eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.1هزار دنبال‌کننده
351 عکس
361 ویدیو
24 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴لزوم برنامه‌ريزي اخلاقي و تهذيبي از نگاه امام‌خميني(ره) 🖊احمدحسين شريفي 🔸(ره) همواره تأکيد مي‌کرد بايسته است که هر انساني، به ويژه طلاب ، در کنار برنامه‌هاي منظم آموزشي، برنامه‌هاي اخلاقي و تربيتي و معرفتي منظم، دقيق و سنجش‌پذيري داشته باشند. 🔸مي‌فرمود همانطور که در پايان سال تحصيلي ميزان پيشرفت علمي هر کسي در رشتة تحصيلي‌اش مشخص است و کارنامة آموزشي او مي‌تواند گوياي ميزان پيشرفت علمي‌اش باشد، دربارة تهذيب ، تحصيل آداب شرعي، معارف الهي و تزکية نفس نيز بايد ميزان پيشرفت افراد (دست‌کم براي خودشان) مشخص شود. بايد هر کسي بداند که مثلاً در پايان هر روز، هفته، ماه يا سالي چه قدم يا قدم‌هاي مثبتي در اين جهات برداشته است. و روشن است که اين بدون داشتن برنامه‌اي منظم و دقيق و سنجش‌پذير در حوزه اخلاق و تربيت و تهديب نفس، شدني نيست. (ر.ک: جهاد اکبر، ص11) 🆔 کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat
🔴حوزه‌هاي علميه، اخلاق و تهذيب نفس 🖊احمدحسين شريفي 🔸يکي از سفارش‌هاي مدام (ره) به ، اين بود که نبايد لحظه‌اي از مسائل اخلاقي و تهذيبي غافل شوند. و تأکيد مي‌کرد که همزمان با يادگيري و ياددهي مسائل علمي و فقهي و فلسفي، تعليم و تعلم مسائل اخلاقي و علوم معنوي هم بايد باشد. 🔸و مي‌فرمود همانطور که تعليم و تعلم فقه و اصول و فلسفه بدون استاد ناشدني است؛ در تعليم و تعلم و معنويت و تهذيب نفس نيز محتاج به استاد و مربي و راهنما هستيم: «حوزه‌هاي علميه ... راهنماى اخلاق و مربى قواى روحانى و مجالس پند و موعظه لازم دارد. برنامه‏هاى اخلاقى و اصلاحى، كلاس تربيت و تهذيب، آموختن معارف الهيه، كه مقصد اصلى بعثت انبيا عليهم السلام مى‏باشد، بايد در حوزه‏ها رايج و رسمى باشد.» 🔸و همواره از اين مسأله رنج مي‌برد که چرا جايگاه اخلاق و عرفان و تهذيب نفس و به طور کلي علوم معنوي و روحاني در حوزه‌هاي علميه جايگاهي شايسته و درخور نيست. و هشدار مي‌داد که «بيم آن است كه حوزه‏هاى علميه در آتيه نتوانند علماى اخلاق، مربيان مهذب و آراسته و مردان الهى تربيت كنند؛ و بحث و تحقيق در مسائل مقدماتى مجالى براى پرداختن به مسائل اصلى و اساسى، كه مورد عنايت قرآن كريم و نبى اعظم (ص) و ساير انبيا و اوليا عليهم السلام است، باقى نگذارد.» 🔸و به مديران و برنامه‌ريزان حوزه و همچنين مدرسان و انديشمندان حوزوي سفارش مي‌کرد که دست کم «در خلال درس و بحث به تربيت و تهذيب افراد همت گمارند و به مسائل معنوى و اخلاقى بيشتر بپردازند.» 🔸و به علوم ديني هم سفارش مي‌کرد که «محصلين حوزه‏ها نيز لازم است در كسب ملكات فاضله و تهذيب نفس كوشش كرده، به وظايف مهم و مسئوليت‌هاى خطيرى كه بر دوش آنان است اهميت دهند.» (جهاد اکبر، ص11-12) 🆔 کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat
🔴تفاوت تصوف و عرفان‏ از نگاه امام خمینی 🖊احمدحسين شريفي 🔸دربارة تفاوت «» و «عرفان» ديدگاه‌هاي مختلفي مطرح شده است. بنده هم در کتاب «آسيب‌شناسي عرفان و تصوف» پنج ديدگاه را در اين باره توضيح داده‌ام. 🔸 (ره) در کتاب تقريرات فلسفه، تفسيري خاص، منحصر به فرد و البته مناقشه‌پذير، از اين دو اصطلاح بيان مي‌کنند، وي در اين باره مي‌فرمايد: « به علمى گفته مى‏شود كه به مراتب احديت و واحديت و تجليات به گونه‏اى كه ذوق عرفانى مقتضى آن است، پرداخته و از اينكه عالم و نظام سلسله موجودات، جمال جميل مطلق و ذات بارى است بحث مى‏نمايد و هر كسى كه اين علم را بداند به او گويند. [اما] كسى كه اين علم را عملى نموده، و آن را از مرتبه عقل به مرتبه قلب آورده و در قلب داخل نموده است، به او گويند، مانند علم ، و اخلاق عملى كه ممكن است كسى علم اخلاق را كاملًا بداند و مفاسد و مصالح اخلاقى را تشريح نمايد، ولى خودش تمام اخلاق فاسده را دارا باشد به خلاف كسى كه اخلاق علمى را در خود عملى كرده باشد.» 🆔 کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat
🔴«علوم انساني اسلامي» و «انقلاب اسلامي» 🖊احمدحسين شريفي 🔸به اعتقاد من، اين يک خبط و خطاي تاريخي بزرگ است که بعضاً حتي از تاريخ‌دانان مدعي، شاهديم که مي‌پندارند، ايدة اسلامي‌سازي علوم انساني، محصول انقلاب اسلامي است. 🔸آگاهان از اين ايده، به خوبي مي‌دانند که اصل ايده «» ربطي به انقلاب اسلامي ندارد؛ يعني مولود نيست؛ بلکه به يک معنا، نهضت اسلامي مردم ايران، دست کم در دو حلقه از حلقات پنج‌گانة خود (يعني انقلاب اسلامي و نظام اسلامي)، الگو و نمونه‌اي از نظريه‌پردازي اسلامي در انديشه سياسي و حقوقي بوده است. کافي است که به سخنان رهبر کبير انقلاب اسلامي، (ره)، در اين زمينه توجه شود. به عنوان نمونه، در تاريخ 9 آذر 58 در مصاحبه با هفته‌نامه آمريکايي تايم(صحيفه، ج11، ص160) در پاسخ به اين سؤال که [شما زندگى خيلى منزوى داشتيد، شما اقتصاد جديد و حقوق روابط بين المللى را مطالعه نكرده‏ايد. تحصيل شما مربوط به علوم الهى است، شما در سياست و گرفتن و دادن يك زندگى اجتماعى درگير نبوده‏ايد. آيا اين در ذهن شما اين شك را به وجود نمى‏آورد كه ممكن است عواملى در اين معادله باشد كه شما نمى‏توانيد درك كنيد؟] مي‌فرمايد: 🌹«ما معادله جهانى و معيارهاى اجتماعى و سياسى‏اى كه تا به حال به واسطه آن تمام مسائل جهان سنجيده مى‏شده است را شكسته‏ايم. ما خود چارچوب جديدى ساخته‏ايم كه در آن عدل را ملاك دفاع و ظلم را ملاك حمله گرفته‏ايم. از هر عادلى دفاع مى‏كنيم و بر هر ظالمى مى‏تازيم، حال شما اسمش را هر چه مى‏خواهيد بگذاريد. ما اين سنگ را بنا خواهيم گذاشت. اميد است كسانى پيدا شوند كه ساختمان بزرگ سازمان ملل و شوراى امنيت و ساير سازمانها و شوراها را بر اين پايه بنا كنند، نه بر پايه نفوذ سرمايه‌داران و قدرتمندان كه هر موقعى كه خواستند هر كسى را محكوم كنند، بلافاصله محكوم نمايند. آرى با ضوابط شما من هيچ نمى‏دانم و بهتر است كه ندانم.» 