1_542517337.mp3
14.42M
🎬 #سخنرانی استاد #رائفی_پور
📝 #عید_بیعت ۱۳۹۶.۹.۷ - تهران (میدان امام حسین
࿐❅᪥•﷽•᪥❅
1⃣ بیعت به چه معناست؟
بیعت از ریشهی «بیع» به معنای معامله و خرید و فروش میآید؛ قرآن میفرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ؛ برخی از مردم هستند که جان خودشان را برای رضای خداوند متعال میفروشند.»*۱
📖 یکی از تعابیری که در قرآن در مورد انسان وجود دارد، این است که انسان در نوعی معامله قرار دارد: «وَالْعَصْرِ؛ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ؛ سوگند به عصر! که بیتردید انسان غرق در خسران بزرگ و سنگینی است.»*۲
🔁 دنیا مزرعه آخرت است و انسان همیشه در معامله و سود و زیان است و دین، به معاملات او جهت میدهد و جهت دهی آن، بیعت با امام است. در واقع کارِ دین، جهتدهی به این است که زندگی، فکر، ذکر، وقت، قلم، عُلقه (علاقه)، دغدغه و هزینههای مالیمان را در چه راهی مصرف کنیم؟ اگر اینگونه به زندگیمان جهت ندهیم، خُسر (زیان) است؛ یعنی سرمایههای زندگیمان مانند یخی که دارد آب میشود، در حال نابود شدن است.
🔻 پس دین به اینکه سرمایههای وجودمان را به چه کسی بفروشیم، جهت میدهد. امام علی میفرماید: «إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةُ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ جانْبهاى شما جز بهشت نيست؛ پس آن را جز به بهشت مفروشيد.»*۳ تازه بهشت بهای جان ماست و بهای روح انسان (که بالاتر از جسم است) خود خداست. چه بخواهیم و چه نخواهیم این جانمان دارد رایگان میرود، مهم این است که برای که و برای چه میرود. پس خوب است که جانمان را به دست کسی بسپاریم که دوستمان دارد و جان و زندگی ما را به بهترین شکل مدیریت میکند.
🔆 علاوه بر این، بیعت این ثمره را دارد که وقتی فهمیدیم طرف حسابمان امام عصر است، رفتار، برخورد و همه ابعاد زندگیمان، هر روز بیشتر از قبل به او متمایل میشود.
📚 ۱. سوره بقره، آیه ۲۰۷
۲. سوره عصر، آیه ۱ و ۲
۳. بحارالانوار، ج ۷۵، ص۱۳
🍀 #عید_بیعت - قسمت اول
أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
16.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔉 استاد #رائفی_پور
🔴 از ••۱۲ نشانه های ظهور فقط تنها ۵ نشانه مانده است.
#نشانه های ظهور
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_شـشم
✍و من یخ زده با صدایی از ته چاه گفتم: ( چقدر اسلام بده) سکوت عجیبی در آن خیابان سرما خورده حاکم بود و فقطـ صدای قدمهای من و عثمان سکوت را می شکست.(اسلام بد نیست فقط) و من منفجر شدم فقط چی؟حرفای امروزه اون مرد را نشنیدی؟داشت با پنبه سر میبرید.در واقع داشت واسه جنگش یار جمع میکردمثه بابام که مسلمون بود و یه عمر واسه سازمانش یار جمع کردشما چی میخواین از ماا..هان ؟اگه تو الان اینجا وایستادی فقط یه دلیل داره،مثه مامانم ترسویی همین دانیال نترسید و شد یه مسلمون بد اخلاق یه نگاه به دنیا بنداز،هر گوشه اش که جنگه یه اسمی از شما و اسلامتون هست میبینی همه تون عوضی هستین
بی تفاوت به شرم نگاه و سرِ به زیر انداخته اش،قدم تند کردم و رفتم.
و او ماند حیران،در خیابانی تنها
چند روزی گذشت.هیچ خبری از عثمان نبود.نه تماسی،نه پیامکی چند روزی که در خانه حبس بودم،نه به اجبار پدر یا غضب مادر فقط به دل خودم!!
و من گفتم از تصمیمم برای وصل شدن به مسلمانهای جنگجو،از تسلیم تمام هستی ام برای داشتن برادر و مبارزه ای که برای رسیدن به دانیال؛ حاضر به قبولش بودم.اما با پرواز هر جمله از دهانم،رنگ چشمان عثمان قرمز و قرمزتر میشد.و در آخر،فقط در سکوت نگاهم کرد.بی هیچ کلامی
من عادت داشتم به چشمانِ پرحرف و زبان لال پس منتظر نشستم. تماشای باران از پشت شیشه چقدر دلچسب بود. یادم باشد وقتی دانیال را پیدا کردم، حتما او را در یک روز بارانی به اینجا بیاورم. قطرات باران مثله کودکی هام رویِ شیشه لیز میخورد و به سرعت سقوط میکردم...چقدر بچه گی باید میکردم و نشد... جیغ دلخراشِ، پایه صندلی روی زمین و سپس کشیده شدن سریع و نامهربان بازویم توسط عثمان.عثمان مگر عصبانی هم میشد؟کاپشن و کلاهم را به سمتم گرفت،پیش بندش را با
🍂🌼🍂🌼🍂
✍عصبانیت روی میز پرت کرد و با اشاره به همکارش چیزی را فهماند سارا بپوش بریم و من گیج:چی شده؟ کجا میخوای منو ببری؟
بی هیچ حرفی با کلاه و شال، سرو گردنم را پوشاند و کشان کشان به بیرون برد.کمی ترسیدم پس تقلا جایز بود اما فایده ایی نداشت،دستان عثمان مانند فولاد دور بازوم گره شده بود.و من مانند جوجه اردکی کوچک در کنارگامهای بلندش میدویدم.بعد از مقداری پیاده روی، سوار تاکسی شدیم و من با ترس پرسیدم از جایی که میرویم و عثمان در سکوت فقط به رو به رویش خیره شد.
بعد از مدتی در مقابل ساختمانی زشت و مهاجر نشین ایستادیم.و من برای اولین بار به اندازه تمامِ نداشته هایم ترسیدم راستی من چقدر نداشته در کنارِ معدود داشته هایم، داشتم!
از ترس تمام بدنم میلرزید. عثمان بازویم را گرفت و با پوزخندی عصبی زیر گوشم زمزمه کرد: نیم ساعت پیش یه سوپرمن رو به روم نشسته بودحالا چی شده؟همینجوری میخوای تو مبارزشون شرکت کنی دختره ی احمق؟کم کم عادت میکنی این تازه اولشه یادت رفته، منم یه مسلمونم راست میگفت و من ترسیدم دلم میخواست در دلم خدا را صدا بزنم!ولی نه...خدا، خدای همین مسلمانهاست پس تقلا کردم اما بی فایده بود و او کشان کشان مرا با خود همراه میکرد.اگر فریاد هم میزدم کسی به دادم نمیرسید آنجا دلها یخ زده بود
از بین دندانهای قفل شده ام غریدم: شما مسلمونا همتون کثیفین؟ ازتون بدم میادو او در سکوت مرا از پله های ساختمان نیمه مسکونی بالا میبرد. چرا فکر میکردم عثمان مهربان و ترسوست؟؟ نه نبود...
بعد از یک طبقه و گذشتن از راهرویی تهوع آور در مقابل دری ایستاد . محکمتر از قبل بازویم را فشرد و شمرده و آرام کلمات را کنار هم چید: یادمه نیم ساعته پیش تو حرفات میخواستی تمام هستی تو واسه داشتن دانیال بدی پس مثه دخترای خوب میری داخل و دهنتو میبندی میخوام مبارزه رو نشونت بدم و بی توجه به حالم چند ضربه به در زد!!
مبهوت به نیم رخش خیره ماندم، حالا دیگر وحشت لالم کرده بود. در باز شد.زنی با پوشیه رو به رویمان ایستاد وبه داخل دعوتمان کرد.عثمان با سلام و لبخندی عصبی،من را به داخل خانه کشاند و با دور شدن زن از ما،مرا به طرف کاناپه ی کهنه ی کنار دیوار پرت کرد.صدای زن آشپزخانه بلند شد: خوش اومدین داشتم چایی درست میکردم..اگه بخواین برای شما هم میارم و من چقدر از چای متنفر بودم.
عثمان عصبی قدم میزد و به صورتش دست میکشید که ناگهان صدای گریه نوزادی از تخت کوچک و کهنه کنار دیوار بلند شد.
نگاهی به منِ غرق شده در ترس انداخت و به آرامی کودک را از تخت بیرون کشید. بعد از چند دقیقه زن با همان حجاب و پوشیه با سه فنجان چای نزد ما آمد و کودک را از عثمان گرفت.نمیدانستم چه اتفاقی قرار است بیفتد و فقط دلم دانیال را میخواست...
کودک آرام گرفت و عثمان با نرمشی ساختگی از زن خواست تا بنشیند و از مبارزه اش بگوید...
⏪ #ادامہ_دارد...
🍃 @mahdisahebazman
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
#یاصاحب_الزمان_عج💚
آسمان در گوشہ قلبش نوشٺ
هر ڪہ می خواهد دلش بوے بهشٺ
دامن مهدے بگیرد روز و شب
باغ جنٺ گردد او را سرنوشت
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✨شبت بخیر همه ی دنیای من✨
@mahdisahebazman
🌹روز #سه_شنبه به نام #حضرت_سجاد و #حضرت_باقر و #حضرت_صادق علیهم السّلام است. زیارت ایشان در این روز:
السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا خُزَّانَ عِلْمِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا تَرَاجِمَةَ وَحْیِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَئِمَّةَ الْهُدَى السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَعْلامَ التُّقَى السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلادَ رَسُولِ اللهِ أَنَا عَارِفٌ بِحَقِّکُمْ مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِکُمْ مُعَادٍ لِأَعْدَائِکُمْ مُوَالٍ لِأَوْلِیَائِکُمْ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ اللهُمَّ إِنِّی أَتَوَالَى آخِرَهُمْ کَمَا تَوَالَیْتُ أَوَّلَهُمْ وَ أَبْرَأُ مِنْ کُلِّ وَلِیجَةٍ دُونَهُمْ وَ أَکْفُرُ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ اللاتِ وَ الْعُزَّى صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ یَا مَوَالِیَّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدَ الْعَابِدِینَ وَ سُلالَةَ الْوَصِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَادِقا مُصَدَّقا فِی الْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ یَا مَوَالِیَّ هَذَا یَوْمُکُمْ وَ هُوَ یَوْمُ الثُّلاثَاءِ وَ أَنَا فِیهِ ضَیْفٌ لَکُمْ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِمَنْزِلَةِ اللهِ عِنْدَکُمْ وَ آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
1_14676328.mp3
1.21M
#مولا_جان
صبح می رسد ....
وهمچنان
جای خالی تورا به رخ مان میکشد...
کجایی!؟عزیزدل زهرا (س)
امام غریبم !.....
امروز محکم تر #عهد سربازی و یاریم را تمدید میکنم.
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
🏴🏴
@mahdisahebazman
#السلام_علیک_یا_ابا_صالح_المهدی
#صبحتبخیرمولایمن
بالی برای رفتن تا آسمان بده
راهی برای دیدن رویت نشان بده
ما مردمان ساده دل این زمانه ایم
اصلا خودت بیا و دعا یادمان بده
ما با سه شنبه های شما
خو گرفته ایم
اندازه لیاقتمان
جمکران بده
برگرد و
تکیه بر روی
دیوار کعبه کن
ظهری به وقت شرعی زهرا
اذان بده
خود را معرفی کن و
یابن الحسن بخوان
و بعد
قبر مادر خود را
نشان بده...!!
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐❅᪥•﷽•᪥❅࿐
🗝 یک فرمول ، یا شاید یک راز بزرگ :
برای اینکه؛
هرکدوم از ما بتونیم برای امام زمان "عج" ویژه باشیم!
🌟 چطور بعضیها ویژه میشن و ره صدساله رو یکشبه طی میکنند ؟
ویژهی #عید_بیعت
#امام_زمان
#استاد_ #شجاعی
أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
تلاش برای ظهور امام زمان.mp3
3.38M
࿐❅᪥•﷽•᪥❅࿐
🔊ماجرای ظهور خیلی جدی شده
#امام_زمان
استاد_#رائفی_پور
أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
#اخرالزمان ٣٢
⭕️ پرهیز از دنیاگرایی
🔹 آسیب بزرگی که همواره انسان ها را از یاد خداوند و آخرت دور میکند، توجه بیش از حد به دنیا و بزرگتر جلوه دادن دنیا نسبت به آخرت است. ما همیشه میخواهیم بیشتر در این دنیا بمانیم، بیشتر از لذت هایش استفاده کنیم و بیشترِ عمر خود را صرف ارضای امیال جسمی و روحی کنیم. به سختی میپذیریم که بعد از مدتی، دیگر در این دنیا نیستیم.
🔸 خلاصه ی نگاه خدا به دنیا که در آیه های متعدد قرآن به آن اشاره شده، این جمله کلیدی است: «دنیا، سرای آزمایش، بازیچه، کالای اندک و فریبنده است.» (١)
🔹 بنابراین، گام سوم رهایی از فتنه های آخرالزمان، در کلام امیرالمومنین اینگونه بیان میشود: «هرکس از ما پیروی کند، گمراه نشود، و هرکه منکر ما شود، هدایت نگردد؛ و آنکه با زبان ما دشمن ما را کمک دهد، نجات نیابد؛ و آنکه ما را واگذارد، یاری نشود؛ پس به طمعِ دنیای پوچ و بی ارزشی که سرانجام از شما دور شود و شما نیز از آن زوال یابید، از ما روی نگردانید. زیرا هرکس دنیا را بر ما ترجیح دهد، افسوس فراوان دارد.» (٢)
🔺 خداوند متعال [از زبان فرد دنیا طلب] در قرآن میفرماید: «ای وای بر من که جانب امر خدا را فرو گذاشتم و در حقّ خود ظلم و تفریط کردم.» (٣)
📚 ١- کهف/۷؛ رعد/۲۶؛ حدید/۲۰؛ انعام/۷۰؛ ٢- بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۶۲؛ ٣- سوره زمر/۵۶
#يكشنبه
#سه_شنبه
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج احمد کافی
آخرالزمان و سختی های #ازدواج
حوادث آخرالزمان ونشانه های ظهور
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
1_350923918.mp3
1.58M
اگرچه تمام هفته دل ما کربلاست.....
ولی #سه_شنبه جمکران صفای دیگری دارد...
🌹 #زیارت_ال_یاسین
#قرار_هر_سه_شنبه
التماس_دعا....
🏴🏴🏴
@mahdisahebazman
1_545976285.mp3
46.44M
🔊 #سخنرانی استاد #رائفی_پور در مراسم اجتماع مردمی #عید_بیعت
📆 ۵ آبان ماه ۱۳۹۹ - مشهد مقدس - ورزشگاه امام رضا علیهالسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛از نمادهای #فراماسونری یا #شیطان پرستی چه میدانید؟
چیزی که شما میبینید همانی نیست که دیده اید!!
نشانه های ماسونی مستترومخفی
#شيطان_پرستی
#غرب_و_مهدویت
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_هــفتـم
✍چهره زن را نمیدیم اما آهی که از نهادش بلند شد حکم خرابی پله ای پشت سرش را میداد...و عثمان با کلافگی از خانه بیرون رفت. زن با صدایی مچاله در حالیکه به کودکش شیر میداد،لب باز کرد به گفتن از آرامش اتاقش از خواهر و برادرهایش.از پدر و مادر مهربان ومعمولیش از درس و دانشگاهش از آرزوهایی که خود با دستانش سوزاند.همه و همه قبل از مبارزه...
رو به روی من، زن ۲۱ ساله آلمانی نشسته بود که به طمع بهشت ،راهی جنگ و جهاد شد. جنگی که حتی تیکه ای از پازل آن مربوط به او نمیشد..اما مسلمان وار رفت وقتی از درماندگی اش گفت : دلم لرزید....
وقتی از دردها و لحظه های پشیمانیش گفت تنم یخ زد وقتی از دخترانی گفت که دیگر راهی جز خفه شدن در منجلاب نکاح برایشان نمانده.
و هرروز هستند دخترهایی که به طمع بهشت خدا میروند و برگشتشان با همان خداست و من چقدر از بهشت ترسیدم یعنی دانیال هم یکی از همین مردان بود؟ وا مانده ومتحیر از آن خانه خارج شدم، چقدر فضایش سنگین بود.
پشت در ایستادم و حریصانه نفس گرفتم. چشمم به عثمان افتاد،تکیه به دیوار روی زمین کنار در نشسته بود. بلند شد و با لحنی نرم صدایم زد: سارا حالت خوبه؟آرام در خیابان ها قدم میزدیم، درست زیر باران.بی هیچ حرفی انگار قدمهایم را حس نمیکردم،چیزی شبیه بی حسی مطلق..
عثمان تا جلوی خانه همراهیم کرد:واسه امروز بسه اما لازم بود..روز بخیر
رفت و من ماندم در حبابی از سوال و ابهام و وحشت و باز حصر خودساخته ی خانگی.خانه ای بدون خنده های دانیال.با نعره های بدمستی پدر.. و گریه های بی امان مادر، محضه دلتنگی
🌿🌺🌿🌺🌿
✍چند روز گذشت و من فکر کردم و فکر کردم. بین هزار راهی از بی فکری گم شده بودم.دیگر نمیداستم چه کنم.باید آرام میشدم.پس از خانه بیرون زدم.بی اختیار و بی هدف گام برمیداشتم.
کجا باید میرفتم.؟دانیال کجا بود؟ یعنی او طبع درنده خوی مسلمانها را از پدر به ارث برده بود؟کاش مانند مادر ترسو میشد..حداقل،بود.
ناگهان دستی متوقفم کرد.عثمان بود و نفسهای تند که خبر از دویدن میداد.معلوم هست کجایی؟ گوشیت که خاموش از ترس پدرتم که نمیشه جلوی خونتون ظاهر شد الانم که هی صدات میکنم، جواب نمیدی و با مکثی کوتاه: سارا خوبی؟ و اینبار راست گفتم که نه که بدتر از این هم مگر می شود بود؟عثمان خوب بود نه مثل دانیال اما از هیچی،بهتر بود..
پشت نرده ها،کنار رودخانه ایستادیم. عثمان با احتیاط و آرام حرف میزد از گروهی به نام "داعش" که سالهاست به کمکِ دروغ و پولهای هنگفت در کشورهای مختلف یار گیری میکنند.که زیادند دخترکانی از جنس آن زن آلمانی و هانیه و دانیال که یا گول خورده اند یا رایحه ی متعفن پول، مشامشان را هواییِ خون کرده.که اینها رسمشان سر بریدن است.
