#یادداشت
«مسأله فلسطین و عدالت جهانی»
✍احمد اولیایی
🔹ما در جهانی زندگی میکنیم که اگرچه دولتها و ملتها معمولاً مرزهای جغرافیایی مشخصی دارند، اما دیگر نمیتوان تأثیر رویدادهای یک کشور را در کل یا بخش عمدهای از جهان انکار کرد. همه آنچه ما از آن به عنوان فضای بین الملل یاد می کنیم بر اساس این نظام تأثیرات است. شاید فلسفه وجودی دادگاههای بینالمللی، سازمانهای بینالمللی و قوانین بینالمللی - هرچند ظاهراً - جلوگیری از این آسیبها باشد؛ آسیب گسترش اوضاع داخل به خارج.
🔸اما اکنون موضوع فلسطین با جنایات غیرانسانی و ظالمانه رژیم غاصب اسرائیل به مرحله ای رسیده که جهان را از زوایای مختلف درگیر کرده است. «ظلم» نکته بارز این وضعیت است و دقیقاً در اینجاست که باید «عدالت» را مطرح کرد.
🔹عدالت جهانی (International justice) زمانی به وجود می آید که دیگر نمی توان به طور طبیعی انتظار داشت دولت های اصلی از اصول اساسی عدالت حمایت کنند. با توجه به وضعیت فلسطین، ما به جای اینکه از اعتبار یا اساسا حق حاکمیت یک کشور غاصب صحبت کنیم، به عدالتی نیاز داریم که از هستی انسان دفاع کند و نیازهای اساسی انسان فلسطینی را تأمین کند.
🔸برای گسترش عدالت جهانی در مورد مسئله فلسطین باید دو حوزه را دنبال کرد؛
🔹حوزه اول، عدالت کیفری است. جایی که قرار بود قوانین و دادگاه های بین المللی مجرمان و ناقضان حقوق بشر را در سطح بین المللی مجازات کنند اما تاکنون کاری انجام نداده اند.
🔹و حوزه دوم عدالت رویه ای(Procedural justice) است. رویه ها در مسئله فلسطین باید رویه های از پیش تعیین شده ای باشد که نتیجه ای عادلانه داشته باشد و اساساً «اشغال» نمی تواند آن رویه باشد. اکنون فلسطین مدت هاست که اشغال شده است و این وضعیت اساساً با گسترش عدالت و اعطای حقوق فلسطینیان در تضاد است. بنابراین اگر عدالت رویه ای بخواهد برای فلسطین کاری انجام دهد، باید وضعیت فلسطین با رأی فلسطینی ها تعیین تکلیف شود که این یک رویه عادلانه در عدالت سیاسی است. آن وقت احتمالاً میتوانیم در مورد عدالت در فلسطین و سپس در جهان صحبت کنیم.
@ahmad_olyaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر معظم در سخنان امروزشان با بسیجیان به وجه فرهنگی بودن مقاومت و تضعیف فرهنگ غربی نکاتی فرمودند.
🔹چندی پیش یادداشتی با این مضمون نوشتم.
لینک یادداشت؛
https://eitaa.com/ahmad_olyaei/288
@ahmad_olyaei
«باربنهایمر؛ رفع تضاد با تضاد در سینمای آمریکا»
🔹چند روز پیش فیلم اوپنهایمر(Oppenheimer) و باربی (Barbie) را تماشا کردم. شاید در حدود ۶۰ سال است که کودکان جهان با عروسک باربری بازی می کنند و در دنیای خیال، خیال پردازی. عروسکی که حائز نمره بالا از نظر ظاهر فیزیکی ست و توانایی انجام هرکاری را در دنیای اسباب بازی ها دارد؛ گاهی خیاطی می کند، گاهی آشپزی و گاهی پزشک است و گاهی پرستار؛ نماد زنی توانا و زیبا با همه مهارت ها و کنش های اجتماعی. این بار اما عروسک باربی در فیلم سینمایی باربی از دنیای خیال زنسالارانه خود به دنیای واقعی مردسالاری کوچ می کند. گرتا گرویگ (Greta Celeste Gerwig) به عنوان یکی از موفقترین فیلمسازان زن آمریکا کارگردانی کار و مارگورابی (Margot Robbie) بازی نقش باربی را برعهده دارند.