🔸در عين حال نبايد اين حقيقت را ناديده گرفت که انقلاب اسلامي موجي تازه و اميدي واقع‌بينانه در اين عرصه ايجاد کرده است. انقلاب اسلامي موجب شده است که هم «نياز بيشتري به اين ايده احساس شود» و هم «مدافعان جدي‌تر و اميدوارتري» پيدا کند. توضيح آنکه: 🔸از طرفي، صرف‌نظر از نقدهاي بنياني به علوم انساني رايج؛ همگان شاهد آشکارشدن ناکارآمدي نظريه‌هاي علوم انساني غربي در عرصه‌هاي مختلف مديريتي، اقتصادي، سياسي، روا‌ن‌شناختي، و ... هستيم. و همين مسأله برخي از مديران دورانديش و دلسوز ما را به فکر واداشته است که نمي‌توانند و نمي‌بايد به چنان نظريه‌هايي دلگرم و پشت‌گرم باشند. 🔸و از طرفي، نخبگان علمي و همچنين عامه مردم هم وقتي مديران ليبرال‌مآب و دل‌سپردة غرب و انديشه‌هاي ليبراليستي را در کنار مديران جهادي و ولايي با هم مقايسه مي‌کنند، ناکارآمدي و پرروريي دستة اول؛ و کارآمدي و فروتني دستة دوم را کاملاً احساس مي‌کنند و از نظر ذهني انتظار دارند در حوزه‌هاي مختلف ادارة جامعه چنين نگاه‌ها و ايده‌هايي نقش‌آفريني کنند؛ وقتي مدير جهادي ما، با کمترين هزينه‌ها، ماهواره و موشک نقطه‌زن و ناوچه و زيردريايي و پهباد زيردريايي و اژدرهاي حباب‌ساز توليد مي‌کند و خلاصه ما را در مرزهاي دانش روز دنيا قرار مي‌دهد؛ اما مديران ليبرال با ميلياردها دلار هزينه، توانايي توليد يک ماشين پرايد با کيفيت را هم ندارند؛ ناکارآمدي مديريت‌هاي غرب‌زده براي جامعه ما، بيش از پيش مشهود و معلوم شده است. 🔸و بالاخره از جهت سومي نيز مدافعان اين ايده، به پشتوانة اميدي که انقلاب اسلامي براي تحقق ايده‌هاي اسلامي ايجاد کرده است؛ عليرغم همه بي‌مهري‌هاي مديران ارشد کشور، با جديت بيشتري مشغول تحقيق و نظريه‌پردازي در اين عرصه شده‌اند. 🆔 کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat
🔴خواب و ملکات نفساني از نگاه امام خميني(ره) 🖊احمدحسين شريفي 🔸(ره) در کتاب مي‌فرمايد انسان قلب خود را به هر چيزي که عادت دهد، همان ملکه او مي‌شود و در خواب نيز که ساير قواي ادراکي او تعطيل مي‌شوند، همان امور را مي‌بيند. کسي که ذهن و زبان خود را به بحث‌هاي فلسفي مشغول کرده باشد، خواب همان مباحث را مي‌بيند و کسي که «اهل داد و ستد است تا تعطيل قوا مى‏شود، آن هم وارد مقوله خود مى‏شود، و همين طور هر چيزى كه انسان در ظاهر ملكه آن را پيدا كرده، تا قوا تعطيل مى‏شود در آن قسمت فعاليت پيدا مى‏كند.» 🔸يک انسان وارسته، خواب گناه هم نمي‌بيند. زيرا «چون تا اين درِ قلب يعنى درِ توجه به عالم طبيعت بسته شد آن درِ ملكه‏اى و عالم برزخى باز مى‏شود، همان درى كه با خروج نفس از دهان باز مى‏شود و لوح نفس هر چه ملكات دارد شروع به فعاليت و بروز مى‏كند؛ به نحوى كه ملكه است و در آنجا ديگر نمى‏شود جلويش را گرفت، اگر در لوح نفس، خدا و علم به خدا با قلم عقل ثبت و ملكه شده باشد مؤمن است و ياد خدا و حظّ از اين ملكه را دارد و اگر در اين قلب چيزى از خدا ملكه نشده باشد در آن عالم هم نخواهد بود.» 🆔 کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat
🔴فرقه‌سازي عالمان نامهذب 🖊احمدحسين شريفي 🔸در طول تاريخ اسلام، بسياري از دين‌سازان و فرقه‌سازان، از اهل علم بوده‌اند؛ سابقة تحصيل علوم ديني را داشته‌اند! حتي بعضاً، مثل سيدمحمدعلي باب، سابقة رياضت‌کشي هم داشته‌اند! اين نشان مي‌دهد که علم دين به تنهايي نه تنها مفيد نيست؛ که مي‌تواند آسيب‌هاي فردي و اجتماعي پرشماري را به دنبال آورد. علم و رياضتي که همراه با و تزکيه و اخلاص نباشد، ثمره‌اي جز انحراف ديني و عقيدتي نخواهد داشت. 🔸به تعبير (ره): 🌹«اگر انسان خباثت را از نهادش بيرون نكند، هر چه درس بخواند و تحصيل نمايد نه تنها فايده‏ اى بر آن مترتب نمى‏ شود بلكه ضررها دارد.» علم و دانش‌اندوزي براي نفوس غيرمهذب، از حجاب‌هاي ظلماني است. «لذا شرّ عالم فاسد براى اسلام از همه شرور خطرناكتر و بيشتر است. علم نور است، ولى در دل سياه و قلب فاسد، دامنه ظلمت و سياهى را گسترده‏ تر مى‏ سازد. ... علم توحيد هم اگر براي غيرخدا باشد، از حجب ظلمانى است. ... اگر كسى قرآن كريم را با چهارده قرائت لما سوى اللّه [براي غيرخدا] حفظ باشد و بخواند، جز حجاب و دورى از حق تعالى چيزى عايد او نمى‏ شود.» (جهاد اکبر، ص19) 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
🔴پيامدهاي اجتماعي اخلاق روحانيان در کلام امام خميني(ره)‏ 🖊احمدحسين شريفي 🔸امام خميني(ره)، در آثار قلمي و گفتاري خود، فراوان به آثار و پيامدهاي اجتماعي اخلاق و رفتار روحانيان توجه داده است. از جمله در کتاب بسيار ارزشمند (ص11-17) مي‌فرمايد: يکي از مهمترين وظايف طلاب علوم ديني، و خودسازي است. به اعتقاد (ره) طلاب علوم ديني، اگر همزمان با تحصيل علم، به تربيت اخلاقي خود و تهذيب نفس نپردازند، به جاي هدايت‌گري مردم، موجب انحراف آنان و بدبيني نسبت به اسلام و روحانيت خواهند شد. امام خميني(ره) کراراً‌ اين حقيقت اجتماعي و فرهنگي را به طلاب و عالمان دين گوشزد مي‌کردند که بي‌عملي يا بدعملي يک روحاني پاي کل روحانيت و اسلام نوشته مي‌شود: «درد اينجاست اگر مردم از شما عملى كه بر خلاف انتظار است مشاهده كنند، از دين منحرف مى‏شوند؛ از روحانيت برمى‏گردند، نه از فرد.» همانطور که يک عالم مهذب، شهري را مهذب و مؤدب و متخلق به اسلامي مي‌کند،‌ يک عالم منحرف و غيرمهذب نيز جامعه‌اي را آلوده و منحرف مي‌کند. امام مي‌فرمايد: «در بعضى از شهرستان‌هايى كه تابستان‌ها به آنجا مى‏رفتم، مى‏ديدم اهالى آن بسيار مؤدب به آداب شرع بودند. نكته‏اش اين بود كه عالم صالح و پرهيزكارى داشتند. ... هم اكنون [اين سخنان مربوط به دهة چهل است که امام خميني در نجف اشرف بودند] در تهران، كه في‌الجمله اطلاع دارم، محلات آن با هم فرق دارد: در محله‏اى كه عالم منزه و مهذبى زيست مى‏كند، مردمان صالح با ايمانى دارد. در محله ديگر كه يك نفر منحرف فاسد معمم شده، امام جماعت گرديده، دكان درست كرده است، مى‏بينى طايفه‏اى را فريب داده، آلوده و منحرف ساخته است.» 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔷 ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹
🔴امام خميني، «جامعيت اسلام» و «سکولاريسم حوزوي» 🖊احمدحسين شريفي 🔸(ره) در ابتداي کتاب ولايت فقيه مطالب مهمي دربارة و فهم و عرضة ناقص اسلام توسط روحانيت و يا به تعبير ديگر رخنه و نفوذ فکر سکولاريستي در بيان مي‌کنند. ايشان مي‌فرمايد الان فهم نادرستي از حقيقت اسلام در ميان عامه مردم وجود دارد و شکل ناقصي از اسلام و آموزه‌هاي اسلامي در حوزه‌هاي علميه عرضه مي‌شود. بلکه، در اثر تبليغات سوء دشمنان دين و کم‌کارهاي عالمان راستين، متأسفانه شاهد آن هستيم که حتي برخي از طبقة تحصيل‌کرده، چه دانشگاهي و چه حوزوي، گمان مي‌کنند «اسلام دين جامعى نيست؛ دين زندگى نيست؛ براى جامعه نظامات و قوانين ندارد؛ طرز حكومت و قوانين حكومتى نياورده است. اسلام فقط احكام حيض و نفاس است. اخلاقياتى هم دارد؛ اما راجع به زندگى و اداره جامعه چيزى ندارد.» 🔸و کار به جايي رسيده است که «چنانچه كسى بخواهد اسلام را آن طور كه هست معرفى كند، مردم به اين زوديها باورشان نمى‏آيد؛ بلكه عمال استعمار در حوزه‏ها هياهو و جنجال به پا مى‏كنند.» 🔸«براى اينكه كمى معلوم شود فرق ميان اسلام و آنچه به عنوان اسلام معرفى مى‏شود تا چه حد است، شما را توجه مى‏دهم به تفاوتى كه ميان «قرآن» و كتب حديث، با رساله‏ هاى عمليه هست: قرآن و كتابهاى حديث، كه منابع احكام و دستورات اسلام است، با رساله‏ هاى عمليه، كه توسط مجتهدين عصر و مراجع نوشته مى‏شود، از لحاظ جامعيت و اثرى كه در زندگانى اجتماعى مى‏تواند داشته باشد بكلى تفاوت دارد. نسبت اجتماعيات قرآن با آيات عبادى آن، از نسبت صد به يك هم بيشتر است! از يك دوره كتاب حديث، كه حدود پنجاه كتاب [باب و بخش] است و همه احكام اسلام را در بردارد، سه- چهار كتاب مربوط به عبادات و وظايف انسان نسبت به پروردگار است؛ مقدارى از احكام هم مربوط به اخلاقيات است؛ بقيه همه مربوط به اجتماعيات، اقتصاديات، حقوق، و سياست و تدبير جامعه است.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴امام خميني و تبیین نقد فقه و فقیهان از سوی غزالی 🖊احمدحسين شريفي 🔸(ره) در کتاب بسيار ارزشمند «شرح چهل حديث» در شرح حديث بيست و چهارم که دربارة اقسام علم است، در ضمن نقد سخن که علم را از علوم دنيوي به شمار آورده است مي‌فرمايد: 🔸«اشكال در كلام شيخ غزّالى... [آنكه] علم فقه را از علوم دنيايى و فقها را از علماى دنيا دانسته، با اينكه اين علم از اعزّ علوم آخرت است. و اين ناشى است از حبّ نفس و حبّ به آن چيزى كه به خيال خودش اهل اوست، يعنى علم اخلاق به معناى متعارف رسمى» (شرح چهل حديث، ص395) @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴امام خميني و مسأله‌ي نفوذهاي استکبار در حوزه‌هاي علميه 🖊احمدحسين شريفي 🔸اين روزها در کمال ناباوري شاهديم که يکي از روحانيان به ظاهر موجه و باسابقه، ضمن پناه‌بردن به لانة منافقاني که دستانشان تا مرفق غرق در خون پاکترين انسان‌هاي اين سرزمين است، به سخن‌گوي همه اسلام‌ستيزان و دشمنان انقلاب تبديل شده است و پرچم توهين و لجن‌پراکني عليه انقلاب اسلامي و حکومت اسلامي و رهبر حکيم و فرزانة انقلاب اسلامي و شهدا و خانواده‌هاي شهدا را بلند کرده است. 🔸در تبيين و علت‌کاوي چنين داستان غم‌انگيزي از سرنوشت يک مدعي عرفان و اخلاق، سخن‌ها گفته شده اس: عده‌اي آن را معلول ساده‌لوحي و فريب‌خوردگي نامبرده مي‌دانند؛ عده‌اي عامل آن را در اطرافيان ناباب و اطلاعات ناقص و هدفمندي که به نامبرده داده‌اند، جستجو مي‌کنند؛ و عده‌اي نيز اين سقوط را نشانة ضعف‌هاي شخصيتي و انانيت پنهان در وجود نامبرده مي‌دانند که الان سربرآورده است. 🔸در اين ميان، به نظر مي‌رسد در تحليل چنين حادثه‌اي که اولين مورد نبوده و قطعاً آخرين مورد هم نخواهد بود، خوب است سخنان (ره) دربارة نقشة اسلام‌ستيزان و استکبار جهاني در مورد حوزه‌هاي علميه را هم مورد توجه قرار دهيم: 🔸امام خميني(ره) در بند ط وصيت‌نامه خود (صحيفه امام، ج21، ص425-) خطاب به حوزه‌هاي علميه، خطر نفوذ را تذکر مي‌دهد؛ و مي‌فرمايد بدانيد که يکي از راه‌هاي مخالفان اسلام و جمهوري اسلامي براي براندازي اسلام، «نفوذ دادن افراد منحرف و تبهكار در حوزه‏ هاى علميه است» که غفلت از اين مسأله دو خطر بزرگ به دنبال دارد: 1.خطر بزرگ کوتاه مدت آن «بدنام نمودن حوزه‏ها با اعمال ناشايسته و اخلاق و روش انحرافى است» 2.و خطر بسيار بزرگ آن در دراز مدت «به مقامات بالا رسيدن‏ يك يا چند نفر شياد كه با آگاهى بر علوم اسلامى و جا زدن خود در بين توده‏ها و قشرهاى مردم پاكدل و علاقه‏مند نمودن آنان را به خويش و ضربه مهلك زدن به حوزه‏هاى اسلامى و اسلام عزيز و كشور در موقع مناسب مى‏باشد.» 🔸آن پير بصير و مرد الهي به حوزه‌هاي علميه اخطار داد و سفارش کرد که مواظب روحاني‌نمايان باشند که اگر مجال يابند از همة مخالفان اسلام و مسلمين، پرخطرتر و آسيب‌رسان‌ترند؛ و مؤکداً به حوزه‌هاي علميه هشدار داد که بدانند «قدرت‌هاي بزرگ براي چپاول ملت‌ها و براي براندازي اسلام و انقلاب اسلامي، چنين افرادي را در دل حوزه‌هاي علميه ذخيره دارند که «گاهى سى- چهل سال با مشى اسلامى و مقدس‌مآبى ... با صبر و بردبارى در ميان ملت‌ها زيست مى‏كنند و در موقع مناسب مأموريت خود را انجام مي‌‏دهند.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴روحانیت و سیاست 🖊احمدحسین شریفی 🌐در دوران اخیر دخالت روحانیان در امور سیاسی همواره از سوی مقدس‌مآبهای نادان اما پرمدعا مورد نقد بوده است. اینان به زعم خودشان شأن روحانیت را بالاتر از آلوده شدن به مساپل سیاسی می‌دانستند! 💠 (ره) درباره این گروه می‌فرماید: 🔸«اوایل که ما آمده بودیم به قم، یکی از علمای محترم -که محترم و رئیس بود در قم- این را‏‎ ‎‏بعض مقدس مآبها اشکال به او داشتند می‌گفتند منزلش روزنامه پیدا می‌شود!! این‌طور،‏‎ ‎‏مغزها را تهی کرده بودند که اگر یک ملاّیی منزلش روزنامه بود، این اسباب طَعنَش‏‎ ‎‏می‌شد. چه کار دارد ملّا به روزنامه؛ ملّا چه کار دارد به سیاست!» (صحیفه امام، ج۹، ص۱۷۷) @Ahmadhoseinsharifi 🌹
