May 11
برادر جان، ببین در خون و آتش مام میهن را
تفاوتهای بغض دوستان و بغض دشمن را
جهان بازیچهی لبخند و تزویر است، باور کن
که گاهی پنبه راحت میبُرد حلقوم آهن را
بپرس از دختران مرده، تاریخ جهالت را
تپشها در سکوت گورها، هنگام مردن را
بپرس "آزادی زن در نگاه غرب" یعنی چه؟
نخواهی یافت در انبارهای کاه، سوزن را
مپندارند ایران برکهی آب گل آلودی ست!
که اقیانوس آرام است طوفانهای دشمن را
مگو بید است، بلکه سَروی از جنس شهیدان است
درختی که به زانو در میآرد هر تبرزن را
جگرسوز است اما سختتر از کوه خواهد کرد
غم سهراب اگر از پا نیندازد تهمتن را
برای عزت ایران و این خاک غرورانگیز
بیا تا واژه های "ما" بگیرد جای هر "من" را
برای عزت "جمهوری اسلامی ایران"
سزاوار است فروردین کنی هر سال بهمن را
#احمد_ایرانی_نسب
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠
https://t.me/ahmadiraninasab
کسی که خواسته ایمانمان سقوط کند
پِی چه بود؟ که ایرانمان سقوط کند
چقدر خواسته غم را به چهره بنشاند
که شادی از لب خندانمان سقوط کند
چنانچه سر ببُرد دل نمیبُریم از عشق
اگرچه سر به گریبانمان سقوط کند
به سربریده ترین نخل هایمان سوگند
گمان مبر تنِ بی جانمان سقوط کند
اگر شهید شویم ایستاده میمیریم
مباد پرچمِ دستانمان سقوط کند
اگرچه سوخت و گاهی به نیزه ها هم رفت
خدا نخواست که قرآنمان سقوط کند
به بید فتنه بفهمان ظهور نزدیک است
دمی که با دَم طوفانمان سقوط کند
بگو که آرزویش را به گور خواهد برد
کسی که خواسته ایرانمان سقوط کند
#احمد_ایرانی_نسب
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠
https://t.me/ahmadiraninasab
مادربزرگم خانهای از جنس باور داشت
آجر به آجر در دلش سوغات قمصر داشت
کنج حیاط کوچکش باغ بزرگی بود
گلدان به گلدان شعرهای روح پرور داشت
از بیت های بوستانش معرفت میریخت
بر شاخهی سبز گلستانش کبوتر داشت
بوی خوش گلهای قالی بس که میپیچید
چون بارگاهی بود که صحنی معطر داشت
حتی به جای پرده، پرچم دلبری میکرد
حتی به جای صندلی، آن خانه منبر داشت
آن خانهای که ابرها همسایهاش بودند
از هر طرف رفتم به سمت آسمان در داشت
از پنجره همدست باران میشدم هر بار
بال خیالم تا بلندای فلک پر داشت
قطعا ملائک استجابت را میآوردند
وقتی قنوت ناودان ها عطر کوثر داشت
مادربزرگ دائم الذکرم سحر تا شام
هر روز ختم چارقل را با سماور داشت
همسایه ها حاجت روای خانه اش بودند
روزی که نذر سفرهی موسی بن جعفر(ع) داشت
صفحه به صفحه روضه خوان غم را نفس میزد
قطره به قطره چشم ها، آیینه ای تر داشت
میگفت آن مردی که دنیایی اسیرش بود
سجادهای در کنج زندانی محقر داشت
با اشکهایش پایه های عرش میلرزید
در سجدهی نیمه شب خود صبح محشر داشت
با یک اشاره خیر و شر را جابجا میکرد
آنقدر که بدکاره دست از کار خود برداشت
هرگز نباید سر به خاک حجره بگذارد
مردی که خاک مقدم او قیمت زر داشت
زنجیرها حتی دخیل دست او بودند
باب الحوائج با همه، لطفی برابر داشت
مادربزرگم گریه کرد و شانه اش لرزید
