سیاست اصواتی!
مجتبی رحماندوست از اعضای مجلس شورای اسلامی که تحصیلاتش در رشتۀ راه و ساختمان و ادبیات عرب است و به عنوان "شاعر "شهرت دارد، از اینکه مسعود پزشکیان "سیاست نمیداند" گلایهمند شده و گفته است؛ رئیس جمهور با بیان اینکه حزبالله لبنان به تنهایی نمیتواند در مقابل اسرائیل بجنگد، سبب تضعیف حزبالله شده است!
راستش من هر چه فکر میکنم متوجه نمیشوم چطور یک جمله که مرکب از مقداری آوا و صوتِ شبیه باد هواست، میتواند از هزاران کیلومتر آنطرفتر باعث تضعیف یا تقویتِ توان فیزیکی و عینی یک گروه چریکی شود؟
قاعدتاً برای همین است که صاحبان این نوع عقاید، این همه روی حرف و سخن شهروندان حساسیت دارند و در پی بیان هر جملۀ ناهمسو با علایق خود، ورود دادستانی و نهادهای امنیتی را به ماجرا طلب میکنند. ظاهراً به تصور آنها چیزی به عنوان واقعیت و عینیت وجود ندارد و آنچه این دو را میسازد و یا تضعیف و تقویت میکند، همان اصواتی است که از دهان افراد صادر میشود! نام این را میتوان "سیاست اصواتی" گذاشت، همانچه در عینیت جامعه این همه ناترازی خطرناک برای کشور تولید کرده اما گمان میکند اگر کسی از آنها سخن نگوید به سرعت نیست و ناپدید میشوند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
هیچ تحرکی دیده نمیشود!
هر چه دقت میکنم در این فضای بحرانی هیچ تلاش دیپلماتیک جدی بینالمللی، هیچ ابتکار سیاسی منطقهای، حتی هیچ مساعی جمیلهای برای فرونشاندن آتش جنگ بین ایران و اسرائیل نمیبینم.
گویی تمام قدرتها و ابرقدرتها، به تماشا ایستادهاند تا بازی بزرگ شروع شود. در این میان فقط آمریکا با ارائۀ مشورت به اسرائیل، در صدد هدایت جنگ به سمت تأمین منافع استراتژیک خود و نه پیشگیری از آن است. هیچ تحرک ملموسی از جانب چین و روسیه و حتی اتحادیۀ اروپا دیده نمیشود.
ظاهراً همه به این نتیجه رسیدهاند که برخورد شدید و مستقیم بین اسرائیل و ایران قابل جلوگیری نیست و هیچ طرح دیپلماتیکی در این مرحله شانسی برای پذیرش از سوی هیچکدام از دو طرف ندارد. شاید هم همگی منافعشان را در این رویارویی تاریخی و بیسابقه میبینند!
به نظرم برخی بحرانهای بشری مانند برخی بحرانهای طبیعی است. پیش از آغازشان، میتوان برای جلوگیری از وقوعشان هزاران پیشنهاد و توصیه ارائه کرد، اما به محض آنکه سربرآورند تا تخلیۀ آخرین قطرۀ انرژی خود به پیش میتازند.
توکل بر خدایی که میشنود و میبیند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
خطبهای برای کاهش التهاب
خطبههای نماز جمعه امروز رهبری جمهوری اسلامی در تهران از نگاه من نوعی کمک به کاهش التهاب در منطقه است.
اگر اسرائیل دست به اقدام ویرانگری در خاک ایران نزند، به نظرم این خطبهها میتواند مسیر خشونت فزاینده در خاورمیانه را به سمت دیپلماسی بچرخاند.
مشکل اما این است که هیچ ابتکار دیپلماتیک منصفانهای در دستور کار علنی جامعهٔ جهانی قرار ندارد. امیدوارم به زودی چنین ابتکاری شکل گیرد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
گوش نتانیاهو به تیم ترامپ است؟
طرف مشورتِ دولت نتانیاهو در آمریکا بیش از آنکه کاخ سفید و پنتاگون باشد، تیم سابق دونالد ترامپ است، مشخصاً همان تیمی که "معاملۀ قرن" را تدوین و منتشر کرد.
جرد کوشنر داماد ترامپ که در تدوین "معاملۀ قرن" و "پیمان ابراهیم" نقش اول را داشت، اخیراً نظر خود را در بارۀ بحران جاری در خاورمیانه علنی کرد. او نوشت:
«هرکس که میگوید خواستار آتشبس در شمال است، اشتباه میکند، هیچ راه برگشتی برای اسرائیل وجود ندارد. آنها نمیتوانند کار را نیمه رها کنند و به طورکامل زرادخانهای که به سوی آنها نشانه رفته را از بین نبرند. دیگر هرگز چنین فرصتی نخواهند داشت.»
کوشنر با معرفی کردن جمهوری اسلامی به عنوان "مشکل اصلی" تأکید کرد: "«اقدام درست در حال حاضر این است که آمریکا به اسرائیل بگوید که کار را تمام کند. خیلی دیر شده است.»
این در حالی است که شخص ترامپ نیز که چند روز پیش گفته بود اگر در انتخابات برنده شود ظرف یک هفته با ایران توافق می کند، دیروز از موضع کوشنر حمایت کرده و مخالفت دولت بایدن با "حمله به تأسیسات اتمی ایران" را "اشتباه" قلمداد کرده است. ترامپ گفته است: "«پاسخ رئیس جمهور آمریکا باید این میبود که اول تأسیسات هستهای را بزنیم و بعد به فکر بقیهاش باشیم.»
طبق گزارش رسانهها، به رغم درخواست بایدن از اسرائیل برای اجتناب از حمله به مراکز هستهای ایران، دولت نتانیاهو هیچ تعهدی در این باره نداده است.
در واقع هنوز توانایی اسرائیل برای حمله به مراکز اتمی ایران و تصمیم نهایی آن در این مورد نامشخص است، اما به نظر میرسد که دولت نتانیاهو رویکرد خود را بیشتر با تیم خاورمیانهای ترامپ هماهنگ میکند تا با تیم بایدن. از حملۀ 7 اکتبر تا کنون، دولت بایدن پیشنهادهای علنی بسیاری در مورد جنگ غزه به دولت نتانیاهو ارائه کرده است که اکثر آنها کاملاً نادیده گرفته شده است.
احتمالاً تأثیر عملکرد دولت نتانیاهو بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم مد نظر تیم ترامپ است. آنها تشدید منازعه را کمک به پیروزی ترامپ تصور میکنند و رؤیایشان این است که با پیروزی ترامپ، معاملۀ قرن و پیمان ابراهیم جان تازهای بگیرد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
به چه قصدی؟
وقتی از برخی کارها در "شرایط حساس کنونی" پرهیز میشود، قاعدتاً در "شرایط خطیر و خطرناک کنونی" باید از آن کارها بیش از پیش پرهیز شود.
وسط کشیدن پای اجرای لایحۀ تحریکآمیز "عفاف و حجاب" در این وانفسایی که نفس در سینۀ عموم مردم خاورمیانه حبس شده است، از طرف کدام نهاد یا نیرو یا جریان و دقیقاً به چه قصد و هدفی صورت می گیرد؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
برنامۀ اسرائیل از زبان بنیگانتز!
سرعت تحولات و حجم آتش در خاورمیانه به اندازهای شدت گرفته است که فرصتی برای جمعبندی شرایط و اندیشه در بارۀ سناریوهای پیش رو وجود ندارد.
آنچه ذهن مرا از 10 روز پیش به این سو، به شدت به خودش مشغول کرده بود، این بود که هدف اسرائیل از این تهاجمات بیسابقه دقیقاً چیست و چه خوابی برای خاورمیانه و کشور ما دیدهاند.
امروز اما در روزنامۀ نیویورکتایمز به مقالهای از بنیگانتز رهبر حزب اتحاد ملی و رئیس سابق ستاد ارتش اسرائیل برخوردم که برنامهشان را برای ایران به روشنی و با جزئیات تشریح کرده است.
آنطور که گانتز اعلام کرده است، آنان کارزاری نظامی، سیاسی، حقوقی و منطقهای برای ایران تدارک دیده و آرزوی عملی کردن آن را دارند.
گانتز در مخالفت با عملکرد و خطمشی نتانیاهو در برابر جنگ غزه، چند ماه پیش از کابینۀ جنگ اسرائیل استعفاء داد و اینک در موقعیت اپوزیسیون فعالیت میکند. این موضوع از اهمیت مقالۀ او کم نمیکند، بلکه به عکس با توجه به ساختار قدرت و مدیریت سیاسی در اسرائیل، نظرات او در این زمینۀ خاص حتی مهمتر از نتانیاهو به شمار میرود.
من در اینجا به دلایلی که شاید بعدها آن را توضیح دهم، قصد شرح مقالۀ گانتز را ندارم. قصدم عمدتاً توجه دادن نهادهای تصمیمگیر بخصوص وزارت خارجه به آن یادداشت است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
محلۀ ارواح!
حومۀ جنوبی بیروت - ضاحیه - به محلۀ ارواح تبدیل شده و در حال تبدیل شدن به غزهای دیگر است. میتوان به شیوۀ برخی روشنفکران ضدجنگ گفت؛ جلو این جنگ ویرانگر باید گرفته شود! اما چه کسی و چگونه قادر به انجام این کار است؟
شاید این کار تا اندازهای فقط از نبیه بری بر آید. نبیه بری رئیس پارلمان لبنان و رهبر جنبش شیعی امل یعنی همان میراث سیدموسی صدر است. او میتواند نمایندگان مجلس را برای انتخاب رئیس جمهور لبنان به صحن مجلس فرابخواند. ظاهراً برای این منظور در پشت پرده تلاشهایی در جریان است، اما ضعف مفرط نهادهای قانونی لبنان و تفرقۀ قومی عملاً حاکمیت لبنان را فلج کرده است.
ظاهراً در لبنان همه منتظر نشستهاند تا نتیجۀ جنگ بین اسرائیل و حزبالله مشخص شود تا بر اساس آن، گام بعدی خود را بردارند. با این حجم از ویرانگری اما تا گام دوم آنها، چیزی از ضاحیه و شهرهای جنوب لبنان ممکن است باقی نماند.
سلاحها در روزگار رشد جهشی تکنولوژی روز به روز مخربتر و مهیبتر میشوند. نه طبیعت طاقت تحمل این میزان ویرانگری را دارد و نه جان شیرین آدمیزاد. اگر قرار است از تمدن بشری چیزی باقی بماند، جنگ به عنان ابزاری برای حل اختلافات نوع بشر، باید از دستور کار خارج شود. آیا ممکن است؟ به نظرم از همان زمانی که خدا سرشت انسان را در "احسن تقویم" آفرید و بلافاصله آن را به "اسفلالسافلین" برگرداند، جنگ هم بخشی از سرنوشت شوم این دوپا شده است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
جنگ محتوم؟
حملات متقابل اسرائیل به ایران؛ بازی پینگ پونگ یا مسابقه بوکس؟
https://www.youtube.com/watch?v=JMydbvCW-58
@ahmadzeidabad
جا دارد از خود بپرسند!
پس از وقوع عملیات 7 اکتبر من داوری خود را از نقطهنظر اخلاقی و پیامدهای استراتژیک آن حمله، در همین کانال نوشتم و هزینۀ آن را هم بدون آنکه رسانهای کنم، متحمل شدم.
اما جا دارد اسرائیلیها از خود بپرسند که اگر آنان طبق قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل، اسکان یهودیان تندرو در کرانۀ باختری رود اردن را متوقف و با شکلگیری یک موجودیت مستقل فلسطینی در سرزمینهای اشغالی موافقت میکردند، حملۀ 7 اکتبر و پیامدهای فاجعهآمیز آن برای کل منطقه، اصلاً امکان وقوع داشت؟
تا زمانی که جامعۀ اسرائیل برای این پرسش ساده، پاسخ قانع کنندهای نداشته باشد، از چشم مردم خاورمیانه، مسئولیت اصلی تمام بیثباتیها به گردن دولت خود آنها خواهد بود.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
خلأ قدرت در لبنان چگونه پر خواهد شد؟
نقاط مختلف لبنان بهخصوص ضاحیۀ بیروت زیر بمباران سنگین و بیسابقۀ نیروی هوایی اسرائیل قرار دارند. بخشی از نیروهای حزبالله در جنوب لبنان برای عقب راندن ارتش اسرائیل از خاک کشورشان مشغول نبردند. حملات موشکی و راکتی حزبالله به شهرهای شمالی و میانی اسرائیل ادامه دارد. صدها هزار لبنانی بر اثر بمباران بیامان جنگندههای اسرائیلی آواره شدهاند.
مهمترین بزرگراه ارتباط زمینی بین سوریه و لبنان در بمباران ارتش اسرائیل تخریب شده و پروازها در فرودگاه رفیق حریری بیروت به ندرت صورت میگیرد. با آنکه لبنان در طول تاریخ حیات خود معمولاً از ثباتِ معمول برخوردار نبوده و در دورههایی درگیر جنگهای خونین داخلی و یا نبردهای کوتاهمدت با اسرائیل بوده است، ولی کمتر دورهای را میتوان به یاد آورد که این کشور تا این اندازه بیسامان به حال خود رها شده باشد.
لبنان به مدت دو سال است که دچار خلأ قدرت است و فرقهها و گروههای سیاسی این کشور نتوانستهاند بعد از اتمام دورۀ ریاستجمهوری میشل عون، جانشینی برای او انتخاب کنند. در نبود رئیسجمهور، کابینه هم قدرت تصمیمگیری ندارد و نجیب میقاتی و وزرای کابینهاش به عنوان «سرپرست»، دفتر نخستوزیری و وزراتخانهها را اداره میکنند. ارتش لبنان هم فاقد اقتدار لازم برای سر و سامان دادن به این کشور است و عملاً خود را از مقابل هجوم ارتش اسرائیل کنار کشیده و به تماشا ایستاده است. هزاران کلاهآبی سازمان ملل هم که به عنوان نیروی حافظ صلح در مرز جنوبی لبنان با اسرائیل مستقر شدهاند به ناتوانی خود معترفند و جز گله و شکایت از به خطر افتادن جان خود در جنگ بین حزبالله و اسرائیل در آن منطقه، کار مؤثر دیگری نمیکنند.
در واقع، حکمران نظامی و سیاسی لبنان در سه دهۀ اخیر در عمل حزبالله بوده است. این حکمرانی البته نه به صورت رسمی بلکه به شکل غیررسمی و یا اصطلاحاً «دوفاکتو» اعمال میشده است. اینک با آسیبی که به ساختار فرماندهی و ارتباطات و منابع تسلیحاتی حزبالله وارد شده است، بهرغم نبرد نیروهای آن در جنوب، خلأ قدرت در لبنان مضاعف شده است.
پس از ترور سیدحسن نصرالله رهبر حزبالله، گفته شد که سیدهاشم صفیالدین جانشین او خواهد شد. منابع عربی و اسرائیلی گزارش دادهاند که هاشم صفیالدین هم هدف عملیات ترور ارتش اسرائیل قرار گرفته و از جمعه تاکنون ارتباط با او قطع شده است. به همین دلیل شایعۀ انتخاب سیدابراهیم امینالسید به عنوان دبیرکل جدید حزبالله در رسانهها فراگیر شد، اما برخی اعضای حزبالله این شایعه را تکذیب کرده و گفتهاند که تا اطلاع ثانوی حزبالله از انتخاب رهبر واحد برای خود پرهیز خواهد کرد و تصمیمات این سازمان به صورت جمعی گرفته خواهد شد...[ادامۀ یادداشت در لینک زیر]
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-22713
@ahmadzeidabad
حمله به تأسیسات اتمی؟
نفتالی بنت از رهبران تندروی اسرائیل که در دوران کوتاه نخستوزیریاش دستور تمرین جدی برای حمله به تأسیسات هستهای ایران را صادر کرده بود، اکنون بر انجام این حمله اصرار دارد و بر این باور است که دیگر چنین فرصتی برای "نابودی تأسیسات هستهای ایران" پیش نخواهد آمد.
بنت از دو سال پیش از سیاست کناره گرفته اما به دلیل افزایش محبوبیتش در افکار عمومی اسرائیلیها مترصد بازگشت به عرصۀ سیاست است. در حال حاضر او تنها سیاستمدار اسرائیلی است که طبق نظرسنجیها، محبوبیتی بیشتر از نتانیاهو برای تصدی پست نخستوزیری دارد.
چیزی که خیلی عجیب به نظر میرسد سکوت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در برابر تهدید اسرائیل به حمله به تأسیسات هستهای ایران است. صرفنظر از اینکه اسرائیل توانایی و یا تصمیم چنین حملهای را داشته باشد یا نداشته باشد، تهدید به حمله علیه مراکز هستهای در هر گوشه از جهان به دلیل احتمال نشت تشعشعات اتمی همیشه همراه با حساسیت بسیار بوده است. نشت تشعشعات اتمی یک فاجعۀ تمامعیار انسانی و زیستمحیطی با آثار ماندگار است و نمونهای از آن را بشر معاصر در انتشار تشعشعات اتمی نیروگاه چرنوبیل در دوران حیات اتحاد جماهیر شوروی تجربه کرده است.
آیا از نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی حمله به تأسیسات هستهای ایران خطر نشت تشعشعات را به همراه ندارد؟ اگر ندارد چگونه؟ و اگر دارد چطور در برابر احتمال وقوع چنین فاجعۀ مهیب و دهشتآوری علیه مردم و سرزمین ایران سکوت کرده است؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
چگونه؟
برخی چهرههای سیاسی مرتب هشدار میدهند که "دمکراسی" از طریق حملۀ خارجی و همراهی با نتانیاهو به دست نمیآید.
آنها ظاهراً به یک نکتۀ مهم التفات ندارند! نکته این است که آن دسته از کسانی که به تلویح یا تصریح از حملۀ نظامی به کشور حمایت میکنند و از درِ اتحاد و دوستی با نتانیاهو در آمدهاند، اصلاً دنبال استقرار دمکراسی در ایران نیستند که لازم باشد از این جهت به آنان انذار و هشدار داد!
آنها با چه زبانی باید بگویند که در پی اعادۀ نظامی مانند دوران رضاهشاه هستند؛ یعنی اجرای یک برنامۀ توسعۀ زیرساختی و اقتصادی آمرانه و از بالا در کنار پارهای آزادیهای فرهنگی و اجتماعی بدون کمترین تحملی در حوزۀ تکثر سیاسی و آزادی انتخابات و احزاب تا اطلاع ثانوی، جز آنچه در ابتدای کار در آن وضعیت فرضی، از دستشان در رود و بعد هم سرکوب شود!
موضوع اصلی اما این است که نتانیاهو قدرت و توانِ انجام و مدیریت انتقال به آن وضع را از کجا آورده است؟ او شاید بتواند تخریب وسیعی در کشور به وجود آورد اما کاری که ابرقدرتی در اندازۀ آمریکا از انجامش در افغانستان نهایتاً باز ماند و در عراق هم با هزینههای انسانی و اقتصادی هنگفتی همراه شد، دولتی به اندازۀ دولت اسرائیل چگونه میتواند در سرزمینی به وسعت و جمعیت ایران به انجام برساند؟
هرج و مرج آفرینی کار سادهای است اما ایجاد ثبات کمر پیل را میشکند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
دولت واقعی، دولت سایه!
پس از حملۀ موشکی ایران به اسرائیل، رهبران سیاسی و نظامی دولت عبری وعدۀ پاسخی محکم به آن حمله دادند. اینک بیش از یک هفته از آن تاریخ گذشته اما حمله ای صورت نگرفته است.
در این مدت از اعتراض یا خشم هیچکدام از اقشار اسرائیلی از جمله قشر افراطی و تندرو علیه هیچکدام از مقامهای اسرائیلی به دلیل این "تعلل" گزارشی منتشر نشده است.
در ایران اما اگر چنین اتفاقی میافتاد، نیروهای افراطی مدافع حکومت با تبلیغات زهرآگین خود، هر بیاختیار یا صاحباختیاری را با طرح اتهامهایی چون خیانتکار و خودفروش و "دیاثت سیاسی"، بیحیثیت میکردند و آنها را برای پاسخ فوری و بلادرنگ تحت شدیدترین فشارهای روانی قرار میدادند.
آنطور که من میبینم، همین قشر، در جایگاه تصمیمگیران کشور قرار گرفتهاند و با ایجاد فضای رعب و تهمت، کار خود را به هر ترتیبی که شده است، پیش میبرند. آنها "دولت سایه" نیستند دولت واقعی هستند. "دولت سایه" ظاهراً همان است که در پاستور تشکیل جلسه میدهد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
دعوت برای حمله به کشور؟
این نغمهای که برخی محافل در مورد لزوم "تغییر دکترین اتمی ایران" راه انداختهاند، از سر ناآشنایی کامل با مناسبات قدرت در خاورمیانه و در سطح بینالملل است.
حرف از تغییر دکترین اتمی نه فقط کمترین بازدارندگی به وجود نمیآورد بلکه حتی طرح بحث آن در این وضعیت نوعی دعوت برای حملۀ نظامی به کشور از سوی یک ائتلاف نظامی مجهز و قدرتمند است.
همین را میخواهند؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
کجایند؟
چندین و چند سال گفته شد که روسیه و چین "ارکان اصلی نظم در حالِ ظهور جهانیاند" و به همین جهت باید "غرب در حال فروپاشی و اضمحلال" را به کلی رها سازیم و رو به این دو قدرت شرقی کنیم.
اینک در این وانفسا اگر بپرسیم که این ارکان اصلی نظام جهانی کجایند که حتی برای پادرمیانی دیپلماتیک هم پا جلو نمیگذارند، مرتکب گناه میشویم؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
تحلیلی در بارۀ دیدار عراقچی از عربستان
جنگ فراگیر یا آتشبس فراگیر؟
سیدعباس عراقچی، وزیر خارجۀ ایران به عربستان سفر کرده است تا به قول خودش دربارۀ «مسائل منطقه بخصوص غزه و لبنان» با مقامهای سعودی مذاکره کند. پیش از سفر آقای عراقچی به ریاض، رسانههای اسرائیلی از مذاکرات آمریکا و کشورهای عربی با جمهوری اسلامی برای دستیابی به آتشبس در تمام جبهههای نبرد در خاورمیانه از غزه و لبنان گرفته تا عراق و یمن خبر دادهاند. به گزارش این رسانهها، اسرائیل در این مذاکرات حضور ندارد، اما آمریکا دولت نتانیاهو را در جریان تماسها قرار داده است.
تا لحظۀ نوشتن این یادداشت هیچ منبع رسمی این گزارش را تأیید نکرده و جز سفر آقای عراقچی به ریاض، نشانۀ دیگری از احتمال درستی این ادعا به چشم نمیخورد. با این حال، سفر وزیر خارجۀ جمهوری اسلامی به عربستان در این شرایط خطیر، نمیتواند بدون دستورکاری دربارۀ پایان دادن به بحران منطقه و اطلاع آمریکا از آن باشد.
آمریکا میکوشد تا دامنۀ جنگ جاری در خاورمیانه را محدود نگه دارد، اما اینکه در فضای آکنده از خبرهای مربوط به حملۀ اسرائیل به ایران، قادر به ارائۀ ابتکار عملی همهجانبه و مورد رضایت همگان باشد، بیشتر به معجزه شباهت پیدا میکند. طبق گزارش رسانهها، کابینۀ نتانیاهو پس از مشورتهای طولانی با مقامهای نظامی و امنیتی، طرح حملۀ خود را به مراکزی در داخل خاک ایران آماده کرده است و قرار است آن را به اطلاع جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا برساند.
سوای خبرهایی که از اختلاف اسرائیل و آمریکا بر سر اهداف و شدت حملۀ اسرائیل به ایران حکایت دارد، اما دو طرف بر اصل انجام حمله به گونهای که «به بروز یک درگیری گسترده در منطقه ختم نشود» اتفاق نظر دارند.
مقامهای جمهوری اسلامی در سطوح مختلف اعلام کردهاند که هرگونه پاسخ اسرائیل به حملۀ موشکی دهم مهر را با شدتی بیشتر پاسخ خواهند داد. این تهدید، به معنای احتمال گسترش جنگ، صرفنظر از دامنۀ حملۀ احتمالی اسرائیل به خاک ایران است و میتواند برای مدتی طولانی هر نوع ابتکار دیپلماتیک را بیاثر سازد. بدین ترتیب، آیا آنچه رسانههای اسرائیلی دربارۀ مذاکرات آمریکا و کشورهای عرب با ایران به منظور آتشبس در تمام جبههها، گزارش کردهاند، به فرض صحت آن، قصد کنترل بحران پس از حملۀ احتمالی اسرائیل به ایران را دارد؟
اگر پاسخ این پرسش مثبت باشد....(ادامۀ یادداشت در لینک زیر)
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-22872
@ahmadzeidabad
در چه فضاییاند؟
وقتی اظهارنظرهای برخی از مسئولان بخصوص جمعی از نمایندگان مجلس را میخوانم یا میشنوم، یقین پیدا میکنم که اینها خبرهای ایران و جهان را از منابع اصلی و حتی فرعی آن دنبال نمیکنند و به احتمال زیاد، اطلاعات خود را از طریق بولتنهای تحریفشده و گمراهکننده به دست میآورند.
با این وضع کاملاً طبیعی است که نه فهم درستی از وضعیت داشته باشند و نه تصمیم درست و به موقعی بگیرند. نمایندهای که در این شرایط مهمترین دغدغهاش همچنان موی زنان باشد، معلوم است که در چه فضایی سیر میکند.
خداوند آخر و عاقبت این مملکت را ختم به خیر گرداند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
از خواب افتادهام!
این چند هفته به قدری ذهنم مشغول تحلیل و جمعبندی حجم متراکمی از خبرها و گزارشهای مطبوعاتی بوده است که از خواب افتادهام!
وضع بیش از حد پیچیده و برای آدمی با دغدغهها و درک من هراسآور است. فقط از طریق پیگیری خبرهای رسمی و مطبوعاتی نمیتوان تصویر شفافی از وضعیت داشت. پنداری پشت صحنهٔ حوادث اخیر، توطئههای رنگارنگ و انواع نفوذ نهفته است و هر نوع گمانهزنی در بارهٔ آن بیهوده به نظر میرسد.
ربنا ولاتحملنا مالاطاقت لنا به.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
حافظ کدام صلح؟
حملۀ ارتش اسرائیل به پایگاه نیروهای سازمان ملل -یونیفیل- در جنوب لبنان اعتراض بسیاری از کشورهای جهان را به دنبال داشته است. نیروهای حافظ صلح سازمان ملل چندین دهه است که در مرز لبنان و سوریه با اسرائیل مستقر شدهاند. این نیروها بخصوص پس از جنگ 33 روزۀ حزبالله و اسرائیل در سال 2006 تعدادشان افزایش یافت و به ده تا پانزده هزار نفر رسید. هزینۀ سالانۀ این نیروها صدمیلیون دلار آمریکا تخمین زده میشود.
اینک که بحث بر سر حمله به این یونیفیل بالا گرفته است جا دارد بپرسیم که این نیروهای "حافظ صلح" کدام صلح را در مرز لبنان و اسرائیل حفظ کرده و مانع کدام درگیری شدهاند؟
در عصر "جهانی شدن" گمان میرفت که سازمانهای بینالمللی بخصوص سازمان ملل برای حل بحرانهای مختلف بشر اقتدار و نقش بیشتری پیدا کنند، اما عملاً اقتدار آنها رو به اضمحلال گذاشته است. هر دولت و یا سازمان غیردولتی بیتوجه به قطعنامههای شورای امنیت تا توان داشته باشد کار خود را پیش میبرد و چون توانش فرسایش یابد دست به دامان سازمان ملل میشود، بیآنکه دیگر کاری از این سازمان برآید.
کار به جایی رسیده است که وزیر خارجهٔ اسرائیل، آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل را "عنصر نامطلوب" دانسته و ورود او را به اسرائیل ممنوع کرده است!
در واقع هر بازیگر دولتی و غیردولتی تا هنگامی که خود را در موضع قدرت میبیند، برای سازمان ملل و قطعنامههای آن تره هم خرد نمیکند، اما همینکه در موضع ضعف قرار میگیرد، فریاد برمیآورد که: "پس این سازمان ملل چه غلطی میکند؟"
اینگونه است که جهان روی ثبات به خود نمیبیند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
وزیر کشور باید دانسته باشد!
بارها گفتهام و نوشتهام که state در جمهوری اسلامی اقتدارش پخش و پلا شده و هر فرد یا نهادی بخشی از آن را تصاحب کرده است. قریب به تمام مشکلات کشور ناشی از همین معضل بینهایت خطرناک است! در حوزۀ اقتدار سیاسی، نوعی ملوکالطوایفی بر کشور حاکم شده و ضربالمثل "یک شهر و صد کلانتر" مصداق عینی پیدا کرده است. نمونۀ آشکارش شهر مشهد است که امام جمعهاش به تنهایی، برای سیاست رسمی تره هم خرد نمیکند و علایق شخصی خود را پیش میبرد. نمونۀ دیگرش درماندگی دولت برای انتخاب مدیران بخصوص استانداران است. قاعدتاً وزیر کشور در همین مدت کوتاه بیش از دیگران این معضل را دریافته است. کانونهای متعدد قدرت هر کدام فشار می آورند تا فرد مورد نظر خودشان استاندار شود. همگی هم صاحب قدرت و نفوذ و دارای امکانات لازم برای جلوگیری از معرفی استاندار و یا کارشکنی در کار اویند! این وضعیت غیرطبیعیترین وضعیتِ ممکن برای یک دولت است!
هر کشوری با چنین وضعیتی نه فقط دچار بحرانهای متناوب داخلی میشود، بلکه در مواجهه با یک بحران بزرگ خارجی هم بر اثر فشارهای مختلفالجهت کانونهای متکثر قدرت، امکان تصمیمگیری درست را پیدا نمیکند و شکننده میشود.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
پَستی و دلشکستگی!
پس از آنکه صدها چهرۀ سیاسی و فرهنگی مخالف جمهوری اسلامی از جمله بسیاری از نیروهای "چپ" با صدور بیانیهای حملۀ نظامی اسرائیل به ایران را امری مذموم دانستند، برخی از نیروهای "اپوزیسیون" بخصوص حامیان رضا پهلوی آنها را "عامل جمهوری اسلامی" و "پشتیبان استمرار حیات آن "معرفی میکنند.
این اتهام سبب دلشکستگی و واکنش برخی از امضاءکنندگان بیانیه شده است و اتهام زنندگان را "پَست" میدانند. در واقع بعضی از این افراد همانهایی هستند که به دلیل پارهای اختلافات تحلیلی و توصیفی از شرایط، مرا به "حمایت از رژیم و همراهی با آن" متهم میکردند! با این حساب، اگر وارد کردن اتهام بیحساب و کتاب به دیگران، ناشی از پَستی است و سبب دلشکستگی میشود، خود این افراد باید به یاد داشته باشند که خودشان در این نوع پستیها شریک و عامل دلشکستگی بیگناهان بودهاند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
نفوذ تحلیلی و تجاوز به واژهها!
کشور در شرایطی است که به "محاسبه"،"تدبیر"، "عقلانبت" و پدیدههایی از این قبیل سخت نیازمند شده است. اما بیش از دو دهه است که در بسیاری از رسانهها و تریبونهای رسمی و نیمهرسمی از این واژهها هتک حیثیت شده به طوری که هرگونه دعوت به عقلانیت و امور همجهت با آن، معادلِ ذلتپذیری و خودفروشی تعریف شده و مستوجب مجازات دانسته میشود!
در تاریخ سراغ نداریم که به ناموس واژهها به این حد از شناعت - به قول مرحوم دکتر شریعتی - تجاوز شده باشد!
آیا منظور مروجان و تدوینکنندگان این ایدئولوژی وارونه و خردستیزانه، جز این بوده است که هیئت حاکمه به وقت بحران و ضرورت، امکان مانورش را از دست بدهد و دایرۀ انتخابش به یک گزینه محدود شود؟ اگر قرار به شناسایی رد نفوذ است، آن را قبل از هر چیز باید در روند تدوین این ایدئولوژی دنبال کرد! نفوذ تحلیلی بسیار خطرناکتر از هر نوع نفوذ دیگری است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
در انتظار گودو؟
هر چه در اظهارات مقامهای رسمی کشور دقت میکنم، در برابر جنگی که چون آتش بر خرمن لبنان افتاده است، هیچ برنامه و استراتژی روشنی نمیبینم. نه طرح روشنی برای آتشبس و نه چشماندازی برای تداوم جنگ. پنداری در انتظار نشستهاند تا ببینند چه میشود! مهمترین ابتکار آنان، سفر به بیروت است! این سفرها از نظر تبلیغاتی چیز بدی نیست، اما کدام گره را از کار مردم مصیبتزدۀ لبنان باز میکند؟
اسرائیل عملاً در حالِ خالی کردن جنوب لبنان از جمعیت شیعۀ آن و نابودی روستاها و شهرهای آن ناحیه است. این اتفاق ترکیب جمعیتی لبنان و به تبع آن، نوع آرایش سیاسی در آن کشور را به کلی به هم میزند. این خطری است که جبران باسیل رهبر حزب مسیحی جنبش میهنی آزاد لبنان هم نسبت به پیامدهای آن هشدار داده است.
مسئولان به جای شعارهای دهن پر کردن، باید دنبال راهی برای پایان جنگ باشند. بدبختانه نیروهای تندرو حامی حکومت، شجاعت هر نوع ابتکار دیپلماتیک را از حکومت گرفتهاند و فقط بر طبل جنگی میکوبند که هیچ ارزیابی واقعبینانهای از نتایج آن ندارند. عاقبت اینگونه دست روی دست گذاشتن و در انتظار گودو نشستن، روشنتر از آن است که به هشدار نیازی داشته باشد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
دلایل سهگانه تاخیر اسرائیل در حمله به ایران
منطق موافقان و مخالفان جنگ
https://m.youtube.com/watch?v=ZOC3AeS1Qlw
@ahmadzeidabad
کسی با این شرایط کشتی نمیگیرد!
هفتۀ پیش از شبکۀ خبر صداوسیما برای حضورم در یک برنامه به قصد مصاحبه دربارۀ اوضاع خاورمیانه تماس گرفتند. با آنکه در این وضعیت، بسیار علاقهمندم که به نحوی نظراتم را از یک تریبون عمومی برای مردم بیان کنم، اما از حضور در شبکۀ خبر عذر خواستم و گفتم که حضورم بهصلاح نیست. پرسیدند چرا به صلاح نیست؟ پاسخم این بود که نظرات من با سیاست رسمی فاصلۀ بسیاری دارد و طرح آنها در برنامه، مایۀ شرّ میشود!
این بهانه را رد کردند و گفتند که از قضا تمایلشان به طرح نظرات انتقادی من به وضع موجود است و اصرار کردند که این فرصت را از مخاطبان آنها دریغ ندارم. گفتم؛ این دم و دستگاه اعتباری ندارد! یک نهاد رسمی برای طرح نظرات انتقادی دعوت به عمل میآورد و بعد یک نهاد رسمی دیگر زنگ میزند و به دلیل بیان مطالبی مشابه، به بدترین شکل ممکن تهدید میکند! از این جهت حق را به من دادند اما اصرار کردند که سردبیر برنامه حاضر است در این باره اطمینان دهد که مشکلی پیش نخواهد آمد! نهایتاً نپذیرفتم و داستان یک شهر و صدکلانتر را برایشان مثال آوردم.
ظاهراً صداوسیما به دلایلی از جمله شاید افت مخاطب و یا نمایش سطحی از تکثر فکری در جامعه، اجازه یافته است تا در برخی اوقات خاص، از بعضی منتقدان و مخالفان مسالمتجو برای حضور در برنامههای زنده دعوت به عمل آورد، اما از آنجا که هنوز حد مشخصی از آزادی بیان در کشور نهادینه نشده است، برای مدعوین گرفتاری تولید میشود. در واقع همۀ ما میدانیم که آزادی بیان در جمهوری اسلامی خط قرمزهای بسیار پررنگی دارد، اما این خط قرمزها تعریف قانونی مشخصی پیدا نکرده و عمدتاً براساس سلایق و حساسیت نهادهای مختلف قبض و بسط پیدا میکند.
در حقیقت، اظهارنظر و اموری از جنس حرف و صحبت نباید جنبۀ مجرمانه داشته باشد. شاید به این قاعده بتوان دو یا سه تبصره هم زد که قانون بهطور واضح و روشن باید حدود و ثغور آن تبصرهها را مشخص و روال رسیدگی منصفانه و علنی به آنها را روشن کند. بدون ضمانت قانونی برای آزادی اظهارنظر، اصولاً تضارب آراء و افکار امری مهمل است و به فرض هم که با سطحی از آن موافقت شود جنبۀ نمایشی و تکلفآمیز به خود میگیرد.
اینکه پس از یک مناظره یا حتی مصاحبهای در صداوسیما، علیه طرفِ مصاحبهشونده اعلام جرم شود، بهطور طبیعی امنیت روانی افراد جامعه را به هم میزند و نیروهای مستقل را از حضور در برنامهها پشیمان میکند.
کسی که در دفاع از سیاست رسمی مناظره یا مصاحبه میکند فرض بر این است که از توانایی و مهارت لازم برای پاسخ به طرفِ منتقد و یا مخالف برخوردار است و همانجا جواب طرف را میدهد. اگر مناظرهکننده یا مصاحبهگر نتواند جواب لازم و اقناعکننده را بدهد، کشاندن ماجرا به دادسرا و دادگاه، فقط ضعف سیاست رسمی را به نمایش میگذارد. درست مثل کسی که دعوی کشتی گرفتن با دیگران را داشته باشد و چون در کشتی شکست بخورد، فوری برادر پرزورش وارد عمل شود تا حال طرف را بگیرد! قاعدتاً هیچ فرد عاقلی با این شرایط کشتی نمیگیرد!
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-23173
@ahmadzeidabad