هدایت شده از 🇮🇷روزی یک حدیث🇵🇸
انصاف یعنی
🖌 حضرت #امام_صادق (ع) می فرمود: سرور اعمال سه چیز است: خودت را مانند مردم بدانی، تا آنجا که چیزی نخواهی مگر آن که مانندش را برای آنان بخواهی و... .
🖌 سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ سَيِّدُ الْأَعْمَالِ ثَلَاثَةٌ إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِكَ حَتَّى لَا تَرْضَى بِشَيْءٍ إِلَّا رَضِیتَ لَهُمْ مِثْلَهُ وَ ... .
📚 اصول کافى جلد ۳ صفحه: ۲۱۴ روایة: ۳
#حدیث #انصاف
@hadith_daily
هدایت شده از ۱۱
حجت الاسلام کاشانیباید دینِ خود را عَرضه کنیم.mp3
زمان:
حجم:
763.2K
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔊 #فایل_صوتی
💢 باید دینِ خود را عَرضه کنیم
📌 برگرفته از جلسات "دینداری باید موجب تغییر رفتار در ما گردد" - اربعین 1400
هدایت شده از سالن مطالعه
#لطیفه_نکته ۴۶
*سلام بر سرورانی که حیا دارند ولی کم رو نیستند*
این پسرایی که تو خونه سفره پاک میکنن!
اینا زن میخوان روشون نمیشه بگن!
طرح کمک به ازدواج پسران کم رو😂🤣
امیرالمؤمنین علی علیه السلام
قُرِنَتِ ... الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ
*کم روی با محرومیت همراه است (یعنی کم رویی باعث محرومیت می شود)*
بخشی از حکمت ۲۱ نهج البلاغه
*حیاء دو معنا دارد که یکی باارزش و دیگری ضد ارزش است. حیاى ارزشمند آن است که انسان از هر کار زشت و گناه و آنچه مخالف عقل و شرع است بپرهیزد و حیاى ضد ارزش آن است که انسان از فراگرفتن علوم و دانش ها و یا سؤال کردن از چیزهایى که نمى داند یا احقاق حق در نزد قاضى و جز او اجتناب کند، همان چیزى که در عرف، از آن به کم رویىِ ناشى از ضعف نفس تعبیر مى شود. منظور حضرت در گفتار بالا همان معناى دوم است که انسان را گرفتار محرومیت ها مى سازد. هر دو گونه حیا در روایات متعددی ذکر شده است.*
🖋سالن مطالعه محله زینبیه، با کلی کتاب، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷
✒قسمت هفتم؛
قسمت قبل: https://eitaa.com/salonemotalee/336
فصل اول
کوچه باغهای محله شترگلو (۵)
همهی قوم و خویش به مادرم گفتند که دوای درد این طفل بیقرار تو، رفتن به جلسات قرآن است.
مرا به جلسات آقای مسکین فرستادند.
جلسه هفتهای دو بار بود و مسافت منزل ما تا محل جلسه بسیار زیاد. اما شوق آشنایی با قرآن و احکام دین به ویژه نماز، من و بقیه هم سن و سالهایم را به جلسات کشاند.
در این جلسات با همان گروه بازیگوش باغ و محله همراه بودیم. با هم میخواندیم و با هم تمرین می کردیم.
یادم نمیرود که مادرم به من یاد داده بود که این آیه را زیاد تکرار کنم: "ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و فنا عذاب النار".
اتفاقاً روزی در جلسه، مربی از بچهها خواست اگر کسی آیه یا سوره جدیدی را حفظ کرده بخواند.
من بلند شدم و این آیه را اشتباه، پس و پیش خواندم و همه خندیدند.
من از خجالت آب شدم و همان جا جلسه را رها کردم.
وقتی با گریه به خانه میآمدم یک کیف جیبی پر از پول پیدا کردم با چشم های اشکی کیف را به مادرم دادم که به معتمد محلمان بدهد و گفتم دیگر به جلسه نمیروم.
