May 11
تلنگر؛ بیگانگی اجتماعی-سیاسی
✍️ احمد اولیایی
لِوین استاد علوم سیاسی دانشگاه بوستون بیگانگی اجتماعی-سیاسی را زمانی می داند که فرد احساس می کند کنش ها و اعمالش هیچ گونه تأثیری در روند وضعیت اجتماعی-سیاسی ندارد. احساسی که این روزها بسیاری از مردم و نخبگان را در بر گرفته است. احساس بیگانگی نه لزوما به معنای بی تفاوتی نسبت به وضع موجود بلکه به معنای نوعی ناامیدی در تأثیر است. زمانی که نخبگان وضعیت را فقط حاصل عملکرد برخی از مجریان می دانند و مردم نیز فقط به امرار معاش روزانه فکر می کنند. احساس انزوای نظری منشأ این بیگانگی نخبگانی است. زمانی که اندیشمند جامعه کتاب های فراوان خوانده و برای بسیاری از مسائل کشور راه حل نظری دارد اما نه مسیری برای ارائه آن ها و نه مجریانی برای اجرای آن ها یافت می شود. این وضعیت را اوضاع نابسامان اقتصادی تشدید می کند. هنگامی که امرار معاش حتی برای همان اندیشمند نیز به اولویت اول تبدیل می شود دیگر احساس بیگانگی اجتماعی به اوج خود می رسد. حال، در این بین فضا برای مجریانِ فاقدِ نظریه کاملا باز و هموار است.
این حالت زمانی به بحران رسیده است که این احساس بیگانگی به قول لوین به احساس بی معنایی مبدل شود. معانی بلند و والا دیگر اصالتی ندارند و اساسا فرقی نمی کند چه اتفاقی می افتد. این احساس بی معنایی به مردم القا می کند که دیگر حضور در انتخابات، وام سود دار گرفتن، گران فروشی و ... معنای خاصی ندارد بلکه یک روند طبیعی در جامعه است که باید بگذرد. نه قرار است مطلوبیتِ معناییِ خاصی اتفاق بیفتد و نه اصلا اتفاق بدی در این بی معنایی خواهد افتاد.
و این لحظه، لحظه گریستن است. لحظه ای که نخبگان جامعه و مردم احساس بیگانگی و بی معنایی کنند.
تاریخ نگارش: 1399/9/15
@Ahmad_olyaei
یادداشتی به مناسبت 19 آذر؛ سالروز تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی
✍️ احمد اولیایی
👈 خواندن بیشتر (https://b2n.ir/228879) 🌐 خبرگزاری مهر
@Ahmad_olyaei
photo_2020-12-09_18-14-04.jpg
164.2K
یادداشت؛ عدالت فرهنگی و سهام عدالت
✍️احمد اولیایی
https://www.afkarnews.com/fa/tiny/news-985580
@Ahmad_olyaei
photo_2020-12-16_11-18-23.jpg
21.5K
قطعا #فضای_مجازی با #سیاست_ها و عدم همکاری های #مسئولین در ایجاد #فضای_ملی_مجازی و همچنین عدم امکان #فیلترینگ احتمالا به این زودی ها امن تر نخواهد شد
دو راه حل فعلا در دسترس است و در عین حال موثر؛
یک. تربیت فرزند در فضای تربیتی اهل بیت علیهم السلام. ارتباط مستمر فرزند با #اشک و #معارف_شیعی او را درون یک اتمسفر امن قرار می دهد
دو. بالا بردن سن دسترسی فرزند به تلفن همراه و تبلت تا حد امکان
#لایو #فالور #اینستاگرام
#احمد_اولیایی
https://www.instagram.com/p/CI2aXtsHvEU/?igshid=w3cd8gpo1n6d
📌 انجمن علمی مطالعات اجتماعی حوزه با همکاری دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام برگزار می کند:
✅ وبینار علمی «دستاوردهای فرهنگی اجتماعی واقعه 9 دی»
🔹 حسن #غفاری_فر
عضو انجمن مطالعات اجتماعی حوزه و هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
🔹 احمد #اولیایی
عضو انجمن مطالعات اجتماعی حوزه، پژوهشگر و مدرس دانشگاه
🔸دبیر علمی: رضا لطفی
🗓 سه شنبه 9 دی ماه سال 99، ساعت 18
🌐 درگاه ورود به وبینار: https://ac.ismc.ir/anjomanhawzah/
🔸انجمن علمی مطالعات اجتماعی حوزه
🆔 @motaleate_ejtemai
پدیده سردار سلیمانی؛ آغاز دوباره برای فرهنگ
✍️ احمد اولیایی
📡 خبرگزاری مهر
لینک یادداشت: https://b2n.ir/530858
جامعه آن قدر موجود پیچیدهای شده است که تفکیکها و تقسیمهای معروفی که ذیل جامعه شناسی مانند خرده نظامهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی وجود دارد، نمیتواند پاسخی درخور به پرسشهای پیرامون اتفاقات، پدیدهها و به طور کل آنچه در جامعه رخ میدهد، ارائه نماید. در این بین تحلیلهای فرهنگی به غایت دشوارتر است چرا که همچنان تعاریف و دیدگاهها در مورد فرهنگ کامل نیست. همین تشویش در فرهنگ شناسی، تحلیلهای فرهنگی را به امری دشوار بدل کرده است.
