eitaa logo
نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
173 دنبال‌کننده
38 عکس
1 ویدیو
0 فایل
‼️این کانال رسمی نبوده (مدیر کانال با آقای زیدآبادی ارتباطی ندارد) و تنها مطالبی که در کانال تلگرامی آقای زیدآبادی (به نشانی t.me/ahmadzeidabad ) منتشر میشود، اینجا بازنشر میشود. ادمین: @Kenzo_Tenma
مشاهده در ایتا
دانلود
دولت واقعی، دولت سایه! پس از حملۀ موشکی ایران به اسرائیل، رهبران سیاسی و نظامی دولت عبری وعدۀ پاسخی محکم به آن حمله دادند. اینک بیش از یک هفته از آن تاریخ گذشته اما حمله ای صورت نگرفته است. در این مدت از اعتراض یا خشم هیچکدام از اقشار اسرائیلی از جمله قشر افراطی و تندرو علیه هیچکدام از مقام‌های اسرائیلی به دلیل این "تعلل" گزارشی منتشر نشده است. در ایران اما اگر چنین اتفاقی می‌افتاد، نیروهای افراطی مدافع حکومت با تبلیغات زهرآگین خود، هر بی‌اختیار یا صاحب‌اختیاری را با طرح اتهام‌هایی چون خیانتکار و خودفروش و "دیاثت سیاسی"، بی‌حیثیت می‌کردند و آنها را برای پاسخ فوری و بلادرنگ تحت شدیدترین فشارهای روانی قرار می‌دادند. آنطور که من می‌بینم، همین قشر، در جایگاه تصمیم‌گیران کشور قرار گرفته‌اند و با ایجاد فضای رعب و تهمت، کار خود را به هر ترتیبی که شده است، پیش می‌برند. آنها "دولت سایه" نیستند دولت واقعی هستند. "دولت سایه" ظاهراً همان است که در پاستور تشکیل جلسه می‌دهد! @ahmadzeidabad
دعوت برای حمله به کشور؟ این نغمه‌ای که برخی محافل در مورد لزوم "تغییر دکترین اتمی ایران" راه انداخته‌اند، از سر ناآشنایی کامل با مناسبات قدرت در خاورمیانه و در سطح بین‌الملل است. حرف از تغییر دکترین اتمی نه فقط کمترین بازدارندگی به وجود نمی‌آورد بلکه حتی طرح بحث آن در این وضعیت نوعی دعوت برای حملۀ نظامی به کشور از سوی یک ائتلاف نظامی مجهز و قدرتمند است. همین را می‌خواهند؟ @ahmadzeidabad
کجایند؟ چندین و چند سال گفته شد که روسیه و چین "ارکان اصلی نظم در حالِ ظهور جهانی‌اند" و به همین جهت باید "غرب در حال فروپاشی و اضمحلال" را به کلی رها سازیم و رو به این دو قدرت شرقی کنیم. اینک در این وانفسا اگر بپرسیم که این ارکان اصلی نظام جهانی کجایند که حتی برای پادرمیانی دیپلماتیک هم پا جلو نمی‌گذارند، مرتکب گناه می‌شویم؟ @ahmadzeidabad
تحلیلی در بارۀ دیدار عراقچی از عربستان جنگ فراگیر یا آتش‌بس فراگیر؟ سیدعباس عراقچی، وزیر خارجۀ ایران به عربستان سفر کرده است تا به قول خودش دربارۀ «مسائل منطقه بخصوص غزه و لبنان» با مقام‌های سعودی مذاکره کند. پیش از سفر آقای عراقچی به ریاض، رسانه‌های اسرائیلی از مذاکرات آمریکا و کشورهای عربی با جمهوری اسلامی برای دستیابی به آتش‌بس در تمام جبهه‌های نبرد در خاورمیانه از غزه و لبنان گرفته تا عراق و یمن خبر داده‌اند. به گزارش این رسانه‌ها، اسرائیل در این مذاکرات حضور ندارد، اما آمریکا دولت نتانیاهو را در جریان تماس‌ها قرار داده است. تا لحظۀ نوشتن این یادداشت هیچ منبع رسمی این گزارش را تأیید نکرده و جز سفر آقای عراقچی به ریاض، نشانۀ دیگری از احتمال درستی این ادعا به چشم نمی‌خورد. با این حال، سفر وزیر خارجۀ جمهوری اسلامی به عربستان در این شرایط خطیر، نمی‌تواند بدون دستورکاری دربارۀ پایان دادن به بحران منطقه و اطلاع آمریکا از آن باشد. آمریکا می‌کوشد تا دامنۀ جنگ جاری در خاورمیانه را محدود نگه دارد، اما اینکه در فضای آکنده از خبرهای