🔸از طرف دیگر به طور همزمان شاهد نمایش فیلم دیگری از هالیوود با عنوان اوپنهایمر (Oppenheimer) هستیم. اوپنهایمر، تازهترین فیلم کریستوفر نولان (Christopher Edward Nolan) با بازی بینظیر کیلین مورفی (Cillian Murphy)، زندگی جی رابرت اوپنهایمر سازنده بمب اتم را به تصویر می کشد. فیلمی سه ساعته که در کنار خرده پیام های مختلف حاوی یک پیام اصلی است؛ «انداختن بمب اتم بر روی هیروشیما و ناکازاکی جهان را نجات داد».
🔹تصمیمی که هالیوود و سیستم پخش در آمریکا درباره زمان پخش این دو فیلم گرفت نکته اصلی این نوشته است. قرار بر این شد که این دو فیلم متضاد که یکی فانتزی، موزیکال و شاد است در کنار فیلم دیگر که یک درام جنگی، روانشناختی و دارای صحنه های تلخ است، با هم نمایش داده شوند. تا آنجا که
«یوگنی متکویچ» با کمک هوش مصنوعی صحنه های ترکیبی از دو فیلم ساخت و مجموعهی باربنهایمر (Barbenheimer) را خلق کرد. باربنهایمر اشاره به رویدادی اینترنتی و هنری در بحث تبلیغات دارد که باعث شده مخاطبان با این دو فیلم زندگی کرده و خود به خود تبلیغات کنند و مهم تر از آن، ترکیب محتوای دو فیلم است. محتوایی که به ظاهر متضاد است، یکی فانتزی و یکی درام، یکی از جنس سبک زندگی و یکی از جنس جنگ، یکی از جنس عشق و دیگری از جنس خشونت. اما در حقیقت باربی و اوپنهایمر بازنمای آمریکایی ست که یک طرفش سبک زندگی شاد را برای شما به ارمغان می آورد و قوای خیال و عینیت شما را در زیستی عرفی به بهترین شکل می سازد و طرف دیگرش قدرت سیاسی و نظامی و یکهتاز بودن و قهرمان بودن همیشگی آمریکاست که هم در صنعت با ساخت بمب اتم از همه جلوتر است و هم در اقدام، با پرتاب بمب، یک صلح طلب تمام عیاری ست که جنگ جهانی دوم را پایان بخشیده و جان میلیون ها نفر را نجات می دهد. سینمای هالیوود با بهره گیری از این تضاد، از تضاد ظاهری دو فیلم جلوگیری می کند و با ساخت ابعاد تصور یک «آمریکای برتر و تمام عیار» مخاطب را با خود همراه می کند. او به این تضاد پاسخ می دهد که آمریکا اگر باربی لطیف و صورتی را برای سبک زندگی شما و کودکانتان دارد، سلاح اتمی را نیز برای حفظ زندگی شما و کودکانتان دارد؛ «رفع تضاد با تضاد از طریق باربنهایمر».
🔸بله، این تجلیلی بود از پدیده دو فیلم مطرح بر روی پرده های سینمای آمریکا و جهان اما تجلیلی برای گوشزد به خودمان که اینگونه باید «هویت سازی نسلی» کرد برای کسانی که اکنون در شکاف های تاریخی و فراموشی میراث تاریخی-اجتماعی جامعه ما سیر می کنند. ده ها موضوع حیاتی و ترکیبی در جامعه ایران برای ساخت فیلم های ترکیبی که سر و شکل هویت را با هم می سازند وجود دارد اما ما بدان بی توجهیم.
