8.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨فوری
☑️ مستند جنجالی جانور گرسنه پس از دو بار ممانعت امشب ساعت ۲۲:۱۵ از شبکه ۳ پخش میشه
🔹ناگفتههای عجيب مستند ثریا در خصوص پيچيدهترين حمله سايبری جهان به سايت هستهای نطنز
🔻این مستند بعد از ۲ سال توقیف قراره امشب پخش بشه و مثل همیشه خیانت روحانی و دارودستهاش رو عیان کنه
ـــــــــــــــــــــــ
پایگاه خبری صابرین نیوز↙️
🆘@sabreenS1_official
9.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند هم مسیر . روایتی متفاوت از دوستی حاج قاسم و حاج مهدی کازرونی در جنگ. امروز (شنبه 25 دی) ساعت 19:30 و یکشنبه 26 دی ساعت 16:50 شبکه نور
هدایت شده از 🇮🇷روزی یک حدیث🇵🇸
افسوس دنیا
🖌 حضرت #امام_رضا (ع) می فرمود: عیسى بن مریم (ع) به حواریین گفت: این بنى اسرائیل! بر آنچه از دنیا از دست شما رفت افسوس مخورید، چنانکه اهل دنیا، بر دین از دست داده خود وقتی به اهداف دنیاییشان می رسند افسوس نخورید.
🖌 سَمِعْتُ الرِّضَا ع يَقُولُ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْيَمَ ص لِلْحَوَارِيِّینَ يَا بَنِى إِسْرَائِیلَ لَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ مِنَ الدُّنْيَا كَمَا لَا يَأْسَى أَهْلُ الدُّنْيَا عَلَى مَا فَاتَهُمْ مِنْ دِینِهِمْ إِذَا أَصَابُوا دُنْيَاهُمْ .
📚 اصول کافى جلد ۳ صفحه: ۲۰۵ روایة: ۲۵
#حدیث #زهد
@hadith_daily
شرح و تفسیر
نهجالبلاغه
درخدمت حجةالاسلام استاد احمد غلامعلی
یکشنبهها پس از نماز عشا
مسجد حضرت زینب علیهاالسلام/شهرک شهید زینالدین
@ahlolmasjed
هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷
✒قسمت سی و نهم
قسمت قبل: https://eitaa.com/salonemotalee/454
فصل سوم
بلدچی شانزده ساله (۱۷)
سوار تویوتای حبیب شدم. به جایی نرسیده به جاده اهواز خرمشهر رفتیم.
وقتی به آنجا رسیدیم، آقای همدانی را دیدم که داشت نیروهای گردان عمار و گردان مسلم را به شکل ادغامی سازماندهی میکرد.
همان وقت اولین بمبارانهای عراق شروع شد. همه جا از پشت مواضع ما گرفته تا روی کارون و عقبه ها و دور و بر خاکریز زینالقوس را بمباران می کردند.
در این اثنا دو نفر با انگشت مرا به یک راننده آمبولانس نشان دادند.
راننده آمبولانس به طرفم آمد و گفت: "برادر! شما از بچههای اطلاعات عملیاتی؟"
کارم تا اینجا به لطف خدا بینقص بود و به رغم اینکه بچههای اطلاعات خیلی کاربلدی خودشان را به رخ نمیکشیدند، اما اینجا وقتی با عنوان "بچههای اطلاعات عملیات" خطابم کردند، خوشم آمد و جواب دادم: "در خدمتم"
گفت: "به ما گفتهاند؛ آن جلو مجروح زیاد است و باید برای تخلیه آنها به عقب، اقدام کنیم. اما راه را بلد نیستیم. شما میدانید خط مقدم کجاست؟"
باد به غبغب انداختم و گفتم: "بله بلدم"
استنباط من این بود که خط مقدم خیلی جلوتر است، چون برای گردان مسلم خط نهایی را شناسایی خاکریز زینالقوس معرفی کرده بودند و من تا آنجا را بلد بودم، لذا این مسیر را نمیشناختم اما جواب "نه" هم ندادم.
سوار آمبولانس شدیم .
راننده بود و کمک راننده و یک نفر که فکر میکردم عراقی است، اما گفت بچه اهواز است و دارد به جلو میرود.
همه این بندگان خدا آویزان من بودند و من با همان چشمهای خسته و شکم گرسنه جلو و عقب و راست و چپ را میکاویدم تا با استنباط ذهنی خود آنها را به جلو ببرم.
حدود ۷۰۰ متر از محل قبلی دور نشده بودیم که یک نیسان زرد رنگ را دیدم که وسط بیابان در حال سوختن بود.
مسیر را ادامه دادیم.
چند خودروی تویوتا بود و تعدادی جنازه که دور آن افتاده بود.
کمی مشکوک به نظر میرسید.
راننده پرسید: "درست آمدهایم؟ برادر!"
گفتم: "بله. برو جلو"
جلوتر یک تویوتا به سمت ما میآمد.
پرشتاب و با سرعت زیاد و چراغ های روشن.
نور بالا میزد.
کسی از داخل تویوتا دستش را بالا آورده و دستمالی را تکان می داد تا چیزی را به ما بفهماند.
همه این علائم به من تفهیم نکرد که دارم این بندگان خدا را اشتباه میبرم.
رفتیم و رسیدیم به ۲۰۰ متری دژی که به دژ اهواز خرمشهر میمانست.
آنجا متوجه شدم که اشتباه آمدهایم.
اما خیلی دیر شده بود.
فریاد زدم: "برگرد برادر! پشت آن دژ عراقی ها هستند..."
راننده که تا آن موقع کمال اعتماد را به من به عنوان بلدچی داشت، جا خورد و عصبانی شد و گفت: "برادر و کوفت! برادر و زهر مار! تو یک علف بچه ما را سرکار گذاشتهای...
◀️ ادامه دارد ...
هر روز با ما باشید با یک قسمت از خاطرات قهرمان ملی "علی خوشلفظ" از جانبازان و شهدای همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308
هدایت شده از اینستای انقلابی
سرقت بزرگ
۲۶ دی ماه،سالروز فرار شاه از ایران
💬 #mozdoorir
@insta_enghelabi