مادرم گفت: جمشید جان از جلسه قرآن دلسرد نشو اگر تو امروز این کیف پر از پول را به صاحبش برمیگردانی، تاثیر همان جلسات قرآن و نماز است.
کلاس چهارم نوع بازی و سرگرمی من متفاوت شده بود. دوچرخه سواری، فوتبال و الک دولک، جای پرسه در باغات را گرفته بود.
درسم خیلی خوب نبود اما معلمان مثل گذشته از من شاکی بودند. تنها خطای من در ان سال، آن روز بود که یکی از معلمان مدرسه به من فحش داد و خواست پشت بندش لگدی هم بزند که خیلی تیز و فرز جاخالی دادم و زمین خورد. بچه ها خندیدند و من باز از مدرسه فرار کردم.
کلاس پنجم پایم به نماز و مسجد باز شد خیلی مراقب بودم که خطایی از من سر نزند به درسم فکر می کردم و به جلسه قرآن و گاهی به بازی فوتبال.
اما از بد حادثه، اتفاق و ماجرا سراغم میآمد و مرا باز به حاشیه میبرد.
یکی از این اتفاق های پیش بینی نشده، این بود که روزی تیم فوتبال محله رو به رو برای مسابقه آمدند آنها یک توپ تازه فوتبال به همراه داشتند.
سر نیمه که شد سه نفر از بچههای محل ما در گوشی به هم گفتند که توپ میهمان را بدزدند و بفروشند و از فروش آن سهمی هم به من بدهند.
توپ را دزدیدند بعد از بازی تیم میهمان در به در دنبال توپشان بودند. رفتم به اصل ماجرا و توطئه هم تیمیها را به آنها گفتم.
توپ به آنها برگشت، اما ماجرا به اینجا ختم نشد. فردا صبح زنگ خانه ما خورد.
همین که در را باز کردم سه هم تیمی خود را دیدم که دزدیشان را لو داده بودم.
دونفر پریدند و دستانم را از چپ و راست گرفتند و نفر سوم یا همان دزد اصلی و طراح توطئه با یک پنجه بوکس به وسط پیشانیم کوبید.
به ثانیه ای خون فوران کرد. دماغم از چند جا شکست.
مردم رسیدند و قبل از اطلاع به خانواده راهی بیمارستان شد.
همان شب پدرم به همدان رسید و چون فکر میکرد سهم من در این دعوا کمتر از طرف مقابل نیست به آزادی ضارب رضایت داد. اما اگر چه من پنجهبوکس را کنار گذاشته بودم، کینه او برای تلافی در دلم ماند.
◀️ ادامه دارد ...
با ما همراه باشید با خاطرات قهرمان ملی همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ قسمت بعد:https://eitaa.com/salonemotalee/349
🖋سالن مطالعه محله زینبیه، با کلی کتاب، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از صحیفه نور امام خمینی (ره)
2.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کار برای خود یا خدا ؟؟
امام خمینی (ره)
@sahifeh_noor
سلام
خلاصه صحبت یکی از جلسات امر به معروف استاد تقوی
قسمت اول :
جالب بود گفتن یه شبکه ماهواره ای پارسی هست که هرهفته برنامه داره راجع به اموزش نحوه برخورد با آمرین بمعروف
گفتن جدیدا دیدم که دارن بهشون یادمیدن که اگه بهتون امربمعروف کردن ، شروع کنید نعوذبالله به قران توهین کردن وشروع کنید به رهبرشون فحش بدید تا دیگه نیان طرف تون
صحبت هاشون انگیزه بخش و بیدارکننده بود
وبیشترین تاکیدشون روی ترویج امربمعروف بین مومنین هست و حتی غیر مومنین