@ahmad_olyaei
#یادداشت
«باربنهایمر؛ رفع تضاد با تضاد در سینمای آمریکا»
✍ احمد اولیایی
🌐لینک یادداشت؛
https://eitaa.com/ahmad_olyaei/299
@ahmad_olyaei
"تاریخ استعمار از زبان عروسکها"
🔹نسل امروز نوجوان به شدت دچار گسست تاریخی است و اگر نتوانیم این گسست را پر کنیم، این نسل حافظه تاریخی خویش را از دست داده و با قدرت فضای مجازی و استعمار ذهن که امروز وجود دارد، قطعا روایت دلبخواه غرب از تمدن و اندیشه را خواهد پذیرفت.
🔸هنر و برنامه های رسانه ای ویژه این نسل در این زمینه بسیار کمک کننده هستند اما مع الأسف کمتر تولید کننده ای به این عمق اندیشه ای در تولید فکر و ضرورت آن را احساس می کند.
🔹اما خواستم این خبر خوب را بدهم که بزودی تلویزیون شاهد مجموعه ای نو خواهد بود که عروسک ها و بازیگران، تلاش می کنند تاریخ جهان، استعمار و اندیشه ها را به کودک و نوجوان نشان دهند. دوست خوبم حمید رضا عطارد که پیشتر در مجموعه سحرگاهی سر سفره خدا، کار او را دیده ایم، طراح و تهیه کننده این مجموعه است که بزودی با حمایت سازمان سینمایی سوره روی آنتن می رود.
عطارد تهیه کننده ای دغدغه مند است که به محتوا بسیار اهمیت می دهد اما قالب حرفه ای و جذاب را نیز کامل می شناسد.
🔸مصاحبه امروز او با روزنامه جام جم درباره این مجموعهی در حال تولید را بخوانید؛
🌐https://jamejamdaily.ir/Newspaper/item/217461
@ahmad_olyaei
#گزارش
#هم_اندیشی
#هفته_پژوهش
✍️امروز (۲۱ آذر ۱۴۰۲) توفیق شد به دعوت خبرگزاری رسا در جلسه «بررسی دغدغه های پژوهشگران حوزوی» در خدمت حجت الاسلام مقیمی حاجی معاون محترم پژوهش حوزه های علمیه و همکارانشان بودم. لازم است تشکر کنیم از خبرگزاری رسا و همچنین از حاج آقای مقیمی که این جلسه را برگزار و در آن شرکت کردند؛ جای این جلسات به شدت خالی ست.
🔷سعی کردم در جلسه بجای بیان انتقادی و سلبی، به صورت ایجابی و حلی نکاتی عرض کنم که فهرست وار و به اختصار در اینجا می آورم؛
1️⃣ اصلاح زیست پژوهشی_طلبگی؛ تجربه زیسته طلبه تا سطوح عالی اساسا ربط چندانی به پژوهش ندارد و با طلاب زیادی مواجه هستیم که حتی یک یادداشت کوچک تا سال های پس از تحصیل ننوشته اند. این زیست باید از ابتدا اصلاح گردد. آموزش، تمرین، تولید از ابتدای تحصیل سه گانه ای است که می تواند این زیست را اصلاح کند.
2️⃣ فناوری گفتگوی علمی و چرخه ایده پژوهشی؛ حوزه همیشه محل تضارب آراء بوده است و این تضارب هرچند عموما به صورت شفاهی بوده اما قطعا می توان آن را بخشی از سنت پژوهش در حوزه دانست. اما اکنون چرخش ایده ها وجود ندارد و ما نیاز به تولید و ساخت یک فناوری گفتگوی علمی داریم. در این فناوری، ایده های پژوهشی که اصل پژوهش هستند شکل می گیرد.
3️⃣ بومی سازی ساختارها و فرآیندهای پژوهشی؛ باید گفت مع الأسف حوزه نیز در استعمار روش گرفتار شده است. برای رهایی از «اولویت قالب» باید به سمت بومی سازی فرایند های پژوهشی حرکت کنیم.
