✍اخلاق و رفتار امام رضا(ع) با خانواده اش: چون امام کاظم(ع) بیشتر عمر شریف شان در زندانها سپری شد، امام رضا(ع) به عنوان پسر ارشد مسئول نگهداری خانواده ایشان بودند، ایشان در این مدت طوری از خانواده شان مراقبت کردند که اجازه ندادند کسی به آنهابی بی احترامی کند، نهایت احترام را به آنها می گذاشتند و خطرات دشمنان را از آنان دور می کردند. رفتار امام رضا(ع) با فرزندشان امام جواد(ع) آن قدر محبت آمیز و توأم با احترام بود که ایشان را به نام صدا نمی زدند بلکه بیشتر با کنیه مورد خطاب قرارش می دادند
@qavami
✍️امام (ع) پس از پذیرش ولایت عهدی نیز با بی اعتنایی تمام به تشکیلات سلطنتی مأمون، به زندگی ساده و بی آلایش دوران پیش از ولایتعهدی خود ادامه داد و حتی در برابر سیاست مأمون که سعی می کرد آن حضرت را وارد کارهای حکومتی کند، فرمود: این امر هرگز نعمتی برایم نیفزوده است، هنگامی که در مدینه بودم دست خطم در شرق و غرب نفوذ داشت. در آن زمان بر استرم سوار می شدم و با آرامی و آزادی کوچه های مدینه را می پیمودم و این حالت از همه چیز برایم عزیزتر و مطلوبتر بود.
@Qavami
✍عیون اخبار الرضا
یکی از جامعترین کتب شیعی در تاریخ علی بن موسی الرضا، امام هشتم شیعیان، و گفتاوردهای او به تألیف شیخ صدوق است. عیون اخبار الرضا از جمله کتابهای معتبر شیعه است که بسیاری از مسائل مربوط به فقه شیعه در آن بیان شدهاست.
@qavami
به گزارش قدس آنلاین، با مساعدت آستان قدس رضوی جذامیهای مشهد بعد از سال ها به زیارت امام رضا(ع) مشرف و میهمان سفره امام رئوف(ع) شدند.
@qavami
👇👇
✍هم سفره با جذامیان
امام صادق عليه السّلام فرمود:
“على بن الحسين صلوات اللَّه عليهما گذرش بر جذاميان افتاد، حضرت سوار الاغش بود و آنها صبحانه مى خوردند.
امام(رضا) را به صبحانه دعوت كردند، فرمود:
اگر روزه نميداشتم ميپذيرفتم، و چون بمنزلش رفت، دستور فرمود غذائى لذيذ و خوب بسازند، سپس براى صبحانه از آنها دعوت كرد و خود هم با آنها صبحانه خورد.”
أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 187
@qavami
✍دلاکی امام ع
امام رضاع، با اعتبار دینی و اجتماعی و سیاسی عالی ، بنا به روایتی که ابن شهر آشوب، نویسنده مشهور شیعه در قرن ششم به نقل از یعقوب بن اسحاق نوبختی روایت کرده است به گونه ای وارد حمام نیشابور شد که حاضران متوجه نشدند آن حضرت دارای چنان مقامی است.
ابن شهر آشوب می نویسد: حضرت رضا علیه السلام وارد حمام شد. یکی از کسانی که حاضر بود - و ایشان را نمی شناخت - از آن حضرت خواست تا دلاکی او را کرده، به اصطلاح امروزه پشت او را کیسه بکشد.
حضرت درخواست او را پذیرفت و مشغول کار شد. برخی که امام را می شناختند آن مرد را در باره امام رضا (ع) آگاه کردند و او مشغول عذرخواهی شد با این حال امام به او آرامش داده و همچنان به دلاکی او مشغول بود (مناقب ابن شهرآشوب: 2/412).
@qavami
✍شیخ صدوق در روایتی نقل کرده است که وقتی حضرت رضا (ع) وارد حمامی شدند که در زمان ایشان به حمام الرضا شهرت داشت، آن اندازه عزیز بود که پس از غسل آن حضرت در آن حمام و اقامه نماز ظهر و بیرون رفتن از انجا، مردم به حمام رفته از آن آب بهره می گرفتند (مسند الامام الرضا - ع - 1/57)
@qavami
✍مسند الامام الرضا علیهالسّلام تالیف شیخ عزیز الله عطاردی است، که احادیث امام رضا علیه السلام را گرداوری کرده.
@qavami
✍از امام رضا علیه السلام در باره تواضع و حد آن پرسش شد. حضرت فرمود: تواضع مراتبی دارد. از جمله آن که انسان قدر و منزلت و اندازه خود را بشناسد و همانجا و در همان حد متوقع باشد، آن هم با قلب سلیم و آرام. رفتارش هم با دیگران آنچنان باشد که دوست دارد چنان با او رفتار کنند. اگر بدی هم دید با نیکی پاسخ دهد. خشمش را هم بتواند رام خویش سازد. از دیگران هم درگذرد. و البته خداوند نیکوکاران را دوست دارد (مسند الامام الرضا - ع - 1/273).
@qavami
✍امام رضا (ع) برخوردهای مشاجره آمیز را که از سر خودخواهی و بزرگ بینی است مردود دانست و فرمود چنین رفتارهایی سبب برآمدن غرور و از میان رفتن عزّت انسانی می شود (امالی الطوسی: 2/96).
@qavami
✍مجاورت مدفن امام ع و هارون
مأمون که با نیرنگ و دورویی آن حضرت را به شهادت رسانده بود برای آنکه خود را دوستدار امام رضا(ع) نشان دهد و وانمود کند که حتی بعد از شهادت برای بدن ایشان احترام بسیاری قائل است، تصمیم گرفت آن امام بزرگوار را در کنار پدر خود دفن کند، اما اتفاقی رخ داد که باعث شد امام رضا (ع) در قسمت بالا سر هارون به خاک سپرده شود و نقشه مأمون نقش برآب گردد.
@qavami
👇👇👇
✍ابراهیم بن عباس در باره اخلاقیات امام رضا علیه السلام می گوید: زمانی که حضرت خلوت می کرد و سفره غذا پهن می شد تمامی خدمتکاران را بر سر سفره می نشاند و با آنان غذا می خورد. (مسند الامام الرضا علیه السلام: 1/45). دیگری نقل می کند که در مسیر خراسان که بودیم سفره پهن شد و حضرت خدمتکاران سودانی را هم بر سر سفره نشاند. من اعتراض کردم. حضرت فرمود: خدای ما یکی است. مادر و پدر ما هم یکی است و پاداش به اعمال ما خواهد بود. (روضة الکافی: 230).
@qavami