رْ عَلَيْهِ اَحَدٌ مِنْ خَلْقِكَ، نامي كه در علم غيب نزد خود خاص خويش نمودي، نامي كه هيچيك از آفريدگانت بر آن آگاه نشد، لا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ، وَلا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ، وَلا عَبْدٌ مُصْطَفيً نه فرشته مقرّبي،و نه پيامبر فرستاده اي،و نه بنده برگزيده اي وَاَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي شَقَقْتَ بِهِ الْبِحارَ، و از تو درخواست مي كنم به حق نامت،كه درياها را با آن شكافتي، وَقامَتْ بِهِ الْجِبالُ وَاخْتَلَفَ بِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، و كوه ها را با آن برپا ساختي،و شبوروز با آن در رفت وآمد شد، وَبِحَقِّ السَّبْعِ الْمَثاني وَالْقُرْآنِ الْعَظيمِ وَبِحَقِّ الْكِرامِ الْكاتِبينَ، و به حق سوره«حمد»،و قران بزرگ،و به حق نويسندگان بزرگوارت، وَبِحَقِّ طه وَيس، وَكهيعص وَحمعسق، وَبِحَقِّ تَوْريةِ موُسي وَاِنْجيلِ عيسي، و به حق سوره هاي«طه» «يس»،و«كهيعص»و«حمعسق»،و بحق تورات موسي،و انجيل عيسي، وَزَبوُرِ داوُدَ، وَفُرْقانِ مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ، و زبور داود،و فرقان محمّد درود خدا بر او و خاندانش وَعَلي جَميعِ الرُّسُلِ، وَبِاهِيّاً شَراهِيّاً، و بر همه رسولان و به حق باهيّ و شراهيّ[دو نام اعظم،يادوراز،يا دو تن از اولياي الهي]، اَللَّـهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ بِحَقِّ تِلْكَ الْمُناجاتِ الَّتي كانَتْ خدايا از تو درخواست مي كنم به حق آن راز و نيازي بَيْنَكَ وَبَيْنَ موُسَي بْنِ عِمْرانَ، فَوْقَ جَبَلِ طوُرِ سَيْنآءَ، كه ميان تو و موسي بن عمران بر فراز كوه طور سينا انجام گرفت، وَاَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي عَلَّمْتَهُ مَلَكَ الْمَوْتِ لِقَبْضِ الاَْرْواحِ، و از تو مي خواهم به حق نامي كه براي گرفتن جان ها به ملك الموت آموختي وَاَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي كُتِبَ عَلي وَرَقِ الزَّيْتوُنِ و از تو مي خواهم به حق نامي كه بر برگ زيتون نوشته شد، فَخَضَعَتِ النّيرانُ لِتِلْكَ الْوَرَقَةِ، فَقُلْتَ يا نارُ كوُني بَرْداً وَسَلاماً، و آتش در برابر آن برگ فروتن گشت،پس گفتي:اي آتش سرد سرد و سلامت باش، وَاَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي كَتَبْتَهُ عَلي سُرادِقِ الْمَجْدِ وَالْكَرامَةِ، و از تو مي خواهم به حق نامي كه آن را بر سراپرده بزرگواري و كرامت نوشتي، يا مَنْ لا يُحْفيهِ سآئِلٌ، وَلا يَنْقُصُهُ نآئِلٌ، اي كه خواهنده اي بازش ندارد،و عطا از خزانه هايش نكاهد، يا مَنْ بِهِ يُسْتَغاثُ وَاِلَيْهِ يُلْجَأُ، اَسْئَلُكَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِكَ، اي آن كه از او فريادرسي شود،و از او پناه جويند،از تو درخواست مي كنم به جايگاه عزّت از عرشت، وَمُنْتَهَي الرَّحْمَةِ مِنْ كِتابِكَ، وَبِاسْمِكَ الاَْعْظَمِ وَجَدِّكَ الاَْعْلي، و حدّ نهايي رحمت از كتابت،و اسم اعظمت،و