مربوط به حملۀ اسرائیل به ایران، قادر به ارائۀ ابتکار عملی همه‌جانبه و مورد رضایت همگان باشد، بیشتر به معجزه شباهت پیدا می‌کند. طبق گزارش رسانه‌ها، کابینۀ نتانیاهو پس از مشورت‌های طولانی با مقام‌های نظامی و امنیتی، طرح حملۀ خود را به مراکزی در داخل خاک ایران آماده کرده است و قرار است آن را به اطلاع جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا برساند. سوای خبرهایی که از اختلاف اسرائیل و آمریکا بر سر اهداف و شدت حملۀ اسرائیل به ایران حکایت دارد، اما دو طرف بر اصل انجام حمله به گونه‌ای که «به بروز یک درگیری گسترده در منطقه ختم نشود» اتفاق نظر دارند. مقام‌های جمهوری اسلامی در سطوح مختلف اعلام کرده‌اند که هرگونه پاسخ اسرائیل به حملۀ موشکی دهم مهر را با شدتی بیشتر پاسخ خواهند داد. این تهدید، به معنای احتمال گسترش جنگ، صرف‌نظر از دامنۀ حملۀ احتمالی اسرائیل به خاک ایران است و می‌تواند برای مدتی طولانی هر نوع ابتکار دیپلماتیک را بی‌اثر سازد. بدین ترتیب، آیا آنچه رسانه‌های اسرائیلی دربارۀ مذاکرات آمریکا و کشورهای عرب با ایران به منظور آتش‌بس در تمام جبهه‌ها، گزارش کرده‌اند، به فرض صحت آن، قصد کنترل بحران پس از حملۀ احتمالی اسرائیل به ایران را دارد؟ اگر پاسخ این پرسش مثبت باشد....(ادامۀ یادداشت در لینک زیر) https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-22872 @ahmadzeidabad
در چه فضایی‌اند؟ وقتی اظهارنظرهای برخی از مسئولان بخصوص جمعی از نمایندگان مجلس را می‌خوانم یا می‌شنوم، یقین پیدا می‌کنم که اینها خبرهای ایران و جهان را از منابع اصلی و حتی فرعی آن دنبال نمی‌کنند و به احتمال زیاد، اطلاعات خود را از طریق بولتن‌های تحریف‌شده و گمراه‌کننده به دست می‌آورند. با این وضع کاملاً طبیعی است که نه فهم درستی از وضعیت داشته باشند و نه تصمیم درست و به موقعی بگیرند. نماینده‌ای که در این شرایط مهمترین دغدغه‌اش همچنان موی زنان باشد، معلوم است که در چه فضایی سیر می‌کند. خداوند آخر و عاقبت این مملکت را ختم به خیر گرداند! @ahmadzeidabad
از خواب افتاده‌ام! این چند هفته به قدری ذهنم مشغول تحلیل و جمع‌بندی حجم متراکمی از خبرها و گزارش‌های مطبوعاتی بوده است که از خواب افتاده‌ام! وضع بیش از حد پیچیده و برای آدمی با دغدغه‌ها و درک من هراس‌آور است. فقط از طریق پیگیری خبرهای رسمی و مطبوعاتی نمی‌توان تصویر شفافی از وضعیت داشت. پنداری پشت صحنهٔ حوادث اخیر، توطئه‌های رنگارنگ و انواع نفوذ نهفته است و هر نوع گمانه‌زنی در بارهٔ آن بی‌هوده به نظر می‌رسد. ربنا ولاتحملنا مالاطاقت لنا به. @ahmadzeidabad
حافظ کدام صلح؟ حملۀ ارتش اسرائیل به پایگاه نیروهای سازمان ملل -یونیفیل- در جنوب لبنان اعتراض بسیاری از کشورهای جهان را به دنبال داشته است. نیروهای حافظ صلح سازمان ملل چندین دهه است که در مرز لبنان و سوریه با اسرائیل مستقر شده‌اند. این نیروها بخصوص پس از جنگ 33 روزۀ حزب‌الله و اسرائیل در سال 2006 تعدادشان افزایش یافت و به ده تا پانزده هزار نفر رسید. هزینۀ سالانۀ این نیروها صدمیلیون دلار آمریکا تخمین زده می‌شود. اینک که بحث بر سر حمله به این یونیفیل بالا گرفته است جا دارد بپرسیم که این نیروهای "حافظ صلح" کدام صلح را در مرز لبنان و اسرائیل حفظ کرده و مانع کدام درگیری شده‌اند؟ در عصر "جهانی شدن" گمان می‌رفت که سازمان‌های بین‌المللی بخصوص سازمان ملل برای حل بحران‌های مختلف بشر اقتدار و نقش بیشتری پیدا کنند، اما عملاً اقتدار آنها رو به اضمحلال گذاشته است. هر دولت و یا سازمان غیردولتی بی‌توجه به قطعنامه‌های شورای امنیت تا توان داشته باشد کار خود را پیش می‌برد و چون توانش فرسایش یابد دست به دامان سازمان‌ ملل می‌شود، بی‌آنکه دیگر کاری از این سازمان برآید. کار به جایی رسیده است که وزیر خارجهٔ اسرائیل، آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل را "عنصر نامطلوب" دانسته و ورود او را به اسرائیل ممنوع کرده است! در واقع هر بازیگر دولتی و غیردولتی تا هنگامی که خود را در موضع قدرت می‌بیند، برای سازمان ملل و قطعنامه‌های آن تره هم خرد نمی‌کند، اما همینکه در موضع ضعف قرار می‌گیرد، فریاد برمی‌‌آورد که: "پس این سازمان ملل چه غلطی می‌کند؟" اینگونه است که جهان روی ثبات به خود نمی‌بیند. @ahmadzeidabad
وزیر کشور باید دانسته باشد! بارها گفته‌ام و نوشته‌ام که state در جمهوری اسلامی اقتدارش پخش و پلا شده و هر فرد یا نهادی بخشی از آن را تصاحب کرده است. قریب به تمام مشکلات کشور ناشی از همین معضل بی‌نهایت خطرناک است! در حوزۀ اقتدار سیاسی، نوعی ملوک‌الطوایفی بر کشور حاکم شده و ضرب‌المثل "یک شهر و صد کلانتر" مصداق عینی پیدا کرده است. نمونۀ آشکارش شهر مشهد است که امام جمعه‌اش به تنهایی، برای سیاست رسمی تره هم خرد نمی‌کند و علایق شخصی خود را پیش می‌برد. نمونۀ دیگرش درماندگی دولت برای انتخاب مدیران بخصوص استانداران است. قاعدتاً وزیر کشور در همین مدت کوتاه بیش از دیگران این معضل را دریافته است. کانون‌های متعدد قدرت هر کدام فشار می آورند تا فرد مورد نظر خودشان استاندار شود. همگی هم صاحب قدرت و نفوذ و دارای امکانات لازم برای جلوگیری از معرفی استاندار و یا کارشکنی در کار اویند! این وضعیت غیرطبیعی‌ترین وضعیتِ ممکن برای یک دولت است! هر کشوری با چنین وضعیتی نه فقط دچار بحران‌های متناوب داخلی می‌شود، بلکه در مواجهه با یک بحران بزرگ خارجی هم بر اثر فشارهای مختلف‌الجهت کانون‌های متکثر قدرت، امکان تصمیم‌گیری درست را پیدا نمی‌کند و شکننده می‌شود. @ahmadzeidabad
پَستی و دلشکستگی! پس از آنکه صدها چهرۀ سیاسی و فرهنگی مخالف جمهوری اسلامی از جمله بسیاری از نیروهای "چپ" با صدور بیانیه‌ای حملۀ نظامی اسرائیل به ایران را امری مذموم دانستند، برخی از نیروهای "اپوزیسیون" بخصوص حامیان رضا پهلوی آنها را "عامل جمهوری اسلامی" و "پشتیبان استمرار حیات آن "معرفی می‌کنند. این اتهام سبب دل‌شکستگی و واکنش برخی از امضاءکنندگان بیانیه شده است و اتهام زنندگان را "پَست" می‌دانند. در واقع بعضی از این افراد همان‌هایی هستند که به دلیل پاره‌ای اختلافات تحلیلی و توصیفی از شرایط، مرا به "حمایت از رژیم و همراهی با آن" متهم می‌کردند! با این حساب، اگر وارد کردن اتهام بی‌حساب و کتاب به دیگران، ناشی از پَستی است و سبب دلشکستگی می‌شود، خود این افراد باید به یاد داشته باشند که خودشان در این نوع پستی‌ها شریک و عامل دلشکستگی بی‌گناهان بوده‌اند! @ahmadzeidabad