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی خود به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی(ره) اشاره‌ای به رابطه اسلامیت و جمهوریت از نگاه امام خمینی و در فلسفه سیاسی اسلام کردند. در سال ۱۳۸۵ مناظره‌ای مکتوب در این باره و همچنین درباره نسبت میان مقبولیت و مشروعیت در اندیشه سیاسی اسلام میان جناب استاد کاظم قاضی‌زاده و استاد احمدحسین شریفی صورت گرفت و در شماره ۴۰ و ۴۱ مجله حکومت اسلامی وابسته به مجلس خبرگان منتشر شد. علاقمندان به این بحث می‌توانند برای مطالعه بیشتر و آشنایی با دیدگاه‌های مطرح شده توسط طرفین گفتگو، به لینک زیر مراجعه کنند: http://ensani.ir/fa/article/83835 @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴امام خمينی و نقد کتاب‌های تفسيری 🖊احمدحسين شريفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در تاريخ اسلام يکي از علوم و دانش‌هايي که همواره مورد توجه همه فرق و مذاهب اسلامي بوده است، دانش تفسير قرآن بوده است. ده‌ها و بلکه صدها نوع تفسير قرآن نوشته شده است. هر کدام از آنها نيز مشابهت‌ها و البته تمايزات فراواني با هم دارند. اما (ره) در نقدي کلي، از حيث هدايت‌بخشي و درمان‌گري و انسان‌سازي، دربارة تفاسير موجود مي‌گويد: «به عقيده من تفسير هم براى قرآن ما نوشته نشده است، گرچه خيلى از كتاب‌ها را انسان مى‏بيند كه به اسم تفسير است؛ مثلًا بهترين و جامع‏ترين تفسير، مجمع البيان است و اگر انسان به آن مراجعه كند شأن نزول آيات و معانى لغويه و صرفيه و نحويه و اعراب و بنايش را مى‏داند، اما آن جنبه تفسير و مقصود اصلى قرآن كه هدايت مردم است زمين مانده است؛ زيرا مقصود قرآن اين است كه در جاهاى متعدده فرموده: «الم* ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» كه اصلًا اين كتاب هدايت است، و يا فرموده است: «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ» صاحبان تفسير متوجه آن جهات هدايت و تذكر قرآن نيستند و نكات هدايت و سوق جمعيت به شاهراه هدايت را بيان نمى‏نمايند؛ يكى آمده به جنبه طبى، تفسير مى‏كند، يكى به جنبه تاريخى، ديگرى به جنبه ادبى، ولى اصل مقصود زمين مانده است. غافل از اينكه اگر قرآن به جنبه تاريخى كار داشت، لازم نبود يك قصه، مثلًا قصه آدم عليه السلام را در كتاب كمتر از سيصد ورق تقريباً بيست جا نقل كند، با اينكه انسان يك قصه را اگر يك دفعه شنيد، دوباره شنيدنش در سامعه حسنى ندارد، بلكه مستنكر است، پس معلوم مى‏شود كه نكات هدايتى دارد و غرض از تكرار، جهت مناسب با اصل مقصود قرآنى است، و مثلًا قصه موسى عليه السلام را كه الى ما شاء اللَّه ذكر كرده است، البته يكى از شاهكارهاى قرآن اين حكايات و قصص قرآن است. منتها با آن جنبه اهتدا كه دارد.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴ناکافی بودن روش اجتهادی مرسوم از نگاه امام خمینی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روش اجتهادي رايج و مرسوم در مسائل فقهي، ارزش‌هاي بي‌بديلي داشته و دارد. و به نظر مي‌رسد در طول تاريخ چند صد سالة فقاهت نيز در کشف و استنباط احکام فردي کارآمدي خود را نشان داده است. مع‌الاسف اين روش، در بسياري از حوزه‌ها و قلمروهاي علمي مورد نياز جامعه از کارآيي و کارآمدي لازم برخوردار نيست. توضيح آنکه اين روش، به شکل موجود نمي‌تواند در حوزة فقه اجتماعي، فقه نظام و فقه حکومت کارآيي داشته باشد. بلکه بر اساس روش اجتهادي مرسوم اساساً چيزي به نام فقه نظام و فقه سياسي و فقه اجتماعي و فقه تربیتی و فقه مديريتي بي‌معناست. به همین دلیل، بعضاً‌ از فقیهان سنتی شنیده می‌شود که ما چیزی به نام «فقه نظام» نداریم. آنان درست می‌گویند زیرا بر اساس روش اجتهادی مرسوم و متعارفی که آموخته‌اند، «فقه نظام» و «فقه الاجتماع» و امثال آن معنایی ندارد. به عقیده ما روش اجتهادي مرسوم، براي اکتشاف نظرية اسلامي در حوزه‌هاي علوم انساني سترون است. اين حقيقتي است که (ره)، به عنوان يک مجتهد و نظريه‌پرداز بزرگ و تاريخ‌ساز در عالم اسلام، در پايان دهة اول انقلاب آن را به صراحت بيان کرد و دگرگوني و بازنگري در را از عالمان ديني مطالبه نمود. ايشان در تاريخ 10 آبان 1367 در نامه‌اي به يکي از اعضاي دفتر خود، که بعداً با عنوان «منشور برادري» مشهور شد، مي‌فرمايد: «اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها كافى نمى‏باشد. بلكه يك فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه‏ها هم باشد ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخيص دهد و يا نتواند افراد صالح و مفيد را از افراد ناصالح تشخيص دهد و به طور كلى در زمينه اجتماعى و سياسى فاقد بينش صحيح و قدرت تصميم‏گيرى باشد، اين فرد در مسائل اجتماعى و حكومتى مجتهد نيست و نمى‏تواند زمام جامعه را به دست گيرد.» در نامة مشهور به «منشور روحانيت» که خطاب به نوشتند، مي‌فرمايد: «روحانيت تا در همه مسائل و مشكلات حضور فعال نداشته باشد، نمى‏تواند درك كند كه اجتهاد مصطلح براى اداره جامعه كافى نيست.» در جايي ديگر از همين نامه نيز به نقش‌آفريني دو عنصر مهم زمان و مکان در اجتهاد توجه داده و نوشتند: «در مورد دروس تحصيل و تحقيق حوزه‏ها، اينجانب معتقد به فقه سنتى و اجتهاد جواهرى هستم و تخلف از آن را جايز نمى‏دانم. اجتهاد به همان سبك صحيح است ولى اين بدان معنا نيست كه فقه اسلام پويا نيست، زمان و مكان دو عنصر تعيين‏كننده در اجتهادند. مسئله‏اى كه در قديم داراى حكمى بوده است به ظاهر همان مسأله در روابط حاكم بر سياست و اجتماع و اقتصاد يك نظام ممكن است حكم جديدى پيدا كند، بدان معنا كه با شناخت دقيق روابط اقتصادى و اجتماعى و سياسى همان موضوع اول كه از نظر ظاهر با قديم فرقى نكرده است، واقعاً موضوع جديدى شده است كه قهراً حكم جديدى مى‏طلبد. مجتهد بايد به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد.» در تاريخ 17 ارديبهشت سال 1368، کمتر از یک ماه پایانی عمر مبارکشان، در پيامي خطاب به شوراي مديريت حوزة علمية قم، ضمن تأکيد بر حفظ ارکان محکم فقه و اصول رايج در حوزه‌ها، نوشتند: «در عين اينكه از اجتهاد «جواهرى» به صورتى محكم و استوار ترويج مى‏شود، از محاسن روش‌هاى جديد و علوم مورد احتياج حوزه‏هاى اسلامى استفاده گردد.