اول جلسه صبح رو با حدیث معروف حضرت زهرا شروع کردند منتها بایک معنا وبرداشت تازه از روایت
"الجار ثم الدار"
گفتن میشه اینجور معنا کرد تک خوری ممنوع
فقط به فکر بهشت رفتن خودت نباش ، دست همسایه تم بگیر اونم بهشتی کن
و اصلا تا نیفتی درمسیر امربمعروف ، خودت هم بهشتی نمیشی
چون تازه باید وایسی اون دنیا جواب بدی
که زکات علمت چی شد ؟
و از اون همه نعمت هدایت که خدا روزی ات کرده بود ، چقد دیگران رو سهیم کردی و چقد باعث هدایت دیگران شدی
میبینی گنهکاران رو دارن میبرن بهشت وتو اونجا موندی
میپرسی چرا اونها رفتن بهشت ؟
میگن چون حجت براشون تمام نشده بود ، چون امثال تو نرفتید بهشون یاد بدید دین رو ونرفتید بهشون تذکر بدید
حالا خودت موندی اینجا باکلی سوال وپرس وجو
وگفتن بی تفاوت ها یعنی کسانیکه معلوم نیست کدوم طرفی اند باید تکلیفت رو روشن کنی
تا برادری ات رو ثابت نکنی ، خدا اخرین حجت ش رو نمیفرسته
چون میگه چه بسا بیاد وآخرین ذخیره رو هم بکشند
اونم خود مسلمان ها منتها مسلمانهای بی تفاوت که هم باعث خانه نشینی امیرالمومنین شدند هم باعث شهادت امام حسین و..
واگر این سکوت نبود ، اون قاتلین ظاهری نمیتونستند کاری بکنند
همانطور که مردم بی تفاوت ایران درزمان مشروطه هم باعث به دار آویختن یک مرجع تقلید در وسط میدان تهران شدند ، همین مردم ایران باعث پیروزی انقلاب شدند
پس قدرت مردم از مسئولین خیلی بیشتره
وعملکرد مسئولین هم منوط به درخواست مردم هست
عرضه وابسته به تقاضاست
این یعنی همان آیه شریفه
"ان الله لایغیروا بالقوم حتی یغیروا مابانفسهم"
(سوره رعد/۱۱)
این قاعده خداست ؛ تامردم نخوان ، تغییری اتفاق نمی افته
عرضه تابع تقاضاست
چرا بازارها پر شده از مانتوهای جلوباز و..
چون مردم میخوان و..
وگفتن مثال جالبی دارن آقای قرائتی که یه معتاد درسال کلی آدم رو معتاد میکنه
شما چندنفر رو نمازخون کردید ؟ شما چندنفر رو محجبه کردید ؟...
وگفتن همین صداوسیما مکرر در معرض توهینها وتماسهای مکرر ضدانقلابها قرار میگیره مثلا برنامه سمت خدا ، کلی پیامهای پر از توهین وفحش بهش ارسال میکنن وتازه اونا دارن خیلی مقاومت میکنند
جمعیت ضدانقلاب زیاد نیست ولی خیلی فعالند و علیه دین ونظام کار میکنند
مثل روح الله زم که روزانه 18 ساعت علیه انقلاب ودین کار میکرد
ولی ما...
ویه مثال جالب دیگه
مثال قصه معروف "حسنی به حمام نمیرفت"
دراین مورد که امربمعروف زمانی اثر میکنه که همه بگن نه فقط روحانی نه فقط پدرومادر. ...
درقصه حسنی.. ،پدرش هرچی بهش میگفت برو حمام نمیرفت
وقتی وارد شهر شد دیگه به هرکی میرسه ازغاز والاغ ...ازش دوری میکردن وبهش تذکر میدادن
بعد دیگه حسنی خودش برگشت و به باباش گفت موهام کوتاه کن ومیخوام برم حمام و...
تقوای اجتماعی ؛ یعنی
امربمعروف ونهی ازمنکر
به مردم کمک کنید در مبارزه با نفس
گفتن مومنین بی تفاوت مانع ظهور هستن نه گنهکاران وبی نمازها و..
