«لایحه حجاب خوب اما...»
🔸حل مسائل یک جامعه کار دشواری ست و این دشواری گاهی ناشی از عوامل محیطی و زمینه ای ست و گاهی ناشی از پیچیدگی های خود مسأله. مسأله حجاب هر دو را دارد و این، انصافا کار را برای سیاستگذار و قانونگذار دشوار کرده است. با این نگاه، لایحه حجاب فعلی تلاشی قابل ستایش است.
🔹نقد ناظر به مواد این قانون بحث مورد نظر این یادداشت نیست. اما ناظر به کلیت لایحه یک نکته حائز اهمیت است و آن، باز هم انتخاب روش «بالا به پایین» (Top-Down) در تقنین و اولویت ساختار بر عامل و نادیده گرفتن مردم است.
🔸پس از فصل یک لایحه که فصل کلیات است، فصل دو با عنوان «وظایف عمومی دستگاههای اجرائی» آغاز می شود. فصل سوم مجددا با عنوان «تکالیف اختصاصی دستگاههای اجرائی» ادامه پیدا کرده و به وظایف سازمان ها و دستگاه ها اشاره می کند. فصل چهار نیز با عنوان «وظایف عمومی و مسئولیت اجتماعی» که فقط چهار ماده دارد، علیرغم انتظار از عنوان فصل، باز هم به نوعی وظایف سازمانی را متذکر می شود. و فصل پنجم نیز تخلفات را ذکر می کند. هیچ فصلی برای مردم نیست!
🔹در ساحت فرهنگ، دو بازیگر عمده وجود دارد؛ مردم و حاکمیت یا دولت (state).
شاید در اقتصاد به دلیل آنکه منابع در اختیار حاکمیت و دولت است، سازمان ها و ساختارها توزیع کننده باشند اما در فرهنگ، انتخاب فرهنگی، ایده، خلاقیت، فکر و هنر و ذوق مردم منابع فرهنگ هستند. در فرهنگ فرد فرد جامعه مسئول ساخت فرهنگ در جامعه هستند و باید با «کار فرهنگی»، وظیفه خود را نسبت به فرهنگ ایفا کنند. این بدین معناست که افراد باید دائما «توانش فرهنگی» (cultural competence) خویش را بالا ببرند تا بتوانند هم در ساخت و هم در مصرف فرهنگ کنشگری مطلوب داشته باشند. توانش فرهنگی به او کمک می کند بتواند کنش معقول و مطلوب فرهنگی را در بزنگاه های عرصه فرهنگ اختیار کند.
🔸تأکید بر نقش مردم در ساخت یا بازسازی فرهنگی مبتنی بر یک رویکرد مردمگرا است تا دولتگرا مانند آنچه در بسط عدالت می گوییم؛ قرآن ذیل عبارت «لیقوم الناس بالقسط» در آیه 25 سوره حدید، مردم را اقامه کننده عدالت معرفی می کند. یعنی مردم باید به گونه ای پرورش یافته و ساخته شوند تا خودشان مجری و بسط دهنده عدالت باشند.
🔹مردم با توصیف فوق، در این لایحه دیده نمی شوند. قطعا نباید با انتقادات محتوایی، جامعه و مسائلش را معطل کرد و دائما مانع تصویب لوایح و طرح ها شد اما نباید این لایحه را به مثابه یک قانون جامع حجاب و عفاف نگریست. باید با سیاستگذاری ها و قوانین، مردمی را بسازیم که در بزنگاه بعدی و مسأله بعدی، خودشان فضا را بسازند و این، به تمدن سازی نزدیک تر است؛ مردم به عنوان سوژه و فاعل نه مردمی به مثابه ابژه که دائما متعلق فعل سازمان ها هستند.
@ahmad_olyaei
«تبیین در تبیین»
🔹زمانی که در حال فعالیت هستیم کمتر پیش می آید که در درستی فعالیت خود یا حداقل بخش هایی از آن تردید کنیم. رصد لحظه ای فعالیت هایمان به ما کمک می کند خلأها و ضعف ها را بشناسیم و اگر گفتگو با دیگران به این رصد اضافه شود، تقویت کار دهها برابر می شود.
🔸جهاد تبیین، مدتی ست عرصه حضور و فعالیت است. شاید مسیر پیروزی در جنگ شناختی دشمن همین جهاد تبیین باشد. اما مسیر دشوار است و دارای پیچیدگی. پیچیدگی های از جنس نظر و عمل. این پیچیدگی ها با گفتگو هموار می شود. اساسا گفتگو اتفاق مبارکی ست که هم افزایی، یک آورده ی آن و تقویت کار، ثمره دیگرش است.