4️⃣ مزیت های رقابتی حوزه در پژوهش؛ با توجه به میان رشته ای و تخصصی شدن موضوعات در جامعه مدرن امروز، ادعا و ورود پژوهشی به تمام عرصه ها کار درستی نیست. حوزه در موارد متعددی مزیت رقابتی پژوهشی دارد که باید بدان ها بپردازد.
5️⃣ امتداد اجتماعی_ رسانه ای پژوهش؛ پژوهش و پژوهشگر اگر در کتابخانه بمانند و یافته های خود را امتداد ندهند، دو مشکل بوجود می آید: اولا ما با دفن پژوهش در حوزه مواجه خواهیم شد. دوما افراد غیر علمی که کار رسانه ای و اجتماعی بلدند، جای پژوهشگر واقعی و صاحب اندیشه حوزوی را می گیرند.
6️⃣ استفاده از پژوهشگران حوزوی_دانشگاه؛ خوب یا بد، تعداد زیادی از فضلای حوزه وارد دانشگاه شده اند و در کنار فضل حوزوی، فضل دانشگاهی را هم آموخته اند. شاید حدود ۵۰۰ هیئت علمی حوزوی-دانشگاهی داریم که این ها نباید به عنوان یک دانشگاهی لحاظ شوند، بلکه باید به عنوان پژوهشگران حوزوی درون خود حوزه مورد استفاده قرار گیرند.
7️⃣ بازاریابی پژوهشی؛ در وضعیت رقابت شدید و تنوع محصولات، نمی توان منتظر بود کسی یا نهادی به دنبال پژوهش های حوزه بیاید بلکه حوزه باید فرایند بازاریابی پژوهشی را در کشور دنبال کند.
🔸در پایان، لازم به ذکر است در بیانات حجت الاسلام مقیمی کارنامه خوبی از فعالیت های دو سال گذشته معاونت پژوهش حوزه ارائه شد که بخشی از آن، بخشی از ایده های فوق را در برداشت و بخشی نیز قانع کننده نبود که البته وقت برای گفتگوی بیشتر وجود نداشت.
🌐لینک خبر این نشست در کانال رسا؛https://eitaa.com/rasanewsagency/66677
@ahmad_olyaei
#معرفی_کتاب
#هفته_پژوهش
✍یکی از وجوه استعمار، استعمار از مسیر روش پژوهش و روش های تحقیق در علوم انسانی ست و متأسفانه باید گفت پژوهش و روش پژوهش در ایران امروز به نوعی مستعمره است.
کتاب
«Decolonizing Methodologies:
Research and Indigenous Peoples» کتاب بسیار خوبی از لیندا اسمیت «Zealand academic Linda Tuhiwai Smith»
است که در سال ۱۹۹۹ به چاپ رسید و البته توسط الهام اکبری و احمد نادری با عنوان «استعمارزدایی از روش» ترجمه شده است.
بنظر می رسد متولیان سیاستگذاری امر پژوهش در ایران به ویژه حوزه باید این کتاب را بخوانند.
@ahmad_olyaei
«پدیده حجت الاسلام_دکتر»
به بهانه 27 آذر، سالروز شهادت حجت الاسلام دکتر مفتح
🔹سال هاست که حوزه علمیه بحث معادل سازی مدارک حوزوی و دانشگاهی را در شورای عالی انقلاب فرهنگی پی گرفته است و اکنون طلاب سطح چهار حوزه می توانند از برخی مزایای مدرک دکتری مانند جذب به عنوان هیئت علمی و تدریس موقت استفاده کنند. همچنین طلاب با گرفتن سطح دو می توانند به عنوان لیسانسه، در کنکور کارشناسی ارشد و با داشتن سطح سه در کنکور دکتری شرکت کرده و وارد دانشگاه شوند. از طرف دیگر، سال هاست که ما با دانشگاه های حوزوی مانند دانشگاه باقر العلوم علیه السلام، دانشگاه ادیان، دانشگاه مفید، موسسه حضرت امام خمینی رحمت الله علیه و ... مواجهیم؛ دانشگاه هایی که زیر نظر وزارت علوم فعالیت می کنند و مدرک دکتری می دهند اما با هدف جذب طلاب تأسیس شده اند.
🔸طبیعی است که در وضعیت فوق، ما اکنون با تعداد زیادی طلبه که وارد دانشگاه شده اند و مدرک ارشد یا دکتری دانشگاه را اخذ کرده اند، مواجه باشیم. بحث من در درستی یا نادرستی فراهم کردن شرایط ورود طلاب به دانشگاه نیست؛ اینکه حوزه اساسا نباید به دنبال معادل سازی می رفت یا دانشگاه های حوزوی نباید تأسیس می شدند یا طلاب نباید به دانشگاه بروند و مانند اینها اکنون بحث این یادداشت نیست. مسأله اصلی، «مواجهه برخی حوزویان با پدیده حجت الاسلام-دکتر» هاست. گاهی دیده می شود از چرایی ذکر عنوان «دکتر» برای یک طلبه در یک پوستر این مواجهه های حمله گونه به این پدیده شروع می شود. برخی هم که می خواهند به کارآمدی یا ناکارآمدی دانشگاه های حوزوی بپردازند، باز به این افراد (حجت الاسلام دکترها) هجمه می کنند. البته این نقد! ریشه در تاریخ دارد و شهید امروز یعنی شهید حجت الاسلام دکتر مفتح نیز زمانی که دکترای فلسفه خود را اخذ کرد از این حملات و نقدها در امان نبود.
🔹به نظر می رسد فی نفسه تحصیل در دانشگاه یک فضل است و یک فاضل حوزوی وقتی وارد دانشگاه می شود و یک رشته دانشگاهی را می خواند، یک فضل دیگری را دریافت کرده است. این، به حکم اولی نه تنها ایراد ندارد بلکه می تواند ممدوح باشد. اما به حکم ثانوی، اصلا نمی توان حکم کلی داد. بله، طلبه ای که با ورود به دانشگاه هویت حوزوی خود را از دست بدهد، غلط است. مبانی دینی خود را فراموش کند، غلط است. تحصیلات حوزوی خود یا تحصیلات دینی خود را متوقف کند، غلط است. دچار روشنفکری پوچ شود، غلط است. اما اگر طلبه ای با ورود به دانشگاه، در کنار تحصیلات حوزوی، علوم انسانی روز را نیز بیاموزد، خوب است. اگر بتواند در کنار تحصیل، در دانشگاه تبلیغ هم کند خوب است. اگر بتواند مهارت هایی مانند روش تحقیق را بیاموزد خوب است. اگر بتواند با نگاهی نقادانه که از مبانی حوزوی خود بدست آورده به علوم دانشگاهی بپردازد، خوب است.
🔸یاد و خاطره شهید حجت الاسلام دکتر مفتح گرامی باد.
@ahmad_olyaei
📣مراسم «شب یلدای فاطمی» انجمن اسلامی دانشجویان
🔸با حضور استاد سیدعلی میرفتاح
(ادیب، نویسنده و مثنوی شناس)
🔸حجت الاسلام دکتر احمد اولیایی
🔸میلاد عرفان پور(شاعر)
🗓پنجشنبه (۳۰ آذر) ۲۱ دسامبر
⏰ساعت:
۲۰:۳۰ اروپای مرکزی
۲۱:۰۰ اروپای شرقی
۲۳:۰۰ تهران
🔹با همکاری مشترک انجمن اسلامی دانشجویان برلین، میشکولش، ولگوگراد، لیسبون، اوترخت، کلن
🌐لینک جلسه:
https://meet.google.com/src-pcnj-uwh
@ahmad_olyaei