نفوذ تحلیلی و تجاوز به واژه‌ها! کشور در شرایطی است که به "محاسبه"،"تدبیر"، "عقلانبت" و پدیده‌هایی از این قبیل سخت نیازمند شده است. اما بیش از دو دهه است که در بسیاری از رسانه‌ها و تریبون‌های رسمی و نیمه‌رسمی از این واژه‌ها هتک حیثیت شده به طوری که هرگونه دعوت به عقلانیت و امور هم‌جهت با آن، معادلِ ذلت‌پذیری و خودفروشی تعریف شده و مستوجب مجازات دانسته می‌شود! در تاریخ سراغ نداریم که به ناموس واژه‌ها به این حد از شناعت - به قول مرحوم دکتر شریعتی - تجاوز شده باشد! آیا منظور مروجان و تدوین‌کنندگان این ایدئولوژی وارونه و خردستیزانه، جز این بوده است که هیئت حاکمه به وقت بحران و ضرورت، امکان مانورش را از دست بدهد و دایرۀ انتخابش به یک گزینه محدود شود؟ اگر قرار به شناسایی رد نفوذ است، آن را قبل از هر چیز باید در روند تدوین این ایدئولوژی دنبال کرد! نفوذ تحلیلی بسیار خطرناک‌تر از هر نوع نفوذ دیگری است. @ahmadzeidabad
در انتظار گودو؟ هر چه در اظهارات مقام‌های رسمی کشور دقت می‌کنم، در برابر جنگی که چون آتش بر خرمن لبنان افتاده است، هیچ برنامه و استراتژی روشنی نمی‌بینم. نه طرح روشنی برای آتش‌بس و نه چشم‌اندازی برای تداوم جنگ. پنداری در انتظار نشسته‌اند تا ببینند چه می‌شود! مهمترین ابتکار آنان، سفر به بیروت است! این سفرها از نظر تبلیغاتی چیز بدی نیست، اما کدام گره را از کار مردم مصیبت‌زدۀ لبنان باز می‌کند؟ اسرائیل عملاً در حالِ خالی کردن جنوب لبنان از جمعیت شیعۀ آن و نابودی روستاها و شهرهای آن ناحیه است. این اتفاق ترکیب جمعیتی لبنان و به تبع آن، نوع آرایش سیاسی در آن کشور را به کلی به هم می‌زند. این خطری است که جبران باسیل رهبر حزب مسیحی جنبش میهنی آزاد لبنان هم نسبت به پیامدهای آن هشدار داده است. مسئولان به جای شعارهای دهن پر کردن، باید دنبال راهی برای پایان جنگ باشند. بدبختانه نیروهای تندرو حامی حکومت، شجاعت هر نوع ابتکار دیپلماتیک را از حکومت گرفته‌اند و فقط بر طبل جنگی می‌کوبند که هیچ ارزیابی واقع‌بینانه‌ای از نتایج آن ندارند. عاقبت اینگونه دست روی دست گذاشتن و در انتظار گودو نشستن، روشن‌تر از آن است که به هشدار نیازی داشته باشد! @ahmadzeidabad
دلایل سه‌گانه تاخیر اسرائیل در حمله به ایران منطق موافقان و مخالفان جنگ https://m.youtube.com/watch?v=ZOC3AeS1Qlw @ahmadzeidabad
کسی با این شرایط کشتی نمی‌گیرد! هفتۀ پیش از شبکۀ خبر صداوسیما برای حضورم در یک برنامه به قصد مصاحبه دربارۀ اوضاع خاورمیانه تماس گرفتند. با آنکه در این وضعیت، بسیار علاقه‌مندم که به نحوی نظراتم را از یک تریبون عمومی برای مردم بیان کنم، اما از حضور در شبکۀ خبر عذر خواستم و گفتم که حضورم به‌صلاح نیست. پرسیدند چرا به صلاح نیست؟ پاسخم این بود که نظرات من با سیاست رسمی فاصلۀ بسیاری دارد و طرح آنها در برنامه، مایۀ شرّ می‌شود! این بهانه را رد کردند و گفتند که از قضا تمایل‌شان به طرح نظرات انتقادی من به وضع موجود است و اصرار کردند که این فرصت را از مخاطبان آنها دریغ ندارم. گفتم؛ این دم و دستگاه اعتباری ندارد! یک نهاد رسمی برای طرح نظرات انتقادی دعوت به عمل می‌آورد و بعد یک نهاد رسمی دیگر زنگ می‌زند و به دلیل بیان مطالبی مشابه، به بدترین شکل ممکن تهدید می‌کند! از این جهت حق را به من دادند اما اصرار کردند که سردبیر برنامه حاضر است در این باره اطمینان دهد که مشکلی پیش نخواهد آمد! نهایتاً نپذیرفتم و داستان یک شهر و صدکلانتر را برای‌شان مثال آوردم. ظاهراً صداوسیما به دلایلی از جمله شاید افت مخاطب و یا نمایش سطحی از تکثر فکری در جامعه، اجازه یافته است تا در برخی اوقات خاص، از بعضی منتقدان و مخالفان مسالمت‌جو برای حضور در برنامه‌های زنده دعوت به عمل آورد، اما از آنجا که هنوز حد مشخصی از