🔹وقتی شیخ فرهاد فتحی با محمد لسانی گفتگو می کند، احساس می کنی دشمن ازین گفتگو و هم افزایی هراسان خواهد شد. وقتی حاج عظیم ابراهیم پور تجربه قرارگاه جهاد تبیین خود را برای ما تعریف می کند احساس می کنی کار دشمن تمام است. در همین حین، حاج اقا رنجبر از چگونگی نگاه راهبردی می گوید و حاج آقا صلح میرزایی از پیچ و خم های جهاد تبیین. بیان تجربه رسانه ای و حضور تبیینی صدرایی عارف در دویست مدرسه را به همه این رد و بدل تجربه ها، اضافه کنید. نکات ارزنده حاج آقا فلاح شیروانی که دیگر هیچ. در کنار همه این ها، ده دوازده ساعت بحث در باب آسیب شناسی وضعیت جهاد تبیین و باید ها و نباید های آن از مناظر مختلف، یعنی اصطلاحا یک دوپینگ تمام عیار برای ادامه کار.
@ahmad_olyaei
اربعینیات (۱)؛ التفات
🔹سال هاست به لطف خدای متعال و عنایت سیدالشهدا علیه السلام، سیل زوار در مراسم عظیم پیاده روی اربعین تصاویری از عشق، حضور و عمل را به عالم منعکس می کند.
🔸در پاسخ به این سوال که هر فرد چندبار درین برنامه حضور داشته است، پیمایش و آماری ندیده ام اما قطعا در میان میلیون ها ایرانی که در ایام پیش رو به کربلا خواهند رفت، تعداد کسانی که برای بار دوم و بیشتر می روند بسیار است. برخی شاید ده بار و بیشتر.
🔹این «تکرار» در عین اینکه سعادت و لطفی ست گرانمایه، نباید زائر را به مرحله «عادت» برساند؛ عادتی که قالب را بر محتوا برتری می بخشد و به تدریج زائر، دیگر ملتفت نیست که مشغول چه حرکت تمدنی و اجتماعی ست.
🔸عادت به فرمایش امیر المومنین علی علیه السلام بر انسان سلطنت پیدا می کند؛ «لِلعادَةِ عَلى كُلِّ إنسانٍ سُلطانٌ». منظور این نیست که شرکت در این مراسم را کنار بگذاریم تا عادت نشود چرا که این حضور حتی بدون التفات هم از اعظم اعمال است. بلکه غرض، ارتقای عمل است.
🔸اگر آماده حرکتیم، بدانیم (دائما بدانیم)؛ با این سفر همه سیئات پاک می شود (ان کَانَ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَهٍ حَسَنَهً وَ مَحَى عَنْهُ سَیِّئَهً) و ملتفت باشیم که پس از برگشت باید انسانی دگر باشیم (حدیث: یَقُولُ لَکَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ)
🔹انسان اربعینی هر سال که دوباره به این سفر می رود، قدم هایش تکراری در یک مسیر تکراری ست اما سیر صعود دارد با هر قدم و ارتقاء می دهد خودش را، همراهانش را و تمام حرکت را.
@ahmad_olyaei
اربعینیات (۲)؛ احیای اجتماعی نو
🔹نام بردن از اندیشمند و اندیشه غربی برای تحلیل کنگره الهی اربعین در بدو امر خوشایند نیست اما اگر بهره برداری از یک دیدگاه جامعه شناسانه بتواند ما را با مزیت های مراسم اربعین بیشتر آشنا کند، مانعی ندارد.
🔸فردیناند تونیس (Ferdinand Tönnies) جامعهشناس آلمانی با تمایزدهی دو مفهوم گمین شافت Gemeeinschaft (اجتماع) و گزل شافت Gesellschaft (جامعه)، ارتباطات اجتماعی را به خوبی تبیین می کند؛ «اجتماع» دارای ارتباطات کمتر میان مردمان اما عمیق است در حالیکه در «جامعه»، ارتباطات مردم از نظر کمی، بسیار بوده ولی عمق آن ها اندک است. «جامعه» جایی ست که بر مبنای عقلانیت ابزاری هر فرد به دنبال منافع و معیشت و علایق خود است و حال آنکه مردمان «اجتماع» دارای عاطفه و احساس و منافع مشترک بیشتری هستند. تونیس می گوید پس از مدرنیته، اجتماع تبدیل به جامعه شد و ارتباطات اجتماعی عمیق هم از بین رفت؛ چیزی که شاید بالوجدان همه ی ما در زندگی روزمره خود هم درک کرده باشیم.
