🙏لطفا در نشر کانال سهیم باشید👇👇
📚کانال رسمی نشر آثار استاد احمدنژاد📚
🔸اعــــــلام مـراسمات
🔸مـــــــتن سخنـــــرانی
🔸صـــــــــوت برنامــــــــه
🔸مـــــــــــبـــــــــــاحـــــــــــــث
🔸احـــــــــــــــــــــــادیــــــــــث
🔸پــــــــــیــــاممـــــعــــــنوی
🔸و...
https://eitaa.com/ahmadnezhaad_channel_110
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 6️⃣ ازپانزده
📖 #پیامهای_اخلاقی_عاشورا
🔰جهاد با نفس
برتر و دشوارتر از جهاد و دشمن بیرونی، مبارزه با تمنیات نفس و کنترل هوای نفس و خشم و شهوت و حب دنیا و فداکردن خواستههای خویش در راه خواسته خدا است.
این خود ساختگی و مجاهده با نفس، زیر بنای جهاد با دشمن بیرونی است و بدون آن، این هم بی ثمر یا بی ثواب است؛ چون سر از ریا، عجب، غرور، ظلم و بی تقوایی در میآورد.
کسی که در جبهه درونی و غلبه بر هوای نفس، پیروز باشد، در صحنههای مختلف بیرون نیز پیروز می شود و کسی که تمنیات نفس خویش را لجام گسیخته و بی مهار، بر آورده سازد، نفس سرکش انسان را بر زمین میزند و به تعبیر حضرت امیر (علیه السلام) او را به آتش میافکند.
در صحنه عاشورا، کسانی حضور داشتند که اهل جهاد با نفس بودند و هیچ هوا و هوسی در انگیزه آنان دخیل و شریک نبود. از همین رو، بر جاذبههای مال، مقام، شهوت، عافیت و رفاه، ماندن و زیستن، نوشیدن و کامیاب شدن و... پیروز شدند.
عمربن قرظه انصاری، از شهدای کربلا، در جبهه امام حسین (علیه السلام) بود و برادرش علی بن قرظه در جبهه عمر سعد. اما خودساختگی او سبب شد که هرگز محبت برادرش، سبب سستی در حمایت از امام نشود و دلیرانه در صف یاران امام، ایستادگی و مبارزه کند.
محمد بن بشر حضرمی در سپاه امام بود. فرزندش در مرز ری اسیر شده بود. با اینکه امام به او رخصت داد که کربلا را ترک کند و در پی آزاد کردن فرزند اسیرش برود او مساله علاقه به فرزند را در راه هدفی دینی، حل کرده بود. حاضر نشد امام را ترک کند و وفا نشان داد.
نافع بن هلال، شهیدی دیگر از عاشوراییان بود. نامزد داشت و هنوز عروسی نکرده بود. در کربلا هنگامی که می خواست برای نبرد به میدان رود، همسرش دست به دامان او شد و گریست. این صحنه کافی بود که هر جوانی را متزلزل کند، و انگیزه جهاد را از او سلب کند. با آنکه امام حسین (علیه السلام) نیز او را خواست که شادمانی همسرش را بر میدان رفتن ترجیح دهد، بر این محبت بشری غلبه یافت و گفت: ای پسر پیامبر! اگر امروز تو را یاری نکنم، فردا جواب پیامبر را چه بدهم؟ آنگاه به میدان رفت و جنگید تا شهید شد.
در یکی از شبهای عطش در کربلا، نافع بن هلال همراه جمعی برای آوردن آب برای خیمههای امام، به فرات رفتند. نگهبانان فرات گفتند: میتوانی خودت آب بخوری ولی برای امام، حق نداری آب ببری. گفت: محال است که حسین و یارانش تشنه باشند و من آب بنوشم!
🔹ادامه دارد...
دوستانتان را نیز مهمان کنید💐
✅کانال رسمی حجت الاسلام احمد نژاد در #ایتا
┄┅─═◈═─┅┄
💠 https://eitaa.com/ahmadnezhaad_channel_110
🌟 کراماتی از حضرت #امام_سجاد (علیه السلام) -
🌄 ماجرای امام و راهزن
⚜ مرحوم علامه مجلسى به نقل از شيخ الطايفه مرحوم طوسى حكايت كند:
👣 روزى حضرت سجّاد، امام زين العابدين عليه السّلام به عنوان انجام مراسم حجّ خانه خدا، عازم مكّه مكرّمه گرديد.
🌴🏜🕋 در مسير راه از شهر مدينه به مكّه، به بيابانى رسيد كه دزدهاى بسيارى جهت غارت و چپاول اموال حاجيان و اذيّت و آزار ايشان، سر راه ايستاده و كمين كرده بودند!!
👣 همين كه امام عليه السّلام نزديك دزدان رسيد، يكى از آن دزدها جلو آمد و راه را بر آن حضرت بست و منع از حركت آن بزرگوار به سوى مكّه معظّمه گرديد.
🌹امام زين العابدين عليه السّلام با متانت و خون سردى به آن دزد خطاب نمود و اظهار داشت:
🔅چه مى خواهى؟ و به دنبال چه چيزى هستى؟
👳 دزد پاسخ داد: مى خواهم تو را به قتل رسانده و آنگاه وسائل و اموال تو را غارت كنم!!
🌹حضرت فرمود:
🔅من حاضر هستم كه با رضايت خود اموال و آنچه را كه همراه دارم، با تو تقسيم كنم و با رضايت خويش نصف آن ها را تحويل تو دهم.
👳 دزد راهزن گفت: من نمى پذيرم و بايد برنامه و تصميم خود را، كه گفتم اجراء كنم!!
🌹 حضرت سجّاد عليه السّلام فرمود:
🔅من حاضرم از آنچه كه به همراه دارم، به مقدار هزينه سفر خويش بردارم و بقيّه آن را هر چه باشد در اختيار تو قرار دهم.
👳 وليكن دزد همچنان بر حرف خود اصرار مى ورزيد و با لجاجت پيشنهاد امام زين العابدين عليه السّلام را نپذیرفت!
🌹پس چون حضرت چنين حالت و برخوردى را از آن دزد مشاهده نمود، از او سؤال نمود:
🔅پروردگار و ارباب تو كجاست؟
👳 دزد پاسخ داد: در حال خواب به سر مى برد!!
🦁🦁 در اين موقع حضرت كلماتى را بر زبان مبارك خود جارى نمود و زمزمه اى كرد كه ناگهان دو شير درّنده پديدار گشتند؛ و به دزد حمله كردند و يكى سر دزد و ديگرى پايش را به دندان گرفت و هر يك او را به سمتى مى كشيد!!
🌹سپس امام سجّاد (عليه السّلام) اظهار داشت:
🔅تو گمان كردى كه پروردگارت غافل است و در حال خواب به سر مى برد؟!
👣 و بعد از آن، امام (عليه السّلام) به سلامت و امنيّت به راه خود ادامه داد و به سوى مكّه معظّمه حركت نمود. (١)
١- امالى شيخ طوسى، ص ۶٠۵، بحارالأنوار، ج ۴۶، ص ۴١، ح ٣۶.
📙 منبع: چهل داستان وچهل حدیث از امام سجاد علیه السلام ، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی.
🔰 به ما بپیوندید...
💠 @ahmadnezhaad_channel_110
💫 بـہـجٺ خـــوبـان💫
🏴 شهادت مظلومانه امام سجاد (علیهالسلام) تسلیت باد.
⚜ آیت الله بهجت (قدس سره):
🎙بنا نبود آن حضرت از راه خرق عادت و اعجاز پیروز شود، وگرنه یک نفر هم لازم نبود، خود حضرت سید الشهدا علیه السلام کافی بود.
🌹امام سجاد معصوم (علیه السلام) با آن حال برای ترویج از مرام و مسلک سیدالشهدا علیه السلام عصا و شمشیر به دست می گیرد.
✍🏻 پ.ن:
📚 در روایت آمده است: علی بن حسین (علیه السلام) به شدت گریست، سپس به عمهاش، زینب، گفت: عمه جان، شمشیر و عصای مرا بیاور.
🌷 پدرش به او فرمود: با شمشیر و عصا چه میکنی؟
🌹گفت: بر عصا تکیه میکنم و با شمشیر در پیش روی فرزند رسول خدا میجنگم و دفاع میکنم؛ چرا که هیچ خیری در زندگی پس از او نیست.
🌷 حسین (علیه السلام) او را از این کار بازداشت و او را به آغوش گرفت».
📚 معالی السبطین، ج ۲، ص ٢٣ و نیز نک: مقتل الحسین، خوارزمی، ج ٢، ص ٣٦؛ تسلیة المجالس، ج ٢، ص ٣١٣؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۴۶؛ نفس المهموم، ص ٣١٧.
📔 رحمت واسعه، ص ٦٥.
🔰 به ما بپیوندید...
💠 @ahmadnezhaad_channel_110
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 7️⃣ ازپانزده
📖 #پیامهای_اخلاقی_عاشورا
🔰شجاعت
شجاعت آن است که انسان در برخورد با سختیها و خطرها، دلی استوار داشته باشد. بیشتر کاربرد این واژه، در مسائل مبارزات و جهاد و برخورد با حریف در نبرد و نهراسیدن از رویارویی با دشمن در جنگها است. این نیروی قلبی و صلابت اراده و قوت روح، سبب میشود که انسان هم از گفتن حق در برابر ظالمان نهراسد، هم هنگام نیاز به مقابله و نبرد بپردازد، هم از فداکاری و جانبازی نهراسد. درجایی که اغلب مردم می هراسند، شجاعت آن است که انسان علی رغم وجود زمینه های هراس، نترسد و خود را نبازد و با غلبه بر مشکلات، تصمیم گیری حق و درست داشته باشد.
همه رشادتها و حماسه آفرینیهای میدانهای جهاد، مدیون دلیری شجاعان در نبرد بوده است و همه درهم شکستن ابهت طاغوتها و قدرتهای جابر نیز در شجاعت افراد مصمم در رویارویی با آنان نهفته است. نترسیدن از مرگ، یکی از مظاهر آشکار شجاعت است و همین عامل، امام حسین (علیه السلام) و یارانش را به نبرد عاشورا کشاند تا حماسهای ماندگار بیافرینند.
وقتی امام از مکه به سمت کوفه حرکت میکرد و در طول راه کسانی با وی برخورد میکردند و با طرح اوضاع آشفته عراق و استیلای ابن زیاد بر مردم، او را از عواقب این سفر میترساندند، شجاعت و بی باکی امام حسین (علیه السلام) از مرگ بود که این سفر را حتمی میساخت. در برخورد با سپاه حر، فرمود:
لیس شانی شان من یخاف الموت.
شان و موقعیت من، موقعیت کسی نیست که از مرگ بهراسد.
درجایی دیگر فرمود که من نه دست ذلت به اینان میدهم و نه چون بردگان فرار یا اقرار میکنم. سخن امام حسین (علیه السلام) و دیگر خاندان او در مواقع مختلف که ابالموت تخوفنی (آیا مرا از مرگ میترسانی؟) نشان دهنده بی هراسی این خاندان از مرگ است.
خصلت شجاعت در بنی هاشم و خاندان پیامبر، زبان زد بود. امام سجاد (علیه السلام) نیز در سخنرانی شورانگیز خویش در مجلس یزید، فرمود که به ما شش چیز داده شده و با هفت چیز دیگران برتریم؛ و شجاعت را در زمره آنها برشمرد: اعطینا العلم و الحلم و السماحه و الشحاعه...
بالاتر از همه اینها، شجاعتی است که امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت او و یارانش در صحنههای مختلف عاشورا نشان دادند که خود کتابی مفصل میشود؛ مانند رشادتی که مسلم بن عقیل در کوفه نبرد از خود نشان داد یا شجاعت و رزم آوری یاران امام در میدان کربلا، آن چنان بود که فریاد همه را برآورد و یکی از سران سپاه کوفه خطاب به سربازان فریاد زد: ای بی خردان احمق! میدانید با چه کسانی میجنگید؟ با شیران شرزه، با گروهی که مرگ آفریناند، هیچ کدامتان به هماوردی آنان به میدان نروید که کشته میشوید! دلاوری عبدالله بن عفیف ازدی در مقابل ابن زیاد و سپس درگیری اش با سپاه مهاجم به خانهاش و صدها نمونه این دلیریها. دشمنان امام حسین (علیه السلام) و یاران شجاع او را اینگونه توصیف کردهاند: کسانی بر ما تاختند که پنجههایشان بر قبضه شمشیرها بود، همچون شیران خشمگین بر سواره های ما تاختند و آنان را از چپ و راست تار و مار کردند و خود را در کام مرگ میافکندند....
🔹ادامه دارد...
دوستانتان را نیز مهمان کنید💐
✅کانال رسمی حجت الاسلام احمد نژاد در #ایتا
┄┅─═◈═─┅┄
💠 https://eitaa.com/ahmadnezhaad_channel_110