شأن برترت، وَكَلِماتِكَ التّآمّاتِ الْعُلي، اَللَّـهُمَّ رَبَّ الرِّياحِ وَما ذَرَتْ، و كلمات كامل والايت،خدايا اي پروردگار بادها و آنچه پراكنده كردند، وَالسَّمآءِ وَما اَظَلَّتْ، وَالاَْرْضِ وَما اَقَلَّتْ، وَالشَّياطينِ وَما اَضَلَّتْ، و اي پروردگار آسمان و آنچه بر آن سايه افكند،و اي پروردگار زمين و آنچه را با خود برداشت،و اي پروردگار شياطين و هركه را گمراه گردند، وَالْبِحارِ وَما جَرَتْ، وَبِحَقِّ كُلِّ حَقٍّ هُوَ عَلَيْكَ حَـقٌّ، و اي پروردگار درياها و آنچه روان شد،و به حق هر حقي كه آن بر تو حق است، وَبِحَـقِّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ، وَالرَّوحانِيّينَ وَالْكَروُبِيّينَ، و به حق فرشتگان درگاهت،و روحانيان و كرّوبيان، وَالْمُسَبِّحينَ لَكَ بِاللَّيْلِ وَالنَّهارِ لا يَفْتُروُنَ، و آنآن كه شب و روز بدون اينكه سستي ورزند برايت تسبيح مي گويند، وَبِحَقِّ اِبْراهيمَ خَليلِكَ، وَبِحَقِّ كُلِّ وَلِيٍّ يُناديكَ بَيْنَ الصَّفا وَالْمَرْوَةِ، و به حق ابراهيم خليلت،و به حق هر دوستي كه ميان صفا و مروه تو را مي خواند، وَتَسْتَجيبُ لَهُ دُعآئَهُ، يا مُجيبُ اَسْئَلُكَ بِحَقِّ هذِهِ الاَْسْماءِ، و تو دعايش را اجابت مي كني،اي اجابتكننده،از تو درخواست مي كنم به حق اين نام ها، وَبِهذِهِ الدَّعَواتِ، اَنْ تَغْفِرَ لَنا ما قَدَّمْنا وَما اَخَّرْنا، و به حق اين دعاها،كه ما را بيامرزي از گناهاني كه پيش از اين انجام داديم،و از اين پس انجام مي دهيم، وَما اَسْرَرْنا وَما اَعْلَنّا، وَما اَبْدَيْنا وَما اَخْفَيْنا، و آنچه پنهان و آنچه آشكار كرديم،و آنچه ظاهر نموده و آنچه نهان ساختيم، وَما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا، اِنَّكَ عَلي كُلِّشَيْء قَديرٌ، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، و آنچه را تو از ما به آن آگاهتري،همانا تو بر هرچيز توانايي،به مهربانيات،اي مهربانترين مهربانان. يا حافِظَ كُلِّ غَريب، يا موُنِسَ كُلِّ وَحيد يا قُوَّةَ كُلِّ ضَعيف، اي نگهدار هر غريب،اي مونس هر تنها،اي نيروي هر ناتوان، يا ناصِرَ كُلِّ مَظْلوُم، يا رازِقَ كُلِّ مَحْروُم يا موُنِسَ كُلِّ مُسْتَوْحِش، اي يار هر ستمديده،اي روزيبخش هر مح
كه ذوالنون[حضرت يونس(ع)]تو را به آن خواند، در ان زمان كه خشمناك رفت، فَظَنَّ اَنْ لَنْ تَقْدِرَ عَلَيْهِ، فَنادي فِي الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلـهَ اِلاّ اَنْتَ، و گمان كرد كه بر او سخت نگيري،پس در ميان تاريكي ها فرياد برآورد كه معبودي جز تو نيست، سُبْحانَك اِنّي كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَنَجَّيْتَهُ مِنَ الْغَمِّ، منزّهي تو،من از ستمكاران بودم،پس دعايش را اجابت كردي،و او را از اندوه رهانيدي وَكَذلِكَ تُنْجِي الْمُؤْمِنينَ، وَبِاسْمِكَ الْعَظيمِ الَّذي دَعاكَ بِهِ داوُدُ، و اينچنين مردم با ايمان را نجات مي دهي، وَخَرَّ لَكَ ساجِداً، فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ، و به حق