🔹اما آنچه در پیاده روی اربعین رخ می دهد بسیاری از نظریه ها و نظریه پردازان را متعجب کرده است. اجتماعی که در اربعین اتفاق می افتد در عین حال که در دنیای مدرن امروز است اما از جامعه مدرن عبور کرده و نوعی احیای اجتماع ناب است. با این تفاوت که بر خلاف نظریه تونیس _که فقط معتقد بود عمق ارتباطات زیاد بود نه تعداد و وسعت کمی آن_ در اربعین علاوه بر عمق ارتباطات، وسعت کمی آن نیز به شدت بالاست.
🔸تحلیل این وضعیت را می توان در تفاوت نگاه به ارتباطات پیدا کرد؛ ارتباطات اجتماعی اربعینی ذیل رویکرد آیینی (Ritual approach) به ارتباطات معنا پیدا می کند و حال آنکه ارتباطات جامعه مدرن به معنای انتقال صرف پیام در رویکرد ارتباطات انتقالی (Transmission approach) تفسیر می شود. ارتباطات اجتماعی اربعینی به دنبال تولید معنای مشترک است و مردم در جستجوی امر قدسی، در کنار هم، تولید آیین می کنند نه اینکه فرستنده یا گیرنده صرف پیام باشند. مشارکت، نقطه عزیمت و مزیت ارتباطات اجتماعی اربعینی ست.
@ahmad_olyaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دلتنگی
#کربلا
#اربعین
✍ زائر یعنی کسی که میل به شخص یا مکان مورد نظر دارد و از دیگران دل می کند.
و او هم اکنون از همه زائرتر است.
اگر ما در «مسیر» حسینیم، او مدت هاست در «مصیر» حسین است.
با این حال اگر امسال مشرف می شویم، نائب الزیاره اش باشیم.
@ahmad_olyaei
هدایت شده از دیدهبان اندیشه
❇️ از خَلوَت تا جَلوَت؛ همراه با مسافر سوادکوه
✴️ برخی از مهمترین عناوین دیدهبان ۵۰
🖇 کوچ از علم به عشق؛ میراث عماد؛
📌سردبیر
🖇 در رثای روشنفکر تراز انقلاب اسلامی؛
📌محسن الویری
🖇 مبناگرایی در عین ساختارشکنی؛
📌سید عباس صالحی
🖇 در تکاپوی عدالتطلبی فرهنگی؛
📌احمد اولیایی
🖇 فرار از ماکیاولیسم مذهبی؛
📌محسن ابراهیمی
🖇 عماد علوم اجتماعی انقلاب اسلامی؛
📌علی اصغر اسلامیتنها
🖇 آشتی پستمدرنیسم با الهیات؛
📌حسیب احسانی
🖇 موتور محرکه طراحی مُد؛
📌ناهید موسوی
#عماد_افروغ
#رئالیسم_انتقادی
#ژورنالیسم
#دیدهبان_اندیشه
🆔 @Didebane_Andisheh
اربعینیات (۳)؛ امتداد
🔹پیاده روی اربعین یک بار در سال است اما قابلیت امتداد دارد. اساسا اگر با تمام ماهیت و ابعاد و رسالاتش امتداد نیابد در حد مناسک باقی می ماند و اگر امتداد یابد فرهنگ خواهد بود. اربعین را به مثابه «فرهنگ» باید دید نه اتفاق مناسکی موسمی.
🔸 همدلی، عشق و محبت در میان زواری که برای امر مقدس در کنار هم عرض ادب می کنند، با عبور از مرزها در برگشت، نباید در عراق بماند بلکه می بایست در جامعه اصلی زائر امتداد پیدا کند. این امتداد، خود را در همه حوزه های زندگی مانند اقتصاد و سیاست و فرهنگ نشان می دهد.
🔹به عنوان مثال در اقتصاد اربعینی خبری از منفعت گرایی فردی نیست. اقتصاد اربعین، اوج اقتصاد مردمی ست؛ مردمی که مواسات، زیربنای حرکت جمعی آن ها در آن ایام است. اگر این مدل از اقتصاد امتداد پیدا کند تأثیرات بسزایی در اقتصاد جامعه خواهد داشت.
🔸در حوزه فرهنگ که تفاوت، بسیار است. در فرهنگ اربعین، اساسا سبک زندگی متفاوت است و ارتباطات اجتماعی اربعینی به این سبک زندگی رنگ و بویی دگر می دهد. در این فرهنگ، چون یک خیر فرهنگی عظیم برای همه متصور است و زوار برای رسید به آن «خیر» کنار هم حرکت می کنند، ما با یک جامعه سراسر پیوسته روبرو هستیم. اگر این فرهنگ بتواند با فرهنگ فردگرای دنیای امروز مدرن که در زندگی روزمره اینترنت محور ما حاکم است، میان دو اربعین چالش کند و امتداد یابد، جامعه تغییر خواهد کرد.