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔻عاقبت ناگوار انکار مقامات عرفانی؛ از نگاه امام خمینی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از توصیه‌های اخلاقی و معنوی مکرر (ره) به دیگران این بود که اگر اهل عرفان و سلوک معنوی نیستید، مبادا مقامات معنوی و مدارج عالیه اهل سلوک را هم منکر شوید و می‌فرمود چنین انکاری «سر منشأ تمام بدبختي‌ها و شقاوت‌ها است.» و هیچ امیدی به هدایت و آگاه‌سازی چنین افرادی نیست «و ما انْتَ بمُسْمِعٍ مَنْ في الْقُبُور». امام خمینی(ره) می‌فرمود سرنوشت علمی منکران عرفان و فلسفه و حقایق معنوی و سلوکی به توجیه و تأویل نادرست و نازل آیات و روایات ناظر به مقامات اهل محبت و مدارج منقطعان الی الله می‌‌انجامد: «اين طايفه هر چه حديث و قرآن از محبّت و عشق الهى و حبّ لقاء و انقطاع به حق بر آنها فروخوانند، به تأويل و توجيه آن پردازند و مطابق آراء خود تفسير كنند- آن همه آيات لقاء و حبّ اللّه را به لقاء درختهاى بهشتى و زنهاى خوشگل توجيه نمايند.» اینان هیچ فهمی از این فقره مناجات شعبانیه ندارند که می‌فرماید: «إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّى تَخِرَقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ إِلَهِي وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ لَاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلَالِكَ فَنَاجَيْتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَكَ جَهْرا» «حجب نور» و «نظر به حق» و «معدن عظمت» و «تعلق ارواح به عز قدس» و «صعق و محو جمال الهی» و امثال آن را هرگز نمی‌توان به گلابی‌ها و زردآلوها و قصرها و حورالعین‌های بهشتی تأویل برد. محور جمال الهی شدن کجا و محو جمال زنان و زیبایی‌های بهشتی کجا؟ امام خمینی(ره) در ۵ خرداد ۱۳۶۳ در نامه‌ای عرفانی و معنوی که به درخواست عروسش فاطمه طباطبائی برای وی می‌نویسد، به او توصیه می‌کند که: «دخترم! سعى كن اگر اهلش نيستى و نشدى، انكار مقامات عارفين و صالحين را نكنى و معاندت با آنان را از وظايف دينى نشمرى، بسيارى از آنچه آنان گفته‏اند در قرآن كريم به طور رمز و سربسته، و در ادعيه و مناجاتِ اهل عصمت بازتر، آمده است و چون ما جاهلان از آنها محروميم با آن به معارضه برخاستيم. ... و من به تو توصيه مى‏كنم كه اول قدم، بيرون آمدن از حجاب ضخيم انكار است كه مانع هر رشد و هر قدم مثبت است. اين قدمْ كمال نيست، لكن راهگشاى به سوى كمال است. ... آنان كه انكار مقامات عارفان و منازل سالكان كنند، چون خودخواه و خودپسند هستند هر چه را ندانستند حمل به جهل خود نكنند و انكار آن كنند تا به خودخواهى و خودبينى‏شان خدشه وارد نشود «مادر بُتها بُتِ نفس شماست» تا اين بت بزرگ و شيطان قوى از ميان برداشته نشود راهى به سوى او- جلّ و علا- نيست، و هيهات كه اين بت شكسته و اين شيطان رام گردد.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴ضرورت تأسیس مدارس اخلاقی در حوزه‌های علمیه از نگاه امام خمینی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از توصیه‌های اکید (ره) به مسؤولان این بود که در کنار مدارس علمیه متعارف و در کنار مدارس فقه و اصول و فلسفه لازم است مدارس علمیه اخلاق و تهذیب نفس هم تأسیس شود. زیرا: اولاً‌، فقه و عرفان و فلسفه و الهیات منهای تهذیب و اخلاق نه تنها هیچ فایده‌ای ندارند بلکه خود از بزرگ‌ترین حجاب‌های معنوی‌اند. به تعبیر امام خمینی(ره): «اگر تهذيب در كار نباشد، علم توحيد هم به درد نمى‏خورد. «الْعِلْمُ هُوَ الْحِجابُ الْاكْبَرْ» هر چه انباشته‏تر بشود علم، حتى توحيد كه بالاترين علم است، انباشته بشود در مغز انسان و قلب انسان، انسان را اگر مُهذَّب نباشد، از خداى تبارك و تعالى دورتر مى‏كند.» و ثانیاً، به دلیل ارتباطات و نفوذ اجتماعی روحانیان و عالمان دین، اگر روحانیان انسان‌های مهذب نباشند، تأثیرات بسیار مخربی بر جامعه خواهند گذاشت. و به تعبیر امام خمینی(ره): «وقتى معمّم، ملّا؛ مهذّب نباشد، فسادش از همه كس بيشتر است.» 🔻و تهذیب اخلاق بدون برخورداری از دانش آن و بدون ایجاد دغدغه و تعلیم روش آن و بدون وجود الگوهای عینی آن، ناشدنی است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔻جایگاه فلسفه و عرفان در شناخت حقایق عالم از نگاه امام خمینی(ره) 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می‌دانیم که یک فیلسوف و عارف طراز اول دوران معاصر بود. او متخصص و استاد برجسته فلسفه به ویژه حکمت متعالیه بود. و قریب به دو دهه به طور جدی به تدریس و تحقیق در فلسفه صدرایی پرداخت. او نه تنها در عرفان عملی از بی‌نظیرترین افراد تاریخ اسلام به شمار می‌رفت که از استادان و شارحان بزرگ عرفان نظری بود و از شیفتگان محیی‌الدین ابن عربی بود. با مراجعه به کتاب‌هایی مثل «مصباح الهدایه الی الخلافة و الولایة» و همچنین «شرح دعای سحر» که در دهه سوم عمر مبارکشان تألیف کردند و کتاب‌هایی مثل «حاشیه بر شرح فصوص الحکم» و «حاشیه بر مصباح الانس بین المعقول و المشهود» نوشته ابن‌فناری و «تفسیر سوره حمد» می‌توان با دقت‌های عمیق امام خمینی در مباحث عرفان نظری آشنا شد. و با مراجعه به کتاب‌هایی مثل «شرح چهل حدیث» و «شرح جنود عقل و جهل» و «سرّ الصلاة» و «آداب الصلاة» و «جهاد اکبر یا مبارزه با نفس» و همچنین «نامه‌های عرفانی و اخلاقی» او می‌توان به عمق عرفان عملی امام خمینی پی برد. برخلاف تصور عده‌ای که گمان می‌کنند امام از میانه عمر خود به بعد عرفان و فلسفه را کنار گذاشت و دیگر سخنی از آنها به میان نیاورد، به استناد شواهد متعدد می‌توان گفت وی تا واپسین روزهای حیات اینجهانی خود دلبسته عرفان و فلسفه بود و آشنایی با این علوم و تعمق و تفکر در آنها را برای آگاهی از حقایق اسلام از ضروریات می‌دانست و بر این باور بود که بدون تعمق در فلسفه و عرفان اسلامی امکان فهم و درک حقایق اسلامی وجود ندارد. حتی در نامه‌ای که به گورباچف نوشتند بر این مسأله تأکید ویژه کردند. توضیح آنکه: امام خمینی در نامه‌ای که در تاریخ ۱۱ دی ۱۳۶۷ به رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی، میخائیل گورباچف نوشتند، از او خواستند که در کنار مطالعه فلسفه غرب و آگاهی از اندیشه‌های فیلسوفان غربی، عده‌ای از افراد توانمند و نخبه را مأمور کند تا در فلسفه و عرفان اسلامی نیز به تحقیق و مطالعه بپردازند. به ويژه از آراء و اندیشه‌های ابونصر فارابی و ابوعلی‌ سینا، در حکمت مشاء، و شیخ‌ شهاب‌الدین سهروردی در حکمت اشراق و صدرالدین شیرازی در حکمت