نام بزرگت كه داود تو را به آن خواند،و در برابرت بر سجده افتاد،در نتيجه گناهش را آمرزيدي، وَبِاسْمِكَ الَّذي دَعَتْكَ بِهِ اسِيَةُ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ و به حق نامت كه آسيه همسر فرعون تو را به آن خواند اِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ، وَنَجِّني مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ، آنگاه كه گفت:پروردگارا براي من نزد خود در بهشت خانه اي بنا كن، و از فرعون و عملش نجاتم ده، وَنَجِّني مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمينَ، فَاسْتَجَبْتَ لَها دُعآئَها، و مرا از چنگ ستمكاران خلاص كن،پس دعايش را مستجاب كردي، وَبِاسْمِكَ الَّذي دَعاكَ بِهِ اَيُّوبُ اِذْ حَلَّ بِهِ الْبَلاءُ فَعافَيْتَهُ وَ اتَيْتَهُ اَهْلَهُ، و به حق نامت كه ايّوب تو را به آن خواند،زمانيكه بلا بر او فرود آمد،پس به او عافيت بخشيدي،و اهلش را وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِكَ وَذِكْري لِلْعابِدينَ، و مانند آنها را به همراه آنان،از روي رحمت از نزد خود به پيش او بازگرداندي،و اين را يادآوري براي بندگان نهادي، وَبِاسْمِكَ الَّذي دَعاكَ بِهِ يَعْقوُبُ فَرَدَدْتَ عَلَيْهِ بَصَرَهُ، و به حق نامت كه يعقوب تو تو را به آن خواند،پس بينايي وَقُرَّةَ عَيْنِهِ يوُسُفَ، وَجَمَعْتَ شَمْلَهُ، وَبِاسْمِكَ الَّذي دَعاكَ بِهِ سُلَيْمانُ، و نور ديده اش يوسف،را به او بازگرداندي،و پريشاني اش را سرو سامان بخشيدي،و به حق نامت كه سليمان تو را به آن خواند، فَوَهَبْتَ لَهُ مُلْكاً لا يَنْبَغي لاَِحَد مِنْ بَعْدِهِ، اِنَّكَ اَنْتَ الْوَهّابُ، پس به او سلطنتي دادي كه براي هيچكس پس از او شايسته نبود،همانا تو بسيار بخشنده اي، وَبِاسْمِكَ الَّذي سَخَّرْتَ بِهِ الْبُراقَ لِمُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ وَسَلَّمَ، و به حق نامت كه به آن براق را براي محمّد درود خدا بر او و خاندانش مسخرّ ساختي، اِذْ قالَ تَعالي: سُبْحانَ الَّذي اَسْري بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحرامِ آنجا كه خداي تعالي فرمود:منزّه است خدايي كه بنده اش را شبانه از مسجد الحرام اِلَي الْمَسْجِدِ الاَْقْصي وَقَوْلُهُ: تا مسجد الاقصي راه برد، و گفتار خدا: سُبْحانَ الَّذي سَخَّرَ لَنا هذا وَما كُنّا لَهُ مُقْرِنينَ، وَاِنّا اِلي رَبِّنا لَمُنْقَلِبوُنَ، منزّه است خدايي كه اين مركب را براي ما مسخرّ كرد،وگرنه قدرت تسخيرش را نداشتيم و ما به جانب پروردگارمان باز مي گرديم، وَبِاسْمِكَ الَّذي تَنَزَّلَ بِهِ جَبْرَئيلُ عَلي مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ، و به حق نامت كه به وسيله آن جبراييل بر محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)نازل مي شد، وَبِاسْمِكَ الَّذي دَعاكَ بِهِ آدَمُ، فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ، وَاَسْكَنْتَهُ جَنَّتَكَ، و به حق نامت كه آدم تو را به آن خواند،پس گناهش را آمرزيدي،و در بهشت