🔹اربعین همه اش فضیلت است چه همین ایام در عراق تمام شود و چه در جامعه خودمان تا سال بعد امتداد یابد اما اگر امتداد یابد، وجه جامعه ساز اربعین و تمدن ساز اربعین تکمیل می شود.
▪️قسمت های قبلی را بخوانید؛
✔️اربعینیات (۱)؛ التفات
https://eitaa.com/ahmad_olyaei/236
✔️اربعینیات (۲)؛ احیای اجتماعی نو
https://eitaa.com/ahmad_olyaei/237
@Ahmad_olyaei
اربعینیات (۴)؛ وسعت
🔹امسال اربعین متفاوتی را تجربه می کنم؛ در کنار کسانی هستم که از کیلومترها آن طرف تر علیرغم مشقت ها و هزینه ها به سمت معشوق حرکت کرده اند تا دل در گرو عشق حسین علیه السلام و دست در دست شیعیان و محبین حضرت با پای پیاده طی طریق کنند و در مسیر حسین قدم بردارند.
🔸انگلستان، فرانسه، روسیه، هلند و کشورهای دیگر اروپا با سبک زندگی غربی همچنان دانشجویانی را از ایران عزیز میزبانی می کنند که سبک زندگی حسینی را در بلاد لذت های دنیوی و مادی، از دست نداده اند. این عزیزان در «اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا» در کنار تحصیل، برای اعتلای فرهنگ مطلوب خود و جامعه دانشجویی تلاش می کنند و اکنون در کنار آن ها در اربعین، مشق اراده می کنم و غیرت.
🔹ابی عبدالله علیه السلام نقطه اشتراک فرهنگ شیعی در جهان و اربعین، میعادگاه نسل جوان جامعه ساز و تمدن ساز است. ظرفیت این دانشجویان که عموما نخبه و علاقمند به بازگشت و خدمت به ایران اند، چه اکنون که پیام آور فرهنگ ایرانی_ اسلامی در اروپا هستند و چه در آینده که ایران را می سازند، بینظیر است.
🔸البته بنظر می رسد قدر آن ها آنطور که باید و شاید دانسته نمی شود. مفهوم «نخبه» و «بازگشت علمی» باید در نهادهای مرتبط مانند بنیاد نخبگان، وزارت علوم، وزارت بهداشت و مانند آن ها بازخوانی شود.
پ.ن: عکس مربوط به امروز، اربعین ۱۴۰۲، نجف اشرف؛ در کنار محمد حسین از انگلستان و محمدرضا از فرانسه.
@ahmad_olyaei
انعکاس یادداشت های «اربعینیات» در روزنامه فرهیختگان
🌐https://farhikhtegandaily.com/page/241873/
@ahmad_olyaei
#مصاحبه
#اربعین
🎙خبرگزاری_ایکنا
🗓 تاریخ انتشار؛ ۱۴۰۲/۶/۱۴
«اتحاد مسلمانان؛ فراروایتی از اربعین که باید برای جهانیان مخابره کنیم»
🌐لینک مصاحبه؛
https://iqna.ir/fa/news/4166823
@ahmad_olyaei
هدایت شده از حبیباله بابائی
«امید معکوس» مصطفی ملکیان
جناب استاد ملکیان اخیرا پرسشی را مطرح کردهاند که «چرا به آیندۀ ایران امیدوارم؟» ایشان بهانۀ امیدواری به آینده ایران را در این میدانند که نسل جوان ما غرب، فلسفه غرب، علوم غربی،هنر غربی و فنون غربی را شناخته است به گونهای برتر و بالاتر از دیگر کشورهای اسلامی و حتی بیشتر از اندازۀ خودِ غربیان.
