🔆 #پندانه
حکمت همیشه رحمت است
🔹 وقتی کاری انجام نمیشه، حتماً خیری توش هست.
🔹وقتی مشکل پیش بیاد، حتماً حکمتی داره.
🔹وقتی تو زندگیت، زمین بخوری حتماً چیزی است که باید یاد بگیری.
🔹وقتی بیمار میشی، حتماً جلوی یک اتفاق بدتر گرفته شده.
🔹وقتی دیگران بهت بدی میکنند، حتماً وقتشه که تو خوب بودن خودتو نشون بدی.
وقتی اتفاق بد یا مصیبتی برات پیش میاد، حتماً داری امتحان پس میدی.
🔹وقتی دلت تنگ میشه، حتماً وقتشه با خدای خودت تنها باشی💖
🔆 #پندانه
🔸گویند: دانایی، روزی در کوچه دید دو کودک بر سر یک گردو با هم دعوا میکنند.
🔸به خاطر یک گردو یکی زد چشم دیگری را با چوب کور کرد.
🔸یکی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند.
🔹فرد دانا رفت گردو را برداشت و شکست و دید، گردو از مغز تهی است.
گریه کرد.
🔸پرسیدند: تو چرا گریه میکنی؟
🔹گفت: از نادانی و حس کودکانه، سر گردویی دعوا میکردند که پوچ بود و مغزی هم نداشت.
🔹دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز که بر سر آن میجنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم یا پیر شدیم، آن را رها کرده و برای همیشه میرویم.
#پندانه 🔆
🔹پادشاهی در خواب دید تمام دندانهایش افتاد!
🔸دنبال تعبیرکنندگان خواب فرستاد.
🔹اولی گفت: تعبیرش این است که مرگ تمام خویشاوندانت را به چشم خواهی دید،
پادشاه ناراحت شد و دستور داد او را بکشند ...
🔸دومی گفت: تعبیرش این است که عمر پادشاه از تمام خویشاوندانش طولانیتر خواهد بود ...
🔹پادشاه خوشحال شد و به او جایزه داد!
🔸«هر دو یک مطلب یکسان را بیان کردند اما با دو جملهبندی متفاوت!»
🔹نوع بیان یک مطلب، میتواند نظر طرف مقابل را تغییر دهد.
🔆 #پندانه
🔴 از حرف تا عمل
🔹روزی مردی، دانایی را در کوچهای دید.
🔹پس از احوالپرسی از او پرسید: دوست من! ما همکلاس و هممکتب بودیم؛ هر آنچه تو خواندی من هم خواندم ...
استادمان نیز یکی بود؛ حال تو چگونه به این مقام رسیدی؟ و من چرا مثل تو نشدم؟
🔸مرد دانا گفت: تو هر چه شنیدی؛ اندوختی و من هر چه خواندم؛ عمل کردم.
◽️به عمل کار برآید؛ به سخندانی نیست.
🤲 انشاءالله امسال سال عمل کردن به دانستههامون باشه.
🔆 #پندانه
🔴 نابینا و چراغ
🔹نابینایی در شب تاریک، چراغی در دست و سبویی بر دوش در راهی میرفت.
🔸فضولی به وی رسید و گفت: ای نادان! روز و شب پیش تو یکسان است و روشنی و تاریکی در چشم تو برابر؛ این چراغ را فایده چیست؟
🔹نابینا بخندید و پاسخ داد: این چراغ نه از بهر خود است، از برای چون تو کوردلان بیخرد است، تا به من پهلو نزنند و سبوی مرا نشکنند.
🔸حال نادان را به از دانا نمیداند کسی
گرچه در دانش فزون از بوعلی سینا بوَد
طعن نابینا مزن ای دم ز بینایی زده
ز آنکه نابینا به کار خویشتن بینا بود.
🔆 #پندانه
🔴 بر رفتار خودمان تامل کنیم
🔸دو آتشنشان وارد جنگلی میشوند تا آتش کوچکی را خاموش کنند؛ آخر کار وقتی از جنگل بیرون میآیند و میروند کنار رودخانه، صورت یکیشان کثیف و خاکستر است و صورت آن یکی به شکل معصومانهای تمیز!
🔹سوال: کدامشان صورتش را میشوید؟
🔸اشتباه کردید، آنکه صورتش کثیف است به آن یکی نگاه کرده و فکر میکند صورت خودش نیز همانطور است ...
🔹اما آنکه صورتش تمیز است، میبیند که سرتاپای رفیقش غبار گرفته و به خودش میگوید: حتماً من هم کثیفم، باید خودم را تمیز کنم.
🔸حالا فکر کنیم، چندین بار اتفاق افتاده که دیگران از رفتار بد ما و یا ما از رفتار بد دیگران به شستشو و پالایش روح خودمان پرداخته باشیم!
🔹وقتی فرد مقابل ما مهربان، خوب و دوستداشتنی نیست، کمی باید به خودمان شک کنیم.
🔆 #پندانه
🔸نجاری بود که پادشاه قصد ازدواج با همسرش را کرده بود، برای این کار ابتدا باید نجار را از سر راهش برمیداشت؛ بالاخره پادشاه بهانهای از نجار گرفت و حکم اعدام او را صادر کرد و گفت: نجار را فردا اعدام کنید.
🔹نجار آن شب نتوانست بخوابد ...
🔸همسر نجار گفت: مانند هر شب بخواب، پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار.
🔸کلام همسرش آرامشی بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد ...
🔹صبح صدای پای سربازان را شنيد ...
چهرهاش دگرگون شد و با نااميدی، پشيمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم ...
🔹با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند ...
🔸دو سرباز با تعجب گفتند: پادشاه مرده و از تو میخواهيم تابوتی برايش بسازی ...
🔹چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت ...
🔸همسرش لبخندی زد و گفت: مانند هر شب آرام بخواب، زيرا پروردگار يکتا هست و درهای گشايش بسيارند.
فکر زياد انسان را خسته میکند ...
در حالیکه خداوند تبارک و تعالی مالک و تدبيرکننده کارهاست.
🔹در هر شرایطی، امیدت را به خدا از دست نده و منتظر رحمت بیکرانش باش ...
🔆 #پندانه
🔴 اخلاق، سرآمد همه علوم
🔸 بو علی بن سینا هنوز به سن ۲۰ سالگی نرسیده بود كه علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم الهی، طبیعی، ریاضی و دینی زمان خود سرآمد عصر شد.
🔸روزی به مجلس درس ابو علی بن مسكویه، دانشمند معروف آن زمان حاضر شد.
🔸با كمال غرور، گردویی را به جلوی ابن مسكویه افكند و گفت: مساحت سطح این را تعیین كن.
🔹ابن مسكویه جزوههایی از یك كتاب كه در علم اخلاق و تربیت نوشته بود (كتاب طهارت الاعراق)، به جلوی ابن سینا گذاشت و گفت: تو نخست اخلاق خود را اصلاح كن تا من مساحت سطح گردو را تعیین كنم، تو به اصلاح اخلاق خود محتاجتری از من به تعیین مساحت سطح گردو.
🔸 بوعلی از این گفتار شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه عمرش قرار گرفت.
🔆 #پندانه
🔸 فردی از کشاورزی پرسید:
آیا گندم کاشتهای؟!
🔹 کشاورز جواب داد:
نه، ترسیدم باران نبارد.
🔸 مرد پرسید:
پس ذرت کاشتهای؟
🔹 کشاورز گفت:
نه، ترسیدم ذرتها را آفت بزند.
🔸 مرد پرسید:
پس چه چیزی کاشتهای؟!
🔹 کشاورز گفت:
هیچچيز، خیالم راحت است ...!
🔰 همیشه بازندهترین افراد در زندگی کسانی هستند که از ترسشان هرگز به هیچ کاری دست نمیزنند ...
🔻 #مخاطبین عزیز زحمت کشیدن #پندانه امروز رو کمی متناسب با حال و روز کشور تغییر دادن🔻
🔸 فردی از دولت پرسید:
آیا مسکن مهر ساختهای؟!
🔹 دولت جواب داد:
نه، طرح مزخرفی است.
🔸 مرد پرسید:
پس یارانه را افزایش دادهای؟
🔹 دولت گفت:
نه، ترسیدم گداپروری شود.
🔸 مرد پرسید:
پس چهکار کردهای؟!
🔹 دولت گفت:
هیچچيز، خیالم راحت است ...!
🔰 همیشه مدعیترین مسئولین در کشور دولتهایی هستند که از تنبلیشان به کارهای نکرده افتخار هم میکنند ...
🔆 #پندانه
🔹حضرت موسی علیه السلام، درویشی را دید از برهنگی به ریگ اندر شده. گفت: ای موسی! دعا کن تا خدای عزوجل مرا کفافی دهد که از بیطاقتی به جان آمدم.
🔸موسی دعا کرد و برفت. پس از چند روز که از مناجات باز آمد، مرد را دید گرفتار و خلقی انبوه بر او گرد آمده. گفت: این چه حالت است؟
🔹گفتند: خمر خورده و عربده کرده و کسی را کشته. اکنون به قصاص فرمودهاند.
🔆 «وَلَوْ بَسَطَ اللّه ُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوَ فِی الاَْرْضِ؛ اگر خداوند درِ هر نوع روزی را بر بندگانش میگشود، در زمین ستم پیشه میکردند». (سوره شوری: آیه 27)
موسی علیه السلام، به حکمت جهانآفرین اقرار کرد و از تجاسر خویش استغفار.
@ansar8
🔆 #پندانه
🔹حضرت موسی علیه السلام، درویشی را دید از برهنگی به ریگ اندر شده. گفت: ای موسی! دعا کن تا خدای عزوجل مرا کفافی دهد که از بیطاقتی به جان آمدم.
🔸موسی دعا کرد و برفت. پس از چند روز که از مناجات باز آمد، مرد را دید گرفتار و خلقی انبوه بر او گرد آمده. گفت: این چه حالت است؟
🔹گفتند: خمر خورده و عربده کرده و کسی را کشته. اکنون به قصاص فرمودهاند.
🔆 «وَلَوْ بَسَطَ اللّه ُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوَ فِی الاَْرْضِ؛ اگر خداوند درِ هر نوع روزی را بر بندگانش میگشود، در زمین ستم پیشه میکردند». (شورا:۲۷)
موسی علیه السلام، به حکمت جهانآفرین اقرار کرد و از تجاسر خویش استغفار.