جاي دادي، وَاَسْئَلُكَ بِحَقِّ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَبِحَقِّ مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِيّينَ، وَبِحَقِّ اِبْرهيمَ، و از تو درخواست مي كنم به حق قرآن بزرگ،و به حق محمّد خاتم پيامبران،و به حق ابراهيم، وَبِحَقِّ فَصْلِكَ يَوْمَ الْقَضآءِ، وَبِحَقِّ الْمَوازينِ اِذا نُصِبَتْ، و به حق جدا كردنت حقوباطل را در روز داوري،و به حق ترازوها زماني كه نصب شوند وَالصُّحُفِ اِذا نُشِرَتْ، وَبِحَقِّ الْقَلَمِ وَما جَري، وَاللَّوْحِ وَما اَحْصي، و نامه ها وقتي كه گشوده شوند،و به حق قلم و آنچه نوشت،و لوح و آنچه شمرد، وَبِحَقِّ الاِْسْمِ الَّذي كَتَبْتَهُ عَلي سُرادِقِ الْعَرْشِ قَبْلَ خَلْقِكَ الْخَلْقَ وَالدُّنْيا، و به حق اسمي كه بر سراپرده عرش نوشتي،به دوهزار سال پيش از آنكه مخلوقات،و دنيا، وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ بِاَلْفَيْ عام، وَاَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، و آفتاب،و ماه به دست قدرتت آفريده شوند،و گواهي مي دهم كه معبودي جز خدا نيست،يگانه و بيشريك است، وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ، وَ اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الْمَخْزُونِ في خَزآئِنِكَ، و همانا محمّد بنده و فرستاده اوست،و از تو درخواست مي كنم به حق آن نامت كه در ميان گنجينه اي از گنجينه هاي توست، الَّذيِ اسْتَاْثَرْتَ بِهِ في عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ، لَمْ يَظْهَ
شب نهم از لَيالي متبرّكه و شب مناجات با قاضي الحاجاتست و توبه در آن شب مقبول و دُعا در آن مُستَجابَست و كسي كه آن شب را به عبادت بسر آورد اجر صد و هفتاد سال عبادت داشته باشد و از براي آن شب چند عمل است: بخواند اين دعا را كه روايت شده هر كه بخواند آن را در شب عرفه يا در شب هاي جمعه خداوند بيامرزد او را : اَللَّـهُمَّ يا شاهِدَ كُلِّ نَجْوي، وَمَوْضِعَ كُلِّ شَكْوي، خدايا اي آگاه از هر گفتوگوي پنهان،و جايگاه هر شكايت، وَعالِمَ كُلِّ خَفِيَّة، وَمُنْتَهي كُلِّ حاجَة، يا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ عَلَي الْعِبادِ، و داناي هر نهان،و نهايت هر حاجت، اي آغازگر نعمت ها بر بندگان، يا كَريمَ الْعَفْوِ، يا حَسَنَ التَّجاوُزِ، يا جَوادُ، اي بزرگوار گذشت،اي نيكو درگذشت،اي بخشنده، يا مَنْ لا يُواري مِنْهُ لَيْلٌ داج، وَلا بَحْرٌ عَجّاجٌ، اي كه چيزي را از او نپوشاند نه شب تار،نه درياي پر موج، وَلا سَمآءٌ ذاتُ اَبْراج، وَلا ظُلَمٌ ذاتُ ارْتِتاج، نه آسمان داراي برج ها،و نه تاريكي هاي درهم پيچيده يا مَنِ الظُّلْمَةُ عِنْدَهُ ضِيآءٌ، اَسْئَلُكَ بِنوُرِ وَجْهِكَ الْكَريمِ، اي آن كه تاريكي نزد او روشنايي است،از تو مي خواهم به حق نور جلوه الَّذي تَجَلَّيْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَكّاً، وَخَرَّ موُسي صَعِقاً، پرشكوهت كه به آن بر كوه تجلّي كردي،و كوه را با خاك همسان ساختي،و موسي مدهوش بر زمين افتاد، وَبِاسْمِكَ الَّذي رَفَعْتَ بِهِ السَّمواتِ بِلا عَمَد، به حق نامت كه با آن آسمان ها را بيستون برافراشتي، وَسَطَحْتَ بِهِ الاَْرْضَ عَلي وَجْهِ ماء جَمَد، و زمين را بر روي آب منجمد بگستردي، وَبِاسْمِكَ الْمَخْزوُنِ الْمَكْنوُنِ الْمَكْتوُبِ الطّاهِرِ، و به حق نام مخزون،پوشيده،نوشته شده پاكيزه ات، الَّذي اِذا دُعيتَ بِهِ اَجَبْتَ، وَاِذا سُئِلْتَ بِهِ اَعْطَيْتَ، كه چون با آن خوانده شوي،پاسخ دهي،و چون با آن درخواست شوي عطا كني، وَبِاسْمِكَ السُّبوُحِ الْقُدُّوسِ الْبُرْهانِ، الَّذي هُوَ نوُرٌ عَلي كُلِّ نُور، و به حق نام منزّه و مقدّس و برهانت كه آن نوري است بر فراز هر نور، وَنوُرٌ مِنْ نوُر، يُضييُ مِنْهُ كُلُّ نوُر، اِذا بَلَغَ الاَْرْضَ انْشَقَّتْ، و نوري است برامده از نور،از آنروشني مي گيرد هر نور،چون به زمين شكافته شود، وَاِذا بَلَغَ السَّمواتِ فُتِحَتْ، وَاِذا بَلَغَ الْعَرْشَ اهْتَزَّ، و چون به آسمان ها رسد گشوده گردد،و چون به عرش رسد،عرش به اهتزاز آيد، وَبِاسْمِكَ الَّذي تَرْتَعِدُ مِنْهُ فَرآئِصُ مَلائِكَتِكَ، و به حق نامت كه از آن اندام فرشتگانت به لرزه آيد، وَاَسْئَلُكَ بِحَقِّ جَبْرَئيلَ وَميكائيلَ وَاِسْرافيلَ، و از تو درخواست مي كنم به حق جبرييل و ميكاييل و اسرافيل، وَبِحَقِّ مُحَمَّد الْمُصْطَفي صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ، به حق محمد پيامبر برگزيده،درود خدا بر او و خاندانش وَعَلي جَميعِ الاَْنْبِيآءِ وَجَميعِ الْمَلائِكَةِ، و بر همه پيامبران و همه فرشتگان، وَبِالاِْسْمِ الَّذي مَشي بِهِ الْخِضْرُ عَلي قُلَلِ الْمآءِ، و به حق نامي كه به وسيله آن خضر بر روي امواج دريا ره سپرد، كَما مَشي بِهِ عَلي جَدَدِ الاَْرْضِ، چنآن كه بر روي زمين سخت راه رفت، وَبِاسْمِكَ الَّذي فَلَقْتَ بِهِ الْبَحْرَ لِموُسي و به حق نامت كه دريا را به آن براي موسي شكافتي، وَاَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَ قَوْمَهُ، وَاَنْجَيْتَ بِهِ موُسَي بْنَ عِمْرانَ وَمَنْ مَعَهُ، و فرعون و قومش را در آن غرق نمودي،و به وسيله آن موسي بن عمران و همراهانش را نجات دادي، وَبِاسْمِكَ الَّذي دَعاكَ بِهِ موُسَي بْنُ عِمْرانَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الاَْيْمَنِ، و به حق نامت كه موسي بن عمران از ناحيه طور ايمن تو را به آن خواند، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَاَلْقَيْتَ عَلَيْهِ مَحَبَّةً مِنْكَ پس او را اجابت فرمودي،و از جانب خود بر دلش محبّت انداختي، وَبِاسْمِكَ الَّذي بِهِ اَحْيي عيسَي بْنُ مَرْيَمَ الْمَوْتي، و به حق نامت كه به آن عيسي بن مريم مردگان را زنده كرد، وَتَكَلَّمَ فِي الْمَهْدِ صَبِيّاً، وَاَبْرَءَ الاَْكْمَهَ وَالاَْبْرَصَ بِاِذْنِكَ، و درحالي كودكي در گهواره سخن گفت،و كور مادرزاد و مبتلاي به بيماري پيسي را به اذن تو شفا داد، وَبِاسْمِكَ الَّذي دَعاكَ بِهِ حَمَلَةُ عَرْشِكَ، وَجَبْرَئيلُ وَميكآئيلُ و به حق نامت كه حاملان عرشت تو را به آن خواندند،و جبرييل،و ميكاييل، وَاِسْرافيلُ وَحَبيبُكَ مُحَمَّدٌ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ، و اسرافيل و محبوبت محمّد[درود خدا بر او و خاندانش باد] وَمَلائِكَتُكَ الْمُقَرَّبوُنَ، وَاَنْبِيآؤُكَ الْمُرْسَلوُنَ، و فرشتگان درگاهت،و پيامبران مرسلت، وَعِبادُكَ الصّالِحوُنَ، مِنْ اَهْلِ السَّمواتِ وَالاَْرَضينَ، و بندگان شايسته ات،از اهل آسمانها و زمين، وَبِاسْمِكَ الَّذي دَعاكَ بِهِ ذوُ النُّونِ، اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً، و به حق نامت
👇
✍روزی سلطان محمّد خدابنده بر همسر خود خشم گرفت و در یک جلسه او را سه طلاقه کرد؛ ولی به دلیل علاقۀ بسیاری که به وی داشت, خیلی زود از کردارِ خویش پشیمان شد و به همین خاطر عالمان سنی را دعوت نمود و از آنان مشورت خواست.
آنها گفتند: هیچ راهی وجود ندارد، مگر این که نخست فرد محلّل (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند, سپس مجدداً سلطان میتواند با او ازدواج کند.
سلطان گفت: برای من پذیرشِ این امر، بسیار سخت است. آیا راه دیگری وجود ندارد؟ شما علما در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلافِ نظر دارید , فقط در همین یک مسئله همه باهم اتفاق نظر دارید؟! گفتند : بله.
در این هنگام یکی از مشاوران اجازۀ سخن خواست و اظهار داشت:
جناب سلطان! در شهر علامه ای زندگی میکند که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است او را نیز احضار نموده و نظر او را جویا شوید.(منظورِ وی، علامه حلی بود.)
عالمان سنی بر آشفتند و گفتند: آن عالم، رافضی مذهب بوده و رافضیان, افرادی کم عقل و بی خِرَد میباشند و اصلا در شأنِ سلطان نیست که چنین فردی را به حضور بپذیرد.
سلطان گفت: به هر حال دیدن او خالی از فایده نیست و دستور داد علامه حلی را در محضر او احضار نمایند.
وقتی علامه وارد مجلس سلطان محمّد خدابنده شد, علمای مذاهب چهارگانه ی اهل سنت نیز در آن جلسه حاضر بودند.
علامه بدون هیچ ترس و واهمه ای نعلینِ (کفش)
خود را به دست گرفت و خطاب به همۀ حاضران سلام کرد و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفت و در کنار او نشست.
عالمان سنی رو به سلطان کرده و گفتند :
دیدید؟ ما نگفتیم شیعیان, افرادی سبک سر و بی عقل میباشند؟!
سلطان گفت: او عالِم است.
دربارۀ رفتار او از خودش سؤال کنید.
آنها به علامه گفتند: چرا به سلطان سجده نکردی و آداب تشریفاتِ حضور را به جا نیاوردی؟
علامه گفت: رسولِ خدا از هر سلطانی برتر و بالاتر بود و کسی بر او سجده نکرد، بلکه فقط به آن حضرت سلام میکردند و خدای تعالی نیز فرموده است :
(چون داخل خانه ای شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند مبارک و پاک است.)
از سوی دیگر به اتفاق ما و شما، سجده برای غیر خدا حرام است.
پرسیدند: چرا جسارت کردی و کنار سلطان نشستی؟ علامه پاسخ داد: چون جای دیگری برای
نشستن نبود و از طرفی سلطان و غیرسلطان با یکدیگر مساوی اند و این جسارت به محضر سلطان نیست.