متعالیه آگاه شوند. و ظرافت‌های فکری آنان درباب علت و معلول و قوانین کلی حاکم بر عالم و ارزش معرفت‌شناختی ادراک شهودی و حقیقت علم و امثال آن را بدانند و برای او شرح دهند. و سپس به وی توصیه می‌کند که: «اگر خواستيد از مباحث اين بزرگمرد [شیخ محیی‌الدین ابن عربی] مطلع گرديد، تنى چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اين گونه مسائل قوياً دست دارند، راهى قم گردانيد، تا پس از چند سالى با توكل به خدا از عمق لطيف باريك‌تر ز موى منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون اين سفر آگاهى از آن امكان ندارد.» امام خمینی در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷ (یعنی حدود سه ماه پایانی عمر مبارکشان) در پیام مهمی خطاب به عالمان دین و روحانیان که با عنوان «منشور روحانیت» مشهور شد، دوران سیاه مخالفت عده‌ای از روحانیان با فلسفه و عرفان یاد می‌کند و می‌نویسد: «اين از مسائل رايج حوزه‏ها بود كه هر كس كج راه مى‏رفت متدين‌تر بود. ياد گرفتن زبان خارجى، كفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرك بشمار مى‏رفت. در مدرسه فيضيه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفى از كوزه‏اى آب نوشيد، كوزه را آب كشيدند، چرا كه من فلسفه مى‏گفتم. ترديدى ندارم اگر همين روند ادامه مى‏يافت، وضع روحانيت و حوزه‏ها، وضع كليساهاى قرون وسطى مى‏شد كه خداوند بر مسلمين و روحانيت منت نهاد و كيان و مجد واقعى حوزه‏ها را حفظ نمود.» برخی گمان کرده‌اند که ابزاری دانستن و از سوی امام راحل و توصیف آنها به «حجاب اکبر» به معنای آن است که وی در پایان عمرشان به مخالفت با این علوم پرداخته‌اند! این در حالی است که افزون بر مطالب پیش‌گفته، امام خمینی(ره) به صراحت کنار گذاشتن فلسفه و عرفان و علوم استدلالی را نوعی خیانت می‌دانستند. وی در نامه‌ای عرفانی و اخلاقی پس از پاره‌ای توصیه‌های معنوی و عرفانی، خطاب به سیداحمد خمینی چنین نوشتند: «و آنچه گفتم به آن معنى نيست كه به فلسفه و علوم برهانى و عقلى نپرداز و از علوم استدلالى روى گردان كه اين خيانت به عقل و استدلال و فلسفه است، بلكه به آن معنى است كه فلسفه و استدلال راهى است براى وصول به مقصد اصلى و نبايد تو را از مقصد و مقصود و محبوبْ محجوب كند، يا بگو اين علوم عبورگاه به سوى مقصد هستند و خود مقصد نيستند و دنيا مزرعه آخرت است‏ و علوم رسمى مزرعه وصول به مقصودند، چنانچه عبادات نيز عبورگاه به سوى او- جلّ و علا- است» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻قابل توجه سکولارهای حوزوی خبرنگار: شما که شخصیت دینی هستید، چرا وارد سیاست شدید؟! چرا از قالب مذهب خودتون رو خارج کردید؟! 🔹 (ره): اسلام‌ یک مذهب سیاسی است که سیاست و عبادتش مخلوط به هم است. 🔹 احکام‌اسلام آن مقداری که در سیاسات است بیشتر از عبادات است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴دشواری مباحث فلسفی و الهیاتی از نگاه امام خمینی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (ره) در کتاب ارزشمند مصباح الهدایه، ضمن اشاره‌ای گذرا به سرگذشت علمی و توصیف او به «نابغه کبری» و «اعجوبه عظمی»، کسی که در «حدّت ذهن» و «جودت قریحه»، «بی‌همتا» بود. (لم یکن له کفوا احد)! می‌فرماید: همین ابن‌سینایی که اکثر مباحث طبیعیات و ریاضیات و طب را به صورت «خودخوان» و «بدون نیاز به استاد»، مطالعه کرد و در آنها نظریه‌پرداز شد، درباره دشواری فهم مسائل فلسفی و الهیاتی می‌گوید: برای فهم مسائل الهیاتی ریاضت‌های فراوان کشیدم و کراراً‌ برای پاسخ آنها به تضرع و زاری به درگاه الهی پرداختم و پاسخ آنها را از خداوند مدد جستم. حتی برخی از کتاب‌های فلسفی را چهل نوبت خواندم و باز هم حقیقت مسأله بر من منکشف نشد! این همه در حالی است که آگاهان می‌دانند اشتباهات و خطاهای فلسفی ابن‌سینا کم نیست! اینها نشان می‌دهد که هر کسی صلاحیت و شایستگی فهم این مسائل را ندارد. و نباید به آنها ورود کند. فهم مسائل فلسفی افزون بر استعداد و توانانی‌های علمی، نیازمند تهذیب نفس و ریاضت‌های معنوی هم هست. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴ناکافی بودن روش اجتهادی مرسوم از نگاه امام خمینی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻روش اجتهادي رايج و مرسوم در مسائل فقهي، ارزش‌هاي بي‌بديلي داشته و دارد. و به نظر مي‌رسد در طول تاريخ چند صد سالة فقاهت نيز در کشف و استنباط احکام فردي کارآمدي خود را نشان داده است. مع‌الاسف اين روش، در بسياري از حوزه‌ها و قلمروهاي علمي مورد نياز جامعه از کارآيي و کارآمدي لازم برخوردار نيست. توضيح آنکه اين روش، به شکل موجود نمي‌تواند در حوزة فقه اجتماعي، فقه نظام و فقه حکومت کارآيي داشته باشد. بلکه بر اساس روش اجتهادي مرسوم اساساً چيزي به نام فقه نظام و فقه سياسي و فقه اجتماعي و فقه تربیتی و فقه مديريتي بي‌معناست. به همین دلیل، بعضاً‌ از فقیهان سنتی شنیده می‌شود که ما چیزی به نام «فقه نظام» نداریم. یا چیزی به نام «اقتصاد اسلامی» و «جامعه‌شناسی اسلامی» و به طور کلی نداریم! آنان درست می‌گویند زیرا بر اساس روش اجتهادی مرسوم و متعارفی که آموخته‌اند، «فقه نظام» و «اقتصاد» و «جامعه‌شناسی» و امثال آن معنایی ندارد. نهایتاً با تکیه بر روش‌شناسی متعارف‌شان، احکامی درباره حلیت یا حرمت برخی از رفتارها را می‌توانند استنباط کنند. 🔻به عقیده ما روش اجتهادي مرسوم، براي اکتشاف نظرية اسلامي در حوزه‌هاي علوم انساني سترون است. اين حقيقتي است که (ره)، به عنوان يک مجتهد و نظريه‌پرداز بزرگ و تاريخ‌ساز در عالم اسلام، در پايان دهة اول انقلاب آن را به صراحت بيان کرد و دگرگوني و بازنگري در روش اجتهادي را از عالمان ديني مطالبه نمود. ايشان در تاريخ 10 آبان 1367 در نامه‌اي به يکي از اعضاي دفتر خود، که بعداً با عنوان «منشور برادري» مشهور شد، مي‌فرمايد: «اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها كافى نمى‏باشد. بلكه يك فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه‏ها هم باشد ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخيص دهد و يا نتواند افراد صالح و مفيد را از افراد ناصالح تشخيص دهد و به طور كلى در زمينه اجتماعى و سياسى فاقد بينش صحيح و قدرت تصميم‏گيرى باشد، اين فرد در مسائل اجتماعى و حكومتى مجتهد نيست و نمى‏تواند زمام جامعه را به دست گيرد.» 