هدایت شده از اکبر ابدالی
📍 خوش بود گر محک تجربه آید به میان!
🔸 رهبر حکیم انقلاب اسلامی با هوچیگری و صفر و صد دیدن، بشدت مخالفند. کاملا عقلانی و با انصاف نظر میدهند که مقتضای عدالت هم همین است. این روش، آستانهٔ تحمل بالایی مبتنی بر عقلانیت و عدالت اسلامی میطلبد. متأسفانه برخی تعریفشان از عدالت، حمله به افراد بدون درنظرگرفتن محاسن آنها و انتقاد از وضع موجود است با هر نتیجه ای که حاصل شود، ولو به قیمت ضربه به نظام.
پ. ن: این اولین بار نیست که رهبری نسبت به رعایت تقوا در رسانه تاکید میکنند، فقط اینبار صریح تر عنوان کردند. متاسفانه راحت قضاوت کردن و تهمت زدن به نام فعالیت سیاسی، فرهنگی و رسانه ای عادی و فراوان شده است.
نگران#عاقبت_بخیری خودمان باشیم.
#آملی_لاریجانی
♨️ مشق مقاومتی👇👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1832648704C5216a28a1a
7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 بلایی که سر «جمعیت» ایران آمد
دستور جلب و اعلام وضعیت قرمز برای ۳۶ نفر در پرونده ترور حاج قاسم
🔹دادستان تهران: ۳۶ نفر از افرادی که در ترور حاج قاسم مباشرت، مبادرت و آمریت داشتند، اعم از مسئولان سیاسی و نظامی آمریکا و دیگر دولتها شناسایی شدند که توسط مقام قضایی برای آنها دستور جلب و اعلام وضعیت قرمز از طریق پلیس بین الملل صادر شده است.
✅کانال اخبار 20:30👇
http://eitaa.com/joinchat/1684144128C592f3e217d
هدایت شده از رهپویان زینبی
کلاسهای والیبال ۸۰ تومان برای بچه های حلقه صالحین ۵۵
بقیه کلاسهای ورزشی۶۵ تومان برای بچه های حلقه صالحین ۵۰ تومان
شروع کلاسها ۱۵ تیر
زمان ثبتنام: از ساعت ۱۱ الی ۱۳
غروبها یک ساعت قبل از اذان مغرب
@rahpoyanzeynabi
هدایت شده از اکبر ابدالی
🌀 پرچم برافراشته صنعت ایران
👈 هدف گیری رهبر حکیم انقلاب اسلامی برای بخش صنعت
🗓 10 تیرماه روز ملی صنعت و معدن
🆔 @mashgh626
هدایت شده از 🇮🇷روزی یک حدیث🇵🇸
چیزی حواسمان را از قرآن...
🖌 یعقوب احمر گوید: به حضرت #امام_صادق علیه السلام عرض کردم: من بدهکارى زیادى دارم و به اندازهاى در ناراحتى و اندوهم که قرآن از ذهنم رفته است. حضرت صادق علیه السلام فرمود: قرآن، قرآن: همانا یک آیه از قرآن و یک سوره از آن روز قیامت بیاید تا هزار درجه بالا رود یعنى در بهشت پس گوید: اگر مرا نگهداشته بودى و حفظ مى کردى تو را بدین مقام مىرسانیدم.
🖌 قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ عَلَيَّ دَيْناً كَثِیراً وَ قَدْ دَخَلَنِی مَا كَانَ الْقُرْآنُ يَتَفَلَّتُ مِنِّی فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْقُرْآنَ الْقُرْآنَ إِنَّ الْآيَةَ مِنَ الْقُرْآنِ وَ السُّورَةَ لَتَجِیءُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى تَصْعَدَ أَلْفَ دَرَجَةٍ يَعْنِی فِی الْجَنَّةِ فَتَقُولُ لَوْ حَفِظْتَنِی لَبَلَغْتُ بِكَ هَاهُنَا.
📚 اصول کافى جلد 4 صفحه: 411 روایة: 3
#حدیث_قرآن
🌺🌺 پایـی که جا مانـد 🌺🌺
🇮🇷 قسمت بیست و چهارم 🇮🇷
قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/141
عموحسن، که آدم دائمالذکر و نترسی بود، صدایش درآمد. به افسر ارشد بازداشتگاه و دیگر نگهبانها گفت: « شما هر چقدر دلتون میخواد به ما توهین میکنید، فحش میدید، به ما میگید مجوس، آتشپرست، کافر... ما نه کافریم، نه مجوسیم، نه لامذهب. ما پیرو آقا امام حسینیم. آیا به نظرِ شما یه کافر، میتونه اینهمه مریدِ اهلبیت علیهمالسلام باشه؟! رمز عملیاتهای ما به نام ائمه بوده. بچههای ما تو جبهه پلاکهای خودشونو در میآوردن و دور مینداختن، میگفتن بیبی فاطمه «سلاماللهعلیها» قبر نداره، گمنامِه. بذار ما هم گمنام شهید بشیم. بچههای ما میگفتن، میخوایم مثل مادرمون مفقود باشیم و قبر نداشته باشیم. اونایی كه سال ۱۳۶۱ تو عملیات مسلمبنعقیل«سلاماللهعلیه» بودند، چون رمز اون عملیات یا ابالفضل العباس «علیهالسلام» بود، از قمقمهی خودشون آب نخوردن. میگفتن آقا اباالفضل کنار شریعه فرات تشنه شهید شد، ما هم میخوایم تشنه شهید بشیم.