مومنین برنامه روزانه شون رو از مسجد به هیات از هیات به روضه از روضه به حوزه....کردن و وارد میدان های ضروری نمیشن
عملکرد مومن بی تفاوت مثل آتش نشانی هست که شهرش آتش گرفته ولی اون از یک ایستگاه آتش نشانی به ایستگاه دیگه میره بجای اینکه برود درمحل آتش نشانی
دور خودش میلوله
لولیدگی ، بیماری مومن بی تفاوت وساکت هست
تا مردم در صحنه نیایند ، نمیشه کاری کرد حتی درزمان امام معصوم
امیرالمومنین فرمود
"لولا حضور الحاضر "
اگر حضور مردم نبود خلافت ظاهری را قبول نمیکرد
یکی ازشایع ترین شبهات مانع راه امربمعروف یکی اینکه میگن اول باید بریم خودسازی کنیم بعد امربمعروف
درجواب
اصلا مگه میشه باترک واجب ، خودسازی کرد؟؟
امربمعروف واجب دین هست مثل نماز
وتازه بهترین راه خودسازی ، همین امربمعروف هست
چون باعث میشه انسان خودجوش رو خودشم کارکنه
ولی عامل بودن ، شرط آمر بودن نیست
واون مطلب که میگن روایت هست ولی هیچ سندی ازاون پیدانشده نه درمنابع شیعه نه سنی اینه که میگن رطب خورده نمیتونه منع رطب کنه
درحالیکه این ساختگی هست
مثل ضرب المثل هایی که مستر همفر ،جاسوس انگلیسی ساخت ودرکشور نشر داد مثل
عیسی به دین خود موسی به دین خود
هرکی رو توقبر خودش میزارن و..
چون فهمید برای زدن دین باید امربمعروف رو بزنیم.
قسمت دوم :
و آیه شریفه که میفرماید "لماتقولون مالاتفعلون"و..
طبق تفسیر خود رهبری ، یعنی چرا آنچه به دیگران توصیه میکنی ، رو خودت عمل نمیکنی
نه اینکه چرا اونو که عمل نمیکنی رو ، به دیگران میگی
یعنی نهی نشده از امربمعروف
بلکه نهی کرده از عمل نکردن
واین دوتا فرق میکنه
"یعنی:چرا خودت هم عمل نمیکنی
نه اینکه چرا امربمعروف میکنی"
وتازه روایت داریم از امیرالمومنین که فرمودن
"وامربالمعروف فلتکن من اهله"
امربمعروف کن تا اهل آن شوی"
چون وقتی امربمعروف میکنیم خودمون رو زیر ذره بین مردم میبریم پس باعث میشه خودمون بسازیم
کار فرهنگی جای امربمعروف رو نمیگیره
اولا امربمعروف یک درمان فوری هست مثل کمکهای اولیه برای سیل زدگان که ابتدا باید اونها انجام بشه بعد خانه سازی و..
وازطرفی کار فرهنگی زمان بر هست
وباز یه مشکل دیگه این که،مخاطبان کار فرهنگی گنهکارها نیستند
یعنی برخی از افراد اصلا خودشون رو درمعرض کار فرهنگی قرار نمیدن ، مثلا کتاب نمیخونن مسجد وهیات نمیان و..
پس کار فرهنگی وکار ریشه ای..همه خوبه ولی هرکدام جای خود
وجایگزین هم نیستند
ویکی دیگه از شبهات که مردم رو خیلی درگیر کرده ، احتمال تاثیر هست
تاثیر ،معناش این نیست که تا به فردی تذکر دادیم ، سریع او متنبه بشه وبگه الهی العفو...