🔻در نامة مشهور به «منشور روحانيت» که خطاب به حوزه‌هاي علميه نوشتند، مي‌فرمايد: «روحانيت تا در همه مسائل و مشكلات حضور فعال نداشته باشد، نمى‏تواند درك كند كه اجتهاد مصطلح براى اداره جامعه كافى نيست.» 🔻در جايي ديگر از همين نامه نيز به نقش‌آفريني دو عنصر مهم زمان و مکان در اجتهاد توجه داده و نوشتند: «در مورد دروس تحصيل و تحقيق حوزه‏ها، اينجانب معتقد به فقه سنتى و اجتهاد جواهرى هستم و تخلف از آن را جايز نمى‏دانم. اجتهاد به همان سبك صحيح است ولى اين بدان معنا نيست كه فقه اسلام پويا نيست، زمان و مكان دو عنصر تعيين‏كننده در اجتهادند. مسئله‏اى كه در قديم داراى حكمى بوده است به ظاهر همان مسأله در روابط حاكم بر سياست و اجتماع و اقتصاد يك نظام ممكن است حكم جديدى پيدا كند، بدان معنا كه با شناخت دقيق روابط اقتصادى و اجتماعى و سياسى همان موضوع اول كه از نظر ظاهر با قديم فرقى نكرده است، واقعاً موضوع جديدى شده است كه قهراً حكم جديدى مى‏طلبد. مجتهد بايد به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد.» 🔻در تاريخ 17 ارديبهشت سال 1368، کمتر از یک ماه پایانی عمر مبارکشان، در پيامي خطاب به شوراي مديريت حوزة علمية قم، ضمن تأکيد بر حفظ ارکان محکم فقه و اصول رايج در حوزه‌ها، نوشتند: «در عين اينكه از «جواهرى» به صورتى محكم و استوار ترويج مى‏شود، از محاسن روش‌هاى جديد و علوم مورد احتياج حوزه‏هاى اسلامى استفاده گردد.» 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴نقش مشهوران (سلبریتی‌ها) و نخبگان در اخلاق اجتماعی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻رفتار ذی‌نفوذان و افراد مشهور (سلبرتی‌ها) از مهم‌ترین عوامل تغییر اخلاق اجتماعی است. ذي‌نفوذان هر جامعه‌اي به دليل جايگاه و موقعيت اجتماعي برتر یا قابل‌ توجه‌تري که دارند، نقشي جدي در شکل‌دهي به فرهنگ عمومي و اخلاقیات اجتماعی ايفا مي‌کنند. اخلاق و رفتار و گفتار آنان و نحوة معيشت و معاشرت و آرایش و پوشش آنها عاملي مهم در فرهنگ‌سازي و اخلاق‌گستری یا اخلاق‌زدایی است. 🔻به همين دليل، هرگونه انحرافي در اخلاق و رفتار ذي‌نفوذان و نخبگان جامعه (اعم از نخبگان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، هنری، ورزشی و ...) مي‌تواند تأثيرات جبران‌ناپذيري بر خلقیات عامة مردم بگذارد. 🔸قرآن کريم در داستان قارون به عنوان یک نخبه اقتصادی، مي‌‌فرمايد: فَخَرَجَ عَلى‏ قَوْمِهِ في‏ زينَتِهِ قالَ الَّذينَ يُريدُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظيم‏ (قصص، 79) (قارون) با تمام زينت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که خواهان زندگي دنيا بودند گفتند: «اي کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نيز داشتيم براستي که او بهرة عظيمي دارد» 🔻شیوه رفتار عالمان و نخبگان جامعه و به ویژه عالمان دین هم در شکل‌دهی به اخلاقیات اجتماعی بسیار مهم است. تا جایی که در حدیثی بسیار تکان‌دهنده از (ص) چنین نقل شده است که: «إِنَّ أَهْلَ النَّارِ لَيَتَأَذَّوْنَ مِنْ رِيحِ الْعَالِمِ التَّارِكِ لِعِلْمِهِ وَ إِنَّ أَشَدَّ أَهْلِ النَّارِ نَدَامَةً وَ حَسْرَةً رَجُلٌ دَعَا عَبْداً إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ فَاسْتَجَابَ لَهُ وَ قَبِلَ مِنْهُ فَأَطَاعَ اللَّهَ فَأَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ وَ أَدْخَلَ الدَّاعِيَ النَّارَ بِتَرْكِهِ عِلْمَهُ‏؛ همانا دوزخیان از بوی گند عالم بی‌عمل در رنج‌اند و در میان دوزخیان بیشترین پشیمانی از آن کسی است که دیگران را به دین دعوت کرده و آنها هم پذیرفته و خدا را اطاعت کرده و در نتیجه وارد بهشت شده‌اند، اما خود آن دعوت‌کننده به دلیل بی‌عملی وارد دوزخ شده است.» 🔸خدا رحمت کند را که کراراً با یادآوری این حدیث، محتوای آن را متذکر می‌شد و با شجاعت و صراحت می‌گفت: «آن قدر صدمه‏اى كه اسلام از يك آخوند فاسد مى‏خورد از محمد رضا نمى‏خورد! در روايات هست كه آخوند فاسد و ملّاى فاسد در جهنم از بوى تعفنش اهل جهنم در عذاب هستند. در اين دنيا هم از بوى تعفن بعض از آخوندهاى فاسد دنيا در عذاب است. ما طرفدارى از عمامه نمى‏كنيم. ما طرفدارى از اسلام مى‏كنيم.» 🔻 نیز در باب هشتم گلستان با عنوان «در آداب صحبت» مي‌گويد: «معصيت از هركه صادر شود ناپسنديده است و از علما ناخوب‏تر، كه علم سلاح شيطان است و خداوندِ سلاح را چون به اسيرى برند، شرمسارى بيش برد. عام نادان پريشان روزگار به ز دانشمند ناپرهيزگار کان به نابينايي از راه اوفتاد وين دو چشمش بود و درچاه اوفتاد» 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴تعهد به قواعد اسلامی شرط تحول در علوم انسانی از نگاه امام خمینی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻امام خمینی(ره) شرط لازم هرگونه تحولی در علوم انسانی را تعهد استادان و دانشجویان به قواعد اسلامی، به ویژه توحید، می‌دانند و می‌فرمایند: «علوم‏ انسانى‏ احتیاج به يك انسانهاى متعهد دارد. انسانى كه تعهد به قواعد اسلام ندارد و تعهد به آن زيربنايى كه توحيد است ندارد، در علوم‏ انسانى‏ نمى‏تواند عملى انجام بدهد الّا انحراف‏» (صحيفه امام، ج‏14، ص: 292) 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴تقابل راهبردی انقلاب اسلامی و دنیای غرب 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فرهنگ غرب، فرهنگی ستیزه‌جو و جنگ‌طلب است. نیم‌نگاهی به تاریخ غرب مدرن این ادعا را تأیید می‌کند. همه جنگ‌ها و درگیری‌های دنیای غرب تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، درون خانوادگی بوده است. جنگ‌های میان مارکسیسم و لیبرالیسم و فاشیسم و نازیسم و سایر ایسم‌های دیگر، که همگی محصولات درخت اومانیسم بودند، در نیمه اول قرن بیستم ده‌ها میلیون کشته بر روی دستان غربیان گذاشت. انقلاب اسلامی، که محصول درخت تئوئیسم و توحیدمحوری است، موجب شد میدان درگیری‌ها در دنیای جدید دگرگون شود. به تعبیر رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم: «انقلاب ملّت ایران، جهان دوقطبی آن روز را به جهان سه‌قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدید آمدن قطب‌های جدید قدرت، تقابل دوگانه‌ی جدید «اسلام و استکبار» پدیده‌ی برجسته‌ی جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان شد.» بر اساس وعده الهی سرانجام قطعی این تقابل، پیروزی جبهه اسلام و توحید است: «هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون‏» (صف، ۹) این وعده‌ی قطعی الهی است: وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قيلا (نساء، ۱۲۲) (ره) با تکیه بر تجربیات تاریخی و شناخت عمیق اوضاع جهانی و با اعتماد کامل به وعده‌ی الهی می‌فرمود: «من با اطمینان می‌گویم. اسلام ابرقدرت‌ها را به خاک مذلت می‌نشاند؛ اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد.» (صحیفه امام خمینی، جلد 20‌، صفحه 325) 🆔 eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴از «فقه جامعه‌زده» تا «فقه جامعه‌پرداز» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹یکی از مدرسان فقه در حوزه علمیه گفته است: «اگر به هر دلیلی، ولو سوگمندانهْ ناموجه، نهی از منکر نه تنها پیشگیری نکند بلکه عوارض دیگری ایجاد کند؛ مثل اینکه عده‌ای را روی دنده لج بیندازد یا احساس کنند که باید مخالفت کنند، لذا خود این حرکت باعث ترویج عدم حجاب و برهنگی شود، اینجا جایی است که فقهای ما می‌فرمایند ما دیگر نهی از منکر نداریم.» 🔻گوینده این جمله، آگاهانه یا ناآگاهانه، و خواسته یا ناخواسته، به شکلی واضح تفاوت و «جامعه‌زده»، «منفعل»، «پیرو» و «عرف‌زده» را با فقه و فقیه «جامعه‌پرداز»، «فعال»، «پیش‌رو» و «عرف‌ساز» ابراز کرده است. جمله فوق ‌الذکر در واقع، باور کسانی است که می‌کوشند با عینک فقه فردگرا و غیراجتماعی، وظایف اجتماعی و فرهنگی پیروان فقه ساختارساز و انقلابی را بیان کنند! با قبول چنین عینکی، وظیفه فقه و فقیهان و بالتبع جامعه مقلدان، سکوت در برابر منکرات نهادینه و فساد‌های سیستمی خواهد بود! به تعبیر دیگر زبان حال و قال چنین افرادی در مواجهه با منکرات جامعه‌پسند یا عرف‌پسند آن است که باید تسلیم «جامعه منکراتی» شد! در کف شیر نر خون‌خواره‌ای غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای و عجیب این است که چنین رخوت و بی‌تحرکی و خمودی و سکوتی را وظیفه‌ای شرعی و الهی نیز می‌دانند! احتمالاً فعالیت‌های پیامبران در مواجهه با طاغوت‌های زمان و ناهنجاری‌های فرهنگی نهادینه‌شده زمان خود را رفتاری نامشروع و مخالف فقه اسلامی می‌پندارند! 🔻این در حالی است که اساساً انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی، محصول «فقه جامعه‌ساز» و «ساختارساز» (ره) بود. و الا فقه «فردگرا»، «منفعل» و «انزواطلبی» که نمود آن را در جمله فوق‌الذکر می‌بینیم نه تنها با انقلاب اجتماعی و سیاسی میانه‌ای ندارد؛ که هیچ نقشی در فرهنگ‌سازی و جامعه‌پردازی هم برای فقه و فقیهان و جامعه مقلدان قائل نیست! اصولاً بر اساس چنان نگاهی مبارزه امام خمینی با حکومت دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی و حرکت او در جهت براندازی رژیم فاسد پهلوی و تغییر فرهنگ عمومی، مبارزه‌ای مشروع و فقه‌پسند نبوده است! نیازی به توضیح ندارد که چنین فقهی و چنین نگاهی به فقه و فقاهت، هیچ تناسبی با سبک و سیره تبلیغی پیامبران ندارد. چنین فقهی تناسبی با اسلام و احکام و ارزش‌های اسلامی و الهی ندارد. چنین فقهی هرگز فقه اسلامی و قرآنی نیست. کجای قرآن ما را دعوت به سکوت در برابر منکرات نهادینه‌شده یا منکرات جامعه‌پسند می‌کند؟ کدامیک از پیامبران الهی در برابر چنین منکراتی سکوت کردند. مگر غیر از این است که لیک دعوت واردست از کردگار با قبول و ناقبول او را چه کار نوح نهصد سال دعوت می‌نمود دم به دم انکار قومش می‌فزود هیچ از گفتن عنان واپس کشید هیچ اندر غار خاموشی خزید اگر حضرت نوح هم پیرو چنین فقهی بود که نیازی به آن همه دعوت و آن همه مجاهدت در مبارزه با منکرات و ناهنجاری‌های اجتماعی قوم خود نداشت. اگر حضرت لوط هم از چنین فقهی تبعیت می‌کرد که در مقابل رفتارهای ناهنجار قوم خود قیام نمی‌کرد و همینطور حضرت ابراهیم و موسی و عیسی و خاتم الانبیاء علیهم صلوات المصلین. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴امام خمینی و فلسفه حکومت اسلامی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻درباره هدف غایی از نظم اجتماعی و شکل‌گیری حاکمیت سیاسی دیدگاه‌های مختلفی مطرح شده است: تأمین رفاه؛ محافظت از ؛ برقراری اجتماعی؛ تأمین امنیت اجتماعی؛ ایجاد نظم و انضباط اجتماعی از جمله مهم‌ترین دیدگاه‌هایی است که در میان فیلسوفان سیاسی به عنوان هدف غایی جامعه سیاسی مطرح شده است. 🔻(ره) هر چند همه اینها را مهم و لازم و ضروری می‌داند؛ اما هیچکدام را غایت نظم سیاسی و هدف اصلی نمی‌داند. فی المثل، هر چند «عدالت» را هدفی مهم و اساسی در تحقق حکومت اسلامی می‌داند؛ اما آن را از اهداف میانی و ابزاری می‌داند و نه هدف غایی. بر اساس امام خمینی(ره)، هدف غايی حکومت و سياست اسلامی عبارت است از «تأمين سعادت» و «فراهم‌سازی اسباب وصول انسان‌ها به توحيد». بنیانگذار جمهوری اسلامی و نظریه‌پرداز بزرگ ولایت فقیه و مردم‌سالاری دینی، در این باره می‌فرماید: «اگر فرض کنيم يک فردی هم پيدا بشود که سياست صحيح را اجرا کند ... اين سياست يک بُعد از سياستی است که برای انبيا بوده است و برای اوليا و حالا برای علمای اسلام. انسان يک بعد ندارد، جامعه هم يک بعد ندارد. انسان فقط يک حيوانی نيست که خوردن و خوراک همه‌ی شئون او باشد. سياست‌های شيطانی و سياست‌های صحيح اگر هم باشد، امت را در يک بعد هدايت می‌کند و راه می‌برد و آن بعد حيوانی است. بعد اجتماع مادی است و اين سياست، يک جزء ناقصی از سياستی است که در اسلام برای انبيا و برای اوليا ثابت است. آنها می‌خواهند ملت را، ملت‌ها را، اجتماع را، افراد را هدايت کنند راه ببرند در همه‌ی مصالحی که از برای انسان متصور است، از برای جامعه متصور است.» (صحيفه، ج13، ص431-432) 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi