eitaa logo
امامت و امارت
207 دنبال‌کننده
92.5هزار عکس
53.7هزار ویدیو
4.6هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
۱ این تحلیلگر صهیونیست به نقطه مهمی توجه کرده وآن "جامعه نیرومند ایران" است که ظرفیت سلطه بر خاورمیانه را ایجاد کرده است. البته ما اصطلاح سلطه را نمی پسندیم ولی امامت انقلاب اسلامی که از مرکزیت ایران انقلابی نشأت گرفته واقعیتی بی تردید است که به هدف محو صهیونیسم در حال نزدیک شدن است. بد نیست قدری روی واژه "جامعه نیرومند ایران" تمرکز نماییم. نیرومندی این جامعه از چیست؟ باید به تاریخ طولانی شکل گیری این جامعه توجه کرد که از دو بعد دینی و ملی پردازش شده است؛ یعنی ایرانیت و اسلامیت که تار و پود این جامعه را تشکیل میدهد که از دو تاریخ هم افزا و متکامل برخوردارند غیرت ایرانی و معنویت اسلامی به گونه ای در هم عجین شده که قابل انفکاک نیست. البته اسلام ناب که از معدن اصلی آن یعنی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام پایه گرفته است که اهل بیت محبت وعدالت و معنویت هستند، اسلام برای اوج گیری و بالندگی و تاثیرگذاری نیازمند یک ظرف و زمین بوده است که ایران به معنای اعم آن واجد این ظرفیت و زمینه بوده و به عنوان یک محیط کاملا مساعد منحصر بفرد برای رویش درخت اسلام آماده شده است. فرهنگ آرش و سیاوش با فرهنگ علی اکبر و عباس کاملا همخوان، هم دیگر را یافته و طبق یک برنامه وحیانی در هم تنیده شده اند که اوج آن شکل گیری تدریجی "انقلاب اسلامی در ایران" است انقلابی که جز در این سرزمین امکان وقوع نداشته و آن جامعه نیرومند دو رگه او را پدید آورده و از آن حفاظت میکند، توسعه و تعمیق میدهد و تداوم میبخشد و این جامعه نیرومند اصلا قابل استیصال نیست و هیچ قدرتی نمی تواند آن را بزداید. ادامه دارد... ✍️ سید صمصام الدین قوامی
جامعه نیرومند ایران (2) ۲ این تحلیلگر صهیونیست جامعه نیرومند ایران را از جامعه ترکیه قوی تر دانسته است و لابد کشورهای عربی هم از یک جامعه نیرومند که توان انقلاب اسلامی را حدوثا و بقاء داشته باشد بهره مند نیستند (طبق نظر او ). علت نیرومندی جامعه ایران اولا در فرهنگ غنی آن است که در طول دوران بر غنای آن افزوده شده و اکنون به دوران بلوغ خود رسیده است. او قدرت ایران را در سلاح نمیداند، در اسلام میداند که مردم ایران از ورود آن به سرزمین خود با نان و خرما استقبال کردند و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله سلمان فارسی را ملقب به سلمان محمدی کرد و او را از اهل بیت خود شمرد و پیش بینی کرد او و یارانش صحیح ترین و صادق ترین قرائت را از اسلام خواهند داشت و در موطنی غیر از حجاز و جزیره العرب آن را اقامه خواهند نمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله با مردم شناسی وحیانی مردم این دیار را اصلح برای تداوم اسلام تشخیص داد و با صراحت و بدون تقیه آن را به تاریخ معرفی نمود، همین معرفی خود ناشی از وحی است زیرا او "ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوي، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحي‏، عَلَّمَهُ شَديدُ الْقُوي‏، ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوي‏" است مگر میشود بدون مبنا و منطق قومی را به عنوان " آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ " تعریف نمود لابد صلاحیت تحمل امانت اسلام را در این قوم دیده بوده است؛ مگر نه اینکه خود پیامبر را در مکه قدر ندانستند و انکار کردند و تبعید ولی مدینه که غیر زادگاه اسلام بود محل اولین حکومت و مدنیت دینی شد به همین منطق هر نقطه دیگر که صلاحیت پایدارتری داشته باشد مهد اسلام خواهد شد و آن قوم و سرزمین در منطقه ایران تجسد یافت و اسلام خیلی شیرین و آسان به آن منتقل شد و مردم آن را چون جان شیرین دریافتند و با ایمانی استثنایی مبتنی بر فطرتی سلیم در این موطن بالنده کردند و رویاندند و قرن ها از این ماجرا گذشت امتحان خود را در کوران ها و کوره ها خوب پس دادند و هیچ فراز و نشیبی از عشق آنان به اسلام نکاست و این ترکیب عاشقانه و عاقلانهِ اسلامی ایرانی، جامعه نیرومند ایران را سامان داد وحدوث و بقاء انقلاب اسلامی در آن خود سند حقانیت این جامعه نیرومند است که صهیونیست ها آن را دژی غیر قابل تسخیر تفسیر کرده اند. ادامه دارد... ✍ سید صمصام الدین قوامی رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی @Qavami
۳》 این تحلیلگر صهیونیست وحشت همپالکیهایش را از مانع اصلی راهبرد "نیل تا فرات" و تبدیل شدن آن به راهبرد از "فرات تا نیل" را ابراز کرده است و اینکه حریف نمی‌شوند و اصولاً قادر به تغییر وضعیت هم نیستند؛ زیرا با سياست‌های غیر موثر نرم افزاری نمی‌توان این درخت با ریشه های عمیق و عریق را مستأصل نمود. یکی از ادله نیرومندی این جامعه "وحدت ملی" مبتنی بر وحدت دینی و اسلامی است که حتی اقلیت‌های دینی هم به نوعی در این وحدت مشارکت دارند و قومیت ها، ملیت ها، قبائل و شعوب گوناگون در چتر این وحدت قرار دارند، این وحدت قابل بمباران و تلاشی و فروپاشی نیست، نظام دینی فعلی براساس همین وحدت پدید آمده و باقی مانده است. رهبری این نظام که ملقب به امامت است برخوردار از یک اعتبار تاریخی ملی بومی و عقیدتی مستحکم است که خود به نمادی از "وحدت ملی" تبدیل شده است البته شاه هم نمادی از این وحدت و ظاهرا حامی آن بود ولی فاقد قداست و معنویت لازم برای هدایت و نفوذ پایدار بود و قلّت غیرت او باعث واگذاری بخشی از سرزمین به بیگانگان می‌شد (مثل واگذاری بحرین) ولی نظام امامت و ولایت در پاسداری از وحدت ملی بسی جدی تر، قوی تر و غیورانه تر عمل می‌کند زیرا قوت شریعتِ حاکم، بر ضریب قدرت این حمایت افزوده است و نمونه ای از آن را در جنگ تحمیلی ۸ ساله ملاحظه نمودیم که این روزها در بزرگداشت آن به سر می‌بریم که به یک نهضت ملی دینی برای دفاع از وطن تبدیل شد و پوزه متجاوزان متوهم را به خاک مالید. نگاهی به مشخصات رزمندگان نشان میدهد که از هر قشر دینی، قومی و بومی داوطلبانه در آن حضور داشتند و خون خود را هدیه کردند و حمایت گری و وروایتگری نمودند این وحدت ملی یکی از مؤلفه های اصلی و اصیل "جامعه نیرومند ایران" است که این صهیونست را وادار به اعتراف به نفوذناپذری آن کرده است. این جامعه نیرومند تحریم را هم شکست داده است ودشمن را به احترام وادار نموده است. ادامه دارد... ✍ سید صمصام الدین قوامی رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی @Qavami
۴》 این تحلیلگر صهیونیست جامعه ایران را نیرومند میداند زیرا قدرت بسیج کنندگی آن را دیده است که چگونه به هنگام وقوع خطر و بحران تمامی گلایه ها فراموش می‌شود و به امر امام جامعه واکنش سریع، وسیع و قوی نشان می‌دهد و خطر را برطرف می‌کند زیرا انقلاب و نظام اسلامی را مردم مومن خود پدید آورده اند و به آن علاقمند و عقیده مند هستند و تصور نبود آن را هرگز ندارند لذا مثل فرزند خود از آن دفاع می‌کنند و مشکلات اقتصادی واجتماعی را معلول و محصول توطئه های کفر و نفاق می‌دانند و نه ناشی از انقلاب آسمانی خود؛ لذا هزینه حفظ نظام انقلابی را به هرشکل می پردازند و برای این هدف مقدس با مال و جان و زبان جهاد می‌کنند زیرا جایگزینی برای آن در مخیله خود ندارند و عمیقا باورمند هستند که این نظام محصول یک تاریخ طولانی از مجاهدت های انبیاء ، صدیقین، شهداء وصالحین است و برآمده از متن واقعیت های تکوینی و تشریعی است و حقیقتا قطعه پایانی تاریخ بشریت است که از آن بهتر به نفع انسانیت متصور نیست نگاه صرفا سیاسی و اینکه رژیمی است که به جای آن رژیمی دیگر می آید به آن ندارند، بلکه نظامی موعود می‌دانند که مولود بلاها و قربانی ها و فدا شدن ها بوده و از پس قرن‌ها مثل گل روییده است؛ از پس شکست و بن بست ایده ها و عقیده های رنگارنگ و کاذب که متناوباً آمده و رفته اند و چون ریشه در آسمان نداشته اند نه تنها مرهمی برزخم ها نبوده اند بلکه زخم های کهنه بشری را عمیق تر نموده و افاقه ای نکرده اند. مردم این سرزمین با چنین درکی از نظام پایدار خود با تمام وجود از حریم و حرم آن حمایت و نصرت میکنند و محدودیت ناشی از تحریم را بخشی از هزینه حفظ نظام میدانند و باصبوری و شکوری بی پایان منتظرند تا دولتشان هر لحظه و هر دوره ناب تر شود و مشکلات را حل کند و بهای این اعتقاد و جهاد را رضوان خدا می‌دانند ومعامله پر سود با او قلمداد میکنند و این صهیونیست مثل دیگر همفکرانش این را به خوبی درک کرده و دیده اند که در فتنه های متوالی، متنوع و متکثر، چگونه مردم بسیج می‌شوند و آتش فتنه را به آتش افروز بر می‌گردانند وابولهب را به نار ذات لهب وصل می‌کنند. این اعتقاد، ادراک و جهاد ریشه دار و پایدار یکی دیگر از مولفه های جامعه نیرومند ایران است. ادامه دارد... ✍ سید صمصام الدین قوامی رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی @Qavami
۵》 عنایت ویژه امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به این سرزمین مهم ترین مولفه نیرومندی جامعه ایران است که بیشترین نواب عام آن حضرت در اینجا با سهم امام علیه السلام پرورش یافته اند و در طول دوران غیبت کبری هر یک به فراخور حال و ظرفیت و شخصیت علمی و معنوی و مدیریتی ماموریت و مسئولیتی را از سوی آن حضرت بر دوش گرفته و به وظیفه خویش عمل کرده و مایه پیشرفت اسلام شده اند؛ این ماموریت ها بسیار با هم متفاوتند شبیه ائمه اطهار علیهم السلام که کاملا متفاوت عمل می‌کردند؛ از حکومت علوی، صلح حسنی، قیام حسینی، ادعیه سجادی، جهاد علمی باقری و صادقی و... که حتی در سبک زندگی آن‌ها تفاوت ایجاد می‌کرده به همین سیاق نواب عام دوران غیبت نیز با توجه به مقتضیات زمان و مکان جلوه ای خاص داشته و تماما مأجور و مشکورند به تکلیف و حجت عمل کرده اند و نمره قبولی خود را از حضرت ولی عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء گرفته اند چراکه مطیع او به عنوان مولای خود بوده و با امر و اذن او اقدام کرده اند؛ مثلا آیت الله بروجردی و امام راحل نیز از همین قاعده پیروی کرده اند هر دو مشی آن‌ها قابل تقدیر است هر چه بوده است سیره حسنی بروجردی و سیره حسینی امام راحل هر دو در اطاعت از امر مولا بوده است؛ این اعتقاد به امام غائب قائم باعث شده رهبران دینی مدنی نیرومندی پدید آیند که با رساله و وجوهات و معنویات و هدایات با مردم پیوند بخورند و با هم نیرومند شوند و اکنون نیز رهبری امت در اختیار نائبی دیگر است که مشی خود را به اذن مولایش و امر او مقاومت در مقابل استکبار قرار داده و به همین علت از حمایت آن حضرت برخوردار است لذا پیروز است و استکبار را به زانو در آورده است. امری که بدون نصرت آن حضرت امکان پذیر نبود و مردم هرگز این اعتقاد را از دست نداده اند و بلکه طبق فرمولی آسمانی مشاهده تاریخی دارند که نواب نزدیک به زمان ظهور هر چه انقلابی تر و سیاسی تر اند و این را دشمن بیشتر از دوست درک کرده و مرعوب آن است. ادامه دارد... ✍ سید صمصام الدین قوامی رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی @Qavami
بسم الله الرحمن الرحیم 《 ۶》 یکی از مولفه های نیرومندی در جامعه ایران عدالتی است که در رهبری آن ملکه و نهادینه شده است، عدالتی که باعث شده است تمامی اصحاب فتنه را که مستحق اشد مجازات بوده اند را در حصر و ممنوعیت تصویر و حبس توام با مرخصی و منجر به آزادی اکتفا کند درحالیکه امام راحل در فتنه منافقین حکم اعدام را به عنوان حکم خدا جاری کرد که منجر به قهر مرحوم آیت الله منتظری شد، رهبری فعلی برخورد رافت آمیز داشت. رهبری که همه مراحل مشروعیت را طی کرده است براساس حسادتی که به او می‌شود مورد بغض و غضب کفر و نفاق است؛ منتهی با حلم وشرح صدر تمامی این خیانت ها را تحمل می‌کند در عوض خداوند به او نصرت می‌دهد و کبت و نکبت را نصیب و نثار منافقان و خائنان می‌نماید که هر روز منزوی تر می‌شوند و منفور و در عوض محبوبیت رهبریِ شایسته بالا می‌رود و میدان نفوذ او به همه مستضعفین زمین کشیده شده است. عدالت به این نیست که مجرم را به مشارکت سیاسی دعوت کنند عقل وشرع این را نفی می‌کند. فقیه عادل مرکز نصرت خدا است، علت بقاء ملک، عدالت است که انقلاب فقیه را به گام دوم کشانده است آنهم با عزت و اگر به جای عدل ظلم بود ملکی و حکمی باقی نبود و اگر بود با ذلت بود مثل ذلت شاهان خلیج فارس؛ ملک فقیه باقی است و مظفر و معزز. این گونه بقاء، کشف از عدالت می‌کند. رهبری عادل مردم عدالتخواه را راضی و ناصر میکند که کرده است. فقها در زمان غیبت کبری صاحب یک حکومت کامل و جامع نبوده اند ولی الان این توفیق نصیب شده است؛ حالا فقیه عادل حاکم شده و باقی مانده است؛ آثار وضعی این عدالت در جان این ملت رسوخ میکند و وجدان‌های سلیم را به وجد می آورد تا در هر شرائطی رهبر را نصرت کنند؛ دشمن این را درک کرده که جامعه ایران نیرومند است چون رهبری فقیه و عادل دارد که صرفا یک رهبر سیاسی نیست؛ وقتی حرف میزند و حکمی می‌کند، حکم شرعی است که جان ها را قانع می‌کند و به فداکاری و وفاداری وامی‌دارد؛ لذا توطئه های سنگین مثل تیغ بر صخره، بی اثر است و خصم مستاصل متوجه این امر شده است. عدالت فقیه در ابعاد عفت، شجاعت و حکمت بروز می‌کند که در نتیجه رهبری عفیف، شجاع و حکیم را متجلی می‌کند که هرگز خود و ملت را ذلیل نمی‌کند ولی باعث ذلت نفاق می‌شود. ادامه دارد... ✍ سید صمصام الدین قوامی رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی @Qavami
۷ 》 یکی از مولفه های نیرومندی جامعه ایران پوشیدگی بانوان است که پوشیدگی برتر را اختیار کرده اند در طول تاریخ هیچ رژیمی نتوانسته این گوهر را از آنها سلب کند اوج آن رضاخان بود که ناتوان تر از آن بود ضربات چکمه هایش به شهید بافقی و کشتارش در گوهرشاد و کلاه پهلوی معروفش و آجانهای آبی پوشش با باتوم هایی که به محجبه ها میزد قدرت سلب پوشیدگی را از زنان ایران نداشت قبل از آن در قاجار به قبل حتی همسران شاهان نیز در پرده و مستور بودند ولو اهل حرمسرا بودند هیچ شاهی در ایران همسر غیر مستوره و محجبه نداشت و کسر شان خود هم میدانست در زمان پهلوی دوم که اوج افسار گسیختگی بود و حجاب اختیاری حاکم شد و بی حجابی اجباری و الزامی رضاخانی تغییر سیاست یافته بود و زنان مستوره اکثریت قاطع داشتند و اسیر جو و فرهنگ برهنگی که یک بیماری است نشدند برهنگی در حد پوسته جامعه باقی ماند و هسته آن پوشیدگی و چادر مشکی بود البته پوسته همیشه بیشتر در چشم است ولی انقلاب پوشیدگان برعلیه برهنگی به عنوان جلوه ای از انقلاب اسلامی به عنوان یک واقعیت روشن به رخ جهان کشیده شد قاطبه زنان انقلابی که در تظاهرات شرکت میکردند و همسران و فرزندان خود را هم به میدان انقلاب وآزادی می‌کشانند لباس متحدالشکل چادر را به تن داشتند که پوششی ملی، دینی، و اخلاقی بود و برهنگی در این سرزمین مغلوب شد این غلبه همچنان ادامه دارد و الان حاکمیت پوشیدگی بر برهنگی است چون جزء قاموس و ناموس انقلاب اسلامی است و از علل موجبه و مبقیه آن حساب می‌شود و لذا با هیچ ترفندی از بافت جامعه انقلابی جدا نمی‌شود؛ ذاتی یک شیئ معلل نیست و پوشیدگی ذاتی انقلاب است نه از اعراض آن تا امکان جدایی آن باشد. این پوشیدگی قانون نظام انقلابی است حتی اگر قانونیِ ظاهری هم نباشد از قوانین تخلف ناپذیر انقلاب اسلامی است و تحلیل‌گران صهیونیست هم این را فهمیده اند با کمک دنیای مجازی و انتشار ویروس ابتذال به تلاش بیهوده‌ای برای حاکمیت برهنگی دست زده‌اند که امکان موفقیت ندارد و خودشان این را فهمیده اند و لو بعض تجدید نظر طلبان قدرت این فهم را از دست داده باشند فهم این که جامعه نیرومند ایران جامعه‌ای پوشیده بوده و هست و خواهد بود. ادامه دارد... ✍ سید صمصام الدین قوامی رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی @Qavami )
۴》 این تحلیلگر صهیونیست جامعه ایران را نیرومند میداند زیرا قدرت بسیج کنندگی آن را دیده است که چگونه به هنگام وقوع خطر و بحران تمامی گلایه ها فراموش می‌شود و به امر امام جامعه واکنش سریع، وسیع و قوی نشان می‌دهد و خطر را برطرف می‌کند زیرا انقلاب و نظام اسلامی را مردم مومن خود پدید آورده اند و به آن علاقمند و عقیده مند هستند و تصور نبود آن را هرگز ندارند لذا مثل فرزند خود از آن دفاع می‌کنند و مشکلات اقتصادی واجتماعی را معلول و محصول توطئه های کفر و نفاق می‌دانند و نه ناشی از انقلاب آسمانی خود؛ لذا هزینه حفظ نظام انقلابی را به هرشکل می پردازند و برای این هدف مقدس با مال و جان و زبان جهاد می‌کنند زیرا جایگزینی برای آن در مخیله خود ندارند و عمیقا باورمند هستند که این نظام محصول یک تاریخ طولانی از مجاهدت های انبیاء ، صدیقین، شهداء وصالحین است و برآمده از متن واقعیت های تکوینی و تشریعی است و حقیقتا قطعه پایانی تاریخ بشریت است که از آن بهتر به نفع انسانیت متصور نیست نگاه صرفا سیاسی و اینکه رژیمی است که به جای آن رژیمی دیگر می آید به آن ندارند، بلکه نظامی موعود می‌دانند که مولود بلاها و قربانی ها و فدا شدن ها بوده و از پس قرن‌ها مثل گل روییده است؛ از پس شکست و بن بست ایده ها و عقیده های رنگارنگ و کاذب که متناوباً آمده و رفته اند و چون ریشه در آسمان نداشته اند نه تنها مرهمی برزخم ها نبوده اند بلکه زخم های کهنه بشری را عمیق تر نموده و افاقه ای نکرده اند. مردم این سرزمین با چنین درکی از نظام پایدار خود با تمام وجود از حریم و حرم آن حمایت و نصرت میکنند و محدودیت ناشی از تحریم را بخشی از هزینه حفظ نظام میدانند و باصبوری و شکوری بی پایان منتظرند تا دولتشان هر لحظه و هر دوره ناب تر شود و مشکلات را حل کند و بهای این اعتقاد و جهاد را رضوان خدا می‌دانند ومعامله پر سود با او قلمداد میکنند و این صهیونیست مثل دیگر همفکرانش این را به خوبی درک کرده و دیده اند که در فتنه های متوالی، متنوع و متکثر، چگونه مردم بسیج می‌شوند و آتش فتنه را به آتش افروز بر می‌گردانند وابولهب را به نار ذات لهب وصل می‌کنند. این اعتقاد، ادراک و جهاد ریشه دار و پایدار یکی دیگر از مولفه های جامعه نیرومند ایران است. ادامه دارد... ✍ سید صمصام الدین قوامی رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی @Qavami
۵》 عنایت ویژه امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به این سرزمین مهم ترین مولفه نیرومندی جامعه ایران است که بیشترین نواب عام آن حضرت در اینجا با سهم امام علیه السلام پرورش یافته اند و در طول دوران غیبت کبری هر یک به فراخور حال و ظرفیت و شخصیت علمی و معنوی و مدیریتی ماموریت و مسئولیتی را از سوی آن حضرت بر دوش گرفته و به وظیفه خویش عمل کرده و مایه پیشرفت اسلام شده اند؛ این ماموریت ها بسیار با هم متفاوتند شبیه ائمه اطهار علیهم السلام که کاملا متفاوت عمل می‌کردند؛ از حکومت علوی، صلح حسنی، قیام حسینی، ادعیه سجادی، جهاد علمی باقری و صادقی و... که حتی در سبک زندگی آن‌ها تفاوت ایجاد می‌کرده به همین سیاق نواب عام دوران غیبت نیز با توجه به مقتضیات زمان و مکان جلوه ای خاص داشته و تماما مأجور و مشکورند به تکلیف و حجت عمل کرده اند و نمره قبولی خود را از حضرت ولی عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء گرفته اند چراکه مطیع او به عنوان مولای خود بوده و با امر و اذن او اقدام کرده اند؛ مثلا آیت الله بروجردی و امام راحل نیز از همین قاعده پیروی کرده اند هر دو مشی آن‌ها قابل تقدیر است هر چه بوده است سیره حسنی بروجردی و سیره حسینی امام راحل هر دو در اطاعت از امر مولا بوده است؛ این اعتقاد به امام غائب قائم باعث شده رهبران دینی مدنی نیرومندی پدید آیند که با رساله و وجوهات و معنویات و هدایات با مردم پیوند بخورند و با هم نیرومند شوند و اکنون نیز رهبری امت در اختیار نائبی دیگر است که مشی خود را به اذن مولایش و امر او مقاومت در مقابل استکبار قرار داده و به همین علت از حمایت آن حضرت برخوردار است لذا پیروز است و استکبار را به زانو در آورده است. امری که بدون نصرت آن حضرت امکان پذیر نبود و مردم هرگز این اعتقاد را از دست نداده اند و بلکه طبق فرمولی آسمانی مشاهده تاریخی دارند که نواب نزدیک به زمان ظهور هر چه انقلابی تر و سیاسی تر اند و این را دشمن بیشتر از دوست درک کرده و مرعوب آن است. ادامه دارد... ✍ سید صمصام الدین قوامی رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی @Qavami