eitaa logo
# جامع
173 دنبال‌کننده
304 عکس
778 ویدیو
0 فایل
حسبی الله
مشاهده در ایتا
دانلود
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر این مصاحبه ها تکرار می شود قطعا گریه می کرد .این دفعه خجالت کشید گریه نکرد فقط اقرار به شکست نمود واعلام کرد که دیگر در این برنامه شرکت نمی کند.
سهراب سپهری چقدر زیبا میگه: ﺧﺪﺍ ﮔﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺯ ﺭﻭی ﻛﺎﺭ آﺩﻣﻬﺎ! ﭼﻪ ﺷﺎﺩﻳﻬﺎ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮﻫﻢ... ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻬﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﺳﻮﺍ... یکی ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩی... یکی ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮﺑﺎﺩی... یکی ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﺷﺎﺩی... یکی ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ... ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ... ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ... ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ... ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ... ﭼﻪ زشتی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ... ﭼﻪ ﺗﻠﺨی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ... ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭﻭﺩ پايين... ﻋﺠﺐ ﺻﺒﺮی ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ! 🗞 @Ancients
مذهب باید ازانسان موجودی صبورتر آزادتر مهربان‌تر ودلیرتر بسازد اگرمذهبی‌ نتوانست اینکار را انجام دهد چیزی جز شر،پلیدی و حقّه‌بازی نیست!! 👤 🗞 @Ancients
7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 مجری مصری: بشنو نتانیاهو !!! ⁉️آیا کسی تصور می‌کرد روزی از مصر هم ندای پیروزی شمشیر ذوالفقار بر یهود شنیده شود ؟ ┄┄┅┅┅❅‌❀❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎🇮🇷❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌❀❅┅┅┅┄┄ @AMIRKABIR_IRAN
می گوید: وقتی دیدید سایه انسان های کوچک در حال بلند شدن است... بدانید آفتاب سرزمین شما در حال غروب کردن است... سرزميني كه متفكرانش بيكار باشند و بیسوادانشان شاغل مشاورانش بيمار باشند، و وكلايش ساكت؛ جوانانش دل مرده باشند، و سالخوردگانش بلند پرواز: مردانش لحن زنانه داشته باشند، و زنانش ژست مردانه؛ اغنيايش دزدي كنند، و فقرايش كارگري با حقوق بخور و نمیر؛ صادراتش فيلسوف باشد، و وارداتش مواد مخدر، قبرهايش خريده شوند، و مغزهايش فروخته؛ گورستان تاريخ است ... 🗞 @Ancients
مردمی که سیاستمدارانِ فاسد را انتخاب می‌کنند؛ قربانی نیستند شریک جرمند... قلعه حیوانات جورج اوروِل 🗞 @Ancients
خلاصه زندگی بعضى از ما، از زبان مولانا ؛ آن یکی خر داشت، پالانش نبود یافت پالان، گرگ خر را در ربود! کوزه بودش، آب می‌‌نامد به دست آب را چون یافت، خود کوزه شکست... 🗞 @Ancients
ﻣﺮﺍﺩ ﺑﻴﮓ: ﺩﺍﺭﻯ ﭼﻪ غلطی میکنی ﺷﻌﺒﻮﻥ؟ ﺷﻌﺒﻮﻥ: ﻭﺿﻮ ﻣﻴﮕﻴﺮﻡ ﺁﺧﻪ ﻏﺎﺭﺕ بی ﻭﺿﻮ ﺑﺮﮐﺖ ندارﻩ! دیالوگی بسیاﺭ تلخ اﺯ سریاﻝ ﺭﻭﺯﻯ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻯ چقدﺭ اين روﺯها آشناست ﺍین ﺩیالوگ! 🗞 @Ancients