اینکه مثل ایشان به مقوله «امید» میپردازند واقعا جای امیدواری است، ولی آنجا که میبینید همین امید، زمینه را برای انحطاط و پسرفت میگشاید مایۀ ناامیدی و حسرت است. از این رو، باید نکاتی را متذکر شد:
1. آیا خواندن مدرنیته (آنهم ترجمههای مغلوط مدرنیته در ایران، آنهم هم گزیدههای سکولار از مدرنیته، و نیز آنهم قسمتهای تاریخگذشتۀ از غرب) به شناخت از غرب منتهی می شود یا ما را به تعبیر برخی از محققان «انباردار کالاهای مصرفی غرب» قرار میدهد. چهطور جامعه حوزوی و دانشگاهی که اندازۀ یک واحد درسی، غربشناسی نمی خواند و به اندازه یک کتاب محققانه در باره شناخت غرب (نه مدرنیته) نمینویسد، می تواند ادعای غربشناسی پیدا کند؟
2. از استاد ملکیان باید پرسید که آینده ما در گرو کدامین نسل است، نسلی که غرب را شناخته است، یا نسلی که «خود» را میشناسد؟ در میانۀ «خود» و «غرب» اولویت ما برای آینده کدام است؟ چرا ایشان در این امیدواری، هیچ و هیچ به شناخت «خود» اشاره نمیکند. اساسا از نظر ایشان، نسبت شناخت ما از غرب با شناخت ما از خود چیست و ما چسان از مسیر شناخت غرب به شکوفایی و آیندۀ درخشان خود میرسیم؟
3. از نظر جناب ملکیان، ما در مدرن شدگی ترقی کرده ایم و باید به آیندهای بازتر همچنان امیدوار باشیم. مثالهای ایشان را توجه کنید: اینکه چون الان خانمهای ما مجبور نیستند پوشیه بزنند پس رو به رشدیم؛ اینکه ما در خانه ویدئو داریم پس آیندهای خوب در انتظار ماست. جناب ملکیان به این سئوال پاسخ نمی دهند که غرب در ایران کدامین امیدهای ما را در حوزه آموزش، در حوزه فرهنگ عمومی و اخلاقیات اجتماعی، در تأمین ارزشهای خانوادگی، در ساخت عدالت اجتماعی، در عرصه رفاه عمومی و اقتصادی، برآورده کرده است؟
همینطور معلوم نیست جناب ایشان در امیدواریشان و در میزان ترقی انسان ایرانی در این چهل و اندی سال چرا به «استقلال سیاسی و استقلال اجتماعی»، به «رشد علمی»، به «امنیت فراگیر در منطقه» و نیز به «رشد و توسعۀ معنویت» اشارهای نمیکند و آنها را در پازل امیدواری خود نمیگنجاند و از آنها الهامی برای خوشینی دریافت نمیکند؟!
4. آقای ملکیان، در مورد کشورهای اسلامی واقعا به گزاف سخن گفته است. به نظرم جناب ملکیان اندیشههای نوین ترکهای امروز در دانشگاه های جدید ترکیه، محققان مسلمان در موسسات علمی جهان عرب، پژوهشگران شبه قاره و نیز اندیشمندان شرق آسیا در جاهایی مثل ISTAC را نمیشناسد و از این رو خود را به راحتی بالا میبیند. برخی از نخبگان جهان عرب در همین کشورهای عربی مثل قطر، مثل تونس، حتی مثل سوریه گاه چندین دهه از امثال ماها و نیز از اساتیدی مثل ملکیان جلوتر، غربیتر (در ادبیات سکولار) و مسلمانتر (در ادبیات دینیشان) هستند. اساتیدی مثل جناب ملکیان که به تواضع شهرت دارند، نباید مخاطبین و دانشجویان خود را متوهم بار بیاورند و در غرور تاریخی و گاه جهل مرکب نسل امروز، که از کشورهای پیرامون و از زبان آنها هیچ نمیداند، بدمند.
5. دوگانۀ «تجدد» و «تمدن» را همواره باید در نظر داشت. واقعیت این است که «تجدد» در ایران در یک فرایند کاریکاتوری شکل گرفته است به گونهای که به جدّ میتوان گفت که «تجدد غربی در غرب» تفاوتهای بنیادین و اساسیای دارد با «تجدد غربی در شرق» از جمله در ایران. یعنی همان میزان از پیشرفت غربی در غرب، برای شرقیِ در شرق حاصل نشده است. آنچه جناب ملکیان همچنان بدان امیدوار است، تجدد شکسته و آبرفتهای است که نه مدرنیتۀ اورجینال غربی است و نه مدرنیتۀ بومی شدۀ شرقی (ببینید همین وضعیت حجاب ما را که از پوشیه عبور کردهایم و پوشش استاندارد لیبرال را هم پیدا نکرده ایم و حالا از جناب ملکیان بخواهید هویت یا بی هویتی همین حجاب موجود امروز را که نه غربی است و نه شرقی، تعریف کند و آیندهای برای آن ترسیم نماید.) حال در این سیر معیوب تجدد، جناب استاد ما را به چه آیندهای از غربی شدن امیدوار میسازد؟
6. بله باید به آینده امید داشت، ولی نه به آینده تجدد غربی در ایران، بلکه باید به آینده تمدن ایرانی و اسلامی امیدوار بود. تمدنی که صبغۀ ایرانی بودن، مسلمان بودن، و معاصر بودن در آن جامعه، شاخص و برجسته باشد. ما امید داریم به ساخت آیندۀ خود، آیندهای که از رهگذر شناخت خود (نه از رهگذر صِرف ترجمۀ دیگران) و تکیه بر داراییهای خود و الگوهای خودی حاصل میشود.