پرسیدند: چرا کفش های خود را به داخل مجلس آوردی؟ آیا هیچ آدم عاقلی در محضرِ سلطان و چنین مجلسی این گونه رفتار میکند؟
علامه گفت: ترسیدم حَنَفی ها کفش هایم را بدزدند همانگونه که ابوحنیفه، نعلینِ رسول اکرم را دزدید.
علمای حنفیِ حاضر در آن مجلس برآشفتند و فریاد زدند : چرا دروغ میگویی؟ این تهمت است. ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر کجا؟ ابوحنیفه صد سال پس از پیامبر تازه به دنیا آمد.
علامه گفت: ببخشید اشتباه از من بود.
احتمالا شافعی , نعلینِ پیامبر را سرقت کرده است. این بار صدای شافعی ها درآمد که شافعی در روز مرگِ ابوحنیفه و دویست سال پس از شهادت پیامبر دیده به جهان گشوده است.
علامه گفت: چه میدانم! شاید کار مالِک بوده است. علمای مالکی هم مثل حنفی ها و شافعی ها و به همان شیوه اعتراض کردند.
علامه گفت:
پس فقط احمد بن حنبل میماند.قطعا سارق احمد بن حَنبل است. حنبلی ها هم برآشفتند و به اعتراض و انکار پرداختند.
در این لحظه علامه رو به سلطان کرد و گفت : جناب سلطان! ملاحظه کردید که اینان اقرار کردند هیچ یک از رؤسای این مذاهبِ چهارگانۀ اهل سنت در زمان حیات رسول خدا حاضر نبوده اند و حتی صحابۀ آن حضرت را هم ندیده اند...
سلطان گفت: آیا این حرف صحیح است؟ عالمان سنی گفتند: بله هیچ یک از این چهار نفری (که رئیس مذاهب اهل سنت میباشند), رسول خدا و صحابۀ آن حضرت را درک نکرده اند.
آنگاه علامه گفت : ولی ما شیعیان , پیرو آن آقایی هستیم که به منزلۀ نَفس و جانِ رسول خدا بود و از کودکی در دامان پیامبر پرورش یافت و بارها و بارها از سوی آن حضرت به عنوان وصی و جانشین رسول خدا معرفی شد.💚
سلطان که متوجه حقانیت مذهب شیعه شده بود
پرسید: نظر شیعه دربارۀ این طلاق چیست؟
علامه پرسدید: آیا جنابعالی طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفرِ عادل , جاری نموده اید؟
سلطان گفت: نه! علامه گفت:
در این صورت طلاق باطل میباشد چون فاقد شرایط صحت است. آنگاه سلطان محمّد خدابنده به دست علامه شیعه شد و به حاکمان شهرهای تحت فرمانش نامه نوشت که از این پس با نام ائمۀ دوازدهگانه ی شیعه خطبه بخوانند و به نام ائمە ی اطهار , سکه ضرب کنند و نام آنان را بر در و دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حک نمایند.🌷
📚🥀 پیرامون غدیر دکتر علی هراتیان
💫حقانیت شیعه و
غدیر خم
🏵سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات
🍀🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🍀🌸
(راهی بسوی تکامل) ایتا
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
✅کربلایی شوید
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
💠 انـس باقـرآن کـریم
🔹هـر روزیـک صفحـه قـرآن برای:
#سلامتی_و_تعجیل_حضـرت_صـاحب_الـزمان{عج}
#شهــدا
#رفتـگان_گـذشتگان
#سـلامتی_تمـام_مـریضان
قـرائت امـروز 👇🏽
سوره #اعراف_۱۵۸
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
🔸چرا دعاهایم مستجاب نمیشود؟
✨امام علی (علیه السلام)
🌷چه بسا چيزي را از خداوند طلب میکنی و به تو عطا نميشود، ولی خداوند بهتر از آنرا به تو عطا ميكند...