آزادی بیان در کشور نهادینه نشده است، برای مدعوین گرفتاری تولید می‌شود. در واقع همۀ ما می‌دانیم که آزادی بیان در جمهوری اسلامی خط قرمزهای بسیار پررنگی دارد، اما این خط قرمزها تعریف قانونی مشخصی پیدا نکرده و عمدتاً براساس سلایق و حساسیت نهادهای مختلف قبض و بسط پیدا می‌کند. در حقیقت، اظهارنظر و اموری از جنس حرف و صحبت نباید جنبۀ مجرمانه داشته باشد. شاید به این قاعده بتوان دو یا سه تبصره هم زد که قانون به‌طور واضح و روشن باید حدود و ثغور آن تبصره‌ها را مشخص و روال رسیدگی منصفانه و علنی به آنها را روشن کند. بدون ضمانت قانونی برای آزادی اظهارنظر، اصولاً تضارب آراء و افکار امری مهمل است و به فرض هم که با سطحی از آن موافقت شود جنبۀ نمایشی و تکلف‌آمیز به خود می‌گیرد. اینکه پس از یک مناظره یا حتی مصاحبه‌ای در صداوسیما، علیه طرفِ مصاحبه‌شونده اعلام جرم شود، به‌طور طبیعی امنیت روانی افراد جامعه را به هم می‌زند و نیروهای مستقل را از حضور در برنامه‌ها پشیمان می‌کند. کسی که در دفاع از سیاست رسمی مناظره یا مصاحبه می‌کند فرض بر این است که از توانایی و مهارت لازم برای پاسخ به طرفِ منتقد و یا مخالف برخوردار است و همان‌جا جواب طرف را می‌دهد. اگر مناظره‌کننده یا مصاحبه‌گر نتواند جواب لازم و اقناع‌کننده را بدهد، کشاندن ماجرا به دادسرا و دادگاه، فقط ضعف سیاست رسمی را به نمایش می‌گذارد. درست مثل کسی که دعوی کشتی گرفتن با دیگران را داشته باشد و چون در کشتی شکست بخورد، فوری برادر پرزورش وارد عمل شود تا حال طرف را بگیرد! قاعدتاً هیچ فرد عاقلی با این شرایط کشتی نمی‌گیرد! https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-23173 @ahmadzeidabad
بی‌رحمانه! بنیامین نتانیاهو طی دیدارش از پایگاه آموزشی بنیامینا گفته است که "بی‌رحمانه" در تمام خاک لبنان از جمله بیروت به حزب‌الله ضربه خواهد زد! تاکنون حملات اسرائیل بر ضاحیه یعنی حاشیۀ شیعه‌نشین جنوب بیروت متمرکز بوده و مرکز و شمال پایتخت لبنان به جز سه مورد استثنایی، هدف بمباران جنگنده‌های ارتش اسرائیل قرار نگرفته است. اینک اما نتانیاهو تمام خاک لبنان از جمله تمام بیروت را بخشی از صحنۀ جنگ اعلام کرده است! بوی گسترش شعله‌های جنگ در فضا پیچیده و چه بوی نفرت‌انگیزی است! این گونۀ دوپا در مواقع جنگ و ستیز واقعاً موجود بی‌رحمی است. بنابراین نتانیاهو تصادفی از واژۀ "بی‌رحمانه" برای توصیف عملیات ارتش خود در لبنان استفاده نکرده است! @ahmadzeidabad
آمادگی برای صلح؟ سیدعباس عراقچی در مسقط، از آمادگی جمهوری اسلامی برای جنگ و در عین حال صلح سخن به میان آورد. این جمله ممکن است کلیشه‌ای و کلی و مبهم به نظر برسد، اما بیان آن از طرف یک وزیر خارجه در جمهوری اسلامی به طور بالقوه می‌تواند از جهاتی مهم و حتی بی‌سابقه باشد. اهمیت سخن آقای عراقچی در آمادگی جمهوری اسلامی برای جنگ نیست بلکه در آمادگی‌اش برای صلح است. می‌دانیم که در تمام این سال‌ها، واژۀ صلح در کنار بسیاری دیگر از واژه‌های شریف، از طرف عده‌ای ملکوک و مترادف ذلت‌پذیری تعبیر شده است بخصوص صلحی که معطوف به مناقشۀ خاورمیانه باشد. با این حال، صرفِ سخن از آمادگی برای صلح، به رغم اهمیت گفتمانی آن، گره‌گشا نیست. وزیر خارجه یا نیروهای او در وزارتخانه لازم است روشن کنند که آمادۀ چه نوعی صلحی هستند. صلح یک واژۀ توخالی نیست. در هر مناقشه و بحرانی، صلح مختصات و ما‌به‌ازاهای عینی خود را دارد و از طریق تبیین و توضیح این مختصات، مقصود از کاربرد آن مکشوف می‌شود. اگر وزارت خارجه در بارۀ صلح مورد نظر خود توضیح دهد، در آن صورت می‌توان آن را جدی گرفت و ابعاد و جزئیات آن را به بحث گذاشت. اگر وزارت خارجه امکان توضیح در این باره را در فضای داخلی ندارد، به هر حال در مذاکرات با طرف‌های خارجی چاره‌ای جز تبیین دقیق آن برایش نیست! به هر حال چیزی است که خواه ناخواه در بارۀ زمانی مشخصی مکشوف می‌شود. @ahmadzeidabad