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود توی این شهرقشنگ یه روزی هیچی نبود دیوارامون گلی بود تلفن هندلی بود کارامون هردلی بود گازمون کپسولی بود برقمون چراغ سیمی لامپ هامونم قدیمی قفل درها خفتی بود یخچالامون نفتی بود هرچی بود خوش بود دلا بیخیال مشکلا زیلوهامون شد قالی همه چی دیجیتالی کابل، فیبر نوری شد همه چی بلوری شد حالا چشما وا شده اشکنه پیتزا شده حالا با اون ور آب جوونا با آب و تاب شب و روز چت میکنند یعنی صحبت میکنند آب نباتا قند شده پیکانا سمند شده کوره ده ها راه دارن چوپونا همراه دارن توی این بگو بخند عصر همراه و سمند دل خوش سیری چند!!؟ توکجایی سهراب؟آ آب را گل کردند، وچه با دل کردند، زخمها بردل عاشق کردند، خون به چشمان شقایق کردند، درهمین نزدیکی،عشق را دار زدند، همه جاسایه دیوار زدند، گفته بودی قایقی خواهم ساخت، خواهم انداخت به آب، دورخواهم شدازین شهرغریب! قایقت جا دارد؟ 🗞 @Ancients
گدایی به قصد دریافت چیزی درب خانه ای را کوبید. صاحب خانه فریاد براورد: کیست؟ گدا پاسخ داد: «فقیری عاجز و بینوا." صاحبخانه سر براورد و پرسید: "چه می خواهی؟» گدا گفت: "فقیر چه خواهد؟ هر چه مرحمت کنی." صاحب خانه گفت: "مرا جود و بخشش چون حاتم طائی است. چه کنم که این بالا گرفتارم ودرهم و دینار در سرای پایین و اکنون مرا به آن دسترسی نیست." گدا آهی سرد برکشید، از بخت بد خویش نالید و سر در راه نهاد. مدتی بعد از قضا دوباره گدا را به همان خانه کار افتاد. دق الباب کرد. صاحب خانه فریاد براورد: "کیست؟" گدا پاسخ داد: "فقیری عاجز و بینوا." صاحبخانه سر براورد و پرسید :"چه می خواهی؟" گدا گفت: "فقیر چه خواهد؟ هر چه مرحمت کنی." صاحب خانه گفت: "مرا جود و کرم بیش از حاتم طائی است. چه کنم که اکنون این پایین گرفتارم ودرهم و دینار در سرای بالا و فی الحال مرا به آن دسترسی نیست." گدا پوزخندی زد و گفت: "ما هم پائینت را دیده ایم و هم بالایت را" 😁 🗞 @Ancients
ابوعلی سينا در سفر بود. در هنگام عبور از شهري ،جلوي قهوه خانه ای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و يونجه جلوی اسبش ريخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوه خانه نشست تا غذايی بخورد. خر سواری هم به آنجا رسيد، از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب بوعلی سينا بست تا در خوردن کاه شريک او شود و خودش هم آمد در کنار بوعلی سينا نشست. شيخ گفت: خر را پهلوی اسب من نبند، چرا که خر تو از کاه و يونجه او ميخورد و اسب هم به خرت لگد ميزند و پايش را ميشکند. خر سوار آن سخن نشنيده گرفت به روی خودش نياورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد. خر سوار گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد و بايد خسارت دهی. شيخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد. صاحب خر، بوعلی سينا را نزد قاضی برد و شکايت کرد. قاضی سوال کرد که چه شده؟ اما بوعلی سينا که خود را به لال بودن زده بود ،هيچ چيز نگفت. قاضي به صاحب خر گفت: اين مرد لال است...؟ روستايي گفت: اين لال نيست بلکه خود را به لال بودن زده تا اينکه تاوان خر مرا ندهد، قبل از اين اتفاق با من حرف ميزد... قاضي پرسيد: با تو سخن گفت...؟ چه گفت؟ صاحب خر گفت: او به من گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد ميزند و پای خرت را ميشکند... قاضی خنديد و بر دانش بوعلی سينا آفرين گفت. قاضی به بوعلی سينا گفت حکمت حرف نزدنت پس چنين بود؟! ابوعلي سينا جوابی داد که از آن به بعد در زبان پارسی به مثل تبديل شد: "جواب ابلهان خاموشی است" 🗞 @Ancients
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
براستی اینجا ایران است. باورش سختاست ولی آری 🎥رسانه های مصری این کلیپ را نشر داده اند و نوشتند : "بعد از گاو پرستی هندوها ، ایرانیان نماد حماقت بشر شده اند !" هر روز ، جماعتی واپسگرای جاهل با "مناسکی جدید" پیدا میشوند و آبروی کشور را بیش از پیش در سطح جهان می‌برند !! اوج حماقت ، جهالت و خریت این جماعت را ببینید !!! کانال خبری در ایتا بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/4073259207Ce587f9582c