📗تصنيف غرر الحكم،ح 3765
#عرفه
روز استجابت دعا
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
📌 امیرِ دستبسته
👤 این دلیر مردِ آغشته به خون که بر بام دارالاماره ذکر خدا را میگوید کیست؟ چهقَدَر پیراهنش بویِ عطر حسین میدهد... خداوندا! آیا این امیرِ دستبسته و پیشانیشکسته، سفیر امام عزیزم، مسلم بن عقیل، است؟
🤝 آیا این دستهای خشگمین که بهسوی جسم غریب و بیپناهش سنگ میاندازند همان دستهای بیعتگر دیروز نیستند که اینگونه شرمآور و خیانتبار پیمانشکن شدهاند؟ وجودم از درک بیوفایی اعجابانگیز کوفیان متحیر مانده بود.
◾️ امتداد نگاهم به سرخی انتهای شمشیری خیره شد که بر گلوی یار و علمدار اباعبدالله تیغ شهادت میکشید. بند دلم پاره شد و داغ غربت و تنهایی و آوارگی مسلم با تمام سنگینیاش بر وجودم نشست.
◽️ پلکهایم بسته شد و تمام جانم گوش شد تا نجوای بیصدای سرِ از تن جدا را در آغوش بگیرد که میگفت: «تمام هستیام به فدایت یا حسین...» به آسمان چشم دوختم؛ گویا مسلم بود که برای التیام وجود در سوگ نشستهام فریاد میزد: «عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است / دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است.»
🔆 الله اکبر... چهقدر وفاداری او به امامش تحسینبرانگیز است. کاش من هم برای امام زمانم اینگونه مُسلمی باشم...
🔘 #عرفه
شهادت #حضرت_مسلم تسلیت باد
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
🌺🥀🌹
امام جعفر صادق عليه السّلام می فرمایند :
ای بشیر! اگر مرد با ایمانی در روز عرفه به قصد زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) حرکت کند و در فرات غسل کند و سپس عازم زیارت قبر آن بزرگوار شود، به ازای هر قدمی که بر میدارد ثواب یک حج با تمام مناسک و شرایطی که دارد در نامه اعمال او ثبت میگردد.
يا بشير إن المؤمن إذا أتي قبر الحسين ع- يوم عرفة.........
کافی ،ج 4،ص: 580
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب✅
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
"ماست را کیسه کردن" :
وزیری به شاه عباس می گوید: قوت مردم فقیر ماست است و ماست بندها نیز مرتب قیمت ماست را بالا می برند. حکمی بده که قیمت ماست ها زیاد نشود.
پادشاه نیز امر می کند که قیمت ماست نباید از فلان مقدار بیشتر شود.
روزی به پادشاه خبر می دهند که ماست بند های شهر دو نوع ماست می فروشند. ماست شاه عباسی که به قیمت اعلام شده فروش می رود و ماستی که به قیمت بالا فروش می رود.
پادشاه با لباس مبدل به بازار می رود و طلب ماست می کند. ماست بند می گوید : چه ماستی می خواهی؟ پادشاه با تعجب می پرسد : ماست می خواهم دیگر! چه فرقی می کند؟ ماست بند می گوید: گوئی تازه به این مملکت آمدی؟! در این ولایت دو نوع ماست داریم. ماست شاه عباسی که همان دوغی است که در جلوی در است و به قیمت اعلام شده به فروش می رود و ماستی هم پشت دکان داریم که ماستی سفت و آب رفته است و قیمتش بالاتر از قیمت اعلام شده است. حالا از کدام می خواهی؟
پادشاه دستور می دهد که ماست بند را وارونه از در دکان آویزان کنند و کمرش را محکم ببندند و تمام ماست های آب بسته را در پاچه های شلوارش بریزند و بعد پاچه هایش را محکم ببندند و آن قدر در آن حالت بماند تا تمام آب ماست ها کشیده شود.
بعد از این حکم تمام ماست بندها از ترس شاه ماست های خود را در کیسه کردند و مقابل در دکان آویختند.
از آن پس هر کسی که کاری را از روی ترس و اجبار انجام می دهد می گویند که:
"فلانی ماستش را کیسه کرده است"
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520
9_Ava(362)_40785.mp3
5.64M
حسین میا به کوفه
کوفه وفا ندارد....
#عرفه
شهادت مظلومانه
حضرت مسلم بن عقیل(ع)تسلیت باد🖤
(راهی بسوی تکامل) ایتا
https://eitaa.com/akbarrahimi520