شتاب کنید که حاجت به استخاره نیست! کامران غضنفری عضو مجلس از حوزۀ تهران گفته است: "اگر پزشکیان در روزهای آینده ظریف را خلع نکند، خودش را دادگاهی خواهیم کرد و به ۱۰ الی ۱۵ سال محکوم و از ریاست جمهوری هم عزل خواهد شد." به نظرم آقای غضنفری و دوستانش بهتر است تعلل را کنار بگذارند و هر چه زودتر این کار را انجام دهند، چون در آن صورت حداقل سه مشکل حل خواهد شد. مشکل اول اینکه پزشکیان از عذابِ حرکت بر روی میدان مینِ پاستور نجات پیدا می‌کند و بقیۀ عمرش را با خیال راحت به آشامیدن آب خنک در گوشۀ دنج یک زندان سپری می‌کند. دوم اینکه، شهروندانی که در انتخابات اخیر به او رأی داده‌اند، از زیر بار فشار روانی این همه سرزنش و متلک و بدگویی و ناسزای اطرافیان خود خلاص می‌شوند و نفسی تازه می‌کنند. سوم اینکه، چون بحران در خاورمیانه به نقطۀ اوج خود نزدیک می‌شود، بسیاری از مردم علاقمندند دولت تحت کنترل کامل آقای غضنفری و دوستانش باشد تا ببینیم پس از آن همه شعارهای کَرکننده، چه چیزی در آستین دارند که آن را رو کنند! بنابراین توصیه‌ام این است؛ در کاری که وعدۀ آن را داده‌اند، شتاب کنند که گفته‌اند در امر خیر نه درنگ جایز و نه حاجت به استخاره است! @ahmadzeidabad
آتش جنگ در خاورمیانه و سکوت چینی‌‏ها 🔹درحالی‏که آتش جنگ در خاورمیانه به‏ طور فزاینده‏‌ای زبانه می‌‏کشد، از چینی‌‏ها صدایی برنمی‌‏خیزد 🔹در سال‌های اخیر از چین به‏ عنوان یکی از بازیگران اصلیِ نظام بین‏‌الملل نام برده شده است، اما آنها از صحنۀ بحرانی که مهمترین منطقۀ نفت‏ خیز جهان را در بر گرفته است، به کلی غایب‌اند 🔹چه چیزی باعث عدم تحرک دولت چین در این زمینه شده است؟ آیا برخلاف تصور برخی از صاحب‏نظران، چینی‌ها هنوز از قدرت سیاسی و دیپلماتیک لازم برای تأثیرگذاری بر بحران‌‏های بین‌‏المللی برخوردار نیستند 🔹انگیزۀ چینی‏‌ها از انفعال در برابر بحران جاری، عدم علاقه و یا نداشتن منافع مهم در این بخش از جهان نیست. به احتمال زیاد آنها ریشه‏‌های مناقشه در خاورمیانه را چنان پایدار و درهم‏ پیچیده و درگیر شدن با آن را چنان سخت و دشوار یافته‌‏اند که دامن خود را از آتش آن برچیده‌‏اند 🖌احمد زیدآبادی | مشاور هم‌میهن 📌ادامه مطلب در لینک زیر: https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-23349 @ahmadzeidabad
موضع رسمی چه خواهد بود؟ ظاهراً تمام طرف‌های مؤثر بین‌المللی، منطقه‌ای و داخلی لبنان برای پایان دادن به حملات ارتش اسرائیل به این کشور، در حال رایزنی‌های فشرده برای اجرای قطعنامۀ 1701 شورای امنیت سازمان ملل، در کنار اعلام آتش‌بس و انتخاب رئیس جمهور لبنان هستند. به نظر می‌رسد شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامۀ تازه‌ای جزئیات اجرای قطعنامۀ 1701 را به تصویب برساند. این در حالی است که موضع رسمی جمهوری اسلامی نسبت به اجرای قطعنامۀ 1701 تا این لحظه نامشخص است. آیا قصد همراهی با آن را دارد؟ آیا برای جلوگیری از اجرای آن تمام قدرت و نیروی خود را به کار خواهد گرفت؟ و یا با سکوت از کنار آن خواهد گذشت؟ هر کدام از این مواضع، تغییرات دامنه‌دارِ متناسب با خود را در خاورمیانه به همراه خواهد داشت. @ahmadzeidabad