بغضی شکست و استکان از غم ترک برداشت
مولای مظلوم و غریب شیعیان در بند
ای کاش سلمان داشت و ای کاش قنبر داشت
آن روزهداری که طعام سفره اش غم بود
آن روضهداری که همیشه ذکر مادر داشت
بر شانهی شب پیکر خورشید را بردند
تقدیر روی شانههایش در و گوهر داشت
پای گریز روضه خوان تا کربلا میرفت
میگفت صد رحمت که مولا پیکرش سر داشت
از بوریا و نعل تازه زود رد میشد
از بس که در دل غیرت آل پیمبر داشت
صفحه به صفحه روضه خوان غم را نفس میزد
قطره به قطره چشم ها، آیینه ای تر داشت
گفتم که آن خانه چنان صحنی معطر بود
باید بگویم چون حرم صحنی مطهر داشت
#احمد_ایرانی_نسب
#امام_کاظم_علیه_السلام
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠
https://t.me/ahmadiraninasab
قصیدهی حضرت اباالفضل علیه السلام
نوشته ام به مقامش دلاور و دلبر
که بارور بشود نطق من از این باور
منِ کویر چه گویم که مدح حضرت آب
مقدس است چنان آیه آیهی کوثر
به واژه واژهی هر بیت میخورم سوگند
شروع منقبت اوست انتهای هنر
چنان به مدحت نامش قلم به وجد آمد
که مست واژه و احساس میشود دفتر
علی چه گفت به ام البنین؟ که میروید
به دشت دامن گلدار تو چهار پسر
چه کهکشان قشنگی شود به خانهی نور
سه تا ستارهی پر نور در کنار قمر
رسید قصه به آنجا که بعد چندین سال
خدا به نخل ولایت دوباره داده ثمر
زبان علم نجوم از قیاس در ماندهست
گرفت حضرت خورشید، ماه را در بر
بغل گرفت کسی را که برق چشمانش
شد از خزانهی الماس عرش زیباتر
گرفت لحظهای آیینه را مقابل خود
صدف چگونه گرفتهست در بغل گوهر
بنازمش که فقط طرح سیب لبخندش
به کام عاطفه آورد طعم قند و شکر
چه خنده ها که به روی پدر کند عباس
چه بوسه ها که به بازوی او زند حیدر
علی خودش که یدالله بود و عباسش
به روی دست خداوند بوده انگشتر
روا بود که ملائک به محضرش آیند
چنانکه حضرت جبریل نزد پیغمبر
که جبرئیل سراسیمه با وضو آمد
و ریخت در پر قنداقهی شریفش پر
میآورند که خوشبو کنند جانها را
ملائک از ختن عرش یک جهان عنبر
زمان بارش نقل و بلور و نور رسید
که اوست از همهی آسمانیان انور
به صورت ملکوتش که کاشف الکرب است
برادرانه همیشه حسین کرده نظر
همیشه نزد برادر چنان ادب میکرد
چنانکه که محضر مولای ما بُود قنبر
همان که کوه ادب بوده است سر تا پا
همان که کوه حیا بوده است پا تا سر
همان که با نگهش کیمیاگری بلد است
اگر ز روی محبت کند به خاک نظر
کسی که گرد و غبار عبا و نعلینش
گران تر است برای جهان ز قیمت زر
فقط نبود اباالفضل صاحب شمشیر
که بود حضرت علامه صاحب منبر
به نور رحمت او ارمنی مسلمان است
به دین معجزه اش نیست یک نفر کافر
چنان کریم که لایمکن الفرار از مهر
چنان رحیم که باران شود به هر آذر
دلم خوش است که در کشتی نجات حسین
به روز حشر اباالفضل میشود لنگر
بنازم آن خم ابروش را که در صفین
چگونه لرزه برانداخت بر تن اشتر
قیام کرد و قیامت شدهست بسم الله
که تیغ تیغ پسر بود و حکم حکم پدر
چنان علی که چنان درب قلعه را انداخت
نمانده است به دیوار قلعه هیچ اثر
علی عذاب برای یهود آوردهست!
خدا به جنگ یهود آمدهست یا که بشر؟
صدای اشهد ان لااله الا الله
بلند میشود از سوی مردم خیبر
پدر هرآنچه که باشد پسر همانگونه ست
همیشه ارث پدرها رسد به دست پسر
چنان حسن که جمل را ز فتنه خوابانید
چنان حسین که در کربلا کند محشر
رسید قصه به آنجا که در دل تاریخ
امامزاده شود بر امام ها یاور
چه لقمههای حرامی که چشم و گوش همه
زمان خطبهی ارباب کور بوده و کر
دوباره قصه به آیات انشقاق رسید
نشست تیر قضا بین چشمهای قدر
بعید نیست که زهرا به علقمه برسد
همان که از نفس افتاد در حوالی در
بعید نیست که او را صدا زند پسرم
بعید نیست که او را صدا زند مادر
نوشتهاند سرش رفته بود و قولش نه
گواه اوست لب تشنهی علی اصغر
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
بلند مرتبه ماهی در آن سوی دیگر
بگو که شمر چه کرده؟ چرا نفس تنگ است؟
نشسته بود بر آن سرزمین پهناور
قسم به صفحهی سرخ تمام مقتل ها
قسم به حرمت عباس و غیرت اکبر
حسین سر دهد اما به فاطمه سوگند
نمیرود ز سر دختران او معجر
صدا زند رحم الله عمی العباس
که بود کوه وفادار لحظه های خطر
به صفحه صفحهی تاریخ نام او پیداست
از اولین نفس واژه ها الی آخر
هزار سال گذشت و دخیل میبندند
به سفره های اباالفضل مردم مضطر
برای از نفس افتاده ها تنفس اوست
به هر کویر ترک خورده اوست آب آور
چه گویمش که کُمیتم همیشه میلنگد
که اوست حضرت آب و ز قطره ام کمتر
قسم به کاسهی آبی که دست مادرهاست
که نام اوست موثرتر از دعای سفر
همیشه زندگیام از امید لبریز است
و پر شدهست جهانم ز عشق سرتاسر
چرا که در سفر عشق بُعد منزل نیست
رسیده ام به حریمش چنان نسیم سحر
دلم به کرببلا رفت و برنخواهد گشت
نوشته ام به مقامش دلاور و دلبر
#احمد_ایرانی_نسب
#حضرت_اباالفضل_علیه_السلام
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠
https://t.me/ahmadiraninasab
اختتامیهی دومین کنگره ملی شعر "مروارید عمان"
بزرگداشت شهید مدافع امنیت "مصطفی نوروزی"
با حضور؛
حجتالاسلام دکتر ناصر رفیعی
همراه با شعرخوانی
شاعران برگزیده از سراسر کشور
سهشنبه دوم اسفند - ساعت ۱۸
ساری، حسینیه عاشقان کربلا
چهارشنبه سوم اسفند - صبح ساعت ۹:۳۰
روایتگری شهدا در ملامجدالدین ساری
چهارشنبه سوم اسفند - عصر ساعت ۱۵:۳۰
جلسهی کارگاه هوای شعر با حضور شاعران مازندران و برگزیدگان کنگرهی ملی شعر "مروارید عمان"
بیانیهی هیات داوران فرداشب در حسینیه عاشقان کربلا قرائت خواهد شد.
حضور برای عموم علاقمندان به شعر آزاد است
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠
https://t.me/ahmadiraninasab
بیانیهی هیات داوران دومین کنگرهی ملی شعر مروارید عمان استان مازندران – اسفند ۱۴۰۱
بسم الله الرحمن الرحیم
روی زمین گمنام و بین عرش مشهور
ای تا خدا نزدیک و از غیر خدا دور
جسم تو نور و چشم تو نورُعلینور
شور تو شیرین بود و چشم دیگران شور
شیرینی آغوش مولا نوش جانت
با یاری خداوند متعال و نگاه شهدای گرانقدرمان کنگره ملی شعر مروارید عمان در حالی دومین دورهی خود را پشت سر میگذارد که با نگاهی به اشعار میتوان به خوبی دریافت ضمیر پاک شاعران جوان، جویای مفاهیم عالی انقلابی بوده و هر جا که زمینه ای برای بروز این استعدادها فراهم شده است شاهد آثار زیبای جوانان در حوزه شعر شهدا و دفاع مقدس بودهایم.
شعر دفاع مقدس در تعلیم و ترویج فرهنگ شهدا و شکلگیری سَبک زندگی و آموزش ارزش ها نقش بیبدیلی دارد و از این رو ضرورت دارد که دستگاههای فرهنگی در برابر آن احساس مسئولیت داشته باشند.
با لحاظ این مطلب هیات داوران در مسير انتخاب آثار برگزیده، از میان ۳۲۰ اثر که از ۱۷ استان کشور ارسال شد، اشعار ارسالی را پس از چند بار قرائت و بررسی بر مبنای مولفهی فرهنگ ایثار و شهادت، تکریم مقام شهدای مدافع حرم، امنیت و دفاع مقدس، با تأکید بر حفظ بیان شاعرانه در آثار، امتيازدهی نمود، و در سه مرحله کار خود را پی گرفت. در مرحله نخست و پس از غربالگری، آثاری که از بایدهای اولیه برخوردار نبودند از دور رقابت خارج شدند و ۲۴۰ اثر به مرحله دوم راه یافت.
در این مرحله نیز آثاری که از وزانت بیشتری بهرمند بودند به مرحله نهایی راه پیداکردند.
در نهایت و در مرحله سوم، پس از همّت و دقّت داوران، ۱۲ اثر به عنوان آثار برگزیده و قابل تقدیر شناخته شدند که نام ایشان پیوست این بیانیه است.
امیدواریم که زحمات دوستان برگزیده و همچنین همه شرکتکنندگان و نیز تلاش خدمتگزاران این کنگره، مرضیّ رضای حضرت صاحبالزمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ و شهدای گرانقدرمان قرار بگیرد.
در پایان ضمن سپاس از همهی شاعرانی که با ارسال آثارشان در روشن نگه داشتن ادبیات این مرز و بوم سهم بزرگی دارند با مطالعه و ارزیابی دقیق آثار در بخش ویژهی کنگره (بخش شهید مصطفی نوروزی) ۳ اثر را برگزیده و ۲ اثر را شایستهی تقدیر می داند.
در بخش دوم کنگره (بخش شهدای مدافع حرم و دفاع مقدس، شهدای امنیت و شهدای شاهچراغ) ۷ اثر را حائز امتیاز لازم و برگزیدهی کنگره دانست.
نفرات برگزیده بخش ویژه شهید مصطفی نوروزی به شرح ذیل میباشد:
آقای محمدعلی رضاپور از ساری
آقای مجتبی خرسندی از قم
آقای وحید گلوی از مینودشت
نفرات شایستهی تقدیر در بخش ویژه:
سرکار خانم مریم برزگر از همدان
سرکار خانم زهرا شعبانی از استان خوزستان، شهر دهیجان
نفرات برگزیده بخش شهدای مدافع حرم و دفاع مقدس، شهدای مدافع امنیت و شهدای شاهچراغ به شرح ذیل میباشد:
آقای رضا نیکوکار از رشت
سرکار خانم الهه بیات مختاری از مشهد
آقای محمد خادم از اصفهان
آقای ناصر دوستی از زنجان
سرکار خانم عاطفه خرمی از قم
آقای محسن کاویانی از قم
آقای داوود رحیمی از اصفهان
با احترام
دبیر کنگرهی ملی شعر مروارید عمان
احمد ایرانی نسب
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠
https://t.me/ahmadiraninasab
به روی دست آوردم دل غم پرور خود را
صدف از سینه اش بیرون کشیده گوهر خود را
دلم را ساده اندیشانه از پیکر در آوردم
چنان اندیشه ای که اشعری انگشتر خود را
من آن طفل پریشانم که در بازار تنهایی
چنان سرگرم شد ، گم کرده حتی مادر خود را
و روز حشر ، مانند مسلمانی که از غفلت
به جمع انبیاء نشناخته پیغمبر خود را
منم آن واعظی که سالها با نان دین خوردم
شبیه موریانه پایه های منبر خود را
به جای نافله با شعرهایم توبه میخوانم
به اشک خویش میشویم تمام دفتر خود را
سرم بر شانه ی مُهر است ، در آغوش سجاده
و غسلِ اشکهایم میکنم پا تا سر خود را
بر این سجاده ی تب دار از شرم پشیمانی
میان سجده چون ققنوس سوزاندم پر خود را
به این امید که جان میسپارم بین آغوشت
کشاندم تا سحر این سجده های آخر خود را
#احمد_ایرانی_نسب
#مناجات
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠
https://t.me/ahmadiraninasab
پُر شده در سفرههای پاک، نان شبهه دار
از عبادت، از خدا خالی ست جان شبهه دار
بی گمان دست دعا هم از اجابت خالی است
با نگاه شبهه دار و با زبان شبهه دار
جانمازی از پر جبریل هم بی فایده ست
تا نمازت را بخوانی در مکان شبهه دار
دانهی تسبیح حتی، دور باطل می زند
ذکر، میگرید به حال ذاکران شبهه دار
نَفْس چون گرگیست، گرگی در لباس میش ها
زخمها خوردیم از آن مهربان شبهه دار
"يَا رَجَاءَ الْمُذْنِبِين" گفتیم و او مارا گرفت
بین آغوش خودش دور از جهان شبهه دار
مِی فروش شهر هرشب نان مستی میخورد
رزق او را میدهد بین دکان شبهه دار
تلخ بود و تلخ بود و تلخ، ای ساقی نریز
چای شیرین را درون استکان شبهه دار
#احمد_ایرانی_نسب
#مناجات
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠
https://t.me/ahmadiraninasab
هر شب قنوت او مسیر کهکشان می شد
یک راه نوری از زمین تا آسمان می شد
آری خدیجه هم مطهر هم معطر بود
پس آب در دستش گلاب و زعفران می شد
تا "یا رسول الله" از لبهاش برمیخاست
آقای او، سر تا به پای خویش، جان می شد
او تا قیامت سربلند از ابتلائات است
حتی اگر صدبار دیگر امتحان می شد
من مطمئن هستم اگر عمرش به دنیا بود
مادربزرگی بی نهایت مهربان می شد
خواندند امالمؤمنین او را، ولی ای کاش
این ذکر نورانی، فرازی از اذان می شد
یا مصحفی از عرش نازل میشد و در آن
هر آیه اش مدح عیان او بیان می شد
او سوره ی مهر است و قلبش آیه ی نور است
هر شب قنوت او مسیر کهکشان می شد
#احمد_ایرانی_نسب
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠
https://t.me/ahmadiraninasab
اگر در سرنوشتت نیست تا "ام البنین" باشی
فقط زهرای تو کافیست "ام المؤمنین" باشی
شده دامان تو شأن نزول سوره ی کوثر
خدا میخواست بانوجان، تو زهرا آفرین باشی
زنی بالاتر از حوّا ، زنی همسایه ی مریم
یقینا آمدی همکُفو ختم المرسلین باشی
تو قبل از هر زنی اسلام آوردی و پس باید
برای خاتمِ "پیغمبرِ خاتم" نگین باشی
فقط میخواستی از دوش پیغمبر عبایش را
که در آغوش مهر رحمة للعالمین باشی
همیشه نیمه ی ماه خدا از عرش میایی
برای تک تک جامانده ها حبل المتین باشی
#احمد_ایرانی_نسب
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠
https://t.me/ahmadiraninasab
#دیدار_شاعران
#اول
قصه از آنجا شروع شد...
سه شنبه ۲ اسفند ۱۴۰۱ ، دو ساعت قبل از آغاز مراسم اختتاميه دومین کنگره ملی شعر #مروارید_عمان
یه تماس و دعوت برای دیدار شاعران با #مقام_معظم_رهبری در نیمهی ماه مبارک رمضان!
خبر خوشی بود که لابهلای خستگی برگزاری کنگره بهم انرژی مضاعفی داد...
#دوم
شرایط #کرونا دوباره در حال شکل گیری موج جدیدی اعلام شده، با نظر پزشکان دیدار صمیمی و چهره به چهرهی شاعران با #حضرت_آقا در حیاط بیت برگزار نمیشه.
اما آقا کمی زودتر از اذان به حسینیه تشریف آوردن...
#سوم
سه شاعر از لبنان اشعار حماسی و محبت آمیزی تقدیم به رهبری کردن، آقای شیرین سخن ما فرموند: جلسه عربی شد
همزمان با خندهی حضار #استاد_ولی_الله_کلامی بلند شدند و اشعار ترکی خوندند
بعد از شعرخوانی خارج از برنامهی چند شاعر، نمازی شیرین به امامت آقا برگزار شد.