@Habibollah_Babai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸🔸🔸یک کار فرهنگی تمیز...؛ روایت آینده ولنگاری🔸🔸🔸
✍چگونه بی حجابی آغاز خواسته های غیر انسانی و ضد جامعه خواهد شد؟!
🎥 تیزر فرهنگی «غیر عادی»
🔹سرپرست گویندگان این کار بر عهده دوست خوبم علی زکریایی بوده.
📎دریافت اثر با کیفیت بالاتر:
https://eitaa.com/gheyre_aaddi/17
@ahmad_olyaei
یادداشت های روسیه (۱)؛ راهبرد
🔹تاریخ جهان آنچنان پیچ و خم های عجیبی دارد که تصمیم گیری و انتخاب را در بزنگاه های امروز سخت می کند. این سختی هم برای دولت (state) هاست و هم برای ملت ها. چرا که دولت و ملت فقط در کنار یکدیگر می توانند به موفقیت دست یابند.
🔹 رابطه ایران و روسیه یکی از همان بزنگاه هایی ست که اگر به خوبی فهم نشود، به بدی در تاریخ جهان ثبت خواهد شد.
🔹اکنون نیاز به راهبری همه جانبه داریم تا این فرصت تاریخی از بین نرود.
🔹سفری اخیرا به این کشور داشتم، هر چند کوتاه بود اما در تعدادی یادداشت اهم برداشت هایم را تقدیم می کنم.
@ahmad_olyaei
یادداشت های روسیه (۲)؛ هویت بصری
🔹تمام ملت ها برای نشان دادن و حفظ هویت خود تلاش می کنند اما آنچه در روسیه بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد هویت بصری است.
🔸هویت بصری (Visual identity) یعنی بازنمایی هویت از طریق تصویر و نماد به گونه ای که گویای فرهنگ ملی و مذهبی و تاریخی جامعه باشد. این هویت را میتوان در سطح شهر، مترو، دیوارها، درب ها و ... مشاهده کرد.
🔹روسیه مملو ازین هویت است. شاید بتوان گفت وقتی در مسکو یا سن پترزبورگ قدم می زنید در جایی راه رفته اید که مشابهی در جهان ندارد. بعبارتی یک «انحصار هویتی» را مشاهده می کنید.
🔸اساسا تصویر، نوعی ارتباطات دیداری ایجاد می کند که سریع تر، شفاف تر و سهل تر از ارتباطات مبتنی بر کلام، پیام را منتقل می کند. در ایران ما بیشتر شاهد «کلام» و «متن» هستیم. در مساجد و مدارس و خیابان و فضای شهر عمدتا کلام (آیه، روایت، شعر، سخن) دیده می شود و کمتر از نماد و تصویر استفاده می شود و حال آنکه روسیه، جامعه ای مملو از هویت تصویری ست.
🔹چند مثال؛
تصویر یک؛ نمادی برای نشان دادن اینکه استفاده از موبایل انسان را از کتاب دور می کند. نصب شده در رستورانی در کازان
تصویر دو؛ درب یک کلیسای بزرگ در سن پترزبورگ
تصویر سه؛ تابلویی نصب شده در مترو سن پترزبورگ
@ahmad_olyaei
یادداشت های روسیه (۳)؛ سینما و تسهیل ارتباطات
🔹انگاره های ذهنی یکی از مهم ترین عوامل کاهش و قطع ارتباطات است. این کلیت هم در ارتباطات انسانی صدق می کند و هم در روابط بین الملل و ارتباطات میان دو ملت. مادامی که در ذهن ما، انگاره ای منفی نسبت به فردی باشد نمی توانیم با او ارتباط مؤثر بگیریم و همین طور نسبت به کشوری دیگر.
🔸بنظر می رسد با توجه به دلایل مختلف مانند تاریخ سیاسی روابط ایران و روس ها (همچون قرارداد ترکمنچای) و تلاشی که غرب برای تخریب چهره روسیه کرده، انگاره های منفی مانند «روس ها منفعت طلبند» یا «روس ها سرد هستند» و ...، در ذهن بسیاری از مردم و بدنه اجرایی میانی شکل گرفته است. این انگاره ها در کنار غرب گرایی برخی مسؤولین، مانع اصلی ارتباطات و روابط مؤثر ایران و روسیه به ویژه در سطح فرهنگ شده است.
🔹یکی از سریع ترین راه ها برای تغییر انگاره، رسانه است. ساخت فیلم های مشترک، تولید آثاری که قابلیت دوبله و پخش در روسیه را داشته باشد، دوبله آثار موجود مناسب برای روسیه، پخش فیلم های روسی از تلویزیون ایران، ساخت مستندهای روسیه شناسی و ... از جمله کارهایی ست که می توان در دستور کار قرار داد.