انشأالله گربه است؟ وزیر خارجه و همکاران او یا متوجه اوضاع منطقه نیستند و یا هستند و خود را به کوچۀ علی‌چپ می‌زنند! موضع‌گیری علنی آنها در مورد ابعاد برنامه‌ای که کشور را تهدید می‌کند، تا‌کنون مصداق ضرب‌المثلی است که می‌گوید: "انشألله گربه است!" وقتی تهدیدی تا این اندازه نزدیک و بزرگ باشد، ندیدن یا نادیده گرفتن یا کم‌اهمیت شمردن آن، چگونه ممکن است به راهی برای خنثی‌سازی یا مهار آن ختم شود؟ @ahmadzeidabad
سینوار و آینده در فضای دوقطبیِ شیطان‌سازی و قدیس‌سازی از نقش‌‌آفرینان سیاسی در خاورمیانه، نه می‌توان از استعدادهای فنی افراد سخن گفت و نه از اشتباهات راهبردی آنها حرفی به میان آورد. از این رو، اکنون زمان و مکان مناسبی برای داوری همه‌جانبه و عادلانه در بارهٔ یحیی سینوار و نگاه و توانایی و عملکرد او نیست. سینوار خالی از نبوغ برنامه‌ریزی نبود، نتیجهٔ برنامه‌اش را اما در درجهٔ نخست مردم فلسطین باید داوری کنند، آن هم در آینده. ترور سینوار به احتمال زیاد از شدت جنگ در نوارغزه می‌کاهد و بر کل بحران منطقه اثر می‌گذارد. تفصیلش بماند برای بعد. @ahmadzeidabad
جزایر سه‌گانۀ ایرانی و بحران فزاینده روند تحولات نیم قرن گذشته نشان می‌دهد که هر گاه مناسبات امنیتی ایران و دنیای غرب متشنج می‌شود، بحث سه جزیرۀ ایرانی در خلیج فارس هم در دستورکار قرار می‌گیرد و زنده می‌شود و هر گاه مناسبات امنیتی به سمت عادی شدن حرکت می‌کند، این ماجرا هم به حاشیه می‌رود. بنابراین، موضوع جزایر سه‌گانه عملاً یک نشانه و به واقع اهرم فشار است، اهرم فشارِ بسیار حساس و آزاردهنده‌ای که فی‌نفسه التهاب‌آفرین است. مواضع صریح و بی‌سابقه‌ای که کانون‌های قدرت جهانی و منطقه‌ای در این برهۀ زمانی در مورد جزایر سه‌گانه در پیش گرفته‌اند، خود نشانگر سطحِ وخامت مناسبات امنیتی جمهوری اسلامی و آنها بخصوص آمریکا و اروپاست. به نظرم مناسبات امنیتی دو طرف رو به بحرانی بی‌سابقه دارد. راه‌های میانه‌ای که پیش از این بن‌مایۀ توافقات موقت می‌شد، در حال حذف شدن از روی میز است. با حذف راه‌های میانه و موقت، فقط دو گزینۀ مصالحۀ کامل یا رویارویی کامل باقی می‌ماند. از بین این دو قرار است کدامیک انتخاب شود؟ خدا می‌داند! @ahmadzeidabad
واکنش میقاتی به سخن قالیباف موجه است؟ نجیب میقاتی سرپرست نخست‌وزیری لبنان از اعلام آمادگی محمدباقر قالیباف رئیس مجلس ایران برای گفتگو با دولت فرانسه در مورد اجرای قطعنامۀ 1701 شورای امنیت برآشفته شده و آن را دخالت در امور داخلی لبنان دانسته است. اگر لبنان حاکمیت درست و درمانی داشت و در مقام عمل با سطحی از بی‌دولتی روبرو نبود، اعتراض آقای میقاتی را می‌شد موجه دانست. لبنان اما همانطور که آشکار است، سالیان درازی است که از فقدان حاکمیت لازم رنج می‌برد و این کشور کوچک و مظلوم صحنۀ رقابت فرقه‌های داخلی و نفوذ و دخالت کشورهای خارجی شده است. در حال حاضر، آمریکا، فرانسه، عربستان، امارات، قطر، مصر و به تازگی اردن، درگیر مسائل داخلی لبنان هستند و همگی هم در جهت اجرای قطعنامۀ 1701 شورای امنیت تلاش می‌کنند. در کنار آنها، سوریه هم که هنوز داعیۀ پدرخواندگی خود را در برابر