نه اولا احتمال تاثیر کافیه
همینکه درزمان های بعد هم اثر کنه کافیه یا حداقل کمتر بشه
ولااقل زشتی کار باقی بمونه در ذهنش
وگناه تبدیل نشه به معروف
واینکه میگن چرا همش درامربمعروف به حجاب می پردازید
جواب
چون، خب گناه علنی هست ومورد ابتلا هست
وکوچکترین گناه که بطور علنی باشه ضرروزشتی اش بیشتره از بزرگترین گناهی که بطور مخفی باشه
گناه علنی باعث شیوع میشه ودیگران هم وقتی گناه رو میبینند که نهی هم نمیشه ، درضمیر خودش میگه که پس میشه اینجور هم پوشید و.
هرچند گناه کوچک نداریم
وازطرفی بدحجابی زیاده پس بیشتر نهی ها هم میرود بسمت بدحجابی
مثلا امروزه بیشتر از کرونا بحث میشه درحالیکه بیماریهای دیگه هست ،چرا؟ چون فعلا این شیوع اش بیشتره
امام حسین علیه السلام درعاشورا گفتند
"هل من ناصر ینصرنی"
ناصر کیست؟
منظور از ناصر ، سینه زن وروضه خون و زائر وگریه کن و..نیست
ناصر کسی هست که امام رو دررسیدن به هدفش کمک کنه
هدف امام حسین طبق گفته خودشان ، امربمعروف ونهی از منکر بود
پس ناصر کسی است که امربمعروف میکنه
البته نیاز به صبر هم داره
درقران (لقمان 17) بعد دستور به امربمعروف ، امده "واصبر علی مااصابک"
درتفسیرروایی ما روایتی آمده از امیرالمونین که معنای آیه اینه که
"صبر کن در برابر سختی های احتمالی که درمسیر امربمعروف میبینی "
روش امربمعروف درخیابان ، گفتن ورفتن هست
ولی درمحله وفامیل ..فرق میکنه در محله..باید رفاقت کرد
باید جوری رفتار کنیم که اگه یکی دوستان خواست مجلس عروسی باگناه بگیره و ما گفتیم نمی آییم ؛ نگه بهتر نیاد
بلکه مثلا بگه نه نمیشه که اون به ماخیلی کمک کرده و...خوب نیست جوری مجلس بگیریم که اون نتونه بیاد و...
یه قاعده روانشناسی اینه که وقتی چیزی زیاد دیده بشه ، عادی میشه و انسان بهش عادت میکنه
گناه علنی وقتی زیاد دیده شد و برخوردی هم باهاش نشه ، برای بیننده عادی میشه ووقتی عادی شد قبحش میریزه ووقتی قبحش ریخت ، خود انسان هم بهش آلوده میشه
اما گناه سری ، ضررش به خود فرد میرسه
مثلا ویروس کرونا ویروس ضعیفی هست ولی سرعت وقدرت شیوع اش بالاست
گناه علنی هم قدرت شیوع داره و جامعه رو پر میکنه وضررش به همه میرسه
و امربمعروف رمز بقا دین هست
و اگر ما را دیگران امربمعروف نکرده بودن ، الان این نبودیم
واین رو دشمن فهمیده که اینجور باهاش مبارزه میکنه
اونا برای ما امربمعروف رو فضولی و امل و دخالت و...معنا میکنن
ولی در جامعه خودشون ، فرهنگ امربمعروف و رعایت قانون وهشداردادن به هم در رعایت قانون رو جا میندازند ولو برای ظاهرسازی
باهمون کوشش وخطا وآزمایش.. به این رسیدند که باید مردم رو حساس کرد وباید از خود مردم در اداره قوانین کمک گرفت
طبق یادآوری یکی دوستان
دوتانکته طلایی هم استاد گفتن
۱:شایدخداوندفردگناهکارروجلوی راه ماقرارداده تامادستگیری کنیم.
۲:پیش خودمون بگیم اگرمن فردگناهکاررونهی نکنم شایدهیچ کس دیگه ای هم این کاررونکنه
باتشکر از اعضای طرح پارسا برای ارائه خلاصه جلسه استاد تقوی