از میان پنج مجروحی که از زندان شمارهی یک الرشید آوردهاند، وضعیت یکیشان وخیم است. با ترکش خمپاره، رودههایش پاره شده، مثل احمد سعیدی. سینه و سرش هم آسیب دیده. لهجهی مازندارنی دارد. عراقیها پیراهن فرم پاسداریاش را پاره کردهاند. نگهبان زندان با گاز انبر مقداری از محاسنش را کنده است. با وجود مجروحیتش، هر عراقیای که از راه میرسد به شکلی به او طعنه میزند و سعی در تحقیرش دارد. آدم ساکت، متین و کم حرفی است. اما وقتی حرف میزند، عراقیها را تا استخوان میسوزاند. پاسدار است و حاضر نیست تحت هیچ شرایطی پاسدار بودنش را بخاطر مصلحت کتمان کند.
معاون زندان که ستوانیکم بود گفت : «پشیمانی، مطمئنم.» در جوابش گفت : «عاقبت اسارت حضرت زینب «سلام اللهعلیها» اگه بیشتر از شهادت نبود، کمتر نبود. من پشیمان نیستم» . مجروح مازندارنی در آن گرمای سوزان قرآن تلاوت میکرد. فردای آن روز نزدیک غروب جوهرهی صدایش به ته رسید و شهید شد.
امروز یکشنبه، نوزدهم تیر ۱۳۶۷، در بدترین شرایط ممکن به سر میبرم. آرزو میکنم بمیرم و از این وضعیت نجات یابم. اگر سنجاقی را در پایم فرو میکردند، هیچ حسی نداشتم. چند روزی است گروهبان جدیدی به جمع نگهبانان پیوسته. صباح او را عُبید صدا میزد. گروهبان عبید زیاد به مجروحان پیله میکند. به اسرای سالم اجازه نمیدهد از مجروحان پرستاری کنند.
عبید گفت: «اونایی که در جنگ مجروح شدن، بیشتر از اسرای سالم مقاومت کردهاند و عراقی کشتند!» امروز عبید، عمو حسن را از مجروحان جدا کرد و در جمع اسرای سالم نشاند.
پاشنهی پایم مُرده بود. حتی زخم ماهیچهی پای چپم هم کرم زده بود. کلافه بودم. شب قبل، خواب درستی نداشتم. چرت که میزدم با حرکت کرمها روی صورت و بدنم بیدار میشدم. از سر و صورتم کرم بالا و پایین میشد و داخل گوشهایم میرفت. با فشار دادن گودی پایین گوشم به طرف داخل، کرمها را داخل گوشهایم له میکردم. کرمهایی که از زخم بدنم تولید و تکثیر شده بود بلای جانم بودند.
حوالی ظهر، از «علیشیرقیطاسی» ، پاسدار و همشهریم، خواستم کمکم کند. او که آدم بددلی نبود، با آن بوی بد و آزادهندهی پایم با محبت برخورد میکرد.
گروهبان عبید از اینکه علیشیر کنارم بود و کمکم میکرد، ناراحت شد. عبید به علیشیر گفت: «پاشو له کن!» علیشیر که از این حرف عبید در تعجب بود، گفت اینکار را نمیکنم. عبید که به نظرمیآمد تعادل روانی ندارد عصبانی شد، از کوره در رفت و به جان علیشیر افتاد.او به جرم اینکه حاضر نشد پای مرا لگد کند، به پنجاه ضربه شلاق محکوم شد.در آن گرمای سوزان، عبید آن را بدون زیر پیراهن روی آسفالت داغ خواباند و به جانش افتاد.
شب، داخل سلول وقتی علیشیر کنارم حاضر شد، بهش گفتم: «پای مرا له میکردی، پام که حس نداشت!» او در حالی که، اشک در چشمانش حلقه زده بود، سرم را به سینهاش چسباند، دستش۵ را درون موهایم برد، پیشانیام را بوسید و بهم گفت: «نداشتیم سید!»
◀️ ادامه دارد . . .
از قسمت اول:https://eitaa.com/salonemotalee/111
هدایت شده از اکبر ابدالی
🌀 بورس و نقدینگی
✅ #بورس باید در خدمت #تولیدملی و #اقتصادمقاومتی قرار گیرد
پ.ن: یک راه مناسب منطقی کردن رشد شاخص بورس، هدایت نقدینگی وارد شده به این بازار به سمت تولید و پروژه های کلان ملی است.
#جهش_تولید
🆔 @mashgh626