🔸در بازدیدی که از دانشگاه سینمایی مسکو و دانشکده انیمیشن آنجا داشتیم، بسیار جالب بود که در مورد خواجه نصیر و اشعار عطار، انیمیشن تولید کرده بودند. از کیفیت اثر «پسر دلفینی» هم بسیار تعریف کردند و آماده همکاری های مشترک بودند.
🔹اگر انگاره های ذهنی منفی روسیه ستیزی از بین نرود، اساسا سطح ارتباطات میان دو ملت و روابط دو حاکمیت چندان پیشرفتی نخواهد داشت.
@ahmad_olyaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«تعجب نکنید!»
✍این، یک آیتم دائمی از برنامه «چیدمانه» در شبکه نماواست.
🔹سریال، برنامه، مسابقه و رئالیتی شو چیدمانه در واقع اولین برنامه چیدمان و دکوراسیون ایرانی است که با حضور جمعی از سلبریتی ها و هنرمندان برگزار می شود. در هر قسمت با قرعه کشی دو فرد برای مسابقه دادن انتخاب می شوند. آنها باید مرحله به مرحله چالش هایی را اجرا کنند که موفقیت در چالش ها برایشان امتیاز میآورد.
🔸مشکل اساسی ما «هویت» در برنامه سازی ست. تنوع قالب و فرم نه تنها ایراد ندارد بلکه لازم است اما ذیل هویت واحد است که سازنده خواهد بود و و الا تخریب گر است.
🔹مشکل دیگر، تجاری شدن صرف شبکه خانگی و عدم توجه به اقتضائات محتوایی برنامه سازی ست.
@ahmad_olyaei
یادداشت های روسیه (۴)؛ «روس های سرد»
🔹انگاره «روس ها سرد هستند» پیش از سفر در ذهن من بود و آنچه در ارتباطات اجتماعی مردم روسیه می دیدم، این انگاره را تقویت می کرد. نه فقط در ارتباطات بلکه نسبت به اطراف خود کاملا بی تفاوت بودند، آنها حتی به خانم چادری و روحانی معمم که همراه ما بودند، در مترو نگاه هم نمی کردند. این «غفلت یا تغافل اجتماعی» نیز ذیل نظام ارتباطات اجتماعی مردم روسیه تعریف می شود.
🔸می توان گفت روس ها عموما آغاز کننده ارتباط نیستند و حتی لبخند اولیه به انسان های دیگر را زشت و بی معنا می شمارند. اما این به معنای «سردی ارتباطات» نیست چرا که آنها بعد از ارتباط اولیه و آشنا شدن، اتفاقا بسیار گرم هستند.
🔹منشأ چنین ارتباطات اجتماعی بظاهر سرد باز می گردد به چند عنصر فرهنگی؛
✔️اول. عقلانیت ابزاری وبری؛ بدین معنا که ذات ارتباط با دیگران موضوعیت ندارد بلکه این، منفعت است که تعیین می کند با چه کسی ارتباطات بگیریم. لذا لبخند زدن به یک غریبه یا شوخی کردن ابتدایی چندان مفهومی ندارد.
✔️دوم. شهروند مطیع؛ نباید فراموش کرد تجربه زیسته در فضای کمونیستی، این مدل انسان را می سازد. فضای کمونیستی، «شهروند مطیع» را به «شهروند فعال» یا در بحث ما شهروندی که بخواهد با دیگران به سرعت لینک شده، گفتگو کند و اجتماعات را احیا کند، ترجیح می دهد. شهروند روسی گویی شهروندی ست که به کسی کاری ندارد و حتی متعجب هم نمی شود. لذا اصلا ندیدم روس ها ارتباط چشمی بگیرند یا نسبت به دیگری، رفتار و لباسش کنجکاو شوند. اساسا فقط مسیر خود را طی می کنند.
🔸آنچه در باب روس ها گفتم توصیف بود. اینکه این اخلاق ارتباطی ممدوح است یا مذموم، باید تفصیل قائل شد اما مبتنی بر فرهنگ ایرانی_اسلامی، ارتباطات ما متفاوت است. از توجه به همسایه تا نگرانی نسبت به دیگران، از کمک کردن در خیابان تا آغاز ارتباطات در امکان عمومی و ... همه و همه ارتباطات اجتماعی خاصی در ایران امروز ساخته که فقط مبتنی بر عقلانیت ابزاری نیست.
@ahmad_olyaei
هدایت شده از مدرسهی علوم انسانی فکرت
#درسگفتار | #مدرسه_فکرت
🔸مدرسه علوم انسانی و اسلامی فکرت برگزار میکند:
🔰درسگفتار «عدالت اجتماعی»
بررسی عوامل موثر بر ادراک عدالت در جامعه
🔸با تدریس حجت الاسلام دکتر احمد اولیایی
نویسندهی کتاب
⏰ زمان: یکشنبهها ساعت ۱۶ الی ۱۸ _ پنج جلسه
مکان: خیابان هنرستان، ساختمان مدرسه فکرت
💠 حضور برای عموم آزاد و رایگان میباشد.