هنگامی که پدیدهای خاص محور مطالعه قرار نگیرد، فرهنگ شناسان و جامعه شناسان یک سری اصول کلی را در مطالعات و تحلیلهای خود لحاظ کرده و اعلام رأی میکنند اما زمانی که پدیدههای مهم در جامعه شکل میگیرد که کنشهای عام و خاص متفاوتی را در مسیر عادی جامعه تولید میکند، دیگر نمیتوان از اصول کلی تبعیت کرد.
پدیده ترور و سپس تشییع سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران در دی ماه سال ۹۸ یکی از همان پدیدههایی است که مسیر تحلیل فرهنگی را تغییر میدهد. زمان این اتفاق زمانی است که بسیاری معتقدند اعتماد عمومی به حاکمیت و مقبولیت عام نظام دچار افول شده است. انسجام اجتماعی کاهش و گسست نسلی در میان نسلهای معتقد به انقلاب قابل مشاهده است. و حتی برخی میگویند دینداری نیز با چالش جدی مواجه شده است. ناگهان ترور فرمانده ای کاریزماتیک، قدرتمند و معنوی به مهمترین خبر جامعه تبدیل میشود. در همه گفتگوها و گفتمانها صحبت از این اتفاق است. اختلافات سیاسی و گلایههای اقتصادی در پشت سر این حادثه قرار میگیرد. این تشییع به طور کل تحلیلها را دگرگون میسازد؛ تحلیلهایی که تاکنون فرهنگ امروز کشور را مملو از مشکلات و سرخوردگیها میدانست.
حضور همه مردم با سلیقهها و افکار متفاوت مؤلفه تأثیرگذار غیر منتظرهای در تحلیل فرهنگی پدیده تشییع سردار است. «بازگشت فرهنگی» که در تشییع سه روزه رخ میدهد، همان اثری است که فرهنگ شناسان نمیتوانند آن را تحلیل کنند مگر اینکه روش تحلیل خویش را تغییر دهند. بهترین راه برای جلوگیری از «غافلگیری تحلیلی» در این رخدادها توجه به ماهیت فرهنگ است. در پدیدههایی مانند تشییع عظیم سردار سلیمانی یا پیاده روی اربعین قسمتی از فرهنگ تبلور پیدا میکند که گویی از منشأ دیگر میجوشد. از عاملیت انسانها، تکنولوژی، تغییرات جهانی یا مانند اینها بر نمیآید بلکه اشاره به قسمتی از فرهنگ دارد که در وجود آدمی نهادینه شده و متصل به منشأ فرهنگی لایتغیر ثابتی است که در بزنگاهها بروز دارد.
این معرفت مشترک حتی اگر کمرنگ شود، محو نمیشود. همینجاست که باید بگوییم انسان هیچگاه در نقطه صفر فرهنگی نایستاده است. بلکه انسان با یک فرهنگ درونی که اشاره به یک ذات و اصل خدایی دارد در پدیدهها کنشگری میکند. پدیدههایی مانند سردار سلیمانی به فرهنگ شناس میآموزد که تحلیل خود را مبتنی بر برساختگی صرف فرهنگ قرار ندهد. این پدیدهها به مثابه دستگاه انتقالِ لایههای باطنی و ذاتی و به ودیعه نهاده شده فرهنگ، از جایگاه پنهان به لایههای رویی و نهان فرهنگ عمل میکند. اینجاست که دیگر به راحتی نمیتوان از معضلات فرهنگی صحبت کرد چراکه فرهنگ عمومی که در بستر پدیده مذکور پالایش میشود، آغاز دوباره برای فرهنگ است.
@Ahmad_olyaei
گزارش وضعیت دینداری ایرانیان-1397.pdf
4.14M
اختلاف لایه دینداری اعتقادی و لایه دینداری کنشی و رفتاری موضوع اصلی است که باید بدان پرداخته شود. یعنی شکاف نظر و عمل. عمده ی نظرسنجی های دینداری نشان می دهد که اعتقاد (لایه درونی فرهنگ) عموما امتیاز بالایی دارد اما کنش (لایه بیرونی فرهنگ) امتیاز پایین تری می گیرد.
فارغ از نتیجه گیری ها و تحلیل هایی که می توان از این اختلاف و شکاف بدست آورد، مهم ترین نکته این است که گاهی ممکن است لایه بیرونی از لایه درونی تأثیر نپذیرد. لذا می بینیم افراد زیادی که نماز نمی خوانند اما به خدا معتقدند. حتی به معاد و عذاب هم معتقدند.
