جوانی که در بینشان تعدادی چادری هم دیده میشد در حالی که پوسترهای رجوی و بنیصدر را در دست داشتند در خیابانها تظاهرات میکردند و شعارهای تندی علیه نظام میدادند.» [8]
در آلبوم پایین، میتوانید تصاویر برخی از مدارک ذکرشده در متن را ببینید:
پینوشتها:
1- مجاهد (نشرۀ رسمی سازمان مجاهدین خلق)، شمارۀ 118، 10 اردیبهشت 60، صفحۀ 1.
2- همان، صفحۀ 3.
3- خرداد ۱۳۶۰ به روایت مجاهدین خلق، بیبیسی فارسی، به نقل از کتاب «۳۰ خرداد به روایت شاهدان»، منتشرشده در وبسایت رسمی مجاهدین خلق.
4- مجاهد، شمارۀ 118، صفحۀ 1.
5-روزنامۀ جمهوری اسلامی، شمارۀ 547، 8 اردیبهشت 1360، صفحۀ 1.
6- همان، صفحۀ 8.
7- همان.
8- چادر وحدت، حمید داوودآبادی، نشر یا زهرا، چاپ اول، صفحۀ 375.
@vahid_khazab