لبنان رها نکرده است. از آن طرف اسرائیل نیز در پی ایجاد ترتیبات امنیتی مورد نظر خود در لبنان است. با این وضع، اعلام آمادگی رئیس مجلس ایران برای گفتگو با فرانسه بر سر اجرای قطعنامۀ 1701 با توجه به نفوذ غیرقابل انکاری که جمهوری اسلامی بر حزب‌الله و جنبش امل دارد، گناه خیلی بزرگی نیست که نیاز به واکنش علنی و شدید آقای میقاتی داشته باشد! از قضا این موضوع می‌تواند به اعادۀ ثبات و تحکیم حاکمیت لبنان و نجاتش از بی‌دولتی عملی کنونی کمک کند. @ahmadzeidabad
عهد نقض‌بردار نیست! سخنی را که دکتر مسعود پزشکیان در زمان تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری بارها و بارها در صدا و سیما و در برابر چشم 85 میلیون ایرانی در بارۀ حجاب بانوان مطرح کرد، اکنون عده‌ای تکرار ملایم‌تر همان سخن را از زبان سخنگوی دولت برنمی‌تابند! اگر نفی عنصر جبر و زور در امر پوشش بانوان ایده‌ای ضد دینی است، چرا در همان زمانی که آقای پزشکیان در مقام نامزد ریاست‌جمهوری به صراحت وعدۀ آن را می‌داد، "صلاحیت" او را برای ریاست جمهوری رد نکردند تا امروز وی را مجبور به "نقض عهد" خود با مردم نکنند؟ به هر حال، آقای پزشکیان موظف به وفای به عهد خود است چرا که در کتاب آمده است: "أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا" @ahmadzeidabad
خودشان بگویند چه هستند! به طرف گفته‌اند "تئوریسین جنگ"، حامیانش عصبانی و دلخور شده‌اند. آیا اگر به او گفته شود "تئوریسین صلح" راضی و خشنود می‌شوند؟ یا در آن صورت هم پرخاش و تهدید می‌کنند که چرا یک فرد مدافع "جهاد" و "مقاومت" به صلح و سازش متهم شده است؟ کاش خودشان صریح و روشن و بدون پرده‌پوشی اعلام می‌کردند که نهایتاً اهل جنگ هستند یا صلح تا به همان عنوان توصیف شوند. آخر در کدام تاریخ و یا جغرافیای این عالم چنین بوده است که اگر به کسی گفته شود، تئوریسین جنگ، ناراحت شود. اگر گفته شود تئوریسین صلح، باز هم ناراحت شود! اینطور که زبان بشری هم از ایفای کمترین نقش خود در ایجاد مفاهمه قاصر می‌شود! @ahmadzeidabad
آقای پزشکیان! تو بگو چه خبر است؟ به الهۀ محمدی و نیلوفر حامدی دو همکار مطبوعاتی ابلاغ شده است که به مدت پنج روز خود را برای اجرای باقیماندۀ محکومیت شان به زندان معرفی کنند. استدلال‌های حقوقی بسیاری از حقوق‌دانان و وکلا در مورد انطباق وضعیت پروندۀ آنها با فرمان عفو عمومی دو سال پیش یک طرف، این وضعیت واویلای منطقه هم طرف دیگر، آن قول و قرارهای مکرر در مورد ضرورت اجتناب از زندانی کردن افراد بخصوص اهل رسانه از سوی نهادهای مختلف هم در کنار آن دو، همۀ اینها واقعاً چه توجیهی برای زندانی کردن دو گزارشگر اجتماعی باقی می‌گذارد؟ از سران قوا بخصوص آقای پزشکیان به عنوان مسئول اصلی ضابطان این پرونده و آقای محسنی اژه‌ای به عنوان رئیس دستگاه قضا می‌پرسم که این ابلاغیه برای زندانی کردن دو خانم روزنامه‌نگار جوان در این وضعیت، جز اینکه فضای تبلیغاتی را از ماجراهای لبنان و غزه به سمت خود شما بچرخاند و عموم شبکه‌های خبری را علیه‌تان بسیج کند،چه عایدی دیگری دارد که اینطور رفتار می‌شود؟ در این مدتی که این دو همکار با قرار وثیقه آزاد شده بودند، چه آسیبی به دستگاه حاکم رسید که اینک قرار است با زندانی کردن آنها، جلو آن آسیب گرفته شود؟ من که در فهم این رفتارها پاک درمانده شده‌ام و اصلاً نمی‌فهمم در این کشور چه خبر است و قرار است چه خبر شود! @ahmadzeidabad