نکته قابل استفاده این است که در مواجهه با افرادی که کنش دینی ندارند باید مراقب بود که به لایه درونی و اعتقادی آن ها شک نکنیم چرا که ممکن است این شکاف نظر و عمل و لایه های درونی و بیرونی فرهنگی حاصل عوامل غیر معرفتی مانند رسانه، شرایط اقتصادی، شرای محیطی، گروه همسالان، گروه های مرجع و ... باشد.
@Ahmad_olyaei
⁉️ شبکه خانگی کدام «خیر فرهنگی» را «توزیع» می کند؟!
✍️احمد اولیایی
شبکه خانگی دیگر نامی آشنا در میان همه خانواده ها است و با توسعه تکنولوژی های ارتباطی و گوشی های تلفن هوشمند و اینترنت همراه، دیگر کمتر کسی است که به فیلم ها و سریال های شبکه خانگی دسترسی نداشته باشد. «دسترسی»، کلمه ای که اگر معادل عدالت گذاشته شود، می تواند لذت بسط عدالت فرهنگی را در توسعه شبکه خانگی برای ما به همراه آورد اما آیا عدالت، فقط «دسترسی» است؟!!! آیا همین دسترسی ما را با مسئولیت های دیگر مواجه نمی کند؟!!!
شبکه خانگی از ابتدا با این توجیه که بینندگان اندک و عمدتا از طبقات اجتماعی-اقتصادی خاص دارد، مرز های سانسور و آزادی رسانه ای را کمی بازتر گرفته بود. شاید این توجیه در ابتدا قابل پذیرش بود اما اکنون، با پرداخت مبلغ نسبتا ارزان و یا تماشای این سریال ها در وب سایت های رایگان و حتی دیدن عمده آن ها در اینستاگرام، دیگر نمی توان گفت که عموم مردم این سریال ها را نمی بینند.
«گیسو»، «دراکولا»، «سیاوش»، «زخم کاری»، «ملکه گدایان»، «مردم معمولی»، «می خواهم زنده بمانم» سریال های این روزهای دو شبکه خانگی اصلی کشور هستند. سریال هایی که بسیاری از خانواده ها (به معنای واقعی خانواده) نمی توانند در کنار یکدیگر این سریال ها را ببینند. عشق های مثلثی، روابط آزاد، شوخی های جنسی، کلمات رکیک، قتل، خونریزی، ترس و ... در اکثر این سریال ها دیده می شود.
پیشتر در مورد آسیب شناسی این دست سریال ها و شبکه خانگی حرف های زیادی زده شده است اما اکنون هدف، بررسی این وضعیت از پنجره عدالت فرهنگی است. عدالت فرهنگی به دنبال بسط عدالت در عرصه فرهنگ است و پرسش اصلی آن بررسی ماهیت خیرات و مواهب فرهنگی است که قرار است در جامعه توزیع شود. بخش عمده ای از این توزیع در اختیار رسانه هاست. از رسانه ملی گرفته تا VOD هایی که از آن ها صحبت شد. دامن زدن به دعواهای مربوط به سانسور و اختلافات میان وزارت ارشاد و ساترا و اینکه آیا باید در یک سریال مشروبات را نشان دهند یا خیر، از مصادیق بارز تقلیل موضوع است. پیش از همه این سوال ها و دعواها، باید تکلیف این مسأله روشن شود که ساختار رسانه ای ما در تمام ابعادش و ذیل همه ابزارها اساسا به دنبال توزیع چیست؟ اگر در عدالت اقتصادی صحبت از توزیع ثروت و در عدالت اقتصادی صحبت از توزیع قدرت می شود، در عدالت فرهنگی که رسانه بار بزرگی از آن را بر دوش دارد، صحبت از توزیع چه «خیر»ی است؟!!! فرهنگ عرصه تبلور ایده ها، خلاقیت ها، طرز تفکر ها، و در نهایت کنش های فرهنگی است. هرچند بخشی از این مقوله های فرهنگی از مسیر محیط و وراثت ساخته می شود اما قسمت عمده ای از آن ها توسط رسانه ها نهادینه خواهد شد. ساختار رسانه ای جامعه و در ذیل آن ها شبکه خانگی اساسا به دنبال ساختن چه نوع و چه کیفیتی از این مقوله هاست؟ این پرسش اصلی، دقیقا می تواند راهبرد اصلی رسانه ای ما ذیل عدالت رسانه ای و عدالت فرهنگی را روشن کند. یکی از بهترین راه های نادیده انگاشتن این پرسش اصلی، تقلیل موضوع و تنزل مشکلات محتوای رسانه ای به سطح سانسور و .... است. این دست نگرانی ها البته لازم و به عنوان راهکارهای موضعی و موقت قابل تأمل است اما مادامی که از «خیر فرهنگی» که نهاد رسانه به دنبال «توزیع» آن است، صحبت نشود آش همان آش است و کاسه همان کاسه...!
#عدالت_فرهنگی
#عدالت_رسانه_ای
#شبکه_خانگی
#نویسندگان_حوزوی
1400/5/10
@Ahmad_olyaei