جهت ثبت نام در این درسگفتار و خرید این کتاب به آیدی @madrese_fekrat پیام بدهید.
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
وبگاه | فکرت | مدرسه فکرت | رادیوفکرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادداشت های روسیه (۵)؛ رویکرد انتقادی در دانشگاه
🔹موفق شدیم از حدود شش دانشگاه روسیه بازدید کنیم. یکی از سوالاتی که در بازدیدها از مسئولان دانشگاه میپرسیدم این بود که آیا رویکرد انتقادی در مطالعه رشته ها دارند یا خیر؟
🔸تقریبا می توانم بگویم این سوال برایشان عجیب بود و پاسخی که داشتند این بود که رشته، «تعریف شده» است و اساسا به این پرسش ملتفت نبودند.
🔹«ایده دانشگاه» مزیت نسبی دانشگاه تراز است و نقطه عزیمت آن برای تولید علم. دانشگاه هایی مانند دانشگاه امام صادق علیه السلام و دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام فارغ از موفقیت کامل یا نسبی را می توان مثال زد در اینکه رویکرد انتقادی به علوم انسانی را در مسیر خود تعریف کرده اند.
🔸جامعه ای که دانشگاه و دانشگاهیانش، ضمن مطالعات علوم انسانی مدرن و غربی، رویکرد انتقادی نیز به آن دارند می تواند پویایی علمی و نهایتا تولید علم را تجربه کند.
🔹کتاب های زیر در باب «ایده دانشگاه» خالی از لطف نیست؛
✔️کتاب ایده دانشگاه ترجمه میثم سفیدخوش، نشر حکمت
✔️کتاب ایده دانشگاه اثر کارل یاسپرس، نشر ققنوس
✔️کتاب فرهنگ و دانشگاه اثر نعمت الله فاضلی، نشر ثالث
✔️کتاب دانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی
✔️و جلد ششم از مجموعه شش جلدی سایه سار ولایت که مطالبات رهبر معظم از دانشگاه است.
پ.ن: فیلم مربوط به بازدید از دانشگاه فدرال روسیه در قازان با ۵۰ هزار دانشجو است که رئیس این دانشگاه مستقیما توسط پوتین انتخاب می شود.
@ahmad_olyaei
یادداشت های روسیه (۶)؛ مساجد مؤثر
🔹مساجد روسیه مرا بیاد مساجد دهه شصت انداخت و خاطرات مسجد را برایم زنده کرد. آن زمان که مسجد فقط برای نماز نبود بلکه محل تجمع مسلمانان، فضایی برای گفتگو و مکانی جهت رفع نیازهای اجتماعی بود.
🔸بنظر می رسد مسجد در روسیه، برای مسلمانان بیش از مکانی برای نماز است. مسجد جامع مسکو (تصویر ۱)، یکی از همان مسجد است؛ این مسجد در ۳۱ هزار متر مربع مساحت و در ۶ طبقه احداث شده و گنجایش پذیرایی ۱۰هزار نفر در درون و دستکم ۱۰هزار نفر در محوطه خود را دارا می باشد. مسجدی که دائما به صورت زنده و به صورت آنلاین قرائت قرآن دارد و خدمات زیادی ارائه می دهد.
🔹مسجد دیگر، مسجد مرجانی در کازان (تصویر ۲) است که توانستیم بازدید کنیم. این مسجد پس از ۱۸۵۰ به افتخار امام جماعت پیشین آن شهابالدین مرجانی، «مسجد مرجانی» نامیده شد. این مسجد دارای مدرسه، اتاق عقد (تصویر ۳)، تالار عروسی، اتاق نام گذاری فرزند و ... بود. به نوعی عمده خدمات اجتماعی را ارائه می داد و این سبب مراجعات مردم و حیات دائمی مسجد شده است. امام مسجد (تصویر ۴) در اینجا فقط امام جماعت نیست بلکه امام یک مجتمع با همه خدماتش است و به عنوان یک شغل، در مسجد خدمت می کند.
🔹مسجد در اسلام یکی از تمدنی ترین ارکان است که متأسفانه در ایران امروز تقریبا رو به فراموشی است. مسجد می تواند یک ظرفیت عبادی، معنوی، انقلابی، اجتماعی و ارتباطی برای جامعه مسلمانان باشد. احیای مساجد به معنای احیای ساختارهای اصیل اسلامی در مقابل نمادها و ساختارهای دنیای مدرن است.
@ahmad_olyaei