که اگر مثل خودشان شدی دیگر خودت نمیشوی.که دیگر دانیال یکی از همان هاست و من باید مهربانی هایش را روی طاقچه ی دلم بنشانم و برایش ترحیم بگیرم.چون دیگر برای من نیست و نخواهد بود این برادر زنجیر پاره کرده
من خیره ماندم به نیم رخ مردی به نام عثمان.راستی او هم هانیه را دفن میکرد؟؟با تمام دلبری هایش؟؟
و او با بغضی خفه،زل زده به جریان آب از هانیه گفت از خواهری که مطمئن بود دیگر نخواهد داشت از خواهری که یا به رسم فرمانروایانش حیف میشد یا مانند آن دختر آلمانی از شرم جان تسلیم میکرد. قلبم سوخت و او انگار صدایش را شنید و با نگاه به چشمان با آهی بینهایت گفت:سارا.. میخوام یه دروغ بزرگ بهت بگم و من ماندم خیره و شنیدم :همه چی درست میشه و ای کاش راست میگفت عثمان می گفت و من نمی شنیدم یعنی نمی خواستم که بشنوم.مگر میشد که دانیال را دفن کنم،آن هم در دلی که به ساکتی قبرستان بود اما هیچ قبری نداشت؟ عثمان اشتباه میکرد دانیال من،هرگز یک جانی نبود و نمیشداو خوب، رسم بوسیدن و ناز کشیدن را بلد بود دستی که نوازش کردن از آدابش باشد،چاقو نمی گیرد محال است.
پس حرف های عثمان به رود سپرده شد و من حریص تر از گذشته، مستِ عطرآغوشِ برادر.
چند روزی با خودم فکر کردم.شاید آنقدرها هم که عثمان میگفت بد نباشند.اصلا شاید آن دختر آلمانی اجیر شده بود برای دروغ گفتن ولی هر چه میگشتم،دلیلی وجود نداشت محضه دروغ و اجیر شدن...
⏪ #ادامہ_دارد...
🍃🌺 @mahdisahebazman
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
#یاصاحبالزمــــانعج❤️
اے آشنا همیشہ ڪنے عزم آمدن
رفتار ما دوباره نهان مےڪند تو را
پرونده هاےما ڪہ بہ دسٺ تو مےرسد
گریان ز ڪار آدمیان مےڪند تو را
اوراق را صفحہ بہ صفحہ ورق مزن
اعمال هفتہ ام نگران مےڪند تو را
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
شبتون بخیر همه داروندارم
@mahdisahebazman
🌹روز #چهارشنبه به نام #حضرت_موسى_بن_جعفر و #حضرت_رضا و #حضرت_جواد و #حضرت_هادى علیهم السلام است. زیارت آن بزرگواران:
السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلِیَاءَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا نُورَ اللهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللهَ مُخْلِصِینَ وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکُمُ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى یَا مَوْلایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فِی یَوْمِکُمْ هَذَا وَ هُوَ یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
1_14676328.mp3
1.21M
#مولا_جان
صبح می رسد ....
وهمچنان
جای خالی تورا به رخ مان میکشد...
کجایی!؟عزیزدل زهرا (س)
امام غریبم !.....
امروز محکم تر #عهد سربازی و یاریم را تمدید میکنم.
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
🏴🏴
@mahdisahebazman
🌷#مهدی_شناسی ۲🌷
❓❓اصلا چرا باید امام مهدی علیه السلام را شناخت؟؟؟!!!
⭕️ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿم ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺩماﻥ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﻋﺒﺎﺩﺍﺕ،ﺍﺧﻼﻗﯿﺎﺕ ﻭ ﻣﻌﻘﻮﻻﺕ ﺯﺣﻤﺖ ﺑﮑﺸﯿم،ﺍﻣﺎﻡ ﺷﻨﺎﺱ ﻣﯽ ﺷﻮﯾم. ﺧﯿﺮ. ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻣﺎﻡ،ﻓﻮﻕ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎﺳﺖ ﻭﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻦ ﺍﻣﺎﻡ،ﻣﺴﺎﻭﯼ ﮔﻤﺮﺍﻫﯽ ﺩﺭ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﺖ.
