eitaa logo
گمنام | Gomnam
415 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
58 فایل
_‌کپے؟! ‌ +صلوات‌یادت‌نره‌مؤمن:)💕
مشاهده در ایتا
دانلود
اگه شد سه تا صلوات هم هدیه کنیم به روحشون!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگی نامه شهید جهاد مغنیه : شهید جهاد مغنیه در ۱۲ اردیبهشت ۱٣٧٠ (برابر با ۲ مه ۱۹۹۱) به عنوان کوچکترین فرزند عماد مغنیه از ازدواج اولش  با خواهر مصطفی بدرالدین، سعدی بدرالدین، پس از خواهر و برادر بزرگترش فاطمه و مصطفی در طیر دبای لبنان متولد شد. او همچنین پنج خواهر و برادر دیگر به نام‌های اسرا، حسن  ، حسین، فواد و زهرا از ازدواج‌های دوم و سوم پدرش دارد. به دنبال حضور شبه نظامیان القاعده و داعش در سوریه، نیروهای لبنانی خطوط دفاعی گوناگونی را در منطقه جولان ایجاد کردند تا مانع از ورود بنیادگراهای سنی به خاک لبنان شوند. فرماندهی این منطقه با جهاد عماد مغنیه بود. شهادت جهاد مغنیه : در ۲۸ ژانویه ۲۰۱۵، مغنیه به همراه تعدادی از نیروهای حزب‌الله و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بلندی‌های جولان مشرف به اسرائیل هنگام بازدید از شهر «مزرعه الامل» در منطقه قنیطره .که با خودروهای خود درحال تردد بودند. توسط بالگردهای ارتش اسرائیل مورد هدف حمله موشکی قرار گرفتند. در این حمله شهید جهاد مغنیه و چندتن دیگر از نیروهای حزب‌الله و نیز یک سردار سپاه به نام محمدعلی الله‌دادی شهید شدند. 🌹 👇‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @ahmadmaslad
میگفت: اگه از در انداختنت بیرون از پنجره بیا تو.. بجنگ واسه خواسته هات،ناامید نشو❕ خدا ببینه سفت و سخت چسبیدی به خواستت،بهت میده":) ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @ahmadmaslad
وقتی صبح ها برای نماز به مسجد می‌آمد، بعد از نماز صبح در گوشه‌ای از مسجد به سجده می‌رفت و در سجده کل زیارت عاشورا را قرائت می‌کرد. هادی هر جا می‌رفت برای هیئت امام حسین (ع) هزینه می‌کرد. درباره‌ی هیئت رهروان شهدا که نوجوانان مسجد بودند نیز همیشه جزء بانیان هزینه‌های هیئت بود. زمانی هم که ساکن نجف بود، هر شب جمعه به کربلا می‌رفت. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @ahmadmaslad
عاشقی گفت: آنچه میخواهد دل تنگت بگو با دلی غمبار گفتم کربلا، گفتم حسین...♥️ به_وقت_عاشقی @ahmadmaslad
تنها زمانى "صبور" خواهى شد، كه صبر را يک "قدرت" بدانی نه يك "ضعف"... آنچه ويرانمان مى كند، روزگار نيست!!! حوصله ی "كوچك" براى "آرزوهاى بزرگ" ماست...👌 ازش پرسیدم : این همه به فقیران کمک میکنی چیزی برای خودت باقی می ماند؟! خیلی آرام گفت : من کاره ای نیستم . من فقط وسیله هستم . روزی دهنده خداسا. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @ahmadmaslad
•••🌸💞" ‌‌ای‌کسانی‌که‌این‌نوشته‌را‌می‌خوانید، اگرمن‌به‌آرزویم‌رسیدم‌و‌دل‌از‌این‌دنیا‌ کَندم،بدانید‌که‌نالایق‌ترین‌بنده‌ها‌هم می‌توانند‌به‌خواست‌ِاو، به‌بالاترین‌ درجات‌دست‌یابند..! البته‌در‌این‌امر‌شکی‌نیست‌ولےبار‌دیگر به‌عینه‌دیده‌اید‌که‌یك‌بنده‌ی‌گنھکارِ خدا،به‌آرزویش‌رسیدھ‌اسـٺ:)! شهیدامیرحاج‌امینی🌱 @ahmadmaslad
من را که تبعید کردند تفرش، بارِ خانواده افتاد گردن مهدی. تازه دیپلمش را گرفته بود و منتظر نتیجه‌ی کنکور بود. گفت: بابا! هر جور شده کتاب‌فروشی رو باز نگه می‌دارم. این‌جا سنگره. نباید بسته بشه. جواب کنکور آمد. دانشگاه شیراز قبول شده بود. پیغام دادم: نگران مغازه نباش. به دانشگاهت برس. نرفت. ماند مغازه را بگرداند. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @ahmadmaslad
گمنام | Gomnam
شهیدانه ‏گفـت: ‌دختر رۅ چہ‌ بہ‌ شہـآدت؟!😏 🦋گفتـم‌: شاید دخترها ‌تۅےِ‌ جنگ شهید نشنـ🍃 🦋اما همیݩ ‌بس‌ ڪہ ‌ازنسل بعضے مادرهآ چمراݩ و ‌آۅینے‌ و قاسم‌ سُلیمانـے داریم..✌️🏻💛✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @ahmadmaslad
دلانه✨ روی مزارش نوشته بود : بگذارید گمنام باشم که بخدا قسم گمنام بودن بهتر است از اینکه فردا افرادۍ وصایایم را شعار قرار دهند اما عمل بھ آن را فراموش کنند ..! @ahmadmaslad
مادرش میگفت! سخت تر از نبودنش ... یادآوری آخرین لبخند پسر شهیدش بود … @ahmadmaslad
✨﷽✨ ✨🌱گـٰام‌برداشتݩ‌درجـٰاده‌؎ِعشق هزینہ‌میخواهد؛هزینہ‌هایۍڪه انساݩ‌راعـٰاشق‌وبعدشهیدمیڪند...! شهیدمهدی‌باڪری♥️🕊 ✨💛 @ahmadmaslad
وقتی‌بدنیا‌اومدی تو‌گریه‌کردی‌،بقیه‌خندیدن حالا‌یجوری‌زندگی‌کن که‌موقع‌مرگت‌همه‌گریه‌کنن‌توبخندی درست‌مثل‌شهدا🌱:) _حاج‌حسین‌یکتا @ahmadmaslad
آقای امام حسین ، من لی غیرک ؟ من کی ُ جز تو دارم ؟ .. @ahmadmaslad
صحبت با رفیقشون : _شھید!! +من؟؟ _هههههههہ تو :) 😜 +یکم زیاده‌رویہ 😮 _ببین بہ خدا تـو شھید میشے... ڪانـال‌شھیـداحمـدمَشلَـب🌱| @ahmadmaslad
21.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند ثانیه زیبایی :) 🌹 ♡ ڪانـال‌شھیـداحمـدمَشلَـب🌱| @ahmadmaslad
•[🌹🌱]• شھدا‌هدفشون‌شھادت‌نبود . .! هدفشون‌بنده‌خوب‌بودن‌بود . . اونــٰا‌مسیر‌درست‌و‌انتخاب‌ڪردن‌ و‌بین‌راه‌شھادت‌بھشون‌داده‌شد꧇) 🌸🍃 🌈 ڪانـال‌شھیـداحمـدمَشلَـب🌱| @ahmadmaslad
•[🌹🌱]• باش‌وروشن‌ڪن‌جہانم‌را... وگرنہ‌بےحضورِتـو درجہانِ‌من‌بہ‌غیرازخاڪ‌وخاڪستر ڪہ‌چیزے‌نیست! 🍁 ڪانـال‌شھیـداحمـدمَشلَـب🌱| @ahmadmaslad
⊰•💎🦋•⊱ پدرصورت‌پسـرش‌رآبوسیدوگفت: تاڪی‌میخوـٰاۍ‌برۍ‌جبھہ؟! پسـرباخنده‌گفت: قول‌میدهم‌دفعہ‌ۍآخرم‌بآشہ پدر:قول‌دادیـٰا..!' وپسـرش‌سرقولش‌جآن‌داد🙂'! ڪانـال‌شھیـداحمـدمَشلَـب🌱| @ahmadmaslad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنبال فرغون بود! گفتم: علی جان فرغون رو برای چی می‌خوای؟! نکنه زدی تو کار ساخت و ساز. _نه بابا ... لازمش دارم ... ساعتی بعد علی آقا را دیدم که یک پیرزن فرتوتی را توی فرغون نشانده و نفس‌زنان دارد می‌رود! گفتم: کجا؟! گفت: حمام، مادربزرگمه، چند ساله که زمین‌گیر شده نمی‌تونه خودش بره حمام. من تا در حمام می‌برمش تا مادرم بیاد اونجا شست‌و‌شوش بده. چشم‌هایم از تعجب گرد شد!! یک جوان رعنا چقدر راحت غرورش را می‌شکند و این کار بزرگ را انجام می‌دهد. بعدها از مادرش شنیدم که حتی برای دستشویی رفتن مادربزرگش کمک می‌کرد، ناخن‌هایش را می‌گرفت، پسته و بادام می‌خرید و می‌کوبید می‌داد می‌خورد. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ " @ahmadmaslad
چنان‌دلتنگم‌کہ‌هیچ‌کجاغیراز حرمت‌این‌دلتنگی‌راپرنمی‌کند💔':)) @ahmadmaslad