"ﺇﻥ ﻟﻢ ﺗﻌﺮﻓﻨﯽ ﺣﺠﺘﮏ،ﺿﻠﻠﺖ ﻋﻦ ﺩﯾﻨﯽ"
⭕️ﮔﻤﺮﺍﻫﯽ ﺩﺭ ﺩﯾﻦ ﺑﺎ ﮔﻤﺮﺍﻫﯽ ﺩﺭ ﺷﺮﯾﻌﺖ،ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ. ﺯﯾﺮﺍ ﺩﯾﻦ ﺑﺎ ﺷﺮﯾﻌﺖ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺩﺍﺭﺩ. ﺷﺮﯾﻌﺖ،ﺁﻥ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﻔﻄﻮﺭ ﺑﻪ ﻓﻄﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺴﯿﺮ ﺻﺤﯿﺢ ﻣﯽ ﮐﺸﺎﻧﺪ. ﺍﻣﺎ ﺩﯾﻦ،ﻓﻄﺮﺕ ﺍﺳﺖ.
"ﻓﺄﻗﻢ ﻭﺟﻬﮏ ﻟﻠﺪﯾﻦ ﺣﻨﯿﻔﺎ"
[ﭘﺲ ﺭﺍﺳﺖ ﮐﻦ ﺭﻭﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺩﯾﻦ ﯾﮑﺘﺎ ﭘﺮﺳﺘﯽ.]
⭕️ ﺩﯾﻦ ﺣﻨﯿﻒ،ﺗﮏ ﻧﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺗﻮﺣﯿﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﺳﺖ. ﺩﯾﻦ،ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻣﻮﺭ ﻓﻄﺮﯼ ﻫﺮ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﻣﺆﻣﻦ،ﮐﺎﻓﺮ،ﻣﻨﺎﻓﻖ ﻭﻣﺸﺮﮎ،ﻫﻤﮕﯽ ﻓﻄﺮﺗﺸﺎﻥ ﻣﺘﺪﯾﻦ ﺍﺳﺖ. ﺍﻣﺎ ﺷﺮﯾﻌﺖ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ،ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺗﺪﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﮑﺸﺪ،ﺁﺩﺭﺱ ﻭ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﻄﺮﺗﺶ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﻣﻔﻄﻮﺭﺍﺗﺶ ﺭﺍ ﻇﻬﻮﺭ ﺩﻫﺪ.
⭕️ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻦ ﺍﻣﺎﻡ،ﯾﻌﻨﯽ ﮔﻤﺮﺍﻫﯽ ﺩﺭ ﺩﯾﻦ. ﯾﻌﻨﯽ ﺁﺷﺘﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ،ﺍﺩﺭﺍﮎ ﻧﮑﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩ،ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﻓﻄﺮﺕ،ﻧﻪ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺭﻭﺯﻩ. ﯾﻌﻨﯽ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ. ﯾﻌﻨﯽ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ،ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﯼ. ﺭﻭﺯﻩ ﺑﮕﯿﺮﯼ،ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺼﻨﻮﻉ ﺧﻮﺩﺕ. ﺩﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﯼ ﺫﻫﻦ ﺧﻮﺩﺕ ﺍﺳﺖ.
⭕️ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻦ ﺍﻣﺎﻡ،ﺷﻮﺧﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯽ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻢ،ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ،ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﻡ!ﺧﯿﺮ،ﺑﺎ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻦ ﺍﻣﺎﻡ،ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﮐﻤﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﻧﻤﯽ ﺑﺮﺩ. ﭼﻮﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻧﻤﺎﺯ،ﻓﻄﺮﺕ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻇﻬﻮﺭ ﺩﻫﺪ. ﻧﻤﺎﺯ،ﺟﺰﺀﺷﺮﯾﻌﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﻌﻠﯿﺖ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﻫﻤﮕﯽ ﻣﺸﺮﻭﻁ ﺑﻪ ﻋﺮﻓﺎﻥ ﺣﺠﺖ ﺍﺳﺖ.
⭕️ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻡ. ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻢ ﮐﻪ ﺣﺠﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ –ﻧﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻦ ﺭﺍ-ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺸﻨﺎﺳﺎﻧﺪ. ﺣﺠﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ،ﺗﺎ ﺩﯾﻦ ﺣﻨﯿﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻦ ﻇﻬﻮﺭ ﺩﻫﺪ. ﺯﯾﺮﺍ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻦ ﺣﻨﯿﻒ ﻇﻬﻮﺭ ﻧﮑﻨﺪ،"ﺿﻠﻠﺖ ﻋﻦ ﺩﯾﻨﯽ".
⭕️ﺍﻣﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﻢ،ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﺪ،ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ. ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻦ،ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﯼ ﺫﻫﻦ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.
⭕️امام ﻋﻠﯽ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ)ﺭﺍ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﺸﺖ؟ﻣﮕﺮ ﺍﻭ ﻋﻠﯽ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺷﻨﺎﺧﺖ؟!
ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺧﺖ. ﺍﻣﺎ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺸﻨﺎﺳﺎﻧﺪ. ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﭼﻪ ﺷﺪ؟ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ - ﻗﺮﺑﺔ ﺍﻟﯽ ﺍﻟﻠﻪ –ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ،ﺩﺭ ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﻭ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﺎﻧﺪ...
#مهدی_شناسی ۲
#قسمت_دوم
#دوشنبه
#چهار_شنبه
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
ضرورت وجود حکومت .mp3
12.12M
#تلنگری
💥 فرقه حجّتیه معتقدند؛
برای حادثهی باشکوه ظهور، باید نشست و فقط خود را حفظ کرد، تا دنیا پر از ظلم شود، آنوقت در زمان فراگیری ظلم، ظهور دفعتاً اتفاق میافتد!
آیا واقعاً واقعهی ظهور، امری دفعی و ناگهانی است؟
💥یا نیاز به مقدماتی دارد؟
#فایل_صوتي_امام_زمان
استاد #شجاعی
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
#مهدویت_و_رسانه ۲۹
⭕️ ذهن مخاطب یا زمین زراعی رسانه؟!
🔹 نظریه کاشت، یکی دیگر از نظریه های رسانه های جمعی است. بانیان این نظریه معتقدند که تلویزیون [و دیگر رسانهها] در بین خانواده ها نفوذ کرده و شروع به کاشت باورها و ارزش ها در ذهن افراد میکند. همچنین آنها تاکید دارند که تاثیر تلویزیون در کاشت نظرات و دیدگاه ها در اقشار پائین جامعه، بیشتر از اقشار متوسط و بالاست. دلیلشان هم این است که تلویزیون نسبت به بقیه رسانه ها، حضور پر رنگ تری در زندگی روزمره مردم دارد.
🔸 اما امروزه این واقعیت ثابت شده است که تلویزیون یا هر رسانه دیگری به تنهایی قادر به ایجاد و تغییر دیدگاه ها، احساسات و باورهای مخاطبان نیست و عوامل دیگری در تعدیل یا تشدید آن تاثیرگذار است.
📚 نظریه های رسانه؛ علیرضا #پورمسعود
#چهار_شنبه
#جمعه
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 آیا ظهور فقط برای ایجاد عدالت است؟
تمام ادیان قبول دارن که یک منجی در آخرالزمان خواهد آمد
أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج
#کلیپ_مهدوی
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
امام زمان.فقط دعا.mp3
8.44M
#استاد #دارستانی🌱
#صاحب_دلم♥️
🔰نکنه حسرت بخوریم چرا واسه ظهور کاری نکردیم....!
بیاین یه کاری کنیم دیگه..
یکم از خودخواهی هامون بگذریم...❌
فقط بگیم👇